eitaa logo
روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.8هزار دنبال‌کننده
93 عکس
94 ویدیو
50 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjone مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام استاد میرزامحمدیMirzaMohammadi 1402 shab11 a.mp3
زمان: حجم: 18.15M
▪️شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم ▪️از این خراب تر آقا نمی شود حالم ▪️گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم ▪️بدون رؤیت رویت ، گذشت هر سالم ====================
اَلیَوم ماتَ جَدی رَسولُ الله حسین.... وَالیَوم ماتَ اُمّی فاطِمَه امروز مادر و پدر و برادر و جدم رو ازدست دادم تودیگه مقدمه نمیخوای، منم از تو جیغ وداد نمیخوام صداتون گرفته خسته اید امااین سرچشمه ی زلال اشکت هیچوقت نباید خاموش بشه هرکی فکر میکنه خاموش شده ببینه، این حرارت هرگز خاموش نمیشه با یک سلام دوباره دلت بهونه میکنه السلام علیک یا اباعبدالله حسین.... دیگه مقدمه هم نمیخوای ▪️غروب بود وزنی بیقرار تنها بود(۲) ▪️زنی ز داغ برادر فِکار تنها بود الان تو این امنیت تو این روشنی که خیابونا تاصبح روشنه جرأت میکنید نه ناموست رو ،بچه ی قدونیم قدت رو ساعت ۱۱و۱۲ شب بفرستی بیرون... هم خودت میترسی هم بچه میترسه اما امشب تاصبح این زن وبچه کجا فرارکردند ▪️غروب بود و علمدار خفته و زینب ▪️میان خیمه ی بی پاسدار تنها بود ▪️غروب بود وطناب و اسیری و زینب ▪️هزار و نهصد و پنجاه بار تنها بود دیگه چه خبربود ▪️غروب بودو رباب و صدای لالایی ▪️کنار تربت یک شیرخوار تنها بود دستور داد خیمه ها رو با اهلش بسوزونند جلوتر زین العابدین دستور داد عَلَیکُنَّ بِالفَرار همه دارن فرار میکنند اما کجا برند استقرار لشگر دشمن به شکل نعل اسب بود یعنی نه به میمنه میشد فرار کرد نه به میسره. همه به پشت خیمه گاه فرار کردند پشت خیمه گاه هم پر از نیزار و خار مغیلان بود اصلا امام اونجا رو حریم قرارداده بود کسی حمله نکنه ▪️توخود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل فاطمه ی بنت الحسین خودش داره روایت میکنه دیدم فرد سواری داره من رو تعقیب میکنه یاالله یه دختره سه چهار ساله ،با سرعت قدم های اسب دیگه ببین چقدر زود بهش میرسه با پهلوی نیزه از پشت چنان به کتف من زد من با صورت رو زمین افتادم فقط،فهمیدم گوشواره رو ازگوشم کشیدند وبردند تا بهوش اومدم دیدم تو بغل عمه ام زینبم گفتمو رفتم اولین خواسته ای که داشت همین بود تا چشماش رو باز کرد گفت عمه چیزی داری رو سرم بکشم یا نه بی بی فرمود عَمَتُک مِثلُک عمه ات هم مثل توهست حسین...... ====================
حجة الاسلام والمسلمین میرزامحمدیrooze shab 11.mp3
زمان: حجم: 8.66M
▪️غروب بود وزنی بیقرار تنها بود(۲) ▪️زنی ز داغ برادر فِکار تنها بود ====================
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمی‌شود سخن به گزاف نگفتیم، زینبی که حدود هشت روز قبل با ابی عبدالله وارد این سرزمین شدند خانومی که نوشتند، تا کربلا، هیچ چشمی قد و قامت او رو ندیده بود، چند سالشه بی بی، توی کربلا ۵۶ ساله ست، ۵۶ سال، چشمی قد و قامت ناموس علی رو ندید اما از فردا شب ورق برگشت یا صاحب الزمان عذرخواهی میکنیم چشمی نبود که قدوقامت زینب رو ندیده باشد... السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا اُمَّ المَصائِب لَعَنَ اللهُ اُمَّةً ضَرَبَت بِکِعابِ الرِّماح خدا لعنت کنه اونایی رو که با کعب نیزه تو رو میزدند، و سَلَبَت قِناعَک، یا زینب الکبری امشب ، امام سجاد دید عمه جانش، نماز شبش رو داره نشسته میخوانه، عمه جان، چتونه؟ فرمود دیگه رمقی به زانوانم نمانده، امروز غروب پا برهنه آمد کنار گودال ▪️دیدم آخر، آنچه را باور نبود ▪️شاهدم جز دیدگان تر نبود چی دیدی خانم؟ ▪️دیدم از بالای بلندی ازدحام ▪️صد حرامی دور یک بیت الحرام ▪️خاکها مهمان نوازی می‌کنند ▪️زخمها شمشیر بازی می کنند ▪️کعب نی ها دور کعبه در طواف ▪️سنگها آماده بهر اعتکاف ▪️با اشاره حرفها میزد حسین ▪️پیش زینب دست و پا میزد حسین ده روزه داری برا ابی عبدالله نوکری میکنی، معمولا شام غریبان دیگه صدات جوهره نداره، حالا ببینید زن و بچه ای که امروز دنبال ذوالجناح اومدند کنار گودال قتلگاه رسیدند دیدند وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه دیدند مُولِعٌ سَیفَهُ عَلیٰ نَحرِه انقده فریاد زدند ضجه زدند این ۸۴ زن و بچه ، از مغرب امروز تو این خیمه های نیم سوخته ، پا به فرار گذاشتند نه آبی، نه نانی، نه محرمی،نه نگهبانی ▪️تا خبر آمد که علمدار افتاد ▪️پای آن بی صفتان سوی خیمه وا شد آخ بمیرم همینقدر بگم ▪️بر سر گوشواره ها دعوا شد حسین.... کار آبی عبدالله رو یکسره کردند. همونجا دستور داد کیه به خیمه ها حمله کنه، نانجیب ها با یه حرص و ولعی هم طبل میزدند، هم سواره وارد خیمه ها شدند، اولین کاری که کردند، جدا کردنِ سرها بود، همه ی پیکرها رو ابی عبدالله آورده بود تو دارُالحَرب، رسیدند به این خیمه، ان شاء الله که زینب ندیده باشه، ان شاء الله که رقیه و سکینه ندیده باشند ▪️پای عدو به خیمه ها چو وا شد واویلا ▪️رأس تمام شهدا جدا شد واویلا بعد هم حمله کردند هر چی تو خیمه ها بود به غارت بردند، فاطمه ی بنت الحسین می‌فرماید کانوا یَنتَزِعونَ المَلاحِف عَن ظُهورِنا حتی اون پارچه ای که رو سرمون میکشیدیم هم به غارت بردند، اما دیدند توی خیمه، یه زن بلند والا ایستاده، دامنش هم آتش گرفته اما از خیمه بیرون نمیره، حمید بن مسلم میگه من و شمر و خولی آمدیم گفتم ای بانو چرا فرار نمیکنی؟ فرمود اینجا من یادگار امامت، امانت نزدمه، همینقدر بگم خولی نانجیب وارد خیمه شد ، زیر انداز امام سجاد رو با چه غضبی کشید حضرت با صورت به زمین خوردند یاصاحب الزمان، عمه ات اومد مانع بشه، نانجیب چنان با سیلی به صورت زینب، حسین.... ▪️جز استخوان و پوست به جسمش نمانده بود ▪️جز نقش تازیانه به قامت نشان نداشت ▪️شبها گرسنه خفت و نمازش نشسته خواند ▪️سهم غذاش داد به طفلی که نان نداشت فقط خدا میدونه، امشب به عقیله بنی هاشم چه گذشت، تا صبح بچه ها تو بیابونا سرگردان بودند، بعضیا نوشتند خیلی تلاش کرد این زن و بچه رو جمع کنه، هر چی شمارش کرد دید دوتاشون کمند، با خواهرش ام کلثوم هر چه دویدند ،این دو تا رو پیدا نکردند، آخرالامر متوسل به خود حسین شد اومد بالا بلندی، داداش تو کمکم کن من این بچه یتیمات رو پیدا کنم اومد دید دو تا همدیگه رو بغل کردند زیر یه بوته خاری از ترس جون دادند شب جمعه ، الان مادرش داره تک تک تون رو دعا میکنه این گریه هاتونو به مادرش فاطمه نشون بدید مگه پیغمبر به فاطمه نفرمود کُلُّ عَینٍ باکیَةٌ یَومَ القیامة دخترم همه چشمها قیامت گریانه، غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه یه بیت از ناحیه ی مادرش بخوانم گفت حسین جان ▪️من بی وضو موی تو را شانه نکردم(۲) آخ بمیرم ▪️حالا بدنبال سرت باید بگردم حسین..... صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ▪️تو را بخاطر درهم، چه درهمت کردند ان شاءالله یه همچین شبی کربلا باشیم صدای مادرش فاطمه رو بشنویم از امشب دیگه همراه قافله ی اُسراء فاطمه داره میاد یه نگاهش به سر حسین بر نیزه ست، یه نگاهش به زن و بچه ی حسینه، به قصد تعجیل فرج برآورده شدن همه حوائج زیارت کربلا... ناله بزن یا حسین.... ====================
روضه6_1152921504651311216.mp3
زمان: حجم: 15.12M
