❁﷽❁
روضه حضرت ابالفضل
[علیه السلام]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شرم مرا به خیمۀ طفلان که می برد؟
مشک مرا به خیمۀ سوزان که می برد؟
از یه اهل دلی سوال کرد،گفت :آقاجان ما شنیدیم ابالفضل قدش رشید بوداما چرا قبرش ، اینقدر کوچیکه؟، میخوره این قبر برا یه بچه باشه!
میدونی چی جواب داد؟!
آخه وقتی ابالفضل، وقتی مشکشو زدن، از غصه،خجالت آب شد چه توقعی داری از قامت ابالفضل؟ !
ادرک اخا سرودم و نالیده ام ز دل
خیلیا ميگن آنقدر با ادب بود هیچ موقع ، حسین رو برادر صدا نمیزد، هر موقع میخاست بچه های فاطمه ی زهرا رو صدا بزنه هی میگفت: مولای من، آقای من، حتی زینبو میخاست صدا بزنه میگفت: سیده ی من، خانوم من، هیچ موقع اینها رو خواهر و برادر صدا نمیزد،اما برا اولین بار حسین شنید صدا زد :ادرک اخا، داداش حالا دیگه به دادم برس
ادرک اخا سرودم و نالیده ام ز دل
این ناله را به محضر سلطان که می برد؟
سقا به خون نشست و علم بر زمین فتاد
با دختران خبر ز مغیلان که می برد؟
حالا ببین ابالفضل داره برا چی غصه میخوره؟؟
دستم فتاد پنجۀ دشمن گشوده شد
تا وقتی ابالفضل زنده بود ،کسی جرات نمیکرد بسمت خیمه ها نگاه کنه، همه از ابالفضل میترسیدند اما
دستم فتاد و پنجۀ دشمن گشوده شد
این قصه را به موی پریشان که میبرد؟
دشمن به فکر غارت و معجر کِشی فتاد
این شرح را به طفل هراسان که می برد؟(۱)
همه شنیدید ابی عبدالله اومد سرشو به
زانو گرفت ،صدا زد برادرم، قربونت برم،ابالفضلم، علمداررشیدم، پاشو قربونت برم، باید ببرمت سمت خیمه ها،
اینایی که میگم زبان حاله، هیچ کجا ننوشته، شاید، ابالفضل بگه حسین، پاشو برو سمت خیمه ها، چرا؟ آخه یه عده صدا میزدن، ابالفضل افتاد، علمدار زمین گیر شد،حالا وقتشه، حالا باید به خیمه ها حمله کنیم ،
صدا زد حسین پاشو برو، الان میان به خیمه هات حمله میکنن.
همه جلو خیمه ها منتظرن، مخدرات
مقابل خیمه هاایستادن، ببینن چی شد؟ ابالفضل برمیگرده یا نه، دخترا هی به بچه های کوچولو وعده میدن، غصه نخورید
الان عمومون ابالفضل بر میگرده،
عمو ابالفضل وعده بده رد خور نداره. عمومون پهلوونه، خدا نکنه یه پهلوونی یه وعده ای بده و وعدش، محقق نشه آبروش میره، ابالفضل خودش وعده داده آب میاره، بچه ها غصه نخورید،
یه وقت دیدن اباعبدالله داره میاد با یه دست، عنان ذوالجناح رو گرفته یه دست به کمر، داره آروم آروم میاد،امید حسین نا امید شد اومد مقابل خیمه ها نشست ،از هیبت حسین همه فهمیدن چی شده، کسی جرات نمیکنه بیاد سوال کنه،
یه مرتبه دیدن سکینه، اونیکه مشک رو به عمو داده، حالا اومد جلو، صدا زد ابتا ؛أین عمی العباس، بابا ما دیگه آب نمیخایم بگو عمومون برگرده،ابی عبدالله نتونست جواب بده، نمدونم تا حالا اینجوری شدی؟زبونش بند اومد بغض گلوی حسینو گرفته، هر کاری کرد چی جواب بدم ؟از جا بلند شد اومد عمود خیمه عباسو کشید خیمه رو زمین خابید، یعنی، بچه ها،برید برا اسارت آماده بشید این خیمه دیگه صاحب نداره
هر جا نشستی ناله بزن یا حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍محمد سهرابی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل(علیه السلام )
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شام_غریبان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم
▪️از این خراب تر آقا نمی شود حالم
▪️گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم
▪️بدون رؤیت رویت ، گذشت هر سالم
▪️مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم
▪️ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم
▪️به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما
▪️که هیچ نور امیدی نمانده در عالم
▪️میان روضه ی گودال این دلم گیر است
▪️شبیه جد غریبت اسیر گودالم
▪️هنوز هم که هنوز است در تب و تابم
▪️هنوز گریه کن روضه های خلخالم
یابن الحسن....
