eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭 روضه_شام_غریبان دفتری_حسین_ع دفتری_شام_غریبان شام_غریبان برشافع ما حسین زهرا صلوات بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات بر یاور حق علی اکبر صلوات بر جمله حسینیان والا صلوات بر قلب صبور غم به زینب صلوات بر صاحب این عزا به مهدی صلوات السلام_علیک_یا_اباعبدلله یاحسین_یاحسین_یاحسین🤲🤲 امشب که شب شام غریبان حسین است با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است یا رب به سر سید سجاد چه آمد در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر بر روی زمین پیکر عریان حسین است در آن دل صحرا چه کند زینب کبری بی یار و معین خواهر گریان حسین است ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن زهرا جنان آمده مهمان حسین است شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... 🌴🖤🍃🌴🖤🍃 زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... شکسته سنگ غم بال و پرم را بسوزد داغ از پا تا سرم را الهی حرمله طفلت بمیره که تو کشتی علی اصغرم را (روضه علی اصغر ع) 🌴🖤🍃🌴🖤🍃 بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،، داغدیده ها را تسلا میدن ... آرومشون میکنند اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن... سکینه رو تازیانه زدن ... بچه ها به بیابونا فرار می کردند... ذکر امشب همین باشه ... با دل زینب هم ناله شو الهی خواهرت زینب بمیرد نماند بعد تو ماتم بگیرد (دشتی) آخ داداش😭🖤 اگر کشتن چرا آبت ندادند چرا زان دُر نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند شام غریبان ابی عبدالله ست ... دوست دارم با هم هم ناله شیم... 🖤شام غریبان حسین ( امشب است )3 🖤اول درد و مَحَنِ (زینب است)3 🖤طفل یتیمی زِحسین (گم شده)2 🖤زینب از این غُصه دلش (خون شده)2 🖤حاجتم این است که تو ای (ساربان)3 🖤این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3 🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤😭 (دشتی یا سینه زنی) از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین یا اَخا روحی فداک یا اَخا من لی سواک از عطش در زیر خنجر دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین... هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن.... 🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭 👆 روضه شام غریبان از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست همگی بیایید سوار شید کاروون راهی صحراست میون لشکر اعدا دیگه زینب تک و تنها سوار ناقه ها کرده همه بچه های زهرا ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میکنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوکتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست کردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو کسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اکبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میکنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟ ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب چه جوری میخواد سوار شه رحم کن خدا به زینب روی گونه اشک نم نم رو به گودال میگه با غم پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ دارم میرم داداش اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میکنه؟لشکر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینکه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاکی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین…… شب یازدهم محرم شام غریبان
🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭 روضه_شام_غریبان دفتری_حسین_ع دفتری_شام_غریبان شام_غریبان برشافع ما حسین زهرا صلوات بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات بر یاور حق علی اکبر صلوات بر جمله حسینیان والا صلوات بر قلب صبور غم به زینب صلوات بر صاحب این عزا به مهدی صلوات السلام_علیک_یا_اباعبدلله یاحسین_یاحسین_یاحسین🤲🤲 امشب که شب شام غریبان حسین است با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است یا رب به سر سید سجاد چه آمد در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر بر روی زمین پیکر عریان حسین است در آن دل صحرا چه کند زینب کبری بی یار و معین خواهر گریان حسین است ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن زهرا جنان آمده مهمان حسین است شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... 