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمی‌شود سخن به گزاف نگفتیم ====================
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمی‌شود سخن به گزاف نگفتیم، زینبی که حدود هشت روز قبل با ابی عبدالله وارد این سرزمین شدند خانومی که نوشتند، تا کربلا، هیچ چشمی قد و قامت او رو ندیده بود، چند سالشه بی بی، توی کربلا ۵۶ ساله ست، ۵۶ سال، چشمی قد و قامت ناموس علی رو ندید اما از فردا شب ورق برگشت یا صاحب الزمان عذرخواهی میکنیم چشمی نبود که قدوقامت زینب رو ندیده باشد... السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا اُمَّ المَصائِب لَعَنَ اللهُ اُمَّةً ضَرَبَت بِکِعابِ الرِّماح خدا لعنت کنه اونایی رو که با کعب نیزه تو رو میزدند، و سَلَبَت قِناعَک، یا زینب الکبری امشب ، امام سجاد دید عمه جانش، نماز شبش رو داره نشسته میخوانه، عمه جان، چتونه؟ فرمود دیگه رمقی به زانوانم نمانده، امروز غروب پا برهنه آمد کنار گودال ▪️دیدم آخر، آنچه را باور نبود ▪️شاهدم جز دیدگان تر نبود چی دیدی خانم؟ ▪️دیدم از بالای بلندی ازدحام ▪️صد حرامی دور یک بیت الحرام ▪️خاکها مهمان نوازی می‌کنند ▪️زخمها شمشیر بازی می کنند ▪️کعب نی ها دور کعبه در طواف ▪️سنگها آماده بهر اعتکاف ▪️با اشاره حرفها میزد حسین ▪️پیش زینب دست و پا میزد حسین ده روزه داری برا ابی عبدالله نوکری میکنی، معمولا شام غریبان دیگه صدات جوهره نداره، حالا ببینید زن و بچه ای که امروز دنبال ذوالجناح اومدند کنار گودال قتلگاه رسیدند دیدند وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه دیدند مُولِعٌ سَیفَهُ عَلیٰ نَحرِه انقده فریاد زدند ضجه زدند این ۸۴ زن و بچه ، از مغرب امروز تو این خیمه های نیم سوخته ، پا به فرار گذاشتند نه آبی، نه نانی، نه محرمی،نه نگهبانی ▪️تا خبر آمد که علمدار افتاد ▪️پای آن بی صفتان سوی خیمه وا شد آخ بمیرم همینقدر بگم ▪️بر سر گوشواره ها دعوا شد حسین.... کار آبی عبدالله رو یکسره کردند. همونجا دستور داد کیه به خیمه ها حمله کنه، نانجیب ها با یه حرص و ولعی هم طبل میزدند، هم سواره وارد خیمه ها شدند، اولین کاری که کردند، جدا کردنِ سرها بود، همه ی پیکرها رو ابی عبدالله آورده بود تو دارُالحَرب، رسیدند به این خیمه، ان شاء الله که زینب ندیده باشه، ان شاء الله که رقیه و سکینه ندیده باشند ▪️پای عدو به خیمه ها چو وا شد واویلا ▪️رأس تمام شهدا جدا شد واویلا بعد هم حمله کردند هر چی تو خیمه ها بود به غارت بردند، فاطمه ی بنت الحسین می‌فرماید کانوا یَنتَزِعونَ المَلاحِف عَن ظُهورِنا حتی اون پارچه ای که رو سرمون میکشیدیم هم به غارت بردند، اما دیدند توی خیمه، یه زن بلند والا ایستاده، دامنش هم آتش گرفته اما از خیمه بیرون نمیره، حمید بن مسلم میگه من و شمر و خولی آمدیم گفتم ای بانو چرا فرار نمیکنی؟ فرمود اینجا من یادگار امامت، امانت نزدمه، همینقدر بگم خولی نانجیب وارد خیمه شد ، زیر انداز امام سجاد رو با چه غضبی کشید حضرت با صورت به زمین خوردند یاصاحب الزمان، عمه ات اومد مانع بشه، نانجیب چنان با سیلی به صورت زینب، حسین.... ▪️جز استخوان و پوست به جسمش نمانده بود ▪️جز نقش تازیانه به قامت نشان نداشت ▪️شبها گرسنه خفت و نمازش نشسته خواند ▪️سهم غذاش داد به طفلی که نان نداشت فقط خدا میدونه، امشب به عقیله بنی هاشم چه گذشت، تا صبح بچه ها تو بیابونا سرگردان بودند، بعضیا نوشتند خیلی تلاش کرد این زن و بچه رو جمع کنه، هر چی شمارش کرد دید دوتاشون کمند، با خواهرش ام کلثوم هر چه دویدند ،این دو تا رو پیدا نکردند، آخرالامر متوسل به خود حسین شد اومد بالا بلندی، داداش تو کمکم کن من این بچه یتیمات رو پیدا کنم اومد دید دو تا همدیگه رو بغل کردند زیر یه بوته خاری از