eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
◾روضۂ دفتری حضرت زینب(س)◾ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 «السلام علیکِ یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیکِ یا اُم المَصائب یا زینب الکبری» سوگند به نامِ جاودان زینب سوگندبه چشم خون چکانِ زینب هرگز نکند حسین نومید مرا چون میدهمش قسم به نام زینب ◾امشب دلها رو ببریم حرم باصفای بی بی زینب، ان شاءالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی، امشب از چشمات بخواه برا زینب اشک بریزه ، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داد برا کسی که بر زینب گریه کنه فرمود: پاداش او مثل کسیکه برای حسین و حسن گریه کنه اُمِ سلمه میگه اومدم خونه ی زینب دیدم داره گریه میکنه، گفتم خانم جان یاد مادر افتادی (نه بالاتر از مادرم)خانم جان یاد پدر افتادی (نه بالاتر) فرمود سه روزه که حسینمو ندیدم😭😭😭آاااای حسیییین اُم سلمه میگه گفتم الان میرم این خبرو به حسینت میدم میگه اومدم دیدم حسین داره گریه میکنه صدا زد ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم این خواهر و برادر علاقه ی شدیدی به هم داشتن(آخ میون همه دلها امون از دل زینب) آی دلهای کربلایی دلِ عالمی بسوزه برا دل زینب آاااخ لحظه ای که کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی بی زینب دوید جلوی کاروان ، آی کاروان بگید ببینم همسرم زینب کجاست؟ یه کجاوه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته رفت جلو پرده ی کجاوه رو زد بالا ، یه خانمی رو دید صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست؟ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله بلند شد😭😭😭عبدالله عبدالله من زینبم چرا نمی شناسی؟ منم زینب زنی چون من نباشد اگر باشد غمش چون من نباشد عبدالله صدا زد: آخ اگرتو زینبی پس کوحسینت آخ اگرتو زینبی کو نور عینت اگر تو زینبی چرا رنگت پریده اگر تو زینبی چرا موهات سفیده حسینت کو؟ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه خواهر ، برادرو خیلی دوستداره صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم ، آی تن بی سر حسینمو دیدم ، آی رأس حسین نیزه ها دیدم عبدالله تمامِ ذکر زینب یاحسین است وجودش لحظه لحظه با حسین است قنوت نیمه شبهای خواهر زیارتنامۂ مولا حسین است هر چقدر ارادت داری به اباعبدالله به ناله های دلِ زینب به اشک و آه و گریه های زینب سه مرتبه ناله بزن (یاحسین)۳ عَلی لعنة الله علی القوم الظالمین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام حسین (ع) حضرت علی اصغر(ع) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن     حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یا د ان لحظه ای که اقا ابا عبدالله می فرمودند لا حول ولاقوه الا بلا العلیم  العظیم یعنی بدانید که هنوز من زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد😭 همه  از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند 😭 امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عناب ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند😭 ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است 😭 اما زبان حالی دارد بی بی زینب 🔸گلی گم کردم می جویم او را 🔸به هر گل می رسم می بویم او را 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندامامیدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمدند انشاالله حاجت روابشند از همين جا دلت را روانه کن کربلا برای علی اصغر امام حسین ناله بزنید چون با آن دستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی رابازمی کنه انشالا به هرنیتی شرکت نموده اید حاجت روا بشیید اما مادرانی که بچه ی کوچک دارید کجای مجلس نشسته ای امروز به یاد مادر علی اصغر ناله بزنید اما ازهمه روضه خوان ، مادر علی اصغره، چه می گفت، عزیزان شما حاضرید کوچکترین خراشی زیر گلو بچه شما باشه اما این جایی روضه را اززبان مادر علی اصغربخوانم لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته😭 این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین.😭 طاقت بیار خدای ما بزرگه ای اصغر آرم بخواب مادر زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لالای علی اصغر لالا می گم بخوابی، تا عموت آب بیاره قول عموت عزیزم، اصلاً نشد نداره الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دُرّ گِران گُم کرده ام ساربا نا مُهلتی آرام جان گُم کرده ام من در این دریای خون دُرِّ گِران گُم کرده ام من حسین گُم کرده ام نور عین گُم کرده ام ساربانا مُهلتی ,دارم در اینجا مشکلی رفته از دستم گلی از وِی نَبردم حاصلی اَندرین دشت بلا رفته زدستم نوگُلی من حسینِ باوفا رُوحُ روان گُم کرده ام من حسین گُم کرده ام نور عین گُم کرده ام ساربان بهر خدایک لحظه ای آهسته تر اَندر این دشت بلا گم گشته از من تاج سر چون حسین داروندارِ زینبِ خونین جگر من دراین صحرای عشق شاه جنان گم کرده ام من حسین گُم کرده ام نور عین گُم کرده ام ساربان فرصت بده من جستجو صحرا کنم درمیان کُشته ها من کُشته ام پیدا کنم برسر نعش برادر دیده را دریا کنم من دراین دریای خون یک مهربان گم کرده ام من حسین گم کرده ام نور عین گم کرده ام بر( محرم) گو قلم را جوهرش را خون کند عاشقانِ کربلا را در جهان محزون کند هردلی که می تپد برکربلا مجنون کند چون دِیار کربلا یاران جان گم کرده ام من حسین گم کرده ام نور عین گم کرده ام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین ▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم ▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* ▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم ▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* ▪️از کودکی تا دم مرگم به روی لب ▪️تنها حسین بوده و تنها شود حسین ... ▪️ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ▪️ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ... *34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن آخ بمیرم قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ... کوچه هاشو آب و جارو زدن مردم به هم تبریک گفتن لباس نو به تن کردن شهر و چراغونی کردن زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟ گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ... یا صاحب الزمان اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ... "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن آخ بمیرم همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن سرای بریده بالا نیزه زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه وای ...... گفت : ▪️من آن گلم که خفته به خون باغبان من ▪️نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من میخواهید بدونید من کیم؟ ▪️هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب ▪️هجده سر بریده بود سایبان من آخ یکی طعنه میزنه از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ... خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن .... "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ... علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ... اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ... آخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: أنَا المَظْلوم من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."ای حسین .. ====================
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین ▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین ▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد ▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین ====================
دوازدهم محرم 🏴السلام علیک یا اباعبدالله ▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار ▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار ▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور ▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور ▪️دید زینب ،آن صحیفه دیدنیست ▪️یک به یک آیات آن بوسیدنیست ▪️خواست بوسد جای بوسیدن نداشت ▪️لعل لب بر حنجرِ خونین گذاشت بدن رو زیر تلی ازسنگ،تیر ،شمشیر ،نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز ازصبح تا غروب کار زینب همین بود کوس رهیل رو که امروز صبح زدند گفتن اسرا سوار بشند از کربلا بریم، اما همه ی ارباب مقاتل نوشتند ، غروب بود از کربلا رفتند یعنی ازصبح تا غروب زینب داره این بدن رو زیارت میکنه یه نگاه کرد دید اصلا این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هرنقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه ی دیگه زمین میفته یعنی بدن کاملا متلاشی شده فَوَجَدَتهُم مَکبُوبََا عَلَی وَجهِه ... دید یه بدنی به رو روی سینه ، روی خاک گرم کربلا افتاده وَ هُوَ جُثَّتُه بِلا رَأس...