eitaa logo
❣️بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ❣️
247 دنبال‌کننده
448 عکس
239 ویدیو
2 فایل
تبلیغات پذیرفته میشود به آیدی زیر مراجعه کنید @bentalhasan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حج را نیمه رها کرد😔 به مقصد یک مهمانی😭 مهمانی خونین💔 مهمانی با ۷۲ قربانی🥀 صبحتون حسینی🖤 امروز۸ ذی الحجه حرکت کاروان امام حسین از مکه به کربلا🥺 ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
ساعت 9:30 ان شاالله پارت خواهیم داشت☺️ منتظر باشید ❣
نازنین‌زهرا: تعطیلات مثل برق و باد گذشت، حس میکنم کم خوندم. محمد‌حسین: نه، خیلی خوب تلاشت رو کردی خواهرم، الان تمرکزت رو بزار رو دروس حوزه، هرچند میدونم دلت نمی‌خواد، باور کن درکت می‌کنم، فقط بخاطر من اونجا هم بدرخش لطفا. نازنین‌زهرا: منم دلم می‌خواد داداش ولی، ولی واقعا نمی‌تونم فکر و ذکرم پیش دروس ریاضی و فیزیکم هست، اینا برام مثل یه رمان جذاب می‌مونن. محمد‌حسین: خانم حامدی اینو متوجه شده، دبیر ادبیات عرب، استاد خیلی خوبیه،حسابی نگرانت بود، مدتی قبل زنگ زد می‌گفت پدر و مادرت راضی کن نازنین حوزه نیاد، اون دلش اینجا نیست، حتی گفت اگر هم به اجبار اینجا باشه هرکاری از دستم بربیاد براش انجام میدم. نازنین‌زهرا: واقعا استاد حامدی اینا رو گفت!؟ مگه تو حوزه از این آدما هم پیدا میشه!؟ محمد‌حسین: آره دورت بگردم، فقط باید چشمات باز کنی، خوب اطرافت رو ببینی، همه یه جور نیستن، همه حوزوی‌ها مثل مدیر و معاون و اون اساتیدی که به اسم اصلاح داشتن کوچیکت می‌کردن نیستن. نازنین‌زهرا: بهش نمی‌اومد اینقدر مهربون باشه. محمد‌حسین: چون نخواستی ببینی خواهر، اون بعد از من می‌تونه گزینه خوبی باشه که بتونی برای درس‌هات ازش کمک بگیری، هر مشکلی داشتی اول به اون بگو، حل نشد با من درمیون بزارید. اینجوری اونجا تنها نیستی، یکی هست به در و دل‌هات گوش کنه، راه حل جلو پات بزاره، بنظرم یه بار باهاش صمیمانه بشین و حرف دلت رو بزن، مثل من که میای در و دل می‌کنی، ببین به چه نتیجه‌ای باهاش میرسی. نازنین‌زهرا: اگر اینطوری که تو گفتی نبود چی؟ محمد‌حسین: اگر قصد تخریب تو رو داشت شماره مامان و بابا رو از آموزش می‌گرفت و آمارت رو میداد، نمی‌اومد به من زنگ بزنه، اونجوری ابراز نگرانی کنه. نازنین‌زهرا: کاش همون طوری باشه که تو میگی. محمد‌حسین: امشب رو خوب بخواب فردا راه درازی در پیش داریم، باید بریم خوابگاه. منم از اون ور برم سپاه. نازنین‌زهرا: چشم داداش. محمد‌حسین خواهرش رو بوسید و شب بخیر گفت از اتاق بیرون رفت، نرفته دلش برا خواهرش تنگ شد، دلش نمی‌اومد اونو بفرسته خوابگاه، میدونست اونجا کسی رو نداره، ترم حساس و‌ شلوغی رو هم پیش رو داره. محمد‌حسین بیشتر از خودش به فکر نازنین بود، انگار همه زندگیش و همه آینده‌اش گره خورده به نازنین. محمدعلی: خوب درس بخون دخترم. زهره: نشنوم ایندفعه احضار شده باشی محمد‌حسین: مامان لطفا. نازنین‌زهرا: نگران نباشید درس می‌خونم، به همه ثابت می‌کنم