تسلیت بگو به آقات
السّلام علی الاَعضاءِ المُقَطَّعات
امروز دیگه همه ی سلامها رو باید بگی
السلام علی الاَجسادِ العارِیات
امام صادق فرمود همه ی پیکرهای یاران حسین ما رو عریان کردند ،
السلام علی الاَرواحِ المُختَلَسات
السلام علی المُرَمَّلِ بِالدِّمٰاء
السلام علی المَنحورِ فِی الوَریٰ
السلام علی المَقطوعِ الوَتین
السلام علی البَدَنِ السَّلیب
هیچ چیزی نداشت تو بدن بمانه،
سرشو خولی برد
عمامه اش رو اخنس برد
انگشترش رو بَجدَل برد،
لباسهاش رو پسر اشعث برد
حتی نوشتند نعلینهاش رو هم به غارت بردند
حسین.....
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
▪️دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری
▪️وقتی نمانده است برایش برادری
شهدا رو مهمان کن
حسین جان....
====================
MirzaMohammadi 1402 shab11 a.mp3
18.15M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شام_غریبان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم
▪️از این خراب تر آقا نمی شود حالم
▪️گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم
▪️بدون رؤیت رویت ، گذشت هر سالم
====================
#شام_غریبان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَلیَوم ماتَ جَدی رَسولُ الله
حسین....
وَالیَوم ماتَ اُمّی فاطِمَه
امروز مادر و پدر و برادر و جدم رو ازدست دادم
تودیگه مقدمه نمیخوای،
منم از تو جیغ وداد نمیخوام صداتون گرفته خسته اید
امااین سرچشمه ی زلال اشکت هیچوقت نباید خاموش بشه
هرکی فکر میکنه خاموش شده ببینه،
این حرارت هرگز خاموش نمیشه
با یک سلام دوباره دلت بهونه میکنه
السلام علیک یا اباعبدالله
حسین....
دیگه مقدمه هم نمیخوای
▪️غروب بود وزنی بیقرار تنها بود(۲)
▪️زنی ز داغ برادر فِکار تنها بود
الان تو این امنیت
تو این روشنی که خیابونا تاصبح روشنه جرأت میکنید نه ناموست رو ،بچه ی قدونیم قدت رو ساعت ۱۱و۱۲ شب بفرستی بیرون...
هم خودت میترسی هم بچه میترسه
اما امشب تاصبح این زن وبچه کجا فرارکردند
▪️غروب بود و علمدار خفته و زینب
▪️میان خیمه ی بی پاسدار تنها بود
▪️غروب بود وطناب و اسیری و زینب
▪️هزار و نهصد و پنجاه بار تنها بود
دیگه چه خبربود
▪️غروب بودو رباب و صدای لالایی
▪️کنار تربت یک شیرخوار تنها بود
دستور داد خیمه ها رو با اهلش بسوزونند
جلوتر زین العابدین دستور داد
عَلَیکُنَّ بِالفَرار
همه دارن فرار میکنند
اما کجا برند
استقرار لشگر دشمن به شکل نعل اسب بود
یعنی نه به میمنه میشد فرار کرد نه به میسره.
همه به پشت خیمه گاه فرار کردند
پشت خیمه گاه هم پر از نیزار و خار مغیلان بود
اصلا امام اونجا رو حریم قرارداده بود کسی حمله نکنه
▪️توخود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل
فاطمه ی بنت الحسین خودش داره روایت میکنه
دیدم فرد سواری داره من رو تعقیب میکنه
یاالله
یه دختره سه چهار ساله ،با سرعت قدم های اسب دیگه ببین چقدر زود بهش میرسه
با پهلوی نیزه از پشت چنان به کتف من زد
من با صورت رو زمین افتادم
فقط،فهمیدم گوشواره رو ازگوشم کشیدند وبردند
تا بهوش اومدم دیدم تو بغل عمه ام زینبم
گفتمو رفتم
اولین خواسته ای که داشت همین بود
تا چشماش رو باز کرد
گفت عمه چیزی داری رو سرم بکشم یا نه
بی بی فرمود
عَمَتُک مِثلُک
عمه ات هم مثل توهست
حسین......
