eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ▪️ز سوز عشق تو بر جان ،شرار دارم من ▪️تویی بهشت من و تا تو با منی ای دوست ▪️دگر به روضه رضوان چه کار دارم من؟ ▪️به پیشگاه تو چون می خرند شرم حضور ▪️رخی عرق زده و شرمسار دارم من ▪️قسم به لحظه ی چشم انتظاری زهرا ▪️که بهر دیدن تو انتظار دارم من شب هفتم عزای ابی عبدالله است از صاحب اصلی عزا چی می‌خوایی ▪️بگو ز آستانه لطفت مرا نرانندم ▪️کجا روم؟ چه کنم؟ با تو کار دارم من! هرکی امشب با آقاش کار داره امام زمانش رو صدا کنه یابن الحسن.... سال‌ها از این شهر به اون شهر، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه سید حیدر حِلّی دنبال امام زمانش می‌گشت آخرش خسته شد گفت میرم کربلا اگه توی حرم ابی عبدالله زیارتش کردم ، که کردم و الا دیگه دنبالش نمی گردم از حلّه با پای پیاده ،راه افتاد اومد کربلا خدا قسمتمون کنه بازم اربعین بریم با پای پیاده قصیده‌ای گفت توی حرم ابی عبدالله ، برای امام زمان شروع کرد این قصیده را خواندن مقابل ضریح ابی عبدالله قرار گرفت اَتری تَجیءُ فَجیعهً بِأمَضَّ مِن تِلک َالفَجیعه یعنی توی عالم فاجعه‌ای جانسوز از کربلا سراغ ندارم حَیثُ الحُسین عَلی الثَّریٰ آن دمی که از روی مرکب با صورت بر زمین افتاد خَیلُ العِدیٰ طُحِنَت ضُلُوعَه استخوان‌های سینه و پهلوش رو زیر سم مرکب‌ها بردند بیت به بیت قصیدش رو داره می‌خوانه اما تا رسید به این بیت وَ رَضیعُهُ بِدَمِ الوَرید مُخَضَبٌ فَاطلُب رَضیعَه یعنی این آقایی که اینجاست یه طفل شیرخواره‌ای داشت ، با خون گلوش او رو سیراب کردند آقا بیا انتقام شیرخواره‌اش را بگیر... به اینجا که رسید سید حیدر حلی دید یه وقت ستی روی شانه‌اش خورد سید حیدر دیگه ادامه نده من مهدی دیگه طاقت ندارم من می‌خوام بگم آقا جان سید حیدر که چیزی نگفت فقط گفت «وَ رَضیعُهُ بِدَمِ الوَرید» شما طاقت نیاوردید پس چه حالی داشت جد غریبت حسین ، حسین هم متوجه نشد تیر از کدام طرف آمد ، هنوز داشت حرف می‌زد یه وقتی داره علی روی دستش بال و پر می‌زنه .... حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ▪️من آب را به قیمت ذلت نمی خورم ▪️بگذار تا به حشر رود آبروی من... ====================
1_542164648785484646.mp3
8.01M
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ▪️ز سوز عشق تو بر جان ،شرار دارم من ====================
مرحوم سید حیدر حلی از علما و شعرای منطقه حِلّه است ایشون سال‌ها دنبال امام زمان گشته،یک عاشق تمام عیار،عالم و اسلام شناس،که هرجا کدی و نشانی شنید و پیدا کرد رفت دنبالش بلکه خدمت حضرت برسد، نتیجه‌ای نگرفت. با خودش گفت آخرین منزلی که اهل معرفت به من نشانی دادند، کربلاست گفت از حله راه می‌افتم می‌روم کربلا آنجا اشعارم را برا ی آقا می‌خوانم حضرت را دیدم که به آرزویم می‌رسم اگر ندیدم سراغ این مشاهد مشرفه را دیگه نمی‌گیرم قصیده‌ای گفت از حله آمد با پای پیاده کربلا با همون خستگی و عرق راه که جز ءآداب زیارت ابی عبدالله است فرمود زائر وقتی به زیارت حسین ما مشرف می‌شود اینجوری زیارت کنه: شُعـْثا غُبْرا جَائِعاً عَطْشَاناً حَزِيناً مَكْرُوباً از امام صادق راوی پرسید چرا یابن رسول الله؟ جاهای دیگه زائر می‌خواد زیارت بره باید غسل کنه عطر بزنه لباس نیکو به تن بکند اما کربلا میاد گرسنه بیاد تشنه بیاد محزون و غصه دار و گرد و خاکی بیاد امام فرمود آخه جد ما را همین جوری کشتند: قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ حَزِيناً مَكْرُوباً اشعثا أغبرا جَائِعاً عَطْشَاناً با همین خستگی راه با همین گرسنگی و تشنگی سید حیدر وارد حرم ابی عبدالله شد رو به قبر مطهر مودبانه ایستاد،قصیده اش راشروع کرد: ▪️أَتَرى تجيء فجيعةٌ ▪️بأمضَّ من تلك الفجيعه یعنی تو عالم فاجعه‌ای جانگدازتر از کربلا سراغ نداری ▪️حيثُ الحسينُ على الثرى آن لحظه‌ای که ابی عبدالله با صورت از مرکب به خاک افتاد ▪️خيلُ العِدى طَحنت ضُلوعه تا خورد روی زمین، اسب‌ها بر بدنش تاختند، استخوان‌های پهلویش را شکستند همین‌طوری دارد قصیده‌شو ادامه می‌دهد،یک مرتبه رسید به این بیت: ▪️ورضيعهُ بدمِ الوريدِ ▪️مخضَّبٌ فاطلُب رضيعَه این آقایی که اینجا خوابیده یک شیرخواره داشت که او را با خون حلقش سیراب کردند کجایی بیای انتقام این شیرخواره را بگیری تا رسید به این بیت یک مرتبه دید دستی روی شانه اش رسید، سید حیدر! دیگه ادامه نده، منِ مهدی طاقت ندارم حسین ... ها! فهمیدی چه شبی اومدی آقا این قدر به روضه‌ی این شیرخواره عنایت دارد مریض آوردند، خیلی‌ها التماس دعا گفتند گفتند امشب هرجوری شده دست خالی از این جلسه بیرون نمی‌رویم حاشا به کرمت! من می‌خوام بگم آقاجان ! سید حیدر که چیزی نگفت فقط گفت این آقا یک شیرخواره داشته شما بیا انتقامش را بگیر شما اینجا طاقت نیاوردی آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله پس چه حالی داشت جد غریبتون حسین ... این شیرخواره را روی دست گرفت هنوز حرف ابی عبدالله تمام نشده بود نوشتند حسین هم متوجه نشد تیر از کدام طرف آمد فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ حسین ... به قصد تعجیل فرج ، به قصد برآورده شدن همه حوائج، شفای همه مَرضی،‌ دست گدایی‌تو بیار بالا شاید تو خیمه‌ها بچه‌ها دستشونو بالا بردند خدا کنه بابامون علی اصغر را سیراب شده برگردونه اما دیدند بابا داره میاد،چه آمدنی! سکینه بچه‌ها رو صدا زد،گفت: ▪️بچه‌ها دست بابا خونی شده ▪️گمونم شش ماهه قربونی شده ▪️عباش رو طوری رو اصغر می‌کشه ▪️ گمونم خیلی خجالت می‌کشه ناله بزن حسین ... ====================
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_هفتم.mp3
3.93M
مرحوم سید حیدر حلی از علما و شعرای منطقه حِلّه است ایشون سال‌ها دنبال امام زمان گشته ====================
▪️مثلا به تو آب میدم ▪️مثلا تو رو تاب میدم ▪️مثلا به تو آب میدم ▪️مثلا تو رو تاب میدم ▪️مثلا تو صدام کردی ▪️من با خنده جواب میدم کنار این شیرخواره باید نام سقا هم برده بشه ▪️مثلا عمو برگشته ▪️شدم آره خیالاتی ▪️مثلا همه جمعیم و ▪️توی آغوش باباتی ▪️یه مادر وقتی لالایی نخونه ▪️می میره گوشه ی خونه ▪️درد منو کی میدونه کیه این مادر... ▪️یه مادر که زیر سایه نمیره ▪️همش بهونه می گیره دست گداییتو بیار بالا ب حق اون آقایی که راوی گفت اونقده دستشو بالا آورد که زیر بغل حسین نمایان شد هنوز داشت حرف میزد خود ابی عبدالله هم متوجه نشد تیر از کدام طرف آمد، یوقت دید علی بال و پر میزنه، حالا بگو حسین.... ====================
11 (1).mp3
7.83M
