#ماه_رجب
#مناجات_با_خدا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خابَ الوافِدُونَ عَلى غَیْرِكَ ، وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ ، وَضاعَ المُلِمُّونَ اِلاَّ بِكَ ....*یعنی ضرر کرد هرکی غیر در خونه ی تو جای دیگه رفت ...اول ماه رجبی اومدم بگم ، منم اون بنده ای که ضرر کردم ........ أَنَا الخَاسِر
هر کی غیر در خونه ی تو ، جای دیگه رفت . به غیر تو امید بست ، به غیر تو آرزوشو گذاشت ، خودشو گم کرده ...اومدم بگم من خودمو گم کردم ... نه اینکه آقامو گم کردم ، من اول خودمو گم کردم ... عوض اینکه من دنبال آقا بگردم ، آقام داره مجلس به مجلس دنبال من میگرده ... حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِیقًا ...
رفیق روزای بی کسی
همیشه به دادم میرسی ....
خستگی راه و دوست دارم ...
پیرهن سیاه و دوست دارم ....
بی تو باشم غم دارم ...
یه زیارت کم دارم ....
یه زیارت کربلا ماه رجب ما رو ببر ....
یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ ...
... بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبینَ ... *در خانه تنها همیشه باز بوده .... کی گفته در خونت بسته است ؟!!
تو عالم فقط یه در خونه بسته بود که اونم با لگد بازش کردن ....
بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبینَ وَخَیْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبینَ، * همیشه خیرت به ما رسیده ....*
وَفَضْلُكَ مُباحٌ لِلسَّآئِلینَ ، وَنَیْلُكَ مُتاحٌ لِلأمِلینَ ، وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ ...
*تو گنه کاراتم روزی میدی ....*
وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ ، عادَتُكَ الْإِحْسانُ اِلَى الْمُسیئین ....
* تو اصلا هنرت اینه به بدا ، به روسیاها به گنهکارایی مثل من احسان میکنی ...حالا هرکی اومده احسانشو گدایی کنه بگو یا قدیم الاحسان بحق الحسین ....الهی العفو .....
====================
حجه الاسلام والمسلمین میرزا محمدی_دعای هر روز ماه رجب_خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ-1553134304.mp3
4.68M
دعای خاب الوافدون علی غیرک
====================
🥀مناجات امام زمان عج و متن روضه امام هادی ع
🥀🥀🥀🥀🥀🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
آفتابا بسکه پیدائی، نمی دانم کجائی
دور از مائی و با مائی، نمیدانم کجائی
هر طرف روی آورم،روی دل آرای تو بینم
جلوه گر از بس بهر جائی، نمی دانم کجائی
*اینقدر صدات میزنم،اول هر روضه ای اینقدر تو رو طلب می کنم تا بالاخره ببینمت،تا بالاخره سرمو رو دامنت بذارم…آقای من!مولای من! آقا جان هر شب ندونم کجایی اما امشب حتماً سامرائی،مگه میشه امشب کنار حرم جدت نباشی،شما سفره داری،میزبانی..*
گاه چون یونس به بحری، گه چو عیسی در سپهری
گاه چون موسی به سینائی، نمیدانم کجائی
هر کجا میخوانمت، بر گوش جان آید جوابم
پیش من با من هم آوائی، نمیدانم کجائی
کعبهای یا کربلا یا در نجف یا سامرائی
*هر کی قسمتش نشده ان شاء الله امشب امضاء کنه امام هادی..سامرا رو بری از نزدیک ببینی…ان شاءالله بریم تو ایوون حرمش یه زیارت جامعه بخونیم:”اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِینِنا”…..*
کعبهای یا کربلا یا در نجف یا سامرائی
یا کنار قبر زهرائی نمیدانم کجائی
*نمی دانم کجایی آقا جان! هر کجا هستی یه نگاه به دل ما بینداز،یه جوری صدات بزنم شب شهادت جدت،دستم خالی نمونه آقاجان!…یا بن الزهرا….*
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ماه_رجب
وقتی به دنیا آمد پیغمبر اکرم مدینه نبودند .
