فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استجابت نصفه و نیمه
@tanzac
سپاه یه کشتی که بخشی از بارش مال یه صهیونیسته تو خلیج فارس گرفته. باید بارش رو تو بازار آزاد بفروشه و با پولش، دیه شهدای کنسولگری رو بده. با بقیهاش هم سفره توسل به حضرت موسی بندازه تو مسجد مکی. عبدالحمید هم خواست بیاد بخوره.
#علی_بهاری
@tanzac
وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
تو خاک رسی، موشک ما دسته بیل
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
ما خوشه موزیم و تویی هسته شلیل
#علی_بهاری
@tanzac
به مناسبت بازفعالسازی گشت نابخردانه ارشاد
بر شانه ما، وبال و باری هستند
بر جان وطن، ضربه کاری هستند
از حاشیه و جدال، پا پس نکشند
آری ز گروه پایداری هستند
#علی_بهاری
@tanzac
حکیمنما
چند وقت پیش واسه یه مشکلی رفته بودم پیش حکیم. تا دهنم رو باز کردم که خمیازه بکشم، حکیم گفت: «غلبه صفرا، پایه سودا» گفتم: «باهاش جمله بسازم؟» گفت: «نه وضعیت مزاجیت رو میگم.» پرسیدم: «یعنی صفراییام یا سودایی؟» گفت: «مزاج جبلی سوداست. ولی صفرا زده بالا» گفتم: «جبلیها رو میشناسم. پیمانشون رئیس صدا و سیماست.» گفت: «مزخرف نگو. دارم درباره مزاجت حرف میزنم. اگه میخواهی معاینهات کنم به سوالهام دقیق جواب بده.» گفتم: «در خدمتم» گفت: «صبحها که از خواب بلند میشی، دستشویی میری؟» گفتم: «آره» گفت: «همین دیگه. صفرات بالاست.» گفتم: «چه ربطی داره؟ همه مردم کره زمین وقتی از خواب بلند میشن دستشویی میرن.» گفت: «برنامه صهیونیسم جهانی ه. میخوان همه صفراها الکی بره بالا. با چه هدفی؟» گفتم: «تصرف کامل نوار غزه؟» گفت: «نه افزایش آمار سرطان و فروش داروهای تقلبی ولی کور خوندند. ما سنتیها با قدرت در صحنهایم. یه دارو بهت میدم باید هر روز یه استکان مصرف کنی» گفتم: «خوراکی یا مالشی؟» گفت: «هیچ کدوم. شیافی.» گفتم: «مرد حسابی مگه خط لوله گازه. خجالت بکش.» گفت: «عوضش ارزون درمان میشی.» گفتم: «چه فایده؟ بعدش باید هر چی درمیارم خرج جراحی انسداد کنم.» گفت: «این قدر رو حرف من حرف نزن. من فارغ التحصیل دانشکده بوعلی سینای همدانیام.» گفتم: «منم دبیرستان صدرای شیرازی درس خوندم. چه ربطی داره؟» گفت: «من این حرفها رو نمیدونم. راهش همینه. ضمنا باید هر روز داروی امام کاظم هم مصرف کنی.» گفتم: «شما به چه حقی اسم شخصیتهای مقدس رو میذارید روی داروهاتون؟ داروی امام کاظم، قرص امام رضا، سُرُم سلمان فارسی. لابد پس فردا هم میگید شیاف ابوسفیان.» گفت: «شر و ور نگو. راستی واسه سنگ کلیهات چی مصرف میکنی؟» گفتم: «دلستر کلاسیک.» گفت: «اصلا به درد نمیخوره. ما اینجا یه محصول داریم: عرق سگی سنتی. دستورش رو از بوعلی گرفتم. ردخور نداره.» گفتم: «مطمئنی؟ به نظرم کار زکریای رازی بود.» گفت: «نه زکریا الکل میزد. ملت واسه سنگ کلیه میخوردند آب مروارید میگرفتن. گذاشتیمش کنار.» گفتم: «از نظر شرعی مشکلی نداره؟» گفت: «خیالت راحت. ضررهایی داره ولی منافعش از ضررش بیشتره.» گفتم: «والا من برعکس شنیده بودم. فکر کنم گولت زدند حکیم.» گفت: «شر و ور نگو. تو کار طبابت هم دخالت نکن. تو اصلا میدونستی من حکیم بین المللی هستم. پوتین رو هر ماه من حجامت میکنم، بادکش فصلی کیم جونگ اون رو من انجام میدم، نخست وزیر هندوستان، مودی رو من هر سال فصد میکنم.» گفتم: «شنیدم بایدن رو هم شما ختنه کردی؟» گفت: «نه اون کار استادم حکیم پاکاندیش بزرگه. خوبم ختنه کرده» گفتم: «آره، آثارش تو رفتارهاش هم مشخصه». پرسید: «راستی تو بلغمت هم خیلی زده بالا. وقتی میری حموم زیر دوش، سرت خیس میشه؟» گفتم: «آره.» گفت: «همین دیگه. بلغم داری.» گفتم: «بابا چه ربطی داره؟ آب خیسکننده است. یعنی هر جا آب باشه خیسی هست.» گفت: «نه من آدم میشناسم میره تو استخر خشکخشک درمیاد. می دونی کیا؟» گفتم: «مرتاضهای هندی این آپشن رو دارن.» گفت: «نه احمق. اونهایی که صفرا و بلغمشون رو با داروهای ما کنترل میکنند این جوری اند. حالا هم نگران نباش. عرق نعناع دارم. ناب ناب. برو سر کوچه، فروشگاه «عرق داریوش». گفتم: «من افق کوروش رو ترجیح میدم و راضیام.» گفت: «پشیمون میشیها! نعناعش رو از تایلند میاره.» گفتم: «نسترن تایلندی اگه داشتی مشتریام.» گفت: «عرق خار شتر دارم بینظیر.» گفتم: «ما گوشت خود شتر میگیریم کیلو نهصد تومن جواب نمیده، عرق خواهرش چرا باید کار کنه؟» گفت: «دیگه داری به مبانی طب سنتی توهین میکنی. خار مریم دارم عالیه. یعنی از خود مریم بهتره. میخواهی؟» گفتم: «با این لحنی که شما میگی من ترجیح میدم بومادران ببرم» گفت: «بگذریم. چه پرندهای مصرف میکنی؟» گفتم: «تغذیهای مرغ، تفریحی کفتر.» گفت: «کفتر واسه تفریح؟؟ آهان ... قضیه کفتر بسکتبالیست و زیرزمین خونه. از کودکی با این ماجرا آشنایی دارم» گفتم: «چرت نگو. این حرفهام به ما نمیچسبه. ما کفترهامون بالای پشت بومه. خواستید یه بار تشریف بیارید. کفترهای ما سنتورنوازند» گفت: «دیگه داری حرف مفت میزنی. مرغهای مصرفیات کجاییاند؟» گفت: «از سمت پدری مال بروجردند، مادری اطراف ملایر. این چه سوالیه میکنی؟» گفت: «شر و ور نگو. مرغهاتون کجاییاند؟» گفتم: «من نمیدونم. قمی قدقد میکنند.» گفت: «فقط مرغ شمال مصرف کن. گیلان، بندر انزلی. مرغهاش گرمند.» گفتم: «فومنیها ولرمند؟» گفت: «خیلی شر و ور میگی! پاشو برو بیرون تو لیاقت استفاده از طب سنتی رو نداری.» خلاصه اومدم بیرون و رفتم آزمایش دادم. اون حکیم هم چند ماه بعد به جرم تجویز بیش از حد روغن بنفشه افتاد زندان. تو حبس هم دستبردار نبود. به آب معدنی، اِسانس نعناع میزد به اسم عرق نعناع قالب میکرد به بچههای بند.
همین باعث شد دو سال اضافه بخوره. خلاصه به هر کسی اعتماد نکنید. مراقب نعمت سلامتی هم باشید.
#طب_سنتی #طب_اسلامی #ابو_علی_سینا #خیراندیش #روازاده #علی_بهاری
@tanzac
دولت کریمه چه فرقی با دولت فخیمه داره؟
🔸خصوصیت بعدی دولت مهدوی اینه که مدیرانش از تصمیماتی که میگیرن مطلعند. مثلا اگه یه مدیری دستور بده از فردا نون گرون بشه فردا صبح خودش تو نونوایی نمیگه «عه من الان فهمیدم. کی گرون کردید نامردا؟» مثل کاری که بعضی مسئولین آرژانتین انجام میدن یا مثلا اگه تو یکی از شهرهای حکومت حضرت، مردم معترض بیان تو خیابون و بگن: «نون و پنیر و عدس، مهدی به دادم برس» سریع یاران حضرت نمیگن:
🔹«اینها تفالههای سفیانی و دجالند.» بلکه میگن: «صبر کن حرفهاشون رو بشنویم و مشکلشون رو حل کنیم.» یا اگه دو تا شتر پیر و مریض تو دو راهی مدینه و مکه تصادف کنند و همه سرنشینانشون کشته بشن، مسئول مرکز راهوری مهدوی نمیگه: «اولا شترهای ما همه خوبند و هیچ فرقی با نمونه سفیانی ندارند. ثانیا نگران نباشید. شترسوارها بیمه بودند.» این طور نیست. مسئولیت میپذیرند و پیگیری میکنن.