▪️مثلا به تو آب میدم ▪️مثلا تو رو تاب میدم ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی ▪️آتشی زن که برآید زوجودم آهی ▪️سفر از خویش نکردم که رهم دور افتاد ▪️ورنه تا کعبه وصل تو نباشد راهی ▪️تو به یک کاه دوصد کوه گنه می بخشی ▪️من بیچاره چه سازم که ندارم کاهی ▪️چه شود نیمه شب از خواب کنی بیدارم ▪️که برآید ز لبم ناله یا اللّهی ▪️به جز از تو که کشد ناز گنه کاران را ▪️نشنیدم که کشد ناز گدا را شاهی شب هفتم محرم مسجد مقدس جمکران می‌خوای آقا و مولات رو صدا بزن همه با هم هر جای این مسجد که شرف حضور دارید یوسف فاطمه رو صدا بزن یابن الحسن ... السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ بنِ الحُسَينِ الطِّفلِ الرَّضيعِ ، المَرمِيِّ الصَّريعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ في حِجرِ أبيهِ ،و لَعَنَ اللّه ُ رامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيَّ ▪️تو حرم قحطی آبه ▪️ شب مرگ ربابه ▪️ علی اصغر نمی‌خوابه ▪️علی اصغر نمی‌خوابه ▪️عمو رفته آب بیاره آخ بمیرم بچه‌ها با چه امیدی چشم انتظار عمو جانشون بودند ▪️عمو رفته آب بیاره ▪️ عمو جونم وفاداره ▪️عمو رفته آب بیاره ▪️ عمو جونم وفا داره ▪️زینبش می‌گفت سکینه ▪️ کاشکی که بارون بباره یه وقت دیدن بابا داره میاد اما عوض اینکه با عمو برگرده، دست به کمر گرفته! حسین ... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ====================
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️دل را برای روضه ی اشکت مذاب کن ▪️ما را برای نوکری ات انتخاب کن ▪️ای ناله‌ی گلوی تو ،معراج اولیاء ▪️با داغ خود، به سینه‌ی ما انقلاب کن ▪️عمری گذشت و ما حرمت را ندیده‌ایم... از امام صادق پرسید آقا کربلا مشرف شدم آقا،فاصله ی زیارت بعدیم چقدر باید باشه، فرمود یک ماه... کربلا ندیدنش یه درده، اما دیدنش هزار درده یک ماه هم ک از کربلا فاصله بگیری یه عمره ... ▪️عمری گذشت و ما حرمت را ندیده‌ایم ▪️این کهنه آرزو ز کرم مستجاب کن حالا اومدی خودتو به ابی عبدالله عرضه کنی اینجا بازار تجارت حسینه ▪️ما را فقط میان عزای تو می‌خرند بلدی خودتو بفروشی به ابی عبدالله ▪️ما را فقط میان عزای تو می‌خرند ▪️پس لااقل به خاطر زهرا ثواب کن ▪️لب تشنگان جرعه ی اشک غم توئیم ▪️آقا بیا و دیده ی ما را پر آب کن ▪️ای صاحب کرم, شه بی غسل و بی کفن... از کی میخای بگیری؟ ▪️ای صاحب کرم, شه بی غسل و بی کفن... چی میخای؟ ▪️ما را گدای طفل رضیع رباب کن حسین.... باید حقشو ادا کنی امروز، تو برا روضه اومدی کمیت رسید خدمت امام صادق، روضشو که شروع کرد خانوم ها هم پشت پرده بودند، شروع کردند ضجه زدن، یه خانمی از پشت پرده ، یه بچه شیرخوار داد تو بغل امام صادق، دیگه امام نتونست خودشو کنترل کنه، تازه میلیونها بچه شیرخواره ی ما فدا یه تار موی شیرخواره ی حسین، پیغمبر داشت نماز میخوند نماز جماعت دیدن سریع نمازشو تموم کرد گفتند یا رسول الله اتفاقی افتاده؟ فرمود أَما سَمِعتُم صُراخَ الصَّبیّ، از پشت پرده مگه نشنیدید گریه ی بچه رو، تازه او بچه، حسین نبود که، وقتی قافله وارد دمشق شد اهل بیت رو توی خرابه جا دادند دیدند یه آهویی سراسیمه آمد کوچه پس کوچه های شام رو با عجله داره میره، مردم دنبالش کردند هیاهو کردند، دیدند اصلا آهو کاری با هیاهوی مردم نداره ، انگار داره به یه مقصد معینی میره، آمد محضر زین العابدین، امام عالم ب همه زبانهاست، با زبان خودش جمله ای گفت و گریه کرد ، حضرت دنبال آهو رفت فرمود صیادی بچش رو صید کرده و بناست فردا بچش رو بفروشه، نه بکشه، امام آمدند در خانه ی صیاد، با اعجاز الهی، مشتی خاک برداشتند تبدیل به جواهر شد فرمودند اینا رو بگیر بچه آهو رو بده به من، حضرت بچه آهو رو تحویل گرفتند، آوردند دادند به این مادر، بچه تا رسید بغل مادر، شروع کرد شیر خوردند، از گوشه ی لب بچه آهو شیر مادر میریخت، یه مرتبه دیدند صدای ناله ی زنی بلند شد حضرت فرمود چه خبره؟ گفتند رباب شیرخوردن این بچه آهو رو دید یاد بچه ی خودش افتاد.... امروز روز ساکت بودن نیست یه ناله ی یا حسین بزن اونایی که توی خواب غفلتند بیدار بشند بدونند امروز بچه هامون رو کجا آوردیم این ذائقه ی بچه های دهه ی هشتادی و نودی هم نیست بچه های چند روزه و چند ماهه ی ماست همشون رو آوردند فدای ابی عبدالله و بچه ی حسین کنند حسین.... ▪️ببینید رویِ دستم بیقراره ▪️سراغ آب رو با چشماش میگیره ▪️همه درّنده ها سیرابند اما ▪️داره از تشنگی بچه ام میمیره ▪️یه جوری حرمله زد با سه شعبه(۲) ▪️سر نازِش رویِ دوشم افتاد ▪️صدایِ شیون از خیمه اومد ▪️گمونم مادرش افتاد و جون داد ▪️جسمت رو دستمه ولی ▪️روم نمیشه برم حرم فهمیدی یا نه ▪️جسمت رو دستمه ولی ،روم نمیشه برم حرم ▪️جواب مادر تو رو ، چی بدم من ای پسرم یه قدم می‌رفت میدوند. یه قدم بسمت خیمه ها، ندا اومد حسین این بچه رو رها کن... حسین.... ====================
1_1664896379.mp3
21.79M
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️دل را برای روضه ی اشکت مذاب کن ▪️ما را برای نوکری ات انتخاب کن ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین والصلات والسلام علی سید الانبيا و المرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطبیین الطاهرین المعصومین المکرمین المنتجبین لا سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا و لعنت الله علی اعداهم اجمعین اولین جمعه ی ماه محرم همه باهم دعای سلامتی حضرت رو بخوانیم اللهم کن..... ▪️دوریت دارد دل ما را به آتش می‌کشد ▪️آخرش داغ تو دنیا را به آتش می‌کشد ▪️آه جانا پس چرا امروز و فردا می‌کنی ▪️بی تو غم امروز و فردا به آتش می‌کشد ▪️أینَ المَنصورُ عَلیٰ مَنِ اعتَدَیٰ یَابنَ الحَسن ▪️تیغ تو کی جان اعداء را به آتش می‌کشد ▪️ماه ماتم آمده امسال هم ای روضه خوان ▪️جای خالی تو دل‌ها را به آتش می‌کشد ▪️شد محرم یادم آمد روضه‌ی قحطی آب ▪️عاقبت این روضه سقا را به آتش می‌کشد یابن الحسن.... صداتو خرج آقات کن، یابن الحسن.... السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ المُتَشَحِّطِ دَما سلام بر اون شیر خواره ای که با تیر سیرابش کردند، خون حلقش رو ابی عبدالله به آسمان ریخت المَذبُوحِ بِالسَّهمِ فِی هِجرِ اَبِیه تو آغوش بابا بود و بال و پر میزد حالا ناله ت بلید بلند شه و لعن الله و لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ ▪️رو دست مادرت بخواب علی اصغرم ▪️برات نمونده جرعه آب علی اصغرم ▪️آتیش گرفت دل رباب علی اصغرم ▪️لالایی دلبرم، شیرین زبون من ▪️انقدر تلظّی نکن ای آروم جون من ▪️خشکیده حنجرت ،خشکیده شد لبات ▪️گریه نکن عزیز من ،بند اومده صدات روز ناله زدنه، دیگه نه مادرش ناله داره نه این شیر خواره جون داشت ▪️الهی که نشه غمت نصیب مادرت ▪️هدف نشه برای دشمنِ تو حنجرت ▪️نباشه سایه ی سرم رو نیزه ها سرت ▪️سخته تحملش برای مادرت ▪️غرق به خون نشه پیکرت از خون حنجرت... پسرم ، ببین چی کار کردی با مادرت ▪️سفیدی گلوت پیدا شده علی ▪️میون لشکر هلهله بر پا شده علی بعضیا سلاحهاشونو زمین گذاشتند، بعضیا گریه کردن لشکر بهم ریخت، اینجا بود حرمله رو صدا زد، امیر پدرو بزنم یا پسرو؟ تو پسرو بزن پدر خودش میمیره، فَذُبِحَ مِنَ الاُذُن الی الاُذُن حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ====================
1_1664896360.mp3
26.07M
▪️دوریت دارد دل ما را به آتش می‌کشد ▪️آخرش داغ تو دنیا را به آتش می‌کشد ====================