eitaa logo
🇵🇸بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
652 عکس
385 ویدیو
2 فایل
تبلیغات پذیرفته میشود به آیدی زیر مراجعه کنید @bentalhasan
مشاهده در ایتا
دانلود
تبسمت، نسیم را به سمت آستانه لبخندهایم آورده است تا هر صبح تو شورانگیزترین جریان لحظه هایم باشی صبحت بخیر عشقم!😍😍😍 یه دونه از اینا برا همه آرزومندم💝💝
از خیابون طبرسی که به سمت حرم میری، از دور گنبد و گلدسته‌ها سوسو کنان به استقبالت می‌آیند. ابرهای چشمانم بارانی شد، مثل فرزندی که پس از سالها گم شدن پدر و مادرش را یافته باشد، از تاکسی پیاده شدم و دوان دوان به سمت ضریح رفتم. تمام درد و غصه‌هایم به مولا گفتم، از درد فراق و دوری فرزندم به او شکایت کردم. از زندگی ناآرامی که داشتم، که با درد ختم شد. دستانم را گره در ضریح آقا کردم و گفتم: از اینجا به بعدش دست شما، نمیدونم چطوری، ولی خودت همه چی رو برام قشنگ رقم بزن، بچه‌ام رو بهم برگردون. چند روزی رو مشهد بودم، تمام دلتنگی‌های پنج ساله‌ام رو به مولا گفتم، به نیت پسرم دو رکعتی نماز خوندم، چادرم رو جلو کشیدم و حسابی گریه کردم، توی این پنج سال آرزو داشتم یه بار همراه پسرم بیام زیارت، الان هم تنها اومدم. زیارت وداع خوندن برام سخت بود، بغضم رو نگه داشتم و زیارت وداع رو خوندم، به آقا گفتم: دفعه بعد با امیر‌علی میام، نمیخوام تنها بیام اینجا؛خودت جورش کن. سخت بود دل کندن ولی هر سفری، بازگشتی هم داره، باید برمیگشتم. .......🌹 با توکل بر خدا صبحی دیگر را شروع میکنیم. صدای من را از رادیو آموزش می‌شنوید. با شور اشتیاق و عزم جدی به کارم ادامه دادم، در کنارش نمرات عالی دانشگاه هم به من امید میداد. گذشته را فراموش نکرده بودم، اما اجازه ندادم گذشته خراب آینده مرا هم از من بگیرد. صبح تا غروب من توی صدا و سیما مشغول کار بودم، بخشی که کار میکردم، بچه‌های کوچیک خیلی رفت و آمد داشتن، هربار با دیدنشون دلم برای پسرکم تنگ می‌شد. خودم رو قوی‌و قویتر میکردم تا بتونم برم پسرم رو از این مرد پس بگیرم. چند ماهی از مشهد رفتن من گذشته بود، طبق معمول صبح را راهی صدا وسیما شدم، وارد سالن که شدم یک نفر منو از پشت سر صدا زد. _خانم ساداتی ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شوق داشته باش برای همیـن لحظه، برای امــروز ، و مـا هــرگز دوباره این لحظه و این روز را ملاقات نخواهیم کرد... ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
چیزهای خوب این دنیا بی پایان است همه کاری که باید انجام دهی این است که به خودت جرات کشف کردن آن ها را بدهی و روزت را با یک لبخند شروع کنی صبح بخیر🌞
روم رو برگردوندم، صدا برام خیلی آشنا نبود. ستاره: سلام، بفرمایید _ خانم ساداتی، من شکیبافر هستم، مجری شبکه دو ستاره: خوشبختم. _میتونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟ ساعتم رو نگاه انداختم، نیم ساعت تا شروع برنامه وقت داشتم که خودم رو برسونم. ستاره: نیم ساعتی وقت دارم _ ممنون یه گوشه ایستادیم، منتظر موندم تا حرفشون رو بزنن. _ من نمیدونم چطور برم سر اصل مطلب؛ خانم سعادتی شما رو معرفی کردن. ستاره: تقریبا متوجه شدم میخواد در موردچی حرف بزنه، خواستم بلند بشم برم، ولی حس درونم گفت حالا بمون میتونی بعد بگی نه. _ من یه ازدواج ناموفق داشتم، یه پسر به اسم علی هم دارم، ۹سالشه. ستاره: متاسفم _ میخوام نظر شما رو بدونم، شما قصد ازدواج ندارید؟ ستاره: من، من، حقیقتش من ازدواج کردم؛ پسر هفت ساله هم دارم. _اا معذرت میخوام، خانم سعادتی به من نگفته بودن. ستاره: البته منم یه یک سالی هست دیگه با همسرم زندگی نمی‌کنم. _ خب، پس با اجازه من برم وقتتون رو نگیرم. من واقعا قصد ازدواج نداشتم، اصلا بعد از طلاقم از همه مردها متنفر شدم. بعد اون مرد بی احساس دیگه نمیتونستم یه موجود بی احساس دیگه رو کنار خودم تحمل کنم. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
اصلا مگه میشه این پیام‌ها رو دید و شارژ نشد😍😍 مبارکتون باشه عزیزم خوشحالم که راضی بودید😍
راستی موجودی داره تموم میشه هاااا کسی دیگه نبود برای سفارش کتاب؟؟🤔🤔
کتاب جولیا تا زهرا قیمت 150 اصلا معلوم نیست بار بعدی همین قیمت باشه
سعادتی: سلام ستاره خوبی؟ ستاره: ممنونم خانم سعادتی جان، شما خوبید؟ سعادتی: الحمدلله، میگم ستاره اقای شکیبافر باهات صحبت کرد؟ ستاره: بله سعادتی: خب، نظرت چیه؟ ستاره: نظرم؟ نمیدونم، من نظری ندارم، اصلا من به ازدواج فکر نمیکنم، به ایشون هم گفتم من مطلقه هستم و بچه دارم. سعادتی: ستاره درسته که یه بار شکست خوردی، به هر دلیلی، اصلا به دلیلش کار ندارم، ولی تو فرصت دوباره زندگی کردن رو از خودت نگیر، اقای شکیبافر به خاطر مهاجرت همسرش به آمریکا مجبور شد جدا بشه از خانمش، با یه پسر ۹ساله. تنهایی سخته ستاره، افسردگی میاره، هزارتا فکر و خیال میاره که انتهاش و عواقبش نامعلومه. ستاره: خانم سعادتی جان، من پسرم برام از همه چیز مهمتره، کسی که با من ازدواج میکنه باید بتونه پسرم رو بهم برگردونه، مهر و محبت داشته باش، به من اهمیت بده، من رو با این روحیاتم قبول کنه، حالا بنظرت با همچین شرایطی من بدرد شکیبافر می‌خورم؟ سعادتی: آره، اصلا شما دوتا واسه هم ساخته شدید. مرتضوی: ببخشید من ناخواسته حرف‌هاتون رو شنیدم، خانم سعادتی جان ستاره ۲۵سالشه، اقای شکیبافر ۳۹سالشه، ۱۴سال اختلاف سنی، اینا به یه جایی برسن انگار که پدر و دختری دارن کنار هم قدم میزنن. سعادتی: خانم مرتضوی جان، سن یه عدده، واقعا اقای شکیبافر بهش نمیخوره ۳۹باشه، دوما مگه ایشون اولین نفر هستند که با همسرشون اختلاف سنی دارند؟، زندگی سلبریتی‌ها و بازیگرا رو ببین بعضا ۲۰سال با همسرشون اختلاف سنی دارن. به هر حال ستاره جان به حرف‌هام فکر کن، من واسطه میشم بین شما دوتا. ستاره: خیلی ممنون خانم سعادتی جانم، هر وقت قصد ازدواج کردم خبرتون میکنم. شب رو با فکر و خیال گذروندم، شکست قبلی مقصرش کسی نبود، اما از ازدواج مجدد حقیقتا میترسیدم، دیدم نسبت به مردها رو نمیتونستم تغییر بدم. قضیه رو با مادرم در میون گذاشتم، اونم تقریبا حرف‌های خانم سعادتی رو تکرار می‌کرد. اصلا به فرض هم میخواستم ازدواج کنم مجدد، اختلاف سنیش رو چی‌کار کنم؟ خانم مرتضوی بنده خدا بد هم نمی‌گفت. نمیدونستم چیکار کنم؟ من که زندگیم رو داده بودم به امام رضا، با همین خیال چشمام رو بستم و خواب رفتم. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
تصمیم بگیر با دل‌خوشی‌هایِ ساده معادله پیچیده‌ٔ زندگی را دور بزنی... در خنده اسراف کن و به غم پشت پا بزن... با باران هم‌آواز شو و بگذار خورشید تنت را لمس کند... به دورهمیِ دوستانت نه نگو و برایِ بودن در شادی‌ها بهانه نیاور... گذشته را به دفترِ خاطراتت بچسبان و از دل‌خوشی‌هایِ بندانگشتی ساده نگذر... خودت را دوست بدار و مثلِ صبحِ بعد از باران خنک باش و دلپذیر... صبح زیباتون بخیر❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أنت تقول من السماء وأنا أقول من كربلاء :) تو از بهشت می گویی، من از کربلا :) | 🪴
صبح امروز پر از درد است😔 غزه زیر بمب و آتش است💣 صبح امروز پر از درد است چشمان صاحب الزمان پر از اشک است😭 صبح امروز پر از درد است قلب تمام مسلمین ز این مصیبت تنگ است😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحی سرشار از ویتامین c برایتان آرزومندم☺️☺️😍🌹❣🌹
دشمن آینده و ایمان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم پ.ن:روز قیامت: خاک توو سرم! کاش با فلانی رفیق صمیمی نمی‌شدم. [سوره فرقان آیه۲۸]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر جوانی در درس خواندن و کار های گوناگون ، با خلوص قصد کند که برای کمال خود ؛ خدمت به جامعه و اسلام و برای کمک به آینده‌ی این کشور بکوشد ؛ نتایج و نورانیّت آن را در قلب خود می‌بیند . . - حضرت‌آقا
دلخوشی میتونه نوشیدن چای کنار‌کسی باشه که دوستش داری....
با صدای اذان موذن زاده از خواب بیدار شدم، گوشیم رو، روشن کردم؛ تصویر یک سالگی امیر علی پس زمینه گوشیم بود. به جای بچه‌ام، موبایلم رو محکم بغل کردم و بچه‌ام رو بو کشیدم. از جام بلند شدم، وضو گرفتم و طبق معمول توی تاریکی خوابگاه، نماز خوندم. صبحانه نخورده راهی صدا و سیما شدم، به محض ورود با آقای شکیبافر روبه رو شدم. شکیبافر: سلام خانم ساداتی _ سلام علیکم شکیبافر: ببخشید بانو، در مورد حرف‌های جلسه پیش فکر کردید؟ نظرتون چیه؟ _ راستش آقای شکیبافر، من ... شکیبافر:خانم سعادتی همه چی رو به من گفتن، نمیتونم بگم سختی‌هایی که کشیدید رو درک میکنم ولی تا حدودی باهاتون همدردم. اگر اجازه بدید من بیام خواستگاری، بیشتر صحبت کنیم، شاید خیلی از تفکراتمون نسبت به هم حل بشه. هرچند میخواستم ردش کنم ولی حس درونم می‌گفت، نه، دست نگه‌دار، حرف‌هاش رو بشنو، شاید این یکی واقعا مرد رویاهای تو باشه. نهایتا بعد از دو روز فکر کردن و کنار و صحبت با پدر مادرم اجازه دادم آقای شکیبافر بیاد خواستگاری. آخر هفته برای جلسه خواستگاری بلیط گرفتم به مقصد نجف آباد، تو مسیر به این فکر می‌کردم در ازدواج قبلی کجا اشتباه کردم که اینجوری شد؟ برگه برداشتم و ملاک‌هام رو نوشتم، سوالات ذهنی و مهم و سازنده رو نوشتم، توقعاتی که از طرف مقابلم دارم، هر آنچه که دوست دارم طرف مقابلم داشته باشه رو هم یادداشت کردم. به خودم می‌گفتم که این بار در مورد هیچی کوتاه نمیام، حتما یکی از شرط‌هام این خواهد بود که اجازه بده پسرم امیر‌علی بیاد با من زندگی کنه، گذشته منو به رخم نکشه، منو واقعا بخواد. همه چی رو دقیق می‌نوشتم، حتی‌چیزهایی که از نظر بقیه شاید مهم نبود و به چشم نمی‌اومد. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱💜 💜🌱 ♡   شب آمده ستاره‌ها چشمک زنان آمده‌اند تا شاهد عشقمان باشند چشمانم را میبندم، به امید صبحی سرشار از انرژی و زیبایی❣ شب خوش
مع انك بتضلّك ساكت قلبي عم يسمعك با اينكه تو ساكت می‌مانی اما قلبِ من تو را می‌شنود... | مناسب‌ِ‌بیو🌱