ترس جون دادند شب جمعه ، الان مادرش داره تک تک تون رو دعا میکنه این گریه هاتونو به مادرش فاطمه نشون بدید مگه پیغمبر به فاطمه نفرمود کُلُّ عَینٍ باکیَةٌ یَومَ القیامة دخترم همه چشمها قیامت گریانه، غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه یه بیت از ناحیه ی مادرش بخوانم گفت حسین جان ▪️من بی وضو موی تو را شانه نکردم(۲) آخ بمیرم ▪️حالا بدنبال سرت باید بگردم حسین..... صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ▪️تو را بخاطر درهم، چه درهمت کردند ان شاءالله یه همچین شبی کربلا باشیم صدای مادرش فاطمه رو بشنویم از امشب دیگه همراه قافله ی اُسراء فاطمه داره میاد یه نگاهش به سر حسین بر نیزه ست، یه نگاهش به زن و بچه ی حسینه، به قصد تعجیل فرج برآورده شدن همه حوائج زیارت کربلا... ناله بزن یا حسین.... ====================
روضه6_1152921504651311216.mp3
زمان: حجم: 15.12M
شب شب بسیار حادثه خیزیست برا زینب کبری که اگر بگیم تو عالم شبی به مصیبت شام غریبان نمی‌شود سخن به گزاف نگفتیم ====================
🔹السَّلام عَلَیکِ یا أُختَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلام عَلَیکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه یا فاطمة المَعصومَة در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که پیکر پاک و مطهر حضرت‌ معصومه سلام‌الله‌علیها به خاک سپرده شد، «موسی بن خزرج» که بزرگ طایفه «اشعریون» و میزبان آن حضرت در قم بود، سقف و سایبانی از «بوریا» بر سر قبر مطهر آن حضرت برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام جواد علیه‌السلام وارد قم گردید و قبّه‌ای بر آن مرقد مطهر بنا کرد. 📚تاریخ قم ص۷۱۴ ✍ آه یا حضرت معصومه... حتی نگذاشتند اندکی آفتاب بر قبر مطهرتان بتابد؛ چه رسد به جسم شریف‌تان... حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن پیکر صد چاکی که سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا بر روی ریگ و رمل بیابان، رها شده بود؟! بمیرم وقتی که بنی اسد اومدند دیدند ابدان مطهری روی خاک گرم کربلا.... گفتند قَد غَيّرتْ مَعالِمَهُ الشّمسُ و التّرابُ ▪️آفتاب و خاک، وضعش را بهم ریخته است. 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۰ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۵ چی دیدند مگه چه بر سر این بدن ها اومده بود که این جمله رو گفتند ، بماند.... یه وقت دیدند یه سواری داره از دور میاد رسید یکی یکی بدن های شهدا رو معرفی کرد بدن ها رو یکی یکی به خاک سپردند بنی اسد بالا یه بدن متحیر موندند امام سجاد فرمودند این بدن ، بدن بابامه چی شده که این بدن قابل شناسایی نبود بگم و رد شم فقط همین رو بگم عصر عاشورا یه عده سواره بر این بدن تازاندند ناله بزن یا حسین... ====================
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ هر کی نیومد ضرر کرد ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا! قیامتم ما رو از چشمت نینداز فرمود جلوتر از گریه‌کنام وارد بهشت نمیشم به به چه مدالی به ما میدند ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی قراره در معیت حسین بریم اونا تیرش رو خوردند ما فقط گریه‌اش رو کردیم، مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که وَصَلَ فَاطِمَةَ هم از مادرم صله میگیره هم متصل به مادرم میشه وقتی مهلت گرفت صدای طبل و دهل راه افتاد اومد کنار خیمه داداش دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه اُف بر تو باد روزگار یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ... شمیشرش رو داشت تمیز میکرد یه لحظه متوجه نشد زینب آمده گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش، فرمود آره خواهرم این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند همین امشب گفت لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ! کاش اصلا من به دنیا نمی‌اومدم هنوز که چیزی ندیدی... بعد اینجا سه تا کار کرده، دل حسین رو به هم ریخت خواهر اولین کاری که کرد شروع کرد با سیلی به صورتش زدن دومین کاری که کرد گریبانش رو پاره کرد سومی کاری که کرد دیدند زینب با صورت به زمین خورد الله اکبر ابی‌عبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر، به هوشش آورد، آرومش کرد این مال اول شب بود آخرای شبم اومد دوباره تو خیمه‌ی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي خواهرم چه میکنی فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو، اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه یعنی میخواد بگه من لالایی نمیخوام آب میخوام هان... یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی اولین باری که حسین زبون بچه‌اش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه خواهرم بده این بچه رو دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه، کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو... حسین... ==================== 🚩روضه دفتری مداح دلسوخته ↙️ترنم نور↙️ @Taranom_Noor
▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من ▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من هر کی هر چی تونست غارت کرد، حتی نعلیناش رو هم غارت کردن، ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من ▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من ببین اینجوریه یا نه با یه کسی میخای روبوسی کنی کجا رو می بوسی؟؟؟ ▪️بوسه باید به روی گونه نشیند اما ▪️چاره ای نیست رگ حنجر تو مانده و من حسین..... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله تا شبم روضه گوش بدی نه تموم میشه نه تو خسته میشی باشه برا کربلا، اربعین جبران کنیم میخواهیم یه خداحافظی بکنیم، ما که از امام حسین، خداحافظی نداریم نکنه از امشب یادت بره، امشب نظم زندگیت دیگه برمیگرده، سر ساعت دیگه غذا میخوری ، سر ساعت میخابی، سر ساعت بیدار میشی، سر ساعت سر کار میری، اما از امشب نظم زندگی زینب بهم میخوره، کم نگذاری، ما تا اربعین با این قافله میایم نکنه این مشکیت رو در بیاری ها، تازه عزا شروع شد از امروز، تا اینجا به پیشواز رفتی از امروز به بعد تازه عزا شروع شد، منتهی اين رو به هر کسی نمیدن، خیلیا امروز، خداحافظی میکنند میرند، اما اوناییکه با زینب میمونند اربعینی میشند تو لشکر صاحب الزمان اسمشونو مینویسه عمه جان، لذا تو محله ات، تو خونه ی خودت ، تکیه ها، ایستگاه صلواتیها، هر شب ، ولو شده چند دقیقه برا این خانم، روضه بپا کن، حالا خداحافظی رو از زبون زینب داره میگند نمی‌خواست بره از کربلا، فردا وقتی اومد کنار گودال، گفت داداش، اگه این درنده های بیابون هم تکه تکه ام کنند بازم میمونم اما چه کنم هر چی توقف کنم بچه هاتو میکشند، با یه حسرتی خدافظی کرد ▪️چون چاره نیست میروم و می گذارمت ▪️ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت حسین.... ▪️سپردیم به که رفتی به دلغکان و کنیزان ▪️به شمر و خولی و اخنس به حرمله به سنان حسین..... بالحسین و بالزینب یا الله.... ==================== 🚩روضه دفتری مداح دلسوخته ↙️ترنم نور↙️ @Taranom_Noor
حجت الاسلام استاد میرزامحمدی1_5985710617.mp3
زمان: حجم: 11.12M
🎤حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من ▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من ====================