eitaa logo
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
731 دنبال‌کننده
680 عکس
412 ویدیو
2 فایل
تبلیغات پذیرفته میشود به آیدی زیر مراجعه کنید @bentalhasan
مشاهده در ایتا
دانلود
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_122 #مُهَنّا مأمور‌اطلاعات: خانم سلیمانی ما کسی رو جز شما نداریم برا اثبات این قضیه که الکس
ایلیا: سلام استاد: سلام آقا ایلیا، خوشحالم دوباره می‌بینمتون. ایلیا: فکر می‌کردم کار خانم عباسی که تموم بشه شما رو هم دیگه اینجا نمی‌بینم. استاد: راستش برا یه کار خیلی مهم اومدم، باید تو رو دوباره می‌دیدم. ایلیا: من!؟ استاد: خبر داری ایران دنبال عامل اصلی ترور خانم عباسی؟ ایلیا: بله، شنیدم. استاد: من به عنوان شاهد این قضیه می‌خوام علیه الکس شهادت بدم، می‌خوام تو هم بیای بگی هر چیزی رو که دیدی و شنیدی و هر اتفاقی که افتاده. ایلیا: شما می‌دونید این کار ممکنه به قیمت جون من و شما تموم بشه؟ استاد: آره، خودم می‌دونم چه خطری داره. ایلیا: من فعلا می‌خوام زنده بمونم، یه کار خیلی مهم دارم، تا اون تموم نشه کاری نمی‌کنم که جونم به خطر بیافته. استاد: هرکاری هست بگو خودم کمکت می‌کنم ایلیا: چیزی نیست که کسی بتونه کمک کنه، خودم باید تنها بهش برسم. استاد: یعنی نمیای دادگاه شهادت بدی؟ ایلیا: نه، متاسفم. ایلیا باور داشت که خانم سلیمانی یه خیانت کار هستش، چون فلشی رو که الکس از ایشون گرفته بود رو دیده بود، دلش نمی‌خواست به کسی که به معشوقش خیانت کرده کمک کرده باشه، هرچند اونم دلش می‌خواست الکس مجازات بشه. ایلیا برای یافتن جواب سوال‌هاش پیش خبره‌ترین‌ها و دانشمند‌ترین افراد رفت، پیش کسانی که ادعا داشتند دانش‌های مختلف رو بلد هستن، کسانی که ایلیای بی دین رو به یک مسیحی تبدیل کرده بودند. اما نه تنها اونا جوابی برای سوال‌هاش نداشتن بلکه ایلیا رو سست ایمان خوندن و ازش خواستن از این جستجو دست برداره. ایلیا باز هم یک دور از تمام داستان‌هایی که در مورد حضرت مسیح بهش گفته بودن رو مجدد جمع‌آوری کرد، تمامی آنها را با مسیحی که قرآن معرفی می‌کنه تطابق میداد. تمام تضاد بود، آنها مسیح رو پسر خدا می‌دونستن که برای بشارت دادن اومده و برای نجات مردم، قائل به سه خدایی بودن اما در قرآن صراحتا آمده بود که او پسر خدا نیست بلکه عبد خداست، مریم مقدسی که قرآن معرفی می‌کنه با مریم مقدسی که تو کلیسا تصویرش گذاشته شده کاملا متفاوته. این‌بار ایلیا به سراغ مسلمانان نیویورک رفت، محله‌ای دور افتاده که مردمش اکثرا مهاجرین کشورهای دیگر بودند. میان این گروه یه آخوند بود که این مسلمان‌ها رو هدایت می‌کرد و ارشاد می‌کرد. ایلیا تمامی سوال‌هاش رو یه کاغذ نوشت و همراه خودش برد تا از این آخوند بپرسه. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
|📙📍| بنظرم‌بدونِ‌کتاب‌خوندن‌نمیشه‌زندگی‌کرد؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نظرتون چیه دو تا پارت دیگه بزارم؟ به شرط اینکه همه حدسیاتتون رو در مورد اتفاقات پیش رو بگید تو گروه☺️😉 https://eitaa.com/joinchat/902431193C24bb65b3a3