من نازنین‌زهرا اونی نیستم که فکر می‌کنن، همونی میشم که می‌خوام، نه اونی که مردم انتظار دارن. محمد‌حسین: آفرین خواهرم، حالا دیگه بریم. دل نازنین از این بدرقه تلخ شکست، تا تونستن از نازنین یه فرد زبون دراز و سر به هوا ساختن. شیرین‌ترین چیزها رو محمد‌علی و زهره به کامش تلخ کردن. محمد‌حسین: ناراحت نباش، ان‌شاالله درست میشه. نازنین‌زهرا: حرف دیگه‌ای میزدن تعجب می‌کردم. محمدحسین آهی کشید به مسیر ادامه داد، هیچی نمی‌تونست رو زهره و‌محمد‌علی اثر بزاره جز حرف مردم. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه شنیدیم از اهل بیت؛ هرکی شبای قدر بخشیده نشده، تنها امیدش فقط دیگه عرفه ست... مراقبِ امروز باشیم! از دست‌مون نره... ورق زدنِ فرازهایی از این دعا، از همین بابته...بخونیم، راجع بهشون عمیق بشیم...با آمادگی بریم تو مراسم دعا!💚 دعا برا ظهور آقا در صدر خواسته هامون باشه.... که فرج همه ی ما در فرج آقاست🌱
کیا امشب عیدی می‌خوان؟😍 دستا بالا🤚 https://eitaa.com/joinchat/902431193C24bb65b3a3
یه جا تو دعای عرفه امام حسین میگه: خدایا مرا در سفر نگه داری کن🥺 و در فرزندان و مالم برکت بده😢 آخ آخ عجب سفری شد این سفر ارباب، چه قدر برکت داشت یک فرزندش یک علی‌اکبرش، در کربلا یک علی‌‌اکبر به صدها علی اکبر در دل صحرا تبدیل شد😭
یه جا هم آقا از دوری منزلش شکایت می‌کند😔 دوری از منزل کرد تا برای بی پناهان منزل بسازد در کربلا😭
مریم: سلام نازنین جونم، خوبی عزیزم؟ نازنین‌زهرا: ممنون ، خوبم. مریم: این ترم درخواست دادم بیام هم‌اتاقت بشم، نمی‌خوام با دخترای تنبل هم‌اتاق باشم، یه درس خون کنارم باشه منم درس می‌خونم. نازنین‌زهرا: چه خوب، موفق باشی. مریم: خوشحال نشدی!؟ فکر می‌کردم خوشحال بشی، آخه منم مثل تو تنهام، خواستم اینجوری دوتامون از تنهایی دربیایم. نازنین‌زهرا: من ترجیح میدم تنهایی درس بخونم، تو بیای اینجا بیشتر اذیت میشی، بعدش من قرار نیست خیلی اینجا بمونم، نهایتا این ترم و ترم بعد. مریم: جداً!؟ چه بد، من فکر می‌کردم دوستم رو پیدا کردم و دیگه تنها نیستم، آخه منم از اینجا خوشم نمیاد مجبورم اینجا باشم، کاش این تلخی و تنهایی رو میشد دوتایی اینجا بگذرونیم. نازنین‌زهرا: متاسفم، من دیگه کار دارم باید برم. نازنین‌زهرا کیفش رو برداشت صبح اولین روز درسیش رو شروع کرد. روزش با درس اخلاق شروع شد. استاد: زن شأنش شاید از یک مرد هم بالاتر باشه، از بس که اسلام درمورد زن سفارش کرده، اون مثل ریحانه‌است، هدیه می‌خرید اگر پسر و دختر دارید اول به دختر بدید، دختران رو بیشتر ببوسید، دختران رحمت‌اند، خیر کثیر هستن و .... هرچی بگم تمومی نداره، حتی تو قرآن به صراحت اسم دوتا زن اومده، اسم اومده هااا، نه اشاره بکنه، مریم و کوثر، حضرت مریم سلام‌الله علیها که معرف حضورتون هست، کوثر هم حضرت زهرا سلام‌الله علیها، اسم زن فرعون هم اومده نه با اسم، با لفظ إمرأه فرعون، (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ) یا داریم در قرآن بعد از وضع حمل مادر خانم حضرت مریم مادرشون روبه خدا کردن و فرمودن( و لیس الذکر کالانثی) در مورد همین یه آیه کلی روایت و نکات بلاغی هست، یک وجهش اینه، چرا زن مثل مرد نیست؟ از چه جهت مادر مریم اینجوری قیاس کرد؟ از جهتی که می‌دانست دختر برای کار کردن و ... آفریده نشده، آخه نذر مادر مریم این بود که فرزندش رو وقف مسجد یا همان معبد قدیم بکنه، دختران اجازه نداشتن برن، اولین دختری که وارد معبد شد همین خانم مجلله حضرت مریم بودن. دخترای من عزیزای دلم قدر خودتون بدونید، توجه نکنید به این مطالب و بلاگر‌های مجازی که میان می‌گن ما کاش پسر بودیم و کامنت‌ها و پست‌های چرت و ذهن خراب کن می‌ذارن، اونا نفهمیدن عظمت دختر بودن رو، نفهمیدن عظمت یک زن رو. توصیه می‌کنم امشب بشینید به این حرف‌هایی که زدیم فکر کنید، به خلقتتون به جنسیتتون فکر کنید، مقایسه کنید خودتون با آقایون، بخدا قسم متوجه میشید که خدا چقدر شما رو دوست داشته که دختر آفریده. حرف‌های استاد که تمام شد نازنین پرسید: نازنین‌زهرا: ممکنه خدا کسی رو اشتباهی خلق کنه؟ استاد: چی!؟ اشتباهی!؟ یعنی چی دقیقا؟ نازنین‌زهرا: مثلا یه دختری که روحیه پسرونه داره، خیلی به کارهای مردونه و اینجور فعالیت‌ها علاقه داره، ممکنه خدا اینو اول به عنوان پسر خلق کرده ولی بعدا اشتباهی شده باشه و دختر شده؟ استاد: خدا کار عبث و بیهوده انجام نمیده، دختری با این روحیات از اول اینطور نبوده، حتما این دختر در فضایی قرار گرفته که از دختر بودنش فاصله گرفته و باعث تغییر روحیه‌اش شده، وگرنه هیچ کس اشتباهی خلق نشده. نازنین که بنظر می‌رسید منتظر جواب دیگه‌ای بود، با یه تشکر بحث را تمام کرد و از کلاس خارج شد. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
والا بخدا😒 عیدتون مبارک🐑🐏
دوستان عزیزم فردا اولین امتحانم هست🥺 همه میگن امتحان سختیه😖 به شدت استرس گرفتم😢 هر تعداد می‌تونید صلوات بفرستید بابت اینکه امشب هم پارت نداریم منو ببخشید. واقعا از شدت استرس ذهنم قفل شده نمی‌تونم پارت پیش ببرم. التماس دعای به شدت فراوان🙏💔
یه انرژی زای کافئین دار قبل امتحان بزنیم♥️ بلکه پر انرژی بریم سر جلسه😢
سلام صبح عالی متعالی☺️ شما امتحاناتتون تموم شده؟ یا مثل من تازه شروع شده؟
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکم شادش کنیم فضا رو 🤩🤩 پیشاپیش غدیر مبارک❣ راستی برا غدیر چه برنامه‌ای دارید؟
سلام صبح بخیر😍🤩
دومین روز امتحانی☺️ ان شاالله که خیره❣ التماس دعای فراوان
از جلسه امتحان اومدم بیرون، خسته و کوفته،😖 اومدم تو بوستان پشت دانشگاه یکم تو سایه بایستم 😥 دیدم این بنر رو زدن😢🤦‍♀ یکی بگه مجردا چه گناهی دارن آخه!؟🙁 آقا ما کامل هستیم و نیاز به نیمه گمشده نداریم، می‌خواییم مجرد بمونیم😏 والا بخدا😩 حالا که اینطوره لطفا یه بوستان مخصوص مجردها بزنید😁🤨