====================
rooze shab 11.mp3
8.66M
#شام_غریبان
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️غروب بود وزنی بیقرار تنها بود(۲)
▪️زنی ز داغ برادر فِکار تنها بود
====================
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🏴🏴🏴 روضه امام حسین سلام الله علیه گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یاصاحب الزمان
🔸دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین
🔸تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین
🔸من نه تنها واله و حیران به هامون غمم
🔸عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین
🔸خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا
🔸جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین
🔸ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام
🔸دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین
⬅️دلها را ببریم کربلا ، حرم سید الشهدا ، برای امام حسین گریه کنیم (یاد امام ، شهدا، اموات فیض ببرند ).به یاد آن ساعتی که عمه سادات زینب آمد قتلگاه صدازد: برادر می خواهم صورتت را ببوسم اما سر در بدن نداری ، یک وقت دختر علی خم شد لبها را گذاشت بر رگهای بریده با سوز دل حسین را صدا زد ، همین طور که با بدن برادر حرف می زد ، سکینه ناز دانه آمد جلوی عمه ، دید عمه اش یک بدن بی سر را بغل گرفته دارد گفتگو می کند تا این منظره را دید صدا زد : «عَمِّتی هذا نَعشُ مَن ؟» این بدن کیه داری با او حرف می زنی ؟ فرمود :«نَعشُ اَبیکِ الحسین » سکینه جان این بدن بابایت حسین ، خودش را انداخت روی بدن بابا ، نگفت بابا مرا تازیانه می زنند ، نگفت تشنه ام ، صدا زد : بابا پاشو دارند عمه ام را می زنند ، (رحمت خدا بر این ناله ها ).آی گریه کننده های امام حسین ، شما دیدید اگر کسی عزیزی از دست بدهد اگر زن باشد زنها می آیند او رابا عزت ازکنار بدن عزیزش دور می کنند دلداری می دهند ، اما دختر ابی عبدالله را با تازیانه از کنار بدن بابا جدا کردند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما کسانی که گفتی مریض داری حاجت داری جوان داری
امشب بگو حسین جانم تورا به صورت سیلی خورده دخترت قسم دست خالی امشب ردمان نکنی اما عزیزان
موقعی که زن غساله نازنین بدن دردانه ی ابی عبداله رو غسل میداد یه وقت سوال کرد سرپرست این بچه کیه همه خانم زینبو نشان دادن گفت این بچه به چه بیماری مبتلا شده که بدنش سیاه و کبود شده و از دنیا رفته ، یه وقت دید عمه سادات داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت خانم منو ببخش اگه ناراحتت کردم خانم زینب فرمود این دختر امام حسینه ، هروقت بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش نمیدانم شاید یاد صورت کبود مادرش افتاد - زمزمه کن یازهرا
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/28
🏴🏴🏴 روضه امام حسین سلام الله علیه در شب عاشورا گریز به روضه حضرت اباالفضل ااعباس سلام الله علیه
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
⬅️ اجر شما برادران و خواهرانه عزادار با بی بی دوعالم سلام الله علیها انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب دهم محرمه شب عاشورای حسینی است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️امشب شب «انّاالیه راجعون» است
♦️فردا زمین کربلا، دریای خون است
عزیزان عزادارشب عاشوراست این ایام هم داره تمام میشه...
امشب بگیم خدایا شکرت...زنده بودیم
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه امام حسین...
نميدونم توی مجلسمون امشب کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه
امشب باید خوب عزاداری کنی....
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم..یانه.
خدا ميدونه خیلی ها ازعزیزان سال قبل دربین من و شما بودند توی همین مجالس ها شرکت می نمودنداما..
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...قدراین شبها رابدانیم
آماده ای بریم کربلا بسم الله..
از امشب دیگه مصیبتهای بی بی زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸آخ امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه.
دید صدای هلهله دشمن میاد.
اومد کنار برادر عرضه داشت.
چه خبر شده حسینم.
قراره چه اتفاقی بیفته.
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم.
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی.
ایی وای.. ای وای..
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی.
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید.
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد.
یعنی حسینم میخواهی بری.
منو تنها بگذاری.
باورم نمیشه برادر.
تمام دلخوشی من تویی حسین.
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش.
جلو چشمام مادرم پرپر شد.
صبر کردم داداش
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم.
صبر کردم.
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین جان چطوری می خواهی منو تنها بگذاری
زینب بدون تو میمیره.
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان.
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه.
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا.
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی
بدونید من هنوز زنده ام
زینب کبری...
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه
دلش آروم میگیره
اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید
همین جا بود که دیگه.