تا سه روز این نوزاد بدون نام بود
حالا چه سرّی داره نمیدانیم .
تنها مولودیست که تا سه روز بدون اسمه
چون پیغمبر اکرم فرمودند بچه که به دنیا آمد تا هفت روز او را به نام من صدا بزنید و اگه دختر بود به نام دخترم زهرا ...
بعد از هفت روز عقیقه کنید
و سر او را بتراشید و صدقه بدید و بعد نام اصلیش رو صدا کنید .
در گوش راست اذان ،
در گوش چپ اقامه ...
اما این تنها مولوده ایست که سه روز بدون نام بود .
حالا شاید من اینجوری استفاده میکنم از همین جا یه وجه اشتراکی با اون بدنی که سه روز رو خاک گرم کربلا بی نام و نشان ماند ، ارتباط داشته باشه ...
نمیدانم!
پیغمبر تشریف آوردند ...
اولین کسی که به پیغمبر بشارت داد
أبی عبدالله بود ...
تا بشارت ولادت خواهر رو داد ، پیغمبر گریه کرد .
چه راز و رمزی توی این گریه هاست! میدونید سالها پای روضه و منبر بزرگ شدین ...
بماند!
وارد منزل شدند
▪️اول و خاتمه هر سفری پیغمبر
▪️عزم دیدار حرمخانه ی زهرا میکرد ...
وارد خانه فاطمه شد .
قنداقه رو امیرالمؤمنین دادن ،
تا قنداقه رو گرفت فرمود علی جان!
نامش رو چی گذاشتی؟
ادب امیرالمؤمنین رو ببینید ...
عرضه داشت :
نامگذاری بچه های زهرا باشماست ...
ما بر شما پیشی نمی گیریم ...
پیغمبر هم فرمود نامگذاری بچه های زهرا با خداست نه بامن ...
تنها امامزاده ای که نامش از طرف جدا جَعل شده نام زینب کبراست ...
حتی اباالفضل العباس این ویژگی رو نداره ...
چون نام عباس رو امیرالمؤمنین گذاشت ... اما نام زینب رو خودِ خدا گذاشت ...
فَنَزَلَ جَبرئیل ...
همون تشریفاتی که برای أبی عبدالله پیاده شد
برای نامگذاری زینب پیاده شد ...
جبرئیل نازل شد ...
یارسول الله ! سَمَّ هٰذه الْمولودَة «زِیْنَب» ... نام این مولوده رو زینب بذار ...
قنداقه رو تحویل گرفت ...
روضه ای برات نمیخونم
اصلا ولادت او ، ولادت گریه است
صورت زینب رو آورد مقابل لبها ...
فاطمه و علی دارم میبیند ...
فَوَضَعَ فَمَهُ الشَریف عَلیٰ خَدِّهَ المُنیف ...
این لبارو گذاشت رو دوگونه ی زینب ...
فَبَکیٰ بُکاٰئاً عاٰلیاٰ ...
شما میدونید ...
هرجایی رو از هر کسی رو که پیغمبر توی خمسه طیبه بوسه زده
چه بلایی بر سرش آوردن ؟!؟ ...
من دیگه اشاره نمیکنم ...
تا گریه کرد ، فاطمه گریه کرد.
پرسید بابا چرا گریه میکنی؟
فرمود: أَخْبَرَنی جبرئیل أنَّ هذه البِنت سَتُبلیٰ بِبَلایاٰ مِن أوَلِ عُمرِها إلیٰ آخِرِها ...حسین ....دل میدی یا نه ... زن و مرد ...
همینجا بلافاصله مادرش زهرا برامون یه سفره پهن کرد ...
اسم تک تک مارو نوشت ...