🌴🖤🍃🌴🖤🍃 زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... شکسته سنگ غم بال و پرم را بسوزد داغ از پا تا سرم را الهی حرمله طفلت بمیره که تو کشتی علی اصغرم را (روضه علی اصغر ع) 🌴🖤🍃🌴🖤🍃 بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،، داغدیده ها را تسلا میدن ... آرومشون میکنند اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن... سکینه رو تازیانه زدن ... بچه ها به بیابونا فرار می کردند... ذکر امشب همین باشه ... با دل زینب هم ناله شو الهی خواهرت زینب بمیرد نماند بعد تو ماتم بگیرد (دشتی) آخ داداش😭🖤 اگر کشتن چرا آبت ندادند چرا زان دُر نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند شام غریبان ابی عبدالله ست ... دوست دارم با هم هم ناله شیم... 🖤شام غریبان حسین ( امشب است )3 🖤اول درد و مَحَنِ (زینب است)3 🖤طفل یتیمی زِحسین (گم شده)2 🖤زینب از این غُصه دلش (خون شده)2 🖤حاجتم این است که تو ای (ساربان)3 🖤این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3 🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤😭 (دشتی یا سینه زنی) از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین یا اَخا روحی فداک یا اَخا من لی سواک از عطش در زیر خنجر دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین... هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن.... 🌴🖤🍃🌴🖤🍃🌴🖤🍃😭 👆 روضه شام غریبان از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست همگی بیایید سوار شید کاروون راهی صحراست میون لشکر اعدا دیگه زینب تک و تنها سوار ناقه ها کرده همه بچه های زهرا ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میکنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوکتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست کردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو کسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اکبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میکنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟ ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب چه جوری میخواد سوار شه رحم کن خدا به زینب روی گونه اشک نم نم رو به گودال میگه با غم پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ دارم میرم داداش اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میکنه؟لشکر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینکه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاکی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین…… شب یازدهم محرم شام غریبان
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...* دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم در کوی یار صاحبِ ‌قیمت نمی‌شدیم این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است *كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة‏"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي  نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...* بعد از حسین روح دمید انقلاب را بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را زنده نمود نهضت ختمي مآب را محكم نمود عفتِ این زن حجاب را خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است *اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد* سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده اوست آثار داغ‌عشق به پیکر رسيده اوست صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست پر خون شده‌ست سینه اگر، زارِ زینب است *اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:"  لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...* قامت کمان نمود که یارش بایستد تا که حسین دار و ندارش بایستد پرچم بلند کرد، شعارش بایستد حقش نبود شمر کنارش بایستد آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟! امیر عظیمی
من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد *مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...* دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد *يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!... خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن، بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ ماروبرسان
❁﷽❁ روضه شب عاشورا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک امشب شهادتنامه ی عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت ... چه خبر بود امشب کربلا؟ تاریخ طبری میگه عصر روز تاسوعا، لشکر عمر سعد شروع کردن حرکت، بسمت خیام ابی عبدلله، آقا سیدالشهدا،شمشیرشون به زمین زده، سر گذاشته رو شمشیر مبارک، یه چند لحظه ای خواب به چشم ابی عبدالله اومد،بی بی زینب سراسیمه اومد حسین رو بیدار کرد صدا زد خواهرجان، الان جدم پیغمبرو در خواب دیدم فرمود: حسین ،به زودی بسمت ما نیای، صدا زد، زینب جان، کان لحظه ی شهادت ما نزدیکه، ابالفضلش رو صدا زد: یا عباس، ارکب بنفسی انت یا اخی عباس جان ،سوار اسبت شو قربونت برم، همه ی عالم میگن یا حسین، فدات بشیم آقاجان، فقط یجاست حسین میگه بنفسی انت ، جونم فدات یا عباس، برادرم،فرمود برو با اینا صحبت بکن ببین چی میخان، آقا قمر بنی هاشم با یه تعدادی از اصحاب اومد مقابل لشکر، ب عمر سعد فرمودچی میخای؟ گفتن ما دستور داریم یا باید حسین با یزید بیعت کنه یا باهاش بجنگیم، آقا قمر بنی هاشم برگشت با ابی عبدالله صحبت کرد، امام حسین فرمود برو با اینا صحبت کن عباس جان،امشبو مهلت بگیر ما دوست داریم با خدا مناجات کنین نماز بخونیم، امشبو مهلت دادن به ابی عبدالله، برای این که مناجات بکنه امشب، شب قیامت کبرای دیگر است هر لحظه یک گزارش صحرای محشر است امشب رسد به گوش، مناجات عاشقان فردا، به روی خاک، بدن های بی سر است امشب، علم به دست علمدار کربلاست پاسبان خیمه ها ابالفضله، بچه ها همه خابیدن خیالشون راحته، اما، فردا، تنش به علقمه، در خون شناور است یه بیت ،عرض روضه ی من همینجاست امشب رباب، دست دعایش بر آسمان امشب رباب هی دور علی اصغرش میگرده، آخه ابی عبدالله یه حرفایی زد نمدونم به گوش رباب رسید یا نه ؟ موقعي که قاسم سوال کرد عمو جان، آیا منم فردا کشته میشم یا نه؟ ابی عبدالله فرمود عزیز دلم، عموجانم، بگو ببینم مرگ در نظر تو چگونه ست قاسم صدا زد احلی من العسل، ابی عبدالله بعدش یه جملاتی فرمود خیلی رمزآلوده ،فرمود قاسم جان فردا تورو به یک بلای عظیمی میکشن، بعد یه جمله ای فرمودفردا اینا حتی به طفل شیرخواره ی ما رحم نمی‌کنند. نمیدونم رباب اينو شنید یانه! امشب رباب، دست دعایش بر آسمان فردا تسلّی دل او، داغ اصغر است(۱) ای حسین امشب این طوری گذشت اما امان از عصر فردا،موقعی که ابی عبدالله اومد با اهل حرم ، وداع کنه دیگه نه ابالفضلی داره، نه علی اکبری داره، تک و تنها شده ، تا شروع کرد با لشکر حرف زدن، هل من ناصرینصرنی، آیا کسی هست به ما کمک کنه ؟ یه مرتبه شیون اهل حرم بلند شد ابی عبدالله زودی برگشت ، یکی یکی مخدرات رو دعوت به صبر کرد زینب جان، آرام باش، شکییبا باش،خواهرم ام کلثوم آرام باش ،مبادا بلند بلند گریه کنید مبادا بی تابی کنید مبادا دشمن شادمون کنید، اما تو مقاتل نوشتن یه خانومی بین مخدرات، خیلی بدجور گریه میکرد، بگم کی بود؟ خانم سکینه، اینقدر بی تاب شد بعضیا میگن ابی عبدالله از مرکب پیاده شد عبارت مقتل اینه، سکینه رو بغل گرفت، دخترم آرام باش قربونت برم، ابی عبدالله فرمود لا تحرقی قلبی، دیگه بسه، قلبمو مسوزان با اشکات هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍حاج غلامرضا سازگار ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمی‌شود سخن به گزاف نگفتیم، زینبی که حدود هشت روز قبل با ابی عبدالله وارد این سرزمین شدند خانومی که نوشتند، تا کربلا، هیچ چشمی قد و قامت او رو ندیده بود، چند سالشه بی بی، توی کربلا ۵۶ ساله ست، ۵۶ سال، چشمی قد و قامت ناموس علی رو ندید اما از فردا شب ورق برگشت یا صاحب الزمان عذرخواهی میکنیم چشمی نبود که قدوقامت زینب رو ندیده باشد... السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا اُمَّ المَصائِب لَعَنَ اللهُ اُمَّةً ضَرَبَت بِکِعابِ الرِّماح خدا لعنت کنه اونایی رو که با کعب نیزه تو رو میزدند، و سَلَبَت قِناعَک، یا زینب الکبری امشب ، امام سجاد دید عمه جانش، نماز شبش رو داره نشسته میخوانه، عمه جان، چتونه؟ فرمود دیگه رمقی به زانوانم نمانده، امروز غروب پا برهنه آمد کنار گودال ▪️دیدم آخر، آنچه را باور نبود ▪️شاهدم جز دیدگان تر نبود چی دیدی خانم؟ ▪️دیدم از بالای بلندی ازدحام ▪️صد حرامی دور یک بیت الحرام ▪️خاکها مهمان نوازی می‌کنند ▪️زخمها شمشیر بازی می کنند ▪️کعب نی ها دور کعبه در طواف ▪️سنگها آماده بهر اعتکاف ▪️با اشاره حرفها میزد حسین ▪️پیش زینب دست و پا میزد حسین ده روزه داری برا ابی عبدالله نوکری میکنی، معمولا شام غریبان دیگه صدات جوهره نداره، حالا ببینید زن و بچه ای که امروز دنبال ذوالجناح اومدند کنار گودال قتلگاه رسیدند دیدند وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه دیدند مُولِعٌ سَیفَهُ عَلیٰ نَحرِه انقده فریاد زدند ضجه زدند این ۸۴ زن و بچه ، از مغرب امروز تو این خیمه های نیم سوخته ، پا به فرار گذاشتند نه آبی، نه نانی، نه محرمی،نه نگهبانی ▪️تا خبر آمد که علمدار افتاد ▪️پای آن بی صفتان سوی خیمه وا شد آخ بمیرم همینقدر بگم ▪️بر سر گوشواره ها دعوا شد حسین.... کار آبی عبدالله رو یکسره کردند. همونجا دستور داد کیه به خیمه ها حمله کنه، نانجیب ها با یه حرص و ولعی هم طبل میزدند، هم سواره وارد خیمه ها شدند، اولین کاری که کردند، جدا کردنِ سرها بود، همه ی پیکرها رو ابی عبدالله آورده بود تو دارُالحَرب، رسیدند به این خیمه، ان شاء الله که زینب ندیده باشه، ان شاء الله که رقیه و سکینه ندیده باشند ▪️پای عدو به خیمه ها چو وا شد واویلا ▪️رأس تمام شهدا جدا شد واویلا بعد هم حمله کردند هر چی تو خیمه ها بود به غارت بردند، فاطمه ی بنت الحسین می‌فرماید کانوا یَنتَزِعونَ المَلاحِف عَن ظُهورِنا حتی اون پارچه ای که رو سرمون میکشیدیم هم به غارت بردند، اما دیدند توی خیمه، یه زن بلند والا ایستاده، دامنش هم آتش گرفته اما از خیمه بیرون نمیره، حمید بن مسلم میگه من و شمر و خولی آمدیم گفتم ای بانو چرا فرار نمیکنی؟ فرمود اینجا من یادگار امامت، امانت نزدمه، همینقدر بگم خولی نانجیب وارد خیمه شد ، زیر انداز امام سجاد رو با چه غضبی کشید حضرت با صورت به زمین خوردند یاصاحب الزمان، عمه ات اومد مانع بشه، نانجیب چنان با سیلی به صورت زینب، حسین.... ▪️جز استخوان و پوست به جسمش نمانده بود ▪️جز نقش تازیانه به قامت نشان نداشت ▪️شبها گرسنه خفت و نمازش نشسته خواند ▪️سهم غذاش داد به طفلی که نان نداشت فقط خدا میدونه، امشب به عقیله بنی هاشم چه گذشت، تا صبح بچه ها تو بیابونا سرگردان بودند، بعضیا نوشتند خیلی تلاش کرد این زن و بچه رو جمع کنه، هر چی شمارش کرد دید دوتاشون کمند، با خواهرش ام کلثوم هر چه دویدند ،این دو تا رو پیدا نکردند، آخرالامر متوسل به خود حسین شد اومد بالا بلندی، داداش تو کمکم کن من این بچه یتیمات رو پیدا کنم اومد دید دو تا همدیگه رو بغل کردند زیر یه بوته خاری از ترس جون دادند شب جمعه ، الان مادرش داره تک تک تون رو دعا میکنه این گریه هاتونو به مادرش فاطمه نشون بدید مگه پیغمبر به فاطمه نفرمود کُلُّ عَینٍ باکیَةٌ یَومَ القیامة دخترم همه چشمها قیامت گریانه، غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه یه بیت از ناحیه ی مادرش بخوانم گفت حسین جان ▪️من بی وضو موی تو را شانه نکردم(۲) آخ بمیرم ▪️حالا بدنبال سرت باید بگردم حسین..... صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ▪️تو را بخاطر درهم، چه درهمت کردند ان شاءالله یه همچین شبی کربلا باشیم صدای مادرش فاطمه رو بشنویم از امشب دیگه همراه قافله ی اُسراء فاطمه داره میاد یه نگاهش به سر حسین بر نیزه ست، یه نگاهش به زن و بچه ی حسینه، به قصد تعجیل فرج برآورده شدن همه حوائج زیارت کربلا... ناله بزن یا حسین.... ====================
6_1152921504651311216.mp3
15.12M
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمی‌شود سخن به گزاف نگفتیم ====================
متن روضه شام غریبان شمشیر می زد،یكی با نیزه می زد،یه عده قُربَهً الی الله سنگ می زدند،عباس اونی كه جیگرم رو خون كرده اینه،پیرمردها می اومدند با عصا می زدند. بر گودی گرم گودال ،خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور من، دستی به خنجر ندیدی مانند خواهر ندیدی دل خونی اما برادر، دل خون تر از من کسی نیست آخر تو بر خاک صحرا ، مولای ِ بی سر ندیدی مانند خواهر ندیدی * خودم دیدم ز بالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدند امون از دل زینب،وای از دل زینب * از كجای ِ روضه آدم توی شام غریبان می تونه بگه؟از گودال بگیم:همه بچه ها رو آورد،یه روایت میگه:بی بی زینب همه رو شُمرد دید رقیه نیست، رد ناله رو گرفت،رفت،گشت،چقدر خانم هی رفت،هی اومد،هی رفت بچه ها رو پیدا كرد.یه جایی اُم الكثوم كمكش می كرد ، بچه هایی رو زیر بُته پیدا كردند دست گردن هم انداخته بودند همون جا جون داده بودند،یه دونه رو زینب رو دست گرفت،یه دونه رو اُم الكثوم. اومد دنبال رقیه داره می گرده،یه وقت دید صداش از گوشه ی گودال میآد. اومد عزیز دلش رو بغل كرد،تو راه كه میآد میگه:عزیزم مگه تو این بدن رو میشناسی؟