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: https://vrgl.ir/J8L36
#دولت_مهدوی #دولت_رئیسی #مهدویت #علی_بهاری
@tanzac
والا با این خاطراتی که آقایون دهه ۶۰ ی از کتک خوردنشون تو مدرسه میگن حق دارن دختر دهه ۸۰ ی بگیرن!
از آدم بزرگا میترسن انگار...
#افعی_تهران
@tanzac
چنان احساس تکلیفی بهتون نشون بدم که تا آخر عمر وقتی بگن تکلیف، برید زیر میز قایم شید.
#شورای_نگهبان #انتخابات #جنتی
@tanzac
دو عکس که تو بین الحرمین گرفته شده.
پ.ن: کار به اون ترجمه عجیبه ندارم (خط زرد)؛ سوالم اینه که چرا فکر کردن آشامیدن جهت فهم بهتر باید به خوردن ترجمه بشه؟😁
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@tanzac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_حلقه_رندان
اختلاس نجومی شنگول و منگول!
نثرخوانی طنز «#علی_بهاری» در یکصد و هشتاد و سومین شب شعر طنز «در حلقه رندان»
🟡@daftaretanz
🌐daftaretanz.ir
حاجاقا مصطفی پورمحمدی:
دولت من #دولت_قرار است؛ قرار عهد و پیمان و عشق و عاشقی و استقرار و آرامش و متانت است
🗳حاجاقا اشتباه به عرضتون رسوندن. اونی که توی فیلمای خارجی میگن قرار کلا چیز دیگه ایست. منظور دیگه ای هم دارن از قرار.
شما منظورتون چیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسرائیل فوقپیشرفتهترین سلاحها رو داره، نمیشه باهاش جنگید...
سلاحی که الآن اسرائیلیا دارن باهاش جنوب لبنان رو میزنن!
#ابراهیم_کاظمی_مقدم
@tanzac
📖کتاب طنز «گاو و فلفل» توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.
این کتاب به قلم علی بهاری و روایت طنزآمیز سفر چند مبلّغ دینی به کشور هندوستان است.
🔸در معرفی این اثر آمده است: تا دلتان بخواهد سفرنامههای اخلاقی، تربیتی و عرفانی داریم. شاید کمی تا قسمتی پدران قاجاریمان سعی کردند قد بضاعتشان لحنی طنازانه در سفرهایشان داشته باشند، اما باز هم در کتابخانهها جای سفرنامههای طنز خالی است. سفرنامه «گاو و فلفل» روایتی کوتاه، پرشوروشَر و جذاب از سفر هشت طلبه جوان و دو استادشان به هندوستان برای تکمیل دوره زبانی انگلیسی و در اصل جهاد حق علیه باطل است.
🔸«گاو و فلفل»، اولین کتاب «علی بهاری» است. طلبهای که اهل ادبیات و نوشتن است. او در سفرنامه جمعوجورش سعی کرده تا هرچه که از هند و شرایط اجتماعی آن میبیند را عیناً و با چاشنی طنز برای مخاطب تعریف کند.
🔸گاو و فلفل به تازگی از سوی انتشارات کتابستان معرفت در 160 صفحه منتشر شده است و میتوانید آن را از اینجا تهیه کنید.
🔗لینک تهیه:
https://ketabestan.net/?p=262641
May 11
خلاصه #مناظرات:
یه سری مشکلات هست که باید حل کنیم. این مشکلاتی که ایجاد شده یا رفع نشده هم تقصیر ما نیست، تقصیر رقبامونه که اینجا نشستن! البته ما همدیگه رو دوست داریم و به هم احترام میذاریم و باید با هم متحد بشیم تا بتونیم مشکلاتو رفع کنیم.
#انتخابات
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
@tanzac
🔸آن صادق بیادعا، آن بر پیشانیاش جای مهر و دعا، آن جانباز پر اخلاص، آن برده اشتون را در آمپاس، آن که با مردم ندارد حائلی، آن طرفدار ظرفیت داخلی، آن دیپلمات سادهپوش، آن که نداده هیچ آهنگی گوش، آن ساده در دنیای راهراه، آن دشمن دموکرات و جمهوریخواه، آن اصولگرای روراست و بیلایه، آن رئیس دولت در سایه، آن آقای مخالف به طور دائمی، آن نشسته ترک موتور قاسمی، آن که نه وزیری کرده و نه وکیلی، مولانا سعید جلیلی.
بیت:
تو خود چه لعبتی ای شهسعید شیرین کار| که دولتی که بُوَد توی سایه خانه توست
🔹گویند روزی با بانو اشتون به مذاکره نشست. در میانه بحث، چنان مباحث از هم گسست که مولانا سعید پای خویش درآورد و بر کرسی نشاند و گفت: یا منطق ما پذیرید یا در جهاد با ما، اسیرید. اشتون نیز چو این صحنه دید برآشفت و موی آشفته کرد و جیغ کشید و آن گاه بر سر مکان بعدی مذاکره توافق کردند.
بیت:
چونان که نود همیشه آمد با صد| با نام سعید یاد اشتون آمد
🔸پاره ای از محققان این روایت را زیر سوال برده و بر ساخته خوانده اند و اهداف سازندگانش را مشکوک دانسته اند. برخی از اهل بلاغت نیز گوشزد کرده اند که روشن نیست این مدح شبیه به ذم است یا ذم شبیه به مدح، چونان که پاره ای از هواخواهانش شعار سر می دادند که:
بدون هیچ دلیلی| درود بر جلیلی
#علی_بهاری #انتخابات
@tanzac
🔹باز در احوال او نوشتهاند در آلماآتی 12، وقتی به توافق نزدیک شدند و یخ اختلافات با گرمای گفتگو روی به آب شدن نهاد، مولانا سعید بدانها گفت: «هیچ دانید که خرمشهر چگونه آزاد شد؟ به همان روش که مکه فتح گردید» و آن گاه یک ساعت از کارنامه مشرکان مکه سخن راند و اشتون را هند جگرخوار زمان خواند. سپس کاغذ توافق پاره کردی و مکان بعدی مذاکره مشخص ساختی: آنکارای 7!
🔸ارباب تواریخ آوردهاند در آخرین مصاف، دیگر ارباب تصوف و اصحاب عرفان، او را پرسیدند: «در بیانیهخوانی و نویسی رای تو چیست؟» او نیز اجابت کرد: «عرفان با نمایش جلو نمیرود. کار واقعی لازم است». در همین مصاف شاگردانش او را اصلح میپنداشتند و اصرار میکردند که او در صحنه بماند، بلکه ببرد و ببالد. او نیز که تعریف و تمجید شاگردان دید با خود گمان برد که برد، حتمی است و تا برد قطعی، یک «یاهو»ی دیگر باقی مانده اما رقیب که طرفدار «گوگل» بود او را به انصراف کشانیدی و بدین ائتلاف ببالیدی و آرای مولانا سعید از آن خود کردی و هوادارانش آواره ساختی.
🔹طبق برخی از نقل ها، او را به طعنه گفتند: تو را سعید نام نهادند؛ تسمیة الشیءِ باسم ضدِّه!
🔸با لبخند و کنایهوار پاسخ داد: «در آن دنیا میبینمتان!» کنایه از آن که خوشبختی به این چیزها و در دنیا نیست.
🔹سپس مولانا سعید به سایه خزید و دل از سیاست برید و به دولت سایه بسندید! رحمة الله علیه
#علی_بهاری #انتخابات #سعید_جلیلی
@tanzac
سطح توییت کاندیداهای محترم رسیده به درسهای ابتدایی چوپان دروغگو و کلاغ و زاغ.
فکر کنم فردا توی مناظره میخوان اتل متل توتوله بازی کنند.
آخرش هم روز جمعه پالام پولوم پیلیش بازی میکنند هر کی تک آورد اون رئیس جمهوره
#انتخابات
#محمدحسین_علیان
@tanzac
طلبههای قمی در معبد بهاییهای هندوستان
مرور کتاب گاو و فلفل با #ابراهیم_کاظمی_مقدم در قفسه کتاب جام جم
B2n.ir/k91874
#گاو_و_فلفل #سفرنامه_طنز #هندوستان
@tanzac