پرسید : بابا ! ...
فَماٰ ثَوابُ مَن بَکیٰ عَلَیهاٰ؟ ...
ثواب کسی که بر زینب گریه کنه چیه ؟!
آماده ای یا نه ؟!
فرمود ثواب گریه کن زینب اینه ...
برابری میکنه با ثواب گریه بر حسن و حسین ...
اینو اشاره کنم ...
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
سلمان میگه منم بودم . یه نگاه به جمعمون کرد . فرمود حاضرین به غائبین اطلاع بدن...
احترام این دختر بر همه واجبه...
حسین ....
چه احترامی کردند ...
تاریخ نوشته قبل کربلا هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده بود ...
اما بعد کربلا ،
چشمی نبود قد و قامتش رو ندیده باشه ...
حسین ...
====================
4006-attachment-مرثیه-و-توسل-بسیار-جانسوزحضرت-زینب-کبری-سلام-الله-علیها_-استاد-حجت-الاسلام-میرزامحمدی_1_1.mp3
1.66M
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ماه_رجب
وقتی به دنیا آمد پیغمبر اکرم مدینه نبودند .
تا سه روز این نوزاد بدون نام بود .....
====================
#لیلة_الرغائب
#شب_جمعه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_با_خدا
#مناجات_و_روضه
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ
حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب
بر نمی گردم ماه رجبت رو ببینم
حالا که راهم دادی
آغوش رحمتت رو باز کن
خیلی خسته ام
عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک
ما همدیگر رو خوب میشناسیم
أنا أنا و أنتَ أنتَ
أنا العَوّادُ بِالذُّنوب
و أنتَ العَوّادُ بالمَغفِرَة
من اومدم
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
همه زمزمه کنیم
پیغمبر فرمود ، رجب ، ماه استغفار امتِ منه
فَأَکثِروا فیهِ الاِستِغفار
چرا زیاد استغفار کنیم؟
فرمود آخه
فَإِنَّه غَفورٌ رَحیم
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ
الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ
الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام
بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي
وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ
خابَ الوافِدُونَ عَلى غَيْرِكَ
ضرر کرد اونی که غیر در خونه ات جایی دیگه رفت
بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرّاغِبينَ
عادَتُكَ الاِْحْسانُ اِلَى الْمُسيئينَ
می خواد بهت احسان کنه
دست احسان الهی رو پس نزن
يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً
وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة
همه با هم
دست گداییت رو بیار بالا
بالحجة الهی العفو...
حیفه به خدا
همه همه
الهی العفو....
▪️باز کن آغوش خود را سائلت سر میرسد
▪️آن گدا که بخششت را کرده باور میرسد
▪️تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن
▪️رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد
همین الان تصور کن
بهت بگند دیگه اجازه نیست زنده بمونی
صداش بزنی
شب جمعه ی آخر عمرته
چه میکنی
▪️آمده ماه رجب ، بر گریه ام رونق بده
▪️هر که جایی می رسد ،از دیدهی تَر می رسد
و تِلک َ علامَةُ العِز
با چشم خشک ، هیچ جا راهت نمی دند
▪️تا نگرید طفل ، کی نوشد لبن
▪️تا نگرید ابر ، کی خندد چمن
خوش به حال اونی که چشم گریون بهش دادند
▪️در رغائب آمدم چون که شنیدم لطف تو
▪️در دل شب بر گدا چندین برابر میرسد
▪️لیله ی حاجات آمد ، کیل من را پر نما
حرف بزن باهاش
▪️لیله ی حاجات آمد ، کیل من را پر نما
▪️کی دگر بر سائلت اوقات بهتر میرسد
هر که ماه رجبش خوبه ، ماه شعبانش هم با برکته
لذا دیشب در رؤیت هلال ، گفتی
اللهم بارِک لَنا فی رجَبٍ و شَعبان
یعنی از همون اول ماه رجب ،
پیغمبر تقاضا کرد ، ماه رجب رو با برکت قرار بده
اگه چنین شد
بَلِّغنا شهرَ رَمَضان
قطعیه
▪️رزق هر روز مرا ، مولا فراوان می دهد
▪️از نجف ظرف رتب هر شب به نوکر میرسد
▪️از دل هر معصیت ،زهرا مرا بیرون کشید
اصلا کار مادر همیشه همینه
بچه اش رو از دل آتیش بیرون میاره
مگه نفرمود
هرکه شب جمعه زائر حسینِ ما باشه ،
مادرم برگه ی آزادی از آتش جهنم رو بهش میده
▪️از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید
▪️کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد
به خدا
توی گودال هم دید بچه اش گیر افتاده...
حیف که دیر رسید
▪️هر شب جمعه به سوی کربلا گفتم حسین
چرا
آخه
▪️ناله های مادری با حال مضطر میرسد....
ببین آرزو کن
برا اونا کاری نداره
عمر من رو توی کربلا تموم کنند
▪️خواهم که دفن گردد جسمم به کربلایش....
آخه
▪️مدفون کربلا را نیران نمیپذیرد
چی میخواهی بگی امشب
▪️قصه ی عمر من و یک عمر روضه عاقبت
▪️در دل گودال با گریه به آخر میرسد
▪️تشنه لب بود و ....
▪️تشنه لب بود و میان خاک و خون افتاده بود
▪️دارد از گودال عطر سیب پیکر میرسد
▪️دور مقتل ازدحامی از حرامی ها شد و
▪️شمر با خنجر کنار جسم اطهر میرسد
با این ردیف «میرسد» کار دارم
دل بده ، ناله اش رو هم بزن
▪️متحد گشتند سنگ و نیزه و چوب و عصا
▪️وای و از لحظه ای که خواهرش سر میرسد
▪️خاتم و عمامه و پیراهنش را برده اند
▪️رفته رفته نوبت تاراج مَعجَر میرسد
▪️بعد نیزه گردی و کنج تنور و بزم مِی
▪️آن سر خونین، خرابه دست دختر میرسد
▪️فی سبیل الله
تورو تشنه کشتنت ابی عبدالله
همه دوره کردنت ابی عبدالله
غرق خون شد بدنت ابی عبدالله
▪️فی سبیل الله
یه سپاه میزدنت ابی عبدالله
پا گذاشتند رو بدنت ابی عبدالله
بوریا شد کفنت ابی عبدالله
یا صاحب الزمان
▪️هتک حرمت کردند
تو سراشیبی قتلگاه ،قیامت کردند
▪️هتک حرمت کردند
پیش چشم مادرت ، بهت جسارت کردند
▪️فی سبیل الله
خون می یخت از حنجر ابی عبدالله
شد جدا بال و پرت ابی عبدالله
موند رو خاکا پیکرت ابی عبدالله
بالحسین الهی العفو....
|⇦•از بس که توبه..