سر نداره یــــاصاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتند حتی اسب های لشگر دشمن هم برای زینب گریه کردند حسیـــــــن.... حَتَّی تَسیر دُموعَ الخُیُول عَلَی هَوافِرِها.... اشک هاشون میریخت روی سُمّشون اما ی عده ایستاده بودند و میخندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن، آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین امروزه اربعین هم برگشت تربت رو زیارت کرد لذا امروز آخرین زیارت حسینه چون یک سال ونیم بعد هم دیگه کربلا نیومد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقش رو ادا کنه گفت داداش ▪️ای زِ دور خردسالی یاورم ▪️یاد داری در کنار مادرم ▪️ماه رخسارت زِ من دل می ربود ▪️تا برد خوابم نگاهم بر تو بود ▪️یاد داری شامگاهی باحسن ▪️راه پیمودید دوشادوش من ▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی ▪️تا نباشد گرد من نامحرمی حسیـــــــن..‌‌ داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن، وقتی میخواستید من رو ببرید حرم پیغمبر چجوری میبردید بابام علی جلو میرفت شما دوطرف من حلقه میزدید به قنبر میگفت قنبر برو چراغ های حرم پیغمبر رو هم کم کن شبانه من رو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم ، خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برا اینه مبادا نامحرمی قدو قامت زینب رو ببینه یــــــاصاحب الزمــــــــان... حالا امروز همین زینب میخواد از کربلا بره گفت داداش ▪️غافل از،خواهر نَگردیدی دَمی ، ▪️تا مباشد گرد من نامحرمی ▪️حال بین نامحرمان گرد مَنَند ▪️خنده بر زخم درونم میزنند حسیـــــن ..... ▪️نیست عباس وعلی اکبرت ▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت... حالا میخواد سوار بشه ان شاءالله گریه هامون با گریه ی شامگاهی مهدی زهرا س عجین بشه سنان ابن اَنس میگه عمر سعد من رو مأمور کرد سربازات رو بردار دور این زن وبچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت رو سوار کنه یه نگاه به من کرد یه نگاه ب عمر سعد فرمود اَما تَستَحیُونَ مِن الله وَرَسُوله .. شما حیا نمیکنید نَحنُ بَناتُ الرَّسول... ما بچه های پبغمبریم ، نگاه کردن نداره با این تشر زینبی ، من سربازام رو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم میدیدم واقعه رو‌‌... دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمانش رو گرفت حضرت فرمود عمه جان من وظیفمه عمه تو رو سوار کنم امام سجاد زانو زد یاصاحب الزمان سنان‌میگه من داشتم میدیدم تا زینب پاشو گذاشت رو زانوی زین العابدین ،امام سجاد نتونست تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد... حسیـــــــــــن..... ====================
Rozeh.Shab 12.Beytozahra97.mp3
10.12M
دوازدهم محرم 🏴السلام علیک یا اباعبدالله ▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار ▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار ▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور ▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور ====================
❁﷽❁ روضه وداع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله چرا بی یاری و بهرت دگر یاور نمی آید به دُنبالت کسی جُز اشک هر دختر نمی آید زینبه، داره با حسینش حرفای آخرو میزنه ازین راهی که داری پیش رو لَرزد دلم، دیدم که هر کس می رَود در خیمه ها دیگر نمی آید حسین جان، از صبح هر کی رفت میدان دیگه برنگشت، اگه تو هم بری چه خاکی بسرم کنم؟؟ علمدار تو کو، اکبر چه شد، قاسم کجا رفته؟ هزاران لشکر آن سو بهر تو لشکر نمی آید حسین جان، نبینمت تنها شدی، قربونت برم داداش، ای کاش اجازه میدادی خودم شمشیر دست میگرفتم به جان کی قسم دادی که عمّه درحرم برگشت به دنبال برادر از چه آن خواهر نمی آید آخه با هر کدوم از مخدرات که خداحافظی می‌کرد زینبم پا به پای حسین میومد ابی عبدالله تو هر خیمه ای که می‌رفت زینبم میومد، یکی یکی مخدراتو دعوت به صبر می‌کرد توصیه به صبر می‌کرد مبادا بلند بلند گریه کنید،مبادا دشمن شادمون کنیدا، همه آروم میشدن ام کلثوم آروم شد رباب دیگه گریه نمی کرد حتی سکینه رو بغل گرفت صدا زد با اشک حسرتت دلمو نسوزان،عزیز دلم آرام باش، همه آرام شدن الا زینب، زینبو هر کاری میکنه آروم نمیگیره ، بعضیا گفتن با دست مبارکش یه اشاره کرد به قلب زینب، زینب آرام شد به جان کی قسم دادی که عمّه درحرم برگشت به دنبال برادر از چه آن خواهر نمی آید حالا سکینه داره با حسین حرف میزنه تو