eitaa logo
تنگهٔ احد تعلیم و تربیت
11 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
0 فایل
رویکرد منصفانه اما تهاجمی از پیام اول شروع به خواندن کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
یادمه یه بار یکی از اساتید فرمودن: تنگه احد نظام، مسئله تعلیم و تربیته و تنگه احد تعلیم و تربیت، دانشگاه فرهنگیانه (سیستم تربیت معلم) تنگه احد کجاس؟ جایی که وقتی رها شد کسانی از جمله جناب حمزه سیدالشهدا ره به شهادت رسیدن جناب حمزه کین؟ همونی که امیرالمومنین علیه السلام راجع بهشون می فرمان: و اگر براي من پس از رسول خدا ص، عمويم حمزه و برادرم جعفر بودند با زور بيعت نمی كردم و این به زور بیعت نکردن حتما مسیر تاریخ رو جا به جا می کرد... 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
دانشگاه فرهنگیان هر سال ۱.۵ برابر ظرفیت کنکور داوطلبانی را جهت مصاحبه دعوت می نماید. اولا چرا ۱.۵ برابر؟ چون تعداد کمتری برای مصاحبه دعوت هستند و فرآیند مصاحبه کم هزینه تر و سریع تر انجام می شود. خب این راحت طلبی کمی بوی «عدم درک ضرورت انتخاب افراد برای جایگاه رفیع معلمی» را می دهد؛چرا؟ چون وقتی شما ۱.۵ برابر ظرفیت دعوت به مصاحبه کرده اید به این معناست که از هر سه نفری که وارد اتاق مصاحبه دانشگاه فرهنگیان شده اند شما عملا با دونفرشان گیر افتاده اید و فقط باید بدترین را پیدا کرده و حذف کنید. این ها به کنار، آن سه نفر را چه کسی انتخاب کرده؟ یک آزمون تستی از چند کتاب مقرر آیا شخصی که برای معلم تراز انقلاب تعریف کرده ایم را به ما معرفی می کند؟ آیا قطع به یقین کسی که خوب تست زده و یا خوب سطر های کتاب را به خاطر سپرده ویژگی های مطلوب را می تواند داشته باشد؟ از کجا معلوم یک نیروی فوق العاده ی آینده دار برای معلمی این مملکت را به خاطر اینکه در امتحانات تستی بد عمل می کند رد نکرده و به جایش یک دستگاه حفظ کننده اطلاعات را قبول نکرده باشیم؟ حال این آزمون، کنکور سازمان سنجش باشد یا هر آزمون تستی به این سبک و سیاقی در هر حال بدیهی است که نتیجه تست زدن چند نفر نمی تواند تعیین کند کدام یک شایسته نسل آینده ی این کشور است بگذریم... در گذشته مشکلی وجود داشت که وقتی ما مثلاً یک معلم اصفهانی را به فلان روستای فلان شهرستان می فرستادیم، مدام دنبال راه و چاره ای بود که از آن منطقه ی دور فرار کند و به اصفهان، شهر خودش باز گردد. گاهی با روش های قانونی گاهی هم... این مسئله که کم هم یافت نمیشد مشکلاتی به وجود می آورد؛ اینکه شما به یک آن نیرو هایی که برای آن منطقه دور در نظر داشته اید را از دست می دادید و به جای آن ظرفیت مازاد در شهر اصفهان داشتید و محاسباتتان به هم می خورد چاره ای اندیشیدند خب می آییم از همان منطقه دور که معلم اصفهانیمان فکر فرار از آنجا بود، معلم می گیریم. یک نفر از مردم همانجا تا در آن منطقه غریب نباشد و احساس تعلق به آنجا کند و به جای ۵ سال اول که نیروهایمان را به آن مناطق می فرستادیم، نیروی همانجا را نه ۵ سال بلکه ۳۰ سال آنجا می گذاریم و معلم کاملا هم راضی است. برای این کار لازم است مشخص کنیم در هر منطقه چه تعداد معلم مثلا ابتدایی نیاز داریم و هر ساله به همان تعداد نیرو از کنکور برای دانشگاه فرهنگیان جذب کنیم. مثلا مشخص است برای شهرستان اردل هر ساله نیاز به جذب ۳ معلم ابتدایی داریم و به همین ترتیب از نیرو هایی جذب می کنیم که یا اهل آن منطقه هستند یا اهل اطراف آن (مثلا برای اردل،فارسان) یا به هر حال از روز اول قبول کرده اند محل خدمتشان برای ۳۰ سال آنجا باشد. خب خیلی راه حل خوبی است. اما یک مشکل اینجا وجود دارد اگر در سال اول ۱۵ معلم بالقوه شایسته برای آن منطقه وجود داشته باشد شما طبق ظرفیت که ۳ نفر میخواستید ۱۲ معلم شایسته را کنار می گذارید و در سال دوم که هیچ معلم شایسته ای در بین متقاضیان نیست باالاجبار ۳ فرد ناشایسته را قبول می کنید چون قرار بوده در هر حال ۳ معلم جذب کنید! خب بهتر نبود معیاری برای شایستگی داشته باشیم که طبق آن تا حد امکان معلمان قوی آینده را حذف نکنیم و نالایقان را نپذیریم؟ از اینجا ضرورت تعیین دقیق شایستگی های لازم برای معلم و ضرورت طرح راه سنجش این شایستگی ها مشخص می شود. فعلا تا همینجا بماند... 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
معلم، نیروی علمی یا تربیتی؟ از معضلات اصلی امروز دانشگاه فرهنگیان به زعم حقیر مسئلهٔ پیوند با وزارت علوم است. مسئله از روزی شروع شد که تربیت معلمِ وابسته به تنها وزارت آموزش و پرورش یک احساس ضعف درون نیروهای خودش یافت. این مسئله خیلی فراگیر شده بود و با اینکه مسئله ای نبود که مدام هر کسی که به آن مبتلاست از آن حرف بزند، همه آن را می دانستند. آن مسئله این بود که خیلی از مردم، معلم را با وجود اینکه طبق اسمش وظیفهٔ علم آموزی دارد، فردی علمی نمی دانستند. می گفتند: «فلانی مهندس است حتما علم زیادی دارد، فلانی فوق لیسانس دارد حتما علمش خیلی زیاد است، فلانی دکتر است حتما علم زیادی دارد اما این یکی فقط یک معلم است، سر و کارش با بچه هاست و گچ و تخته و میز و نیمکت، همین.» «او فقط معلم دبستان است، او فقط معلم راهنمایی است» و... و حقیقت هم همین بود، معلم نیروی علمی کشور نبود. خب باید چاره ای اندیشید. فکر می کردند این مسئله سبب افت جایگاه اجتماعی معلمان شده. گویا بعضی معلم هایی که دو ساله فوق دیپلم از تربیت معلم گرفته اند خود را مدام با پسرعموها و دخترعمو هایشان مقایسه می کنند که چندین سال دانشگاه رفته اند و اصطلاحا با تحصیلات عالی، لیسانس و فوق لیسانس و دکترا گرفته اند. این بینش کج سبب شد که فکری به ذهن مسئولین مربوطه بزند و آن تبدیل «مرکز تربیت معلم» به «دانشگاه فرهنگیان» بود. (و برای تبدیل شدن به دانشگاه پای وزارت علوم به میان آمدن اجتناب ناپذیر بود.) انگار میخواستید از این به بعد با مدرک جایگاه معلمانی را در اجتماع ارتقا دهند که همیشه معروف بودند به شرافت و تربیت فرزندان آیندهٔ میهن. مردم می دانستند که یک معلم فرهنگی باوقار و با متانت است، اگرچه حقوق او جز بالاترین حقوق ها نیست اما نقش او در جامعه جز بالاترین هاست. خیلی از معلم ها هم این را می‌دانستد ولی این را نمی دانستند که تغییر «مرکز تربیت معلم» به «دانشگاه فرهنگیان» چه عواقبی دارد، برای همین حتی آن هایی که می دانستند معلم که «نیروی تربیتی کشور» است لازم نیست «نیروی علمی کشور» هم باشد با این تغییر مخالفتی نکردند و خود را آمادهٔ یک تغییر به ظاهر پر سود کردند از این پس معلم یک فوق دیپلمی نیست... او مانند بقیه دانشجویان ۴ سال در «دانشگاه» درس می خواند و «مدرک» می‌گیرد. لیسانس فوق لیسانس دکترا و «هر چه مدرک بالاتر، بهتر» اما این حادثه عواقب خودش را داشت. ادامه دارد... 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