#مناجات وتوسل ویژهٔ لیله الرغائب وشب جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی تدینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَ جُرْمِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ"
*خدا ببین نذاشتم شب قدر بشه بیام درِ خونت،اولین شب جمعه ی ماه رجب اومدم
لیلة الرغائب با گریه کنای اباعبدالله اومدم درِ خونت، نذاشتم کار بیخ پیدا کنه یهوببینم شب قدره و بیچارَم، بالحسینِ الهی العفو....*
در پیشگاهِ قدسِ تو ای خدای من
میدانم اینکه رنگ ندارد حنای من
از بس که توبه کردم و توبه شکسته ام
چنگی به دل نمی زند این توبه های من
یارب ببین که از سرِ تکرارِ معصیت
دیگر شکسته قبحِ معاصی برای من
*هی شهدا رو نشونم دادی، هم سن و سالامو نشونم دادی که ببینم میشه تو این سن، تو جوونیم مشتری خدا شد، بنده های خوبتو نشونم دادی ولی من آدم نشدم. آخرشم گناه، قلبمو سیاه کرده، باید مرور کنم ببینم چند وقته پیش نشستم با خودت خلوت کردم. چرا انقدر من از تو دور شدم ؟چرا انقدر دیر به دیر میام باهات حرف میزنم ؟مهربون من!..*
گر تو مرا رها کنی از دست می روم
بی لطف تو شود دلِ دوزخ سرای من
سوگند میخورم به مقام ربوبیت
جز آستان تو نَبْوَد التجای من
*بگو خدا،شبای جمعه ی قبل میومدیم با یه جمله که میگفتن: حسین! ناله میزدیم امشب میخوایم بگیم بحق اون ناله ها، تو این لیلة الرغائبی دستمونو بگیر،لذت مناجاتتو به قلب سیاه من بچشون، میترسم چشم رو هم بذارم شبای قدرم از دستم بره،همه میگن رجب باید آماده بشی،استارت بزنی برای پاکی شبای قدر، منم شب رحمت الله الواسعه حسین اومدم...*
امشب بیا بخاطر اربابِ بی کفن
منت گذار و در گذر از خطای من
حسین حسین...
*بحق چشمای شهلای علی اکبر کاری کن بتونم چشمامو کنترل کنم، بحق اون اذون علی اکبرت کاری کن منم مال خدا بشم. بحق قد وبالای عباست، گناه رو از اعضا و جوارحم دور کن. حسین...*
امشب بیا بخاطر ارباب بی کفن
منت گذار و در گذر از خطای من
*یه قسم دیگه بدم...*
جانِ حسین، روزی ما را رقم بزن
امضا نما تذکره ی کربلای من
کربلا کربلا..
کربلا دلم تنگه برات
شیشه ی دلم ای خدا زیر سنگه برات
*زیارت رجبیه ی حسین رو میخوام، دلم میخواد تا رجب تموم نشده یه بار برم بین الحرمین، ...آه حسین..*
glchyn_dy_khmyl_w_mnjt_khwny_dr.mp3
5.18M
|⇦از بس که توبه....
#مناجات و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ لیله الرغائب و شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج مهدی تدینی✾•
|⇦•حال واحوالِ گرفتار..
#مناجات وتوسل ویژهٔ شبِ لیلة الرغائب وشبِ جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حال و احوالِ گرفتار تماشا دارد
گریه ی عبدِ گنه کار تماشا دارد
هرچه شد بین من و تو زِ همه پوشاندی
آبرو داریه ستّار تماشا دارد
بارها زیرِ همه قول و قرارم زده ام
دستگیری تو هر بار تماشا دارد
مهربانی به گنهکار بود عادت تو
کرم سفرهٔ غفار تماشا دارد