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_123 #مُهَنّا ایلیا: سلام استاد: سلام آقا ایلیا، خوشحالم دوباره می‌بینمتون. ایلیا: فکر می‌کرد
مادر: علی جان قحط دختر نیومده که، چرا نمیزاری با الهه خانم هماهنگ کنم بریم خواستگاری؟ احسانی: مادر جان، من فقط اون دختر رو می‌خوام، اون یار زندگی منه، من کنار اون فقط آرامش دارم. مادر: دختره دو ماه جواب نداد، حتما نمی‌خواد که جواب نداده. احسانی: اون فقط یکم زمان می‌خواد، منم اون زمان رو بهش میدم، منم تو این زمان هرکاری می‌کنم که خودم رو بهش ثابت کنم، باور کنه من خودش رو میخوام بخاطر خودش نه چیز دیگه. مادر: من که اصلا خوشم نیومد ازش، دختره خیلی خودش رو گرفته، مادر و پدرش خیلی آدم حسابی‌اند ولی خودش اینطور نیست، اصلا شبیه خانواده‌اش نیست. نه از لحاظ قیافه و بنظرم حتی اخلاقش. احسانی: مادر من شما نیم ساعت فقط نشستید باهاش، در ضمن اون اصلا اونطوری نیست که شما گفتید، از شدت حجب و حیاش که جوابی نمیده، مثل بقیه دخترا نیست که هُل میشه و هرچی از دهنش درمیاد بگه، اون نمی‌تونه احساساتش رو بهم بگه، من بهش زمان میدم تا بتونه حرف بزنه. مادر: من که دیگه نمی‌دونم چی‌کار کنم، خودت آخرش متوجه می‌شی که اون دختره زن زندگی تو نیست. .......................... طلبه: در خدمتم آقا ایلیا ایلیا: آقا من می‌خوام بدونم نظر شما در مورد مسیح چیه؟ طلبه: حضرت مسیح یکی از پیامبران خداست، معجزه خداست، اون از مادری پاکدامن متولد شد؛ بی آنکه با مردی باشه. تو گهواره سخن گفت و اذعان کرد که بنده خدا هستم. با این تفسیر عیسی مسیح بنده خداست نه پسر خدا. ایلیا: من خیلی کتاب خوندم، اینو هم می‌دونم آدم اولیه از نظر اسلام هم بدون پدر و مادر متولد شده. طلبه: خب، مشکل چیه الان؟ ایلیا: خب عیسی مادری داشت و متولد شد، اینا چطور به وجود اومدن؟ طلبه: اگر از نظر اسلام میخوای بهت بگم، باید بگم که از نظر اسلام خدای قادر و واحد می‌تونه هرکاری انجام بده، آدم که اولین پیامبر خداست، از گل آفریده شد به قدرت خدا، خداوند از روحش در اون دمید هم آدم و هم همسرشون حوا. ایلیا: چرا همچین خدایی که شما مسلمون‌ها دارید رو به ما معرفی نکردن؟ اصلا مگه شما حضرت مسیح رو قبول ندارید؟ چرا مسیحی نمی‌شید؟ حضرت مسیح که پیامبر بزرگی بوده،چرا ادعا می‌کنید محمد(ص) آخرین پیامبره؟ طلبه: اینجا دوتا حرفه، ما مسیح رو قبول داریم، اما طبق گفته‌های بزرگان ما و قرآن همه پیامبران حتی عیسی مسیح اومده بودن بشارت تولد محمد(ص) بدن، دین اسلام جدای از دین مسیح نیست، دین اسلام کامل کننده دین مسیح. اما مسیحیتی که عیسی آورد نه این کشیش‌ها. ایلیا: اینا رو از کجا می‌گید؟ طلبه: از قرآن. از همین کتابی که دستت داری. ایلیا: شما ادعا می‌کنید اسلام دین کامل، پس چرا فرقه فرقه و دسته دسته‌اید؟ شیعه و سنی دارید؟ طلبه: شما هم فرقه فرقه هستید، این که هرکدوم یه گرایشی دارید کاتولیک ، ارتودوکس، پروتستان. ایلیا: ما درسته چند گرایش داریم ولی پیامبرمون پسر خدا مسیح هست که برای بشارت اومده. طلبه: دین ما هم همین طوره، همه این فرقه‌ها پیامبر خدا محمد(ص) رو قبول دارند، به دستور خدا بعد پیامبر باید جانشینی می‌اومد، خدا گفت علی، اما یه عده مخالفت کردن. ایلیا: دلیل مخالفتشون چی بود؟ طلبه: تعصب قبیله‌ای. ایلیا: من در مورد علی خوندم، خیلی آدم نخبه‌ای بوده، نظر دانشمند بزرگ جرج‌جرداق هم خوندم، اون معتقد علی هم اندازه مسیح با عظمته. اما من نمی‌فهمم چرا علی بر حق ولی اون کسایی دیگه بر حق نیستند؟ طلبه: ببین انتخاب پیامبر و ولی فقط از جانب خدا صورت می‌گیره، ما آدم‌ها در انتخاب‌هامون ممکنه دچار خطا بشیم، امر نبوت و امامت فقط به ظاهر نیست باید باطن پاکی هم داشته باشی تا بتونی یه جماعت هدایت کنی، این کار هم فقط از خدا بر‌میاد ولا غیر. ایلیا بیش از چهار ساعت همراه این طلبه نشست و در مورد تمام اعتقادات اسلام و شیعه و فرقش با مسیحیت پرسید. اون جواب اکثر سوال‌هاش رو گرفته بود، جواب‌های قانع کننده‌ای که بزرگان کلیسا از اون عاجز بودن، ایلیا به خودش گفت وقتی دانشمندی مثل جرج جرداق اذعان می‌کنه علی از غیر برتره و از مسیح هم ممکنه بالاتر باشه حتما اون فرد آدم درستی بوده. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع. ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
شب بخیر قشنگ‌ترین اتفاقی است که تکرار می‌شود☺️ تا آسمان زیبایی‌اش را ...... شبتون پر ستاره ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
برخیز از نور خورشید برای پیدا کردن راهت استفاده کن☺️ آینده زیبایی پیش رو داری🌹 پاشو، لبخند بزن، به همه ثابت کن تو بهترینی🦋 صبح‌بخیر💝 ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_124 #مُهَنّا مادر: علی جان قحط دختر نیومده که، چرا نمیزاری با الهه خانم هماهنگ کنم بریم خواس
ایلیا: شما قبول دارید آدم در بهشت گناه کرده؟ طلبه: گناه نه، خطایی کرده، البته این خطا با خطا‌های بشر عادی مثل من و تو فرق داره. ایلیا: به هر حال اشتباهی کرده، پس شما باید غسل تعمید رو قبول داشته باشید، چون این بچه‌ها هم از اون دنیا میان که باعث خطای آدم اولیه شده. طلبه: نه، غسل تعمید یه بدعت تو دین مسیحیت هست، تو اسلام ما طفل را معصوم می‌دانند و پاک و مبرا از هرچیزی، بوی تن بچه بوی بهشته، این فرق اسلام با بقیه دین‌هاست که برای انسان احترام قائله، ایرانی‌ها یه ضرب المثل دارند که گناه پدر پای پسر نوشته نمی‌شه، درسته آدم خطا کرد ولی ربطی به این طفل معصوم‌هایی که بعد از او می‌آیند نداره، این غسل یه راه برای درآمد بود. ایلیا: ما تو کتاب‌هامون داریم که خدا رو اینطور عبادت کنیم ای پدر ماکه در آسمان هائی، نام تو مقدس است... شما ولی معتقدید باید روزانه نماز خوند و دولا راست شد. طلبه: ما تو منابعمون داریم که تمام پیامبران نماز میخواندند به همین روشی که مسلمان‌ها نماز می‌خواندند، منتها کیفیتش فرق داشت، کم و زیاد داشت، تا اینکه پیامبر ما به دستور خدا اونو واجب کرد با کیفیتی که الان داریم ما انجام می‌دیم. ایلیا: چه اشکالی داره خدا پسر داشته باشه؟ طلبه: بنظر تو دوتا فرمانروا که هرکدام روش خودشون رو برای اداره کشور دارن در یک کشور می‌تونن پادشاهی کنن؟ ایلیا سکوت کرد و طلبه ادامه داد: طلبه: ما مسلمان‌ها قائل به توحید هستیم، یعنی خدای یگانه بدون هیچ شریکی. تمام موجوداتی که در این جهان و جهان دیگروجود دارند همگی بنده خدا و مخلوق او هستند. تو همین قرآن اومده که خداوند کسانی را که مسیح را پسر خدا خواندند کافر هستند. ایلیا: شما می‌گید انجیل و تورات تحریف شده است، از کجا قرآن شما هم تحریف نشده باشه؟ طلبه: با چندتا دلیل عقلی برات ثابت می‌کنم کتاب ما تحریف نشده. اول: نازل كننده قرآن خداست كه قادر مطلق است و همان گونه كه با گماردن ملائكه نگهبان بر وحي، آن را سالم از تحريف و دستبرد هر شيطاني از لوح محفوظ به قلب رسول نازل كرده و از زبان ايشان به قلب بندگان رسانده است، همان خداي قادر اراده كرده آن را براي ابد بشر سالم نگه دارد زيرا حجت خدا بر بشر تا قيامت است و خدا حافظ حجت خويش است و بر حفظ حجتش توانا و كسي را قدرت ضربه زدن به حجت خدا كه در كنف حفظ خداست، نمي باشد. . قرآن بر قلب رسول خدا نازل شد و بر آن قلب حك گرديد . رسول خدا خود اولين حافظ قرآن بود كه همه آيات را در قلب خود و در امان از تصرف شيطان و فراموشي و سهو و اشتباه داشت. هر سال جبرئيل همه قرآن نازل شده را يك بار بر ايشان عرضه مي كرد و سلامت آن را از دستبرد هر شيطاني اعلام مي نمود و بعد از ايشان امامان كه مانند ايشان به امر خدا قرآن در قلبشان حك شده بود. حافظ قرآن بودند دوم. قرآن بر قلب رسول خدا نازل شد و بر آن قلب حك گرديد . رسول خدا خود اولين حافظ قرآن بود كه همه آيات را در قلب خود و در امان از تصرف شيطان و فراموشي و سهو و اشتباه داشت. هر سال جبرئيل همه قرآن نازل شده را يك بار بر ايشان عرضه مي كرد و سلامت آن را از دستبرد هر شيطاني اعلام مي نمود و بعد از ايشان امامان كه مانند ايشان به امر خدا قرآن در قلبشان حك شده بود. حافظ قرآن بودند سوم. رسول خدا به امر خدا قرآن را بر مردم تلاوت مي كرد. آنان مستقيم به گوش خود قرآن و نحوه خواندن آن را از زبان رسول خدا مي شنيدند و حفظ مي كردند. در زمان رسول خدا همه مسلمانان حافظ همه يا قسمت هايي از قرآن بودند، به خصوص كه در حجاز خواندن و نوشتن مرسوم نبود و بيش تر اتكاي مردم به قوه حافظه شان بود چهارم.علاوه بر قرآن جمع آوري شده توسط برخي كه مورد اتفاق بود، بسياري از اصحاب هم خودشان براي تلاوت شخصي، نسخه هايي كامل يا ناقص از قرآن داشتند. گاهي در لابلاي آيات كلمات توضيحي كه از رسول خدا شنيده بودند، نوشته بودند كه فهم مراد آيه برايشان آسان تر و روشن تر باشد. با توجه به اين نسخه ها و تفاوت لهجه افرادي كه به اسلام وارد مي شدند و قرآن را تلاوت مي كردند و تفاوت لغات قبايل مختلف قريش، تغييرات جزيي در نسخه هاي قرآن پديدار شد. گر چه به معناي كلي آيات ضرر نمي زد، ولي در صورت ادامه يافتن خطرناك مي نمود. از اين رو خليفه سوم دستور داده شد همه نسخه هاي ديگر جمع آوري و معدوم شود. فقط از روي نسخه جمع آوري شده، نسخه هايي تكثير شده و به عنوان نسخه هاي مرجع به سراسر جهان اسلام فرستاده شود . بدين وسيله سلامت قرآن در گذر زمان تضمين شد پنجم. عقل انسان حكم مي كند كه احتمال هر گونه تغيير و تبديل از قرآن كريم به دور است، زيرا قرآن كتابي است كه از روز اوّل مورد عنايت و اهتمام مسلمانان بوده. قرآن براي مسلمانان همه چيز بوده است: قانون اساسي، دستور عمل زندگي، برنامه حكومت، كتاب مقدس آسماني و رمز عبادت و بندگي.