حامدی: سلام علیکم آقای معالی محمد‌حسین: سلام، می‌بخشید که وقتتون رو گرفتم و تا اینجا کشوندم. حامدی: خواهش می‌کنم، من وظیفه خودم میدونم به نازنین جون کمک کنم، البته قبلا سابقه نداشته همچین کاری کنم، اما نازنین بنظرم یه چیز دیگه‌است، تا حالا دختری به رکی و صداقت و شجاعت اون ندیدم. محمد‌حسین: خیلی ممنون نظر لطفتونه. حامدی: چه کمکی از دستم برمیاد؟ محمد‌حسین: از جهتی که دلسوزی شما برا نازنین دیدم با خودم گفتم از شما کمک بگیرم، در حسن نیتتون شک ندارم. حامدی: اختیار دارید، مشکلی برا نازنین به وجود آمده؟ محمد‌حسین: نه، من پاسدارم، باید برم پادگان، نمی‌تونم مرتب بهش سر بزنم، از جهتی یه اختلاف نظرهایی بین پدر و مادرم و نظر نازنین وجود داره، یعنی اونا نمی‌تونن با روحیه نازنین کنار بیان، همون طور که شما متوجه شدید اون علاقه‌ای به درس و فضای حوزه نداره، الان هم داره برای دوتا امتحان سخت اماده میشه، امتحان پایه دهم رشته ریاضی و یازدهم، می‌خوام شما کمکش کنید، بخاطر بعضی رفتارهای اشتباه اون از وجود خودش راضی نیست، یعنی نمی‌خواد قبول کنه که دختره، از لذت‌های فضای دخترانه خیلی فاصله داره، هر وقت می‌خواست یکم دخترونه رفتار کنه بعضیا زدن تو ذوقش، خیلی چیزا بهش تحمیل شده، مثل پوشش و حجاب. من می‌خوام اون قبول کنه که دختره و از دختر بودنش لذت ببره، ناز کنه، دلبری کنه البته به روش درست و حلالش، اما حقیقتش با این فاصله‌ای که بینمون ایجاد شده نمی‌تونم، بعد هم ممکنه ازدواج کنم و این فاصله بیشتر میشه، این وسط نازنین بیشترین ضربه رو می‌خوره. حامدی: متوجه شدم، چقدر شرایط این دختر از چیزی که فکر می‌کردم سخت‌‌تره، کار سختیه نفوذ و دوست شدن با نازنین همش سعی بر فاصله گرفتن از جمع داره، اما نشدنی نیست. محمد‌حسین: من برای شروع یه چیزی براش گرفتم، یه ربات دخترونه صورتی و شال قرمز رنگ با گل سر، روز دختر نزدیکه فکر کردم این می‌تونه شروع خوبی باشه. حامدی: خیلی هم عالی، شروع خیلی خوبیه. محمد‌حسین: پس من همه چی رو به شما میسپارم، من خیالم راحت باشه استاد؟ حامدی: خیالتون راحت، از دختر نداشته خودم هم بیشتر براش وقت می‌گذارم، فقط یه اجازه‌ای رو از شما می‌خوام. محمد‌حسین: چی!؟ حامدی: من با همسرم فرزندی نداریم، همسرم کلا در ماه ۵ روز خونه هست، اجازه بدید نازنین رو از خوابگاه ببرم، اون اونجا ضربه می‌بینه، کنارم باشه شاید بهتر باشه. محمد‌حسین: دستتون درد نکنه ولی ... حامدی: نگران نباشید، من حواسم بهش خواهد بود، منم از تنهایی درمیام. محمد‌حسین: خب این چیزیه که خودش هم باید قبول کنه، از جهتی ممکنه پدر و مادرم، یعنی مطمئنم اونا قبول نمی‌کنن. حامدی: شما اجازه رو بدید، من حلش می‌کنم، یطوری که خانواده هم راضی بشن. برا آخر هفته‌ها نازنین خوابگاه نمونه و بیاد پیش من، چطوره؟ محمد‌حسین: هر طور صلاح میدونید من اجازه نامه رو به عنوان برادرش میدم خدمت شما. حامدی: خیلی هم عالی. محمد‌حسین: فقط آموزش و خوابگاه گیر نمیدن باید امضای پدر و مادر باشه و رضایت اونا؟ حامدی: من حلش می‌کنم. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوب من اینه خوب تو کیه؟ 😍😍 خوب تو، به خوب من، میگه خیلی خوبه. ببین این دیگه کیه🤩