روی دختر مسلم ببوسیدی و، من دیدم مرو دختر نبوسیده مرا باور نمی آید گفت بابا میخای بری برو اما قبلش بیا منو بغل بگیر، دست یتیمی به سرم بکش ازضعف و تشنگی حرفی به لب دارم،ولی افسوس لبانم می خورد بر هم، صدایم در نمی آید (۱) یکی یکی همه ی مخدرات رو آرام کرد وصیتهاشو گفت از خیمه ها جدا شد یه مرتبه دید باز صدای زینب داره میاد مهلا مهلا یابن الزهرا داداش برگرد اومد مقابل زینب، چی شده خواهر، یاد وصیت مادرم فاطمه افتادم، بزار زیر گلوتو عوض مادرم ببوسم ، حسین خم شد زینب زیر گلوشو بوسید چی میخام بگم؟! دیگه این خواهر و برادر همدیگه رو ندیدن ، تا اون لحظه ای که زینب اومدبالای گودال قتلگاه هی ناله میزد او می دویدو من میدویدم، زینب داره میگه ها او سوی مقتل من سوی قاتل، شمر داره میره سمت گودال قتلگاه، خدا به داد دل زینب برسه او می‌نشست و من مینشستم او روی سینه من روی زانو او می برید و امام زمان منو ببخش آقا او می‌برید و من می‌بریدم او از حسین سر، من از حسین دل ناله بزن حسین.... ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غریب بودی و خواهر نداشتی حسین... گویا غریب بودی و مادر نداشتی بدم المظلوم....ده مرتبه یا الله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍علی انسانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
❁﷽❁ روضه شام غریبان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یابن الحسن از کربلا فریاد فریاد شام غریبان بر تو مولا تسلیت باد ما از فراق روی ماهت بیقراریم چون اهل کوفه نیستیم ما جان نثاریم شب شام غریبانه، روضه برده شده در گودال قتلگاه به گودال خون آید این زمزمه حسین جان منم مادرت فاطمه ببینم حقشو امشب ادا میکنی یا نه؟؟ ضیا دو عینم مادر داره با حسین حرف میزنه ضیـاء دو عینـم سرت کو حسینم غریبم حسین غریبم حسین صدای ناله تون بلند بشه، اجازه ندید صدای گریه و شیون زینبو نامحرما بشنون ، هر کسی ناله داره با من صدا بزنه ،حسین..... امشب ناله ت ،قطع نشه ها، با مادرش فاطمه ی زهرا هم ناله شو شب است و من و گودی قتلگاه بــه رگ‌هـای خــونیـن نمــودم نگـــاه رخ از خون بشویم گلـم را ببــویم غریبم حسین حسین...... در این نیمه شب می‌زند مادرت بـه دریــای خــون بـوسه بـر حنجرت بگو نـور دیـده، که دستت بریده؟ غریبم حسین غریبم حسین من امشب کنم ناله و زمزمه گهــی قتلگــاه و گهــی علقمـه گهی بـا ربابـم دو چشم پـر آبم غریبم حسین شب شام غریبانه، امشب تو خیمه های ابی عبدالله ،چه خبر بود؟! زینب ، یکی یکی بچه ها و زنها رو جمع کرده تو خیمه ی نیم سوخته، آمار بچه ها رو با ام کلثوم گرفت، هر چی فکر میکنم دو تا از بچه ها نیستن، زینب و ام کلثوم، به سر زنان، تو این بیابونا تو تاریکی شب، داره دنبال بچه های حسینش میگرده، یه مرتبه دید کنار یه بوته ی خاری، این دو تا بچه ، دست گردن همدیگه انداختن ، اینقدر گریه کردن ،از غصه ،دو تایی جون دادن روضه ای که میخام امشب بخونم اینه هر کی میخاد گریه کنه ،بسم الله مادرا بیشتر گریه کنن آخرای شب، زینب یکی یکی زنها و بچه ها رو امر کرد بخابید بچه ها، کسی خواب به چشمش نمیاد، به امر ولایی زینب ،همه ی بچه ها خابیدند زنها خابیدند، یه مرتبه دید صدای گریه و شیون بلند شد زینب نگاه کرد دید یه خانمی از خواب بیدار شده زبون گرفته، فهمیدی کیو میخام بگم، صدا زد رباب، عروس مادرم، قربونت برم، چرا تو نخابیدی رباب، صدا زد بی بی جان، چقدر گفتم من آب نمیخورم، خیلی اصرار کردی خانم جان، یه قطره آب خوردم، الان که شیر دارم علی ندارم، حسین.... اینم بگم روضه ی شام غریبانه، شاید سال دیگه زنده نباشیم و گریه کنیم. فرمود برا چند لحظه زینب، یه فرصتی پیدا کرد دید همه خابیدن، از خیمه ها زد بیرون، اومد سمت گودال قتلگاه، چند ساعته زینب از حسینش خبر نداره، اومد سمت گودال قتلگاه، یکی یکی شمشیر شکسته ها،نیزه شکسته ها، سنگها و کلوخها رو کنار میزنه صدا زد گلی گم کرده ام می‌جویم او را به هر گل میرسم می‌بویم او را هر چی گشت حسینشو پیدا نکرد صدا زد گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت قربونت برم ، حتی کهنه پیراهنم به غارت بردن، اگه بخای کسی رو بشناسی اول از صورت میشناسی، اگه سر نباشه از لباسا میشناسی، قربون اون آقایی برم حتی لباس ها شم رو غارت کردن، اگه اینهام نشد یه نشونه هایی، مثلا انگشتری که تو دست داره، قربونت برم حسین جان، حتی انگشترتم به غارت بردن، هر جا نشستی ناله بزن یا حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ ┗━━━ °•🏴•°━━━┛