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_124 #مُهَنّا مادر: علی جان قحط دختر نیومده که، چرا نمیزاری با الهه خانم هماهنگ کنم بریم خواس
قرآن كتابي بود كه مسلمانانِ نخستين همواره در نمازها، در مسجد، در خانه، در ميدان جنگ، به هنگام رو به رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانيت مكتب از آن استفاده مي كردند. از تواريخ اسلامي استفاده مي شود كه تعليم قرآن را مِهر زنان قرار مي دادند. اصولاً تنها كتابي كه در همه محافل مطرح بوده و هر كودكي را از آغاز عمر با آن آشنا مي كردند و هر كس مي خواست درسي از اسلام بخواند، آن را به او تعليم مي دادند، قرآن مجيد بود. و در آخر اینکه، انجیل شما هر بار نسبت به مسائل روز به مشکل می‌خوره و قوانین رو طوری میگذاره که خودش ضرر نکنه، ما شاهد بدعت‌های متفاوتی هستیم در مسیحیت که هیچ‌کدام با مسیح اصلی تطابق نداره. ایلیا: شما مرگ مسیح رو هم انکار می‌کنید. طلبه: ما نه، خدا هم می‌گه مسیح به آسمان رفت تا آن زمان که او اراده کنه باز او را برمیگردونه. ایلیا: چرا خدا مثل قرآن انجیل ما رو حفظ نکرد؟ طلبه: خدا هیچ وقت خودش مستقیما امر حفاظت از چیزی رو به عهده نگرفته، درسته در قرآن آمده که و انا له لحافظون، ولی این حفاظت توسط خود مسلمان‌ها انجام شد، همان‌هایی که به پیامبرایمان آوردند، اگر دقت کرده باشی ما با اینکه چند فرقه هستیم ولی کتابمون و پیامبرمون و خدامون مشترکه، ولی شما حتی در گرایش‌هاتون انجیل‌هاتون گاها سخنان متفاوتی داره شما انجیل‌ها دارید ولی ما یک قرآن داریم. ایلیا بعد از چندین جلسه رفت و آمد و پرس و جو حالا کاملا به این نتیجه رسیده بود که اسلام قطعا دین بر حقی هست. یک ترس در وجود ایلیا وجود داشت که حالا چطور باید برود و بگوید من مسلمان شده‌ام، در حالی که اینجا همه مسلمان‌ها را با داعش یکی می‌دانند. از جهتی هم خوشحال بود که حالا که مسلمان می‌شود می‌تواند با خیال راحت به خواستگاری فاطمه برود. ایلیا بدون آنکه به کسی بگوید، پیش طلبه رفت و از او خواست که مقدمات مسلمان شدن او را فراهم کندو اورا کمک کند. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
حالتون چطوره با این پارت صبح‌گاهی؟☺️
💞 🌱مهرتو را خدا به گِل و جانمان سرشت دنیای درکنارتو یعنی خود بهشت... 🌱باید زبانزد همه دنیا کنم تو را بایدکه مشق نام تورا تا ابد نوشت... ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ماه رجب خوبه که روزی ۵۰ بار ذکر لا اله الا الله رو بگـیـم، ایـن کــار موجب محکم شدن ایمان انسان میشه 😍👌 ‌ ⸾‣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_125 #مُهَنّا ایلیا: شما قبول دارید آدم در بهشت گناه کرده؟ طلبه: گناه نه، خطایی کرده، البته ا