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
⏪ امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
یاد شهدا اما شهدا اموات جمع حاضر این مجلس ومحفل فیض ببرند شب عاشوراست عزیزان این ده شب هم تمام شد بگید خدا رو شکر که زنده بودیم و توانستیم در عزاداری سالار شهیدان ابا عبدالله شرکت کردیم عرض آخرم و گریز به روضه قمر بنی هاشم و التماس دعا
آقا اباالفضل به
به شیخ کاظم سبطی، فرمودند هر سواری که میخواد روزمین بیفته اول دستاش رومیذاره با صورت رو زمین نیوفته، من که دست نداشتم بتونم عمود قرار بدم آخ بیمرم آقا با صورت به زمین افتاد
🔸باید به لبم جگر می آمد ،عباس!
🔸در پیش تو عمر سرمی آمد، عباس!
🔸ای کاش که بیش از به زمین افتادن
🔸از چشم تو تیر در می آمد ،عبّاس!
🔸مبهوت شدم توانِ گفتارم نیست
🔸یارایِ سخن ندارم و یارم نیست
🔸ای حرمله این تیرنبوده آخر
🔸یک نیمه ی صورتِ علمدارم نیست
با همین تیر،علی اصغر رو ذبح کرد
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭
روضه_شام_غریبان
دفتری_حسین_ع
دفتری_شام_غریبان
شام_غریبان
برشافع ما حسین زهرا صلوات
بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات
بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات
بر یاور حق علی اکبر صلوات
بر جمله حسینیان والا صلوات
بر قلب صبور غم به زینب صلوات
بر صاحب این عزا به مهدی صلوات
السلام_علیک_یا_اباعبدلله
یاحسین_یاحسین_یاحسین🤲🤲
امشب که شب شام غریبان حسین است
با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است
یا رب به سر سید سجاد چه آمد
در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است
گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر
بر روی زمین پیکر عریان حسین است
در آن دل صحرا چه کند زینب کبری
بی یار و معین خواهر گریان حسین است
ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن
زهرا جنان آمده مهمان حسین است
شب شام غریبان...
آی دلای کربلایی..
امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله...
قربون دل شکسته ات برم خانم جان....
🌴🖤🍃🌴🖤🍃
زینب پرستار بچه های حسینه...
بچه ها رو آروم میکنه...
یکی سراغ بابا ازعمه میگیره..
عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه
( عمه چرا بابام از میدان نیومد )
یکی سراغ عمورو از عمه میگیره...
عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه...
یکی سراغ علی اکبرو می گیره ...
یکی سراغ قاسم رو میگیره...
آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ...
در ناله می زنه ...
علی اصغرم کجایی مادر...
قربون اون لبای تشنه برم علی جان...
علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ...
شکسته سنگ غم بال و پرم را
بسوزد داغ از پا تا سرم را
الهی حرمله طفلت بمیره
که تو کشتی علی اصغرم را
(روضه علی اصغر ع)
🌴🖤🍃🌴🖤🍃
بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،،
داغدیده ها را تسلا میدن ...
آرومشون میکنند
اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن...
سکینه رو تازیانه زدن ...
بچه ها به بیابونا فرار می کردند...
ذکر امشب همین باشه ...
با دل زینب هم ناله شو
الهی خواهرت زینب بمیرد
نماند بعد تو ماتم بگیرد
(دشتی)
آخ داداش😭🖤
اگر کشتن چرا آبت ندادند
چرا زان دُر نایابت ندادند
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
شام غریبان ابی عبدالله ست ...
دوست دارم با هم هم ناله شیم...
🖤شام غریبان حسین
( امشب است )3
🖤اول درد و مَحَنِ
(زینب است)3
🖤طفل یتیمی زِحسین
(گم شده)2
🖤زینب از این غُصه دلش
(خون شده)2
🖤حاجتم این است که تو ای
(ساربان)3
🖤این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3
🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤😭
(دشتی یا سینه زنی)
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
یا اَخا روحی فداک
یا اَخا من لی سواک
از عطش در زیر خنجر
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین...
هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن....
🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭
👆 روضه شام غریبان
از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست
همگی بیایید سوار شید کاروون راهی صحراست
میون لشکر اعدا دیگه زینب تک و تنها
سوار ناقه ها کرده همه بچه های زهرا
ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب
حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میکنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوکتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست کردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو کسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اکبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میکنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟
ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب
چه جوری میخواد سوار شه رحم کن خدا به زینب
روی گونه اشک نم نم رو به گودال میگه با غم
پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
دارم میرم داداش
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میکنه؟لشکر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینکه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاکی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین……
شب یازدهم محرم
شام غریبان
🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭
روضه_شام_غریبان
دفتری_حسین_ع
دفتری_شام_غریبان
شام_غریبان
برشافع ما حسین زهرا صلوات
بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات
بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات
بر یاور حق علی اکبر صلوات
بر جمله حسینیان والا صلوات
بر قلب صبور غم به زینب صلوات
بر صاحب این عزا به مهدی صلوات
السلام_علیک_یا_اباعبدلله
یاحسین_یاحسین_یاحسین🤲🤲
امشب که شب شام غریبان حسین است
با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است
یا رب به سر سید سجاد چه آمد
در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است
گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر
بر روی زمین پیکر عریان حسین است
در آن دل صحرا چه کند زینب کبری
بی یار و معین خواهر گریان حسین است
ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن
زهرا جنان آمده مهمان حسین است
شب شام غریبان...
آی دلای کربلایی..
امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله...
قربون دل شکسته ات برم خانم جان....
🌴🖤🍃🌴🖤🍃
زینب پرستار بچه های حسینه...
بچه ها رو آروم میکنه...
یکی سراغ بابا ازعمه میگیره..
عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه
( عمه چرا بابام از میدان نیومد )
یکی سراغ عمورو از عمه میگیره...
عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه...
یکی سراغ علی اکبرو می گیره ...
یکی سراغ قاسم رو میگیره...
آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ...
در ناله می زنه ...
علی اصغرم کجایی مادر...
قربون اون لبای تشنه برم علی جان...
علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ...
شکسته سنگ غم بال و پرم را
بسوزد داغ از پا تا سرم را
الهی حرمله طفلت بمیره
که تو کشتی علی اصغرم را
(روضه علی اصغر ع)
🌴🖤🍃🌴🖤🍃
بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،،
داغدیده ها را تسلا میدن ...
آرومشون میکنند
اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن...
سکینه رو تازیانه زدن ...
بچه ها به بیابونا فرار می کردند...
ذکر امشب همین باشه ...
با دل زینب هم ناله شو
الهی خواهرت زینب بمیرد
نماند بعد تو ماتم بگیرد
(دشتی)
آخ داداش😭🖤
اگر کشتن چرا آبت ندادند
چرا زان دُر نایابت ندادند
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
شام غریبان ابی عبدالله ست ...
دوست دارم با هم هم ناله شیم...
🖤شام غریبان حسین
( امشب است )3
🖤اول درد و مَحَنِ
(زینب است)3
🖤طفل یتیمی زِحسین
(گم شده)2
🖤زینب از این غُصه دلش
(خون شده)2
🖤حاجتم این است که تو ای
(ساربان)3
🖤این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3
🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤😭
(دشتی یا سینه زنی)
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
یا اَخا روحی فداک
یا اَخا من لی سواک
از عطش در زیر خنجر
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین...
هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن....
🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭
👆 روضه شام غریبان
از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست
همگی بیایید سوار شید کاروون راهی صحراست
میون لشکر اعدا دیگه زینب تک و تنها
سوار ناقه ها کرده همه بچه های زهرا
ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب
حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میکنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوکتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست کردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو کسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اکبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میکنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟
ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب
چه جوری میخواد سوار شه رحم کن خدا به زینب
روی گونه اشک نم نم رو به گودال میگه با غم
پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
دارم میرم داداش
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میکنه؟لشکر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینکه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاکی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین……
شب یازدهم محرم
شام غریبان
#قسمت_اول
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...*
دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است
قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است
شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است
عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است
هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است
زینب نبود، مُحرِم هیئت نمیشدیم
گمراه میشدیم، هدایت نمیشدیم
در کوی یار صاحبِ قیمت نمیشدیم
این زن نبود، مرد طریقت نمیشدیم
اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است
*كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...*
بعد از حسین روح دمید انقلاب را
بر دوش خود نشاند غم بیحساب را
زنده نمود نهضت ختمي مآب را
محكم نمود عفتِ این زن حجاب را
خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است
*اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد*
سکانبهدستِ کشتیِ در خون طپیده اوست
آثار داغعشق به پیکر رسيده اوست
صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست
منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست
پر خون شدهست سینه اگر، زارِ زینب است
*اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:" لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...*
قامت کمان نمود که یارش بایستد
تا که حسین دار و ندارش بایستد
پرچم بلند کرد، شعارش بایستد
حقش نبود شمر کنارش بایستد
آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟!
#شاعر امیر عظیمی
#قسمت_دوم
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد
*مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...*
دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد
ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد
ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین
صحبت ز نعل های سواره نظام شد
*يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!...
خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن،
بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ ماروبرسان