وقتی قرار می شود شما از وزارت علوم لیسانس بگیرید، دیگر کاری ندارند شما کیستید، چه دانش و توانایی از قبل دارید، چه نیاز ها و خلاء هایی دارید؟ در هر صورت قرار است این ۱۵۰ واحد را بگذرانید. ته انعطاف پذیری وزارت علوم در این است که اگر مثلاً شیمی کنکورتان را پایین زده باشید می روید سر کلاس شیمی هم می نشینید. بقیه واحد ها برای هیچکس تفاوت نمی کند. حال گذراندن این واحد ها هم جالب است. اینطور نیست که بگویند این ۱۵۰ واحد را به شما آموزش می دهیم،خیر! شما قرار است مثلا به ازای هر دو واحد ۱۶ جلسه، سر کلاس بیایید و هر طوری هست از امتحان پایان ترم نمره ی حداقلی کسب کنید. ما در وزارت علوم به این می گوییم آموزش. از نظر منِ وزارت علوم، اگر یک نفر در رشته فیزیک مبحث فشار سیالات از قبل فوق العاده مطالعات بالایی داشته باشد، ۱۶ جلسه و اگر پر چالش ترین مبحث برایش باشد هم دقیقا همین ۱۶ جلسه را نیاز دارد. و اصلا راه ندارد وقت نفر اول در این مبحث را کمی خالی کنیم تا مثلا به مبحث الکتریسیته که نقطه ضعفش است برسد و نفر دوم که استاد مبحث الکتریسیته است را ۱۶ جلسه سر کلاس الکتریسیته نفرستیم تا به جایش روی مبحث فشار خود کار کند. در وزارت علوم بالاترین ارزش دانایی نیست بلکه «مدرک» است. کسی به جایگاه بهتر می رسد که مدرک بالاتری داشته باشد. در این سیستم چه استادی شایسته تر است؟ استادی که مدرک بالاتری داشته باشد و مثلا تعداد مقالات ISI او بیشتر باشد. و او که خوشحال است که یک مرکز آمریکایی تحقیقاتش را تایید کرده از کجا معلوم بچه های این مملکت را به سوی مهاجرت سوق ندهد؟ (کلیپ پایین را مشاهده کنید) از کجا فهمیدید مدرک دکترای تخصصی او به معنای داشتن اخلاق و روش مناسب برای انتقال دانش هم هست؟ این هم بگذریم در دنیا متد های مختلفی برای آموزش وجود دارد که یکی از قدیمی ترین و شاید بدترین آنها، همینی است که وزارت علوم انتخاب کرده است: استاد،تخته دانشجویان در مقابل روی صندلی یا نیمکت بدون هیچ نو آوری این آفات وقتی در جای حساسی مانند محل تربیت معلمان می آید دو چندان می‌شود چرا که معلم باید دغدغه ی یادگیری و یاددادن را لحظه لحظه داشته باشد، حال او را در سیستمی قرار داده ایم که فقط دنبال نمره و مدرک و امثال این ها قرار است بدود مگر اینکه بتواند میانبری بزند و... نمی شد اصلا وزارت آ پ با متد خاصی هم نیرو هایش را آماده ی معلمی کند هم شان اجتماعیشان را حفظ کند بی آنکه به خاطر اختلاط با وزارت علوم دچار این آفات و آفات بسیار دیگری شود؟ 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨در باب ISI ،ساختار علمی کشور و چند باب مهم دیگر - استاد رحیم پور ازغدی 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
در میان این حرف ها یادمان نرود... یادمان نرود تا ایراد ساختاری دیدیم غیر آن هم ممکن است. خیلی وقت ها چون خود درون یک سیستم غلط بوده یا هستیم فکر میکنیم تنها حالت یک ساختار همین ساختار اشتباه است. حال ممکن است همین الان در بلاد کفر سیستم بسیار بهتری در همین حوزه مستقر باشد و ما از آن غافل و بی خبریم. یا حتی ممکن است در متون دینی اسلامیمان سرنخ هایی از ساختار بهتر وجود داشته باشد که به آنها بی توجهیم تا در کتابخانه ها خاک بخورند. یاحتی در ذهن توی جوان مومن انقلابی که قرار است فضل خدا کمکت کند تا تمدن اسلامی را برپا کنی، آن ساختار بهتر و برتر طراحی شود. راهش را کار ندارم عرضم را خلاصه کنم، در ذهنت، بعد از خواندن نقد به ساختار «غیر از این حالت که حالتی نیست» را «غیر از این حالت چه حالت هایی است؟» کن. 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
از دوران ماقبل از تصویب طرح رتبه بندی معلمان تا کنون نقد های زیادی به این طرح وارد شده و البته اعتراضات زیادی. آنها را زیاد شنیده ایم و شنیده اید پس کاری با این حرف ها ندارم، فقط چند سوال برایم پیش آمد. آیا الزاما کسی که سی سال خدمت کرده است از کسی که سال چهارم خدمتش است معلم بهتری است؟ آیا ما حقوق بیشتر را باید به سنوات بیشتر بدهیم یا به شایستگی های بیشتر؟ آیا معلمِ بدِ سالِ سی ام خدمت وجود ندارد و این کلمات یک توهین است؟ آیا به معلمی که سی سال خدمت کرده ولی در این سی سال به دانش آموزانش رنج داده و ضربه زده و با بی حوصلگی هایش خلاقیتشان را کور کرده چون سنش زیاد شده باید حقوق بیشتری داد؟ خیلی ها صدایشان در می آید که طرف سی سال کار کرده باید حقوقش بیشتر از نو معلم باشد ما هم در ذهنمان است که آری قاعده همین است. اما با این نگاه شما معیارتان برای حقوق و مزایای بیشتر پیر تر شدن و سالیانی بیشتری از کار گذشتن است و شخص از ابتدا منتظر است این سالیان زودتر بگذرد که حقوقش بیشتر شود در حالی که می شد معیار را شایستگی گذاشت. شایستگی‌هایی معین که میزان و ملاک ما باشد و هر کس به آن معلم شایسته ی آرمانی نزدیک تر بود حقوقش بیشتر باشد. اینطوری شخص به جای اینکه دلش بخواهد زودتر این سال ها بگذرد تا حقوقش بیشتر شود، می دود تا شایستگی‌هایش را بیشتر کند و مهارت و دانش کسب کند، چه دانشجو معلم و نو معلم باشد چه یک معلم پیشکسوت بیست و پنج سال از خدمت گذشته. همه می دوند که بهتر شوند ، همه می دوند که بیاموزند. دیگر نمی بینیم شخص که کار را بعد از تحصیل شروع می کند خود را فارغ از رشد و آموختن ببیند، نمی‌بینیم کسی که بیست سال تدریس کرده خود را در جایگاهی ببیند که دیگر ایرادی ندارد یا نیاز به تغییر و بهتر شدن در خود نبیند. اگر معیار حقوق شایستگی شد ممکن است یک معلم شایسته که سال سوم تدریسش است از یک معلم که بیست سال تدریس کرده ولی شایستگی های لازم را نداشته و ندارد بسیار بیشتر حقوق بگیرد و این به عدالت نزدیک تر است. در حال حاضر ساعات ضمن خدمت گذرانده شده برابر است با حقوق بیشتر خب نتیجه چه می شود؟ هر جور هست هر دوره ای شد برویم که پول بیشتری بگیریم حال برای کی مهم است که چیزی بیاموزد؟ اگر بشود نصفش را هم بپیچانیم که چه بهتر. نصف دیگرش هم که چرت زده ایم. فرض کنید به جای ساعات ضمن خدمت گذرانده شده معیار شایستگی ها بود. دیگر برایمان مهم نبود که امسال شخص ۲۰۰ ساعت برایش ثبت شده یا ۲۰ ساعت مهم این است چقدر آموخته؟ اصلا مهم نیست از مراکز مورد تایید ما آموخته باشد مهم کسب شایستگی است. ولو از عموی پیرش که سال ها معلم بوده آموخته است ولی مهم این است شایستگی را کسب کرده. اگر اینطور خواستیم اندازه گیری کنیم دیگر هر ضمن خدمتی را شرکت می کنند؟ دیگر با کیفیت پایین سر کلاس می نشینند؟ در این حالت در به در دنبال جایی هستند که بیاموزند ولو از رفتار با بچه های فامیل میخواهند یاد بگیرند که مثلا نوجوان چگونه فکر میکند؟ مهارت ارتباط با او را یاد بگیرند حتی شده بروند با مربیان تربیتی مسجد محله حرف بزنند و... این ها همه اش از یک بینش شروع می شود که ملاک حقوق و مزایای بیشتر برایمان کدام باشد، سال هایی که از تدریست گذشته و ساعات ضمن خدمتت و... یا لیاقت و شایستگی هایت؟ حال چرا در نقد فرهنگیان به موضوع حقوق پرداختیم؟ قبلاً راجع به مشکلات مدرک گرایی و دنبال نمره دویدن در سیستمی که بوی وزارت علوم بدهد صحبت کرده بودیم اما جایگزین اشکالات سیستم دانشگاهی نمره و مدرک گرا همین بینش صحیح است یعنی به شایستگی بها دادن. حال این معیار چه تاثیری بر دانشجو معلم در حال تحصیل می گذارد؟ اگر معیار حقوق فردایش شایستگی که امروز می تواند کسب کند شد چه فرقی با تحصیل کردن الانش می کند که برای نمره و معدل می دود؟ این با خودتان حال این شایستگی ها چگونه باید تعیین شود و مهم تر از آن چطور باید ارزیابی شود؟ این هم بماند... 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
معلم، نیروی علمی یا تربیتی؟ در وزارت علوم شایستگی فرد بر اساس علم او نیست حتی اگر در لفط قائل به این باشند. عامل برتری شما مدرک بالاتر و تعداد بالاتر مقالات شماست که خب قبلاً در این باره صحبت کرده ایم و راجع به برخی علل و برخی آسیب های در دانشگاه فرهنگیان نکاتی مطرح شد اما اکنون باید دید اصلا فرض که واقعا در این دانشگاه و با این سبک و سیاق نیروی علمی تربیت شود اما آیا اصلا ما از ابتدا نیروی علمی میخواستیم؟ باید دقیق شویم ببینیم معلم ایده آل ما کیست؟ اورا که بشناسیم راحت تر می توان سیستم مورد نظر برای ساخت او را طراحی کنیم. آیا این معلم ایده آل مانند یک استاد مقاطع عالی دانشگاهی نیاز به علم فراوان دارد یا عناصر مهم تر و متقدمی در این میان وجود دارد؟ کم ندیده ایم معلمانی که سواد حتی بیشتر از حد کافی داشته اند ولی نوجوان را نمی فهمند و نوجوان آنها را نمی فهمد. هیچ ارتباطی به وجود نمی آید یا بدتر با یک معلم با سواد ارتباط هم می گیرند اما به خاطر تک بعدی بودن معلم و خلأ های اخلاقی تربیتی او همین ارتباط به آنها صدمه می زند. پس یک معلم بسیار با سوادِ بسیار مضر هم قابل تصور است. این حرف ها مارا به این می رساند که معلم نیروی علمی نیست. نیروی علمی متخصصین علمی کشور هستند. مثل فلان گروهی که روی سلول های بنیادی در فلان مرکز پژوهش می کنند. چه بهتر که این ها هم اخلاق مدار باشند ولی اگر هم کمتر با اخلاق باشند، جدا از معدود آفت های فردی، به خاطر علمشان می توانند منافع فراوانی برای کشور داشته باشند. یا مثلا یک متخصص صنعتی که دارد ایران را رو به جلو می برد. این فرد در حالتی می تواند از یک نیروی عادی به یک نیروی فوق العادهٔ جلوبرندهٔ کشور تبدیل شود که علمش زیاد باشد. اما معلمی بسیار متفاوت است. چه بسیار معلمان پر دانشی که ضربه های فراوانی به بچه های این مملکت زدند و چه بسیار معلمانی که حد متوسطی از دانش علمی را داشتند اما به خاطر خصوصیات مهم دیگرشان، انسان های بزرگی را پرورش دادند. «حرف این است که معلم بر خلاف نوع پرورش دانشگاه فرهنگیان که متاثر از وزارت علوم است، باید نیروی تربیتی جامعه و کشور باشد و نه نیروی علمی.» بله نیروی علمی هم لازم است. رهبر انقلاب هم از جوانان علمی این کشور رتبهٔ یک علمی جهان را مطالبه کردند که انشالله در این مهلت ۵۰ ساله به آن می رسیم. اما معلم آیا آن نیرویی است که در آزمایشگاه پشت میکروسکوپ باید اکتشاف کند یا آن کسی است که باید پژوهشگران و صنعتگران و دانشمندان و مدیران کشور را تربیت کند؟ این مغالطه ی عملی دانشگاه فرهنگیان متأسفانه دانشجو معلم را به سمت فعالیت علمی می کشد به گونه ای که خیلی وقت ها فرد فراموش می کند روی دانش و مهارت های تربیتی خود سرمایه گذاری کند. آن وقتی که باید صرف یادگیری روش ارتباط با نوجوان، بحران های دوره بلوغ، روش های نمود شناسی، روش تربیت کودک و... می شد متأسفانه صرف بحث های علمی می شود که عمدتا اصلا برای معلم کاربردی نیست. دانشجو معلم نیاز دارد در جایگاه استادش افرادی قرار بگیرند که در مدارس یا به هر گونه دیگری در کنار بچه ها ریش سفید کرده اند و تجربه ی آنها در این زمینه است ولو مدرکشان دکتری و فوق لیسانس و... نباشد، اما عمدتا به جای این افراد اساتید دانشگاهی استادشان می شوند که تلنبار اطلاعات هستند و هنرشان به جای معلمی، نوشتن مقاله ها و پژوهش های تخصصی علمی است. حرفم تمام، از مهم ترین ایرادات ساختاری دانشگاه فرهنگیان جهت گیری اشتباهش است که به جای تکیه بر پرورش نیرو های تربیتی دانشجومعلمان را به سمت نیروی علمی شدن سوق می دهد و معلمی نتیجه این سیستم است که نه نیروی علمی خوبی برای کشور شده نه توانایی های لازم را در قامت نیروی تربیتی دارد. 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
فرض کنید ۵۰ سرفصل رو قراره یه معلم فراگرفته باشه تا بفرستیمش سر کلاس آیا الزاما هر ۵۰ تاش رو خود دانشگاه فرهنگیان باید برگزار کنه و به متد خودش اجرا بشه؟ یا اینکه میشه دانشگاه فرهنگیان کارش نظارت بر حسن یادگیری دانشجو معلمان باشه ولو از یه پیرمرد دانا یه سرفصل یادگرفته شده باشه؟ 🚩https://eitaa.com/tarbiat_moalem
به نظرتون ما میتونیم تو دانشگاه فرهنگیان معلمینی آماده کنیم که جامعه ای مومن پرورش بدن در حالی که خود این معلمین رو با قرآن آشنا نکردیم؟ آیا زمینه انس معلمین با قرآن نباید توسط دانشگاه فرهنگیان فراهم بشه؟ آیا تا الان اقدامات موثری از طرف ساختار دانشگاه فرهنگیان برای انس دانشجومعلمان با ثقلین دیدید؟ آیا دوره های تجوید و حفظ و امثالهم موجب انس معلمان آینده با کلام وحی میشه؟ 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
به نظرتان تا چه حد دانشگاه فرهنگیان به عنوان تنگهٔ احد تعلیم و تربیت به نسبت افرادی را رشد می دهد تا دیگر انسان ها را در مسیر قرب الی الله حرکت دهند و برای تحقق مراتب «حیات طیبه» در همهٔ ابعاد آماده شوند؟ 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸بدون علوم انسانی اسلامی، هر پیروزی‌ای موقت خواهد بود🔸 در جنگ احد حضرت به نگهبانان تنگه فرموده بود که اگر ما مشرکین را شکست دادیم و آنها را تا مکه تعقیب کردیم، شما از جای خودتان نباید تکان بخورید و اگر آنها ما را تا مدینه تعقیب کردند، باز شما در جای خودتان استوار باشید. در باب علوم انسانی هم ماجرا از این قرار است. اگر ما همه پیروزی‌ها را از دست بدهیم اما کرسی علوم انسانی دانشگاه‌ها به دست اسلام بیافتد، ما همۀ عقب ماندگی‌ها و ناکامی‌های خودمان را جبران می‌کنیم. اما اگر پیروزی‌هایی در سطوح مختلف بدست بیاوریم، درحالیکه اسلام نتواند کرسی علوم انسانی را در دانشگاه‌ها تسخیر کند، تمام پیروزی‌ها موقتی است و ما همۀ آنها را در فاصله زمانی کمی از دست خواهیم داد. ملاحظه می‌کنید که خطر، همان خطرِ تنگۀ احد است. مسأله تهاجم فرهنگی ریشه در مسائل علوم انسانی دارد. @haerishirazi
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدگاه علامه مصباح یزدی در باره علوم انسانی و روانشناسی
یک معلم غالبا در اوایل دههٔ سوم زندگی یعنی اوج جوانی شروع به کار میکند و حدود پنجاه سالگی، پس از ۳۰ سال کار او را بازنشسته می کنیم مثل تمام ادارات دولتی. در حالی که در خیلی از ادارات فرد تا حدود یک دهه بیشتر (از نظر سنی) هم کار می کند، درست است که همان ۳۰ سال را کار کرده اما دیر شروع به کار کرده نه مثل معلمانی که سنوات خدمتشان از ۱۸ سالگی شروع شده به شمردن! ما خیلی خشک و قالبی، بدون در نظر گرفتن خیلی از جوانب می‌گوییم خب ۳۰ سال بس است دیگر باید بازنشسته شود اما چند سوال: آیا فرد ۵۰ ساله دیگر توان کار ندارد؟ آیا این معلم با تجربه که ۳۰ سال با تعلیم و تربیت انس گرفته و با یک نشانه کوچک می تواند درون دانش آموز را واکاوی کند شایسته است کنار گذاشته شده و صبح به صبح به پیاده روی رفته و در فکر زدن یک مغازه کفش فروشی باشد؟ آیا دانشجو معلمان و نو معلمان از رهنمود های این استاد بالقوه بی نیازند؟ آیا غیر از این است که در صورت قطع این ارتباط بین نسل باتجربه ی سی سال کار کرده و نو معلمان جوان، نیروی تربیتی کشور مجبور به تجربه کردن مجدد بیشتر همان تجربیات است؟ مخصوصا در سیستمی که برنامه ای برای مکتوب کردن و مدون کردن تجربیات انباشته ی تعلیم و تربیت وجود ندارد! نمی گوییم معلمی که از گچ و تخته خسته شده را به کلاس باز گردانیم ولی نمی شود برنامه ای برای ارتباط مداوم این دو نسل داشت؟ اینطور فکر میکنم رشد بینش، دانش و مهارت های دانشجو معلم در دوره ی ۴ ساله ی دانشگاه فرهنگیان باید با هدایت کسی باشد که ۳۰ سال آینده ی این دانشجو جلوی چشمش باشد. 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
آیت الله محی الدین حائری شیرازی 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
سوال)مورد متفاوت را پیدا کنید؟ 🟢نام:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🟢مرکز پرورش نیروی انسانی:دانشگاه امام حسین ع (زیر نظر سپاه پاسداران) 🔴نام:نزاجا (نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی) 🔴مرکز پرورش نیروی انسانی: دانشگاه افسری امام علی ع (زیرنظر نزاجا) ⚫️نام: وزارت اطلاعات ⚫️مرکز پرورش نیروی انسانی: دانشگاه امام باقر ع (زیر نظر وزارت اطلاعات) ⚪️نام:وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ⚪️مرکز پرورش نیروی انسانی: دانشگاه علوم پزشکی (زیر نظر وزارت بهداشت) 🔵نام:وزارت آموزش و پرورش 🔵مرکز پرورش نیروی انسانی: دانشگاه فرهنگیان (زیر نظر وزارت علوم ) 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
مخاطب:چجوری میتونیم زمینه ی انس با قرآن معلمان آینده رو به بهترین نحو فراهم کنیم؟ دانشگاه فرهنگیان: اینکه کاری نداره، اینجوری: 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
🔰مولفه های ارزیابی شایستگی معلمی ☑️ رسانه خبری | «معتبرترین کانال معلمان، دانشجومعلمان و دانشگاه فرهنگیان» ™ eitaa.com/CFUhelp
بانگ ما کجا و عمل ما کجا؟ کاش همون بدیهی ترین نیاز های تربیتی و معرفتی معلمان آینده این کشور تامین می شد! 🚩 https://eitaa.com/tarbiat_moalem
🔸دانشگاه فرهنگیان؛ مأموریتی فراتر از اشتغال‌زایی سیاست‌گذاری‌های آگاهانه و مبتنی بر شواهد علمی، زیرساختی برای حرکت نظام‌مند جوامع به سوی آینده‌ای پایدار و مطلوب است. نقش کلیدی آموزش‌وپرورش در شکل‌دهی به نیروی انسانی و فرهنگی جامعه، این حوزه را نیازمند تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر و عقلانی‌تر می‌کند. با این حال، برخی از رویکردها در سال‌های اخیر، نشان‌دهنده فاصله‌گیری از این اصل بنیادین است. نهاد آموزش‌وپرورش، برخلاف سایر بخش‌ها، نمی