بغض كرده،نه عمه جان،اما وقتی داشتم دنبال بابا میگشتم،هی صدا زدم:اَ بَتا،بابا.دیدم از گودال صدا میآد:عزیز دلم،عزیز دلم. حالا دیگه همه ی دل نگرانی ِ حسین فقط برای همین سه ساله است. دامن عربیش آتیش گرفته یكی از نازدانه ها،از خیمه بیرون اومد دوان دوان،دید پشت سرش دشمن داره میآد،سوار بر اسب،تا نزدیكش شد،دستاش رو روی سرش گذاشت به حالت ِ تسلیم،صدا زد ما بابا نداریم. سوار گفت:كاری باهات ندارم،دلم سوخت اومدم آتیش دامنت رو خاموش كنم،از دشمن كه اینها محبت ندیدند،هر كی اومده زده،یا تازیانه زده،یا سیلی زده،یا گوشواره كنده و رفته. دشمن داره میگه،میگه:وقتی آتش رو خاموش كردم دیدم نگاه تو صورتم میكنه انگار یه چیزی می خواد بگه،اما هیچ چیز نگفت،من اصرار كردم،عزت نفس داره این بچه،گفتم:بگو چی می خوای؟گفت:هیچ چیز،گفتم:چیزی می خواستی بگو؟به اصرار من گفت:تو خورجین اسبت آب پیدا میشه،سه روزه اینها به ما آب رو بستن،عموم رفت آب بیآره،من باورم نمیشه میگن:عموم رو كشتن، میگه یه ظرف آب دستش دادم،با اون عطشی كه در این بچه دیدم،اما دیدم آب رو نگه داشته،هی داره گریه میكنه به هق هق افتاده این بچه،گفتم:آب مگه نمی خواستی چرا نمی خوری؟ گفت:آخه هنوز صدا بابام تو گوشم ِ، هی میگفت:آخ جیگرم،ای حسین.....اشك هاتو روی دستت بگیر،دست گدایی تو بالا ببر،خدا به بی كسی بچه های حسین،به تنهایی زینب،به سری كه امشب مهمان تنور خولی بوده،خدا فرج آقامون امام زمان برسان.
🕊﷽🕊 ◼️ ◾️ ▪️ ع 2 📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات 📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات 📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت 📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات 💠‌سلام‌الله‌ابدا‌ما‌بقیت‌وبقی‌الیل‌والنهار💠 🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم 🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم 🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2 🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل 🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم 🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم 🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم 🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم ⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ... ⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا.. دیدن بی‌بی داره گریه میکنه... فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا... فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه... پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی) صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا.... (مگه چی میگه زهرا جان) بابا همش میگه انالغریب... اناالمظلوم.... اناالعطشان.... اناالعطشان... یعنی مادر من غریبم مادر... من مظلومم... من تشنه ام.... من شهیدم.... بابا اینا چیه میگه... جگرم رو آتش زده... پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا... اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند... آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا... یه وقت بی‌بی شروع کرد گریه کردن... صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟... نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره... بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟ نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره..... بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟ (نه دخترم برادرش حسن هم نیست) آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ... پس کی بر حسینم گریه میکنه ... حسینم گریه کن نداره.... پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور... عده ای از خوبان امت من جمع میشن... مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند.... زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،، مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند... زهرا جان روز قیامت هم که میشه.. میای شفاعتشون میکنی.. ⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ... اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره... امروز من بر حسینت گریه میکنم... که تسلای دل داغدارت باشم... ⚫️روز عاشوراست امروز.... 🔴کربلا غوغاست امروز .... امروز امام زمان عزاداره .... قربونت برم آقا جان.... امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه.... امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه..... امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه.... قربون اون آقایی که فرمود... یا جدا روز و شب برات گریه می کنم.. اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم فرمود... لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم.... تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم.... امروز بگو آقاجان سرت سلامت.... آجرک الله فی مصیبت جدک.... آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی...... قربون دل داغدارت برم آقا جان.... (روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا) عجب روضه جانسوزیه روضه وداع... سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست... اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه.... صدا زد کلثوم خداحافظ... سکینه خدا حافظ.... آخ زینبم خدا حافظ.... همه بیایید دورمو بگیرید... آخرین دیدار من باشماست... دیگه شمارو نمیبینم... همه دورشو گرفتن... ناله میزنند...گریه میکنند.. یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون... همه رو آروم کرد.. اما اونی که آروم نمیشه زینبه... زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه... زینب نمیتونه از برادر جدا بشه... 🔘گفت با زینب، به آوای حزین 🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین 🔘زینبا روز جدایی آمده 🔘موسم عهد خدایی آمده 🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن 🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن ⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه.... زینبم چرا میلرزی.. الهی برادر داری خدا برات نگه داره... نبینی داغ برادروو... زینبم چرا میلرزی خواهر... ⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد... بدون لحظات آخر عمر حسینه.. (دیگه حسینو نمیبینی) همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ... 🖤مهلا مهلا.... 🖤یا ابن الزهرا.... ادامه روضه👇👇
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روز دهم محرم حسینی امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید روز عاشورای حسینی است محرم هم تمام شد بگید خدایا شاکرم که امسال هم توانستیم در عزاداری سید الشهدا شرکت کنیم خیلی بود دربین ما ولی جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️غم تو آتشی بر جان ما زد ♦️یکی آتش به جان خیمه‌ها زد ♦️یکی انگشت و هم انگشترت برد ♦️یکی راس تو را بر نیزه‌ها زد ♦️زینب بیا وقت وداع آخرم شد ♦️آمادۀ خنجر دگر این حنجرم شد ♦️ای خواهری که هر کجا یارم تو بودی ♦️از کودکی غمخوار و دلدارم تو بودی ♦️بنگر کنون نخل جدایی جان گرفته ♦️آن روزهای خوب ما پایان گرفته ♦️ای خواهر نالان خدا باشد نگهدار ♦️من می روم میدان خدا باشد نگهدار ⬅️روز عاشورای امام حسین است ، روزتنهایی عزیز فاطمه است ، عجب روضه جانسوزی است روضه وداع امام حسین ، عزاداران امروز برای غربت حسین گریه کند بیاد آن ساعتی که ابی عبدالله به سوی میدان حرکت کرد آمدند دورش را گرفتند یکی صدا می زند : حسین بیا ما را به مدینه باز گردان ، یکی می گوید: حسین با این زن و بچه چه کنم ، بچه ها دور بابا می گردند تمام زن ها را ساکت کرد حسین ، اما کسی که آرام نمی شد زینب است ، دست ولایت روی قلب خواهر گذاشت «و اَشارَ بیَدِه الی قلب اُخته» زینب هم آرام شد یک دفعه صدا زد حسین جان می خواهی بروی برو . 🔶جان خواهر در غمم زاری مکن 🔶با صدا بهرم عزاداری مکن 🔶هر چه باشد تو علی را دختری 🔶عصمت الهی و زهرا پروری 🔶خانه سوزان را تو صاحب خانه باش 🔶با زنان در همرهی مردانه باش 🔶گر خورد سیلی سکینه دم مزن 🔶عالمی زین دم زدن بر هم مزن 🔶هست بر من ناگوار و نا پسند 🔶از تو زینب گر صدا گردد بلاند 🔶با تو هستم جان خواهر همسفر 🔶تو به پا این راه کوبی من به سر ⏪وقتی نگاه کرد دید زینب داره می آید ، خواهرم کجا می آیی ، صدا زد : حسینم وقتی حرکت کردی یاد وصیت مادرم زهرا افتادم . امام حسین تا نام مادر را شنید منقلب شد، فوراً پیاده شد ، صدا زد زینبم مگر مادرم چه فرموده ؟ برادرم مادرم فرموده : عصر عاشورا عوض من زیر گلوی حسینم را ببوس . اینجا زیر گلوی حسین را بوسید اما ساعتی بعد هم آمد گودال قتلگاه لبها را گذاشت بر رگهای بریده حسین . رگهای گلوی خشک گردیده ببوس جایی که به جز تو کس نبوسیده ببوس این تن که زهر زخم به تیغ دشمن وا کرده دو لب به خصم ببوس حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️