ایلیا بعد از اینکه تمام حقیقت رو فهمید، شهادتین گفت و مسلمان شد، منتهی فقط مسلمان شد، اون بین این که کدام فرقه شیعه یا سنی بر حق است دچار شک شد. حالا پروسه جدیدی از تحقیق رو ایلیا شروع کرده بود، نمی‌خواست مثل مسیحیت که به اشتباه و به پیروی از غیر انتخاب کرد و به مشکل خورد دوباره در این دین جدید چنین اتفاقی برایش بیفتد. الکس: تحویل نمی‌گیری دیگه بریک! بریک: بعد از گندی که زدی انتظار داری چطور باهات رفتار کنم؟ چرا پای ما رو وسط کشیدی؟ ما کی تو ترور اون دختر نقش داشتیم؟ الکس: یادتون رفته بعد از دیدن فلش چقدر خوشحال بودید، شما هم داشتید با تطمیع همین کار رو می‌کردید. لوکاس: الکس ما قصد کشتن اون دختر رو نداشتیم، تو تنها این کار رو کردی. الکس: من برا شنیدن این حرفا نیومدم اینجا، ایلیا رو نمی‌بینم، کجاست؟ بریک: دیگه نخواهی دید. الکس: چرا!؟ لوکاس: یه مدت پیش اومد و استعفا داد از شغلش. الکس: چرا!؟ دلیل استعفاش چی بود؟ لوکاس: بدون دلیل بود تقریبا، گفت یه کار شخصی داره که باید پیگیری کنه، تمرکز نداره و اینجور چیزا. بریک: الکس از الان بهت هشدار میدم، اگر بخوای دوباره دردسر درست کنی این بار طور دیگه رفتار می‌کنم، کاری می‌کنم که سازمان خودش تو رو بکشه. الکس: شما می‌دونید ایلیا خبر داره از نقشه من بابت ترور اون دختر؟ لوکاس: ایلیا حرفی نمی‌زنه، دادگاه هم شاهد می‌خواد که ایران نداره. الکس: مطمئنید ایلیا حرفی نمی‌زنه، روز دادگاه یهو سر و کلش پیدا نشه بر علیه ما شهادت بده. بریک: جمع نبند، ما نه، فقط تو الکس، فقط تو. در ضمن ایلیا حرفی نمی‌زنه، اون درگیر کار خودشه، من دورا دور حواسم بهش هست. ................. احسانی: سلام مرتضی جان خوبی، خوشی؟ مرتضی: به به سلام آقا علی گل، چه عجب یادی از ما کردی؟ احسانی: بی انصاف نباش من همیشه یادتم، زنگ زدم احوالت رو بپرسم. مرتضی: احوال منو یا خواهر زنمو؟ احسانی: بد جنس. حالا بگو چه خبر؟ مرتضی: سلامتی والا، خبر خاصی نیست. چی میخوای بشنوی؟ احسانی: نظر فاطمه خانم تغییر نکرده؟ مرتضی: والا این اواخر سراغ نگرفتم، تا جایی که سراغ دارم بهش پیشنهاد تدریس دادن تو دانشگاه اونم قبول کرده در هفته دو روز می‌ره تهران. البته یه چند روزیه مریض احوال شده. احسانی: مریض احوال چرا؟ مرتضی: ظاهرا جای تیری که تو پهلوش خورده دوباره درد می‌کنه، دیروز همراه بهار رفته بودن سنو و ام آر آی و اینجور چیزا. ممکنه کلیه‌اش آسیبش جدی باشه. احسانی: چی!؟ واقعا؟ حالا چی‌کار می‌کنید؟ مرتضی: منتظریم جواب بدن دکترا، امیدوارم به پیوند کلیه نیاز نداشته باشه. احسانی: اگر کمکی از دستم برمیاد بگو مرتضی. مرتضی: نه ممنون، دعا کن فقط مشکلش حاد نباشه، پیوند کلیه خیلی دردسر و هزینه داره که مامان جون و بابا جون نه هزینه دارن، نه اینکه بتونن منتظر بمونن تا یکی پیدا بشه کلیه بده. احسانی: امیدوارم مشکل جدی نباشه. احسانی وقتی این خبر رو شنید خیلی از خودش ناراحت شد، گاهی با خودش فکر می‌کرد شاید مقصر این اتفاق خودش بوده که برای درمان فاطمه دست به حقه‌ای زد که باعث شد فاطمه خانم از پله‌ها بیافته. حتی به این فکر کرد اگر مشکل فاطمه به جای باریک کشید خودش بره و کلیه‌اش رو بده. شاید اینطوری می‌تونست به فاطمه اثبات کنه که دوسش داره. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع. ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروردگارا ❣ به اسمت قسمت می‌دهم🦋 آرزوهایم را با مصلحت‌هایت یکی کن🤲 صبح بخیر💝 ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق پس از ولادت علی، احمد مبعوث می‌شود💙 مبعوث می‌شود تا اخلاق علوی را جار زند.🤩 او آمده تا ز علی هر دم، دم بزند🥰 زیبایی خلق و خوی او را به جهانیان جار بزند.♥️ اقرأ را به آموختند❣ آری او آمده تا در غدیر پس از نام پروردگارش نام علی اعلی را جار بزند.🦋 عید مبعث مبارک😍 ✍ف.پورعباس ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_126 #مُهَنّا ایلیا بعد از اینکه تمام حقیقت رو فهمید، شهادتین گفت و مسلمان شد، منتهی فقط مسلم
بهار: امروز حالت چطوره؟ فاطمه: بهترم الحمدلله بهار: خدا رو شکر، دکتر نتیجه سونو رو دید،گفت این کلیه دیگه نمی‌تونه کار کنه، یه برگه داد گفت بریم ثبت‌نام کنیم برا پیوند کلیه. یه دکتر خوب هم برا پیوند تو تهران معرفی کرد. فاطمه: خیلی بزرگش کرده دیگه، بی‌خیال نمی‌خواد بری فرم پر کنی. بهار: یعنی چی؟ مسئله جدیه فاطمه، کلیه‌ات تقریبا از کار افتاده، چرا لج می‌کنی؟ فاطمه: مگه من بچه‌ام که لج کنم؟ من هم ناسلامتی یه چیزی از پزشکی خوندم، خودم میدونم الان حالم خوبه. دکترا همیشه میخوان فقط مردم و بی‌خود و بی‌جهت تکه پاره کنن. بعدشم میدونی هزینه پیوند کلیه چقدره؟ میدونی باید یکی پیدا بشه که خونش به من بخوره؟ کلی دردسر داره. بهار: من که حرفی ندارم، مامان بابا هم جوابشون با تو. فاطمه: تو هیچی نگو ، من میدونم چطور درستش کنم. مرتضی: سلام، خدا قوت فاطمه: سلام ممنون. بهار: سلام، خدا قوت به شما. مرتضی: خب چه خبر؟ بهار: چی بگم؟ فاطمه: آقا مرتضی هیچی نبوده، یه درد کوچلوی الکی بود، اگر چیزی هم از بهار شنیدی نادیده بگیر. مرتضی: یعنی چی؟ بهار: یعنی اینکه دکتر میگه نیاز به پیوند هست خانم زیر بار نمی‌ره. مرتضی: خب چرا فاطمه خانم؟ فاطمه: دکتر بزرگش کرده، بی‌خیال این‌حرف‌ها بریم خونه اینجا تو این گرما پختیم. می‌دونستم مسئله درد پهلو و کلیه من جدیه ولی دلم نمی‌خواست خانواده‌ام دوباره تو اضطراب بیفتن، پول عمل ۳۰ تا ۴۰میلیون، این همه هزینه رو چطور باید تهیه می‌کردیم، چطور کسی که حاضر کلیه‌اش رو بده پیدا کنیم، همه اینا آرامش رو از خانواده‌ام می‌گیره. ................... ماکان: سلام قربان بریک: خوش اومدی ماکان، امروز میخوام یه‌کاری رو برام انجام بدی. ماکان:بفرمایید بریک: اول بگو از ایلیا خبر داری؟ ماکان: چند روز پیش همدیگه رو دیدیم، چطور؟ بریک: به تو نگفته مشکلش چیه؟ ماکان: نه، حالش خوب بود. لوکاس: چیز مشکوکی تو رفتارش ندیدی؟ ماکان: نه، مثل همیشه بود، پرسیدم چرا استعفا دادی، گفت که نیاز داشتم به یه استراحت طولانی و تنهایی. لوکاس: چیزی نگفت از این که میخواد بره علیه الکس شهادت بده؟ ماکان: نه، می‌گفت سرم شلوغه. خیلی مشغول خوندن کتاب بود، خونه‌اش پر از کتاب شده بود. بریک: گوش کن ماکان، می‌خوام چهار چشمی مراقب ایلیا باشی، پرنده بالای خونه‌اش پر زد بهم خبر بده، رفت و آمدهاش رو دقیق می‌خوام، حواست به الکس هم باشه، خودت نه، یکی که بهش اعتماد داری. ماکان: چشم آقا حتما. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا