عربی در سفر ۳
در عراق چگونه عربی صحبت نکنیم
گَرسَنَ یُگَرسِنُ: گرسنه بودن، گارسون بودن.
مثال:
نَحنُ نَتَگَرسَنونَ و نَدُنبالون النون و یَقارقورون البُطون. پِلیز گیو مینون: ما گرسنهایم و شکممان قار و قور میکند. خواهشا یک تیکه نون بدید.
🔸محمدحسین علیان🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
باشه، ولی اینو رهبر ما، اونم به ما گفتن؛ شما فعلاً بلیط کنسرت شاهیننجفیتون رو بخرین.
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
زن: چرا ماشین نمیخری؟
مرد: بهدرد نمیخوره؛ اونهایی هم که خریدن، میذارنش توی کوچه.
🔺سوده پاکاری🔺
طنزیم| @tanzym_ir
لقمههای کنکوری برای حجاباستایل ماندن در محرم و صفر:
۱. باید نشان دهید آنقدر پولدارید که بوگاتی برایتان حکم پیکان گوجهای جوانان را دارد. شما اینطور نمایش دهید، کنتور که نمیاندازد. کسی نمیرود راست و دروغش را دربیاورد که مثلا شما رفتید کلیهتان را فروختید تا آیفون ۱۴ بخرید.
۲. برای به رخکشیدن و همچنین تبلیغ لوازم آرایشی برندتان استوری تاثیرگذار مذهبی از چهرهی خود با آرایشی نزدیک به آرایش بیلیآیلیش در متگالا ۲۰۲۳ بگذارید.
۳. کی به کی است؟ همان استایلهای دلبرانه قبل را اینبار با رنگ مشکی کار کنید و به اسم استایلهای ویژه محرم به مخاطب قالب کنید.
۴. در ایام عزاداری آرایش باید کم شود. چهکار میکنید؟! گفتم کم، ولی حالا نه دیگر اینقدر. در حد کاهش یک دور ریمل. کانسیلر، کانتور، کرمپودر، رژگونه، سایه و خطچشم که آرایش حساب نمیشود.
۵. بشکنید. هرچه چهارچوب وجود دارد، بشکنید. تصورات دیگران را درمورد حجاب و مذهب دگرگون کنید. بگذارید همه بفهمند که حجاب محدودیت نیست و از حجاباستایل هر کاری برمیآید.
۶. دابسمش با «قلبت نوک قله قافه» را که همه بلدند. خلاق باشید و با آهنگهای متفاوت دابسمش بسازید؛ مثلا با این «پلاستیک کهنه، دمپایی پاره، آهنآلات، نون خشک خریداریم».
حتی میتوانید با همین دابسمش، دمپایی هم تبلیغ کنید.
۷. کلاً حمایت کنید. از هر چیزی هم که دمدستتر بود، شروع کنید. بله، همان گربهای که الان پرید روی بالکن. بروید بگیریدش، بیاورید و از او حمایت کنید.
۸. جمله «همدیگه رو قضاوت نکنیم» مثل چاینبات همهی انتقادها را میشورد و میبرد. چه معنی دارد کسی از حجاباستایل انتقاد کند! اسلام همینی است که شما میگویید و لاغیر. همیشه یک دانه از این جمله پَر مینیاسکارفتان باشد و در مواقع لزوم از آن استفاده کنید.
۹. نکتهی پایانی اینکه: بدانید رسالت اصلی شما دیدهشدن و پول درآوردن است. پس سعی کنید اصول کاسبی را خوب یاد بگیرید.
🔺فاطمه بوجار🔺
طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از مزاح الدین
#پویش_خاطرات_اربعین
سیگار صلواتی
عراقیا به خاطر مهموننوازی فوقالعادهای که دارن و این با اعتقادشون به امام حسین علیه السلام ممزوج شده، کافیه بدونن زائر یه چیزی نیاز داره. دیگه رهاش نمیکنن تا اون نیاز رو براش بر طرف کنن.
مشاهده شده گاهی با اسلحه وایمیسن وسط خیابون و ماشین رو نگه میدارن که باید پیاده و پذیرایی بشید.
یکی از دوستان ما که با هم شوخی داشتیم و دنبال این بود که شوخیها و تیکههای منو جبران کنه، وسط راه با دست به یکیشون اشاره کرد که این رفیق ما سیگار میخواد.
متوجه شدید یا ادامه بدم؟
آقا حالا مگه میشد این بندهی خدا رو راضی کنی که تعارف نمیکنم، واقعا سیگاری نیستم، اصلا از سیگار بدم میاد.
🔸یاسر پناهی فکور🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
طنزیم
#پویش_خاطرات_اربعین سیگار صلواتی عراقیا به خاطر مهموننوازی فوقالعادهای که دارن و این با اعتقادشو
🔶 با جستوجوی هشتگ #پویش_خاطرات_اربعین میتونین همهی خاطرات پویش اربعین رو از کانال مزاحالدین بخونین:
🔹 @mezahoddin
پسره پست گذاشته: «کاش پدرم همچون رستم بود.»
خب نادان! اگه اون مثل رستم بود که تو الان زنده نبودی؛ میزد میکشتت.
🔺فاطمه بوجار🔺
طنزیم| @tanzym_ir
از سختیهای مکرونبودن هم اینه که باید سعی کنی یه جوری که تَرَک نخوری، توی فرانسهی مهد آزادی و حامی زن زندگی آزادی، قانون منع آزادی پوشش اسلامی دانشآموزان رو اجرا کنی.
🔺زهرا جاودانی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
الان موساد داره با خودش میگه اگه بهجای تلاش برای خرابکاری گسترده توی صنعت موشکیشون، گفته بودم «مرگ بر اسرائیل» روی موشکها رو پاک کنن، کمتر ضایع میشدم.
🔺فاطمه بوجار🔺
طنزیم| @tanzym_ir
یکی از فانتزیهام اینه از مرز که رد شدم، «من ایرانم و تو عراقی، چه فراقی، چه فراقی» رو با اسپیکر پخش کنم و برم.
🔺محمدحسین صادقی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از مزاح الدین
عربی در سفر ۴
در عراق چگونه عربی صحبت نکنیم
شمسة: خورشید خانم؛ آفتابه.
مثال:
أنا اُریدُ فی المُستَراح و الشَمسِة ما مُوجود، ماذا تُراب اُریزُ علی رأسی: من در مستراح قضاء حاجت کردم و آفتابه نبود. چه خاکی توی سرم بریزم؟
🔸محمدحسین علیان🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
طنزیم
یکی از فانتزیهام اینه از مرز که رد شدم، «من ایرانم و تو عراقی، چه فراقی، چه فراقی» رو با اسپیکر پخش
یکی دیگه از فانتزیهام اینه که زیر ایوان طلای امام علی (ع) با خودم بخونم «منو زیر ایوونت راه بده، یه نجف امشب به ما بده، بعدشم یه کربلا بده».
🔺محمدحسین صادقی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
«اشتها» چیست؟
موجودی مرموز در وجود ما که عامل خوشحالی جاری ماست.
🔺سوده پاکاری🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
یکی دیگه از فانتزیهام اینه که زیر ایوان طلای امام علی (ع) با خودم بخونم «منو زیر ایوونت راه بده، یه
یکی دیگه از فانتزیهام اینه که وقتی رسیدم کربلا و گنبد رو دیدم با خودم بخونم «به تو از دور سلام، به سلیمان جهان از طرف مور سلام».
🔺محمدحسین صادقی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
یکی از منابع آگاه مستقر در پاگرد پلههای طبقه سوم ساختمان آموزشوپرورش فرانسه گفت: «اینکه وزیر ما گفتهاست دختران مسلمان اجازه ندارند در مدارس فرانسه عبای اسلامی بپوشند به این دلیل است که عبا یک لباس مردانه است و حتی مسی هم این لباس را میپوشد. این قانون به این جهت است که آزادی مردان رعایت شود، وگرنه در فرانسه که همهچیز آزاد است.»
🔺علی پرتوی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از مزاح الدین
#پویش_خاطرات_اربعین
بفرمایید سالاد!
هشت سال پیش که اولین بارم بود سفر اربعین میرفتم؛ آدم به شدت پاستوریزه و هموژنیزه و مِن حیثالمجموع مسخرهای بودم. صبح که از مرز ایران رد شدیم وارد یه بیابون بیآب و علف شدیم. اون موقع من خیلی گشنهم بود. رفتیم و رفتیم تا به یه کامیون رسیدیم. گفتن در شرایط فعلی تنها وسیلهی حمل و نقل همینه... بریزید بالا! مام ریختیم بالا!!!
و من هنوز گشنهم بود.
رفتیم و رفتیم تا اینکه یهو کامیونه وایساد... گفتیم رسیدیم؟ گفتن نه! اینجا موکبه، راننده نگه داشته که پذیرایی شین، بعد ادامه میده. من که دیدم اونجا بیابونه و پر از خاک و خُله گفتم: اوااا!! من اینجا چیزی نمیخورم. اینجا آلودهس. بهداشت رعایت نشده و از این حرفا.
و هنوز گشنهم بود...
دوباره راه افتادیم تا اینکه به یه روستا رسیدیم که الان اسمش یادم نیست. اونجا از کامیون پیاده شدیم و سوار وَن شدیم. اونجام موکبها مشغول پذیرایی بودن و من باز ایش ایش کردم و چیزی نخوردم و دنبال نشان سیب سلامت و علامت استاندارد میگشتم.
و هنوز گشنهم بود.
با وَن حرکت کردیم و من توی راه خوابم برد. از شدت گشنگی خوابِ یه مهمونی رو دیدم که توش داشتن پذیرایی میکردن. یه نفر یه ظرف سالاد گرفته بود جلوم و هِی تعارف میکرد : بفرمایید سالاد... سالاد ... سالاد... بفرمایید سالاد.
یهو همسرم صدام کرد و بیدار شدم. دیدم غروب شده و راننده نگه داشته برای نماز و هِی داد میزنه صالات صالات... بفرمایید صالات (همون صلوه بود که با لهجه میگفت)
هنوزم که هنوزه سالاد میبینم یاد نماز میفتم.
🔸لیلا تندرو🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
طنزیم
#پویش_خاطرات_اربعین بفرمایید سالاد! هشت سال پیش که اولین بارم بود سفر اربعین میرفتم؛ آدم به شدت پا
🔶 با جستوجوی هشتگ #پویش_خاطرات_اربعین میتونین همهی خاطرات پویش اربعین رو از کانال مزاحالدین بخونین:
🔹 @mezahoddin
یهشبدرمیون برنامه پارتی و دوردور داری، بعد میآی استوری میذاری:
«از غصهی تاراج وطن پیر شدیم...»
دستهی «ط» وطن به کمرت بزنه کذاب!
🔺ثمین سلیمانینژاد🔺
طنزیم| @tanzym_ir
عجب دنیای بیرحمی شده...
تو به فکر خرابنشدن هیکل اعضای خانوادهای، ولی بهت انگ پُرخوری میزنن.
🔺زهرا جاودانی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
اگه مبارزهکردن رو ایام هفته در نظر بگیری،
براندازهای جمهوریاسلامی تعطیلن.
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
یکی دیگه از فانتزیهام اینه که وقتی رسیدم کربلا و گنبد رو دیدم با خودم بخونم «به تو از دور سلام، به
یکی دیگه از فانتزیهام اینه که توی مسیر با خودم بخونم «جاده به جاده، پای پیاده/ جا موندم اما، زائر زیاده».
🔺محمدحسین صادقی🔺
طنزیم| @tanzym_ir