*شیخ بهایی در کشکولش میاره.. میگه: یه جوان لاابالی میدونست بعد مرگش کسی کفن و دفنش نمیکنه، پول داد چند نفرو اجیر کرد، بعد مردنش کفن و دفنش کنن. بعد یه مدتی از دنیا رفت. اون سه چهار نفری که بهشون پول داده بود، جمع شدن، کفن و دفنش کردن. نصف شب از خونه خارجش کردن، ببرن تو یکی از بیابون های اطراف شهر دفنش کنن. چهارتا حمّال داشتن میبردنش، یهو دیدن از دور عالمِ بزرگ شهر داره دوان دوان میاد. تعجب کردند. این وقت شب این عالم اینجا چیکار میکنه؟! تا رسید بهشون گفت: صبر کنید کجا میبرید این بندهی خوب خدارو؟ کی رو ؟! حاج آقا اشتباه گرفتید، این بنده که اگه خوب بود وضعش این جوری نبود که بخواهیم نصف شب کفن و دفنش کنیم! این بنده خدا میدونست کسی براش نماز نمیخونه، دفنش نمیکنه، پول به ما داد، آوردیمش اینجوری دفنش کنیم. گفت: نه، الان تو عالم رؤیا، دیدم هاتفی داره صدا میزنه چرا خوابیدی؟ بلند شو، دارن بنده خوب منو غریبونه تشییع اش میکنن. برو نذار.میگه عالم شهر صدا زد: نبریدش، فردا صبح همهٔ مردم شهر باید جمع بشن. خودم باید براش یه بار دیگه نماز بخونم. با جلال باید دفنش کنیم. میگه بعد دفن براش سوال بود؛ این لاابالی، چرا خدا اینجوری بهش مقام داده؟ اومد در خونه اش زنش درو باز کرد. صدا زد: خانوم، این شوهرت چکاره بود؟ گفت: خیلی وضعش خراب بود، شما بهتر میدونید. پس چرا خدا اینجوری آبرو بهش داده؟! کار خاصی میکرد تو خونه؟ گفت: نه! اما فقط چندتا چیز رو خوب رعایت میکرد؛اولیش این بود؛ همیشه نمازش رو به وقت اقامه میکرد. با همه بدی هایی که داشت میگفت با خدا قطع رابطه نمیکنم. اما یکی دیگه اش هم این بود؛ همیشه بعضی موقع ها میومد تو خونه یک گوشه می نشست، صدا میزد من خیلی بدم، تو خیلی خوبی. خدایا از سوزوندن من چیزی گیر تو نمیاد. اما از بخشیدن تو خیلی چیزا گیر من میاد.
«امشب به خاطر آقام منو ببخش...»
همهی آرزویم یک سحر کرب و بلاست
شب جمعه حرم یار تماشا دارد..
*چه خبره شب جمعه کربلا؟..*
مادری دست به پهلو، پسری پاره گلو
گریه ها لحظه دیدار تماشا دارد..
روضه ی قحطی آب و لبِ عطشان حسین
گوشه ی صحن علمدار تماشا دارد...
«حسین.....»
hajmahdirasuli-monajatmahrajab_6(1).mp3
5.53M
|⇦حال واحوال گرفتار...
#مناجات و توسل ویژهٔ شبِ لیله الرغائب وشبِ جمعه اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی✾•
4_6035138128505734525.mp3
6.58M
.
ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
حسین جان ای آبرویِ دو عالم
نگین سلیمان به حلقۀ خاتم ...
*یه نگاه به اون بدن پاره پاره کرد صدا زد داداش :*
خداحافظ ای برادر زینب ...
ای کربلا دلم برات تنگ شده ... شبایِ جمعه گودال چه خبره ... یه مادری صدا میزنه بُنّی .. پسرم شنیدم آبت ندادن مادر ...
خداحافظ ای برادر زینب ...
به خون غلطان در برابرِ زینب ...
*اول صدا زد باورم نمیشه تو داداشِ منی ... اما یه وقت لحنِ بی بی عوض شد ... شبِ زیارتیِ ابی عبدالله ... یعنی میشه براتِ کربلامونو امضا کنن .. حسینِ من ؛ یادته میرفتیم زیارتِ قبرِ مادر ... تو یه طرف .. داداشم حسن یه طرف ... نکنه سایۀ زینبُ نامحرم ببینه ... یادته ؟ ... اما داداش پاشو ببین دورِ زینبُ نامحرما گرفتن ...*
مَحرم زینب ، ببین نامحرمان گرده منن
من به صورت میزنم اینها همه کف میزنن
حسین .... وای .....
*صدا زد داداش اگه اختیار دستِ زینب بود تا دم جان دادن کنارِ بدنت میموندم ... اما پاشو ببین با تازیانه دارن منو از بدنت جدا می کنن ....*
ای حسین
🎤حاج_امیر_عباسی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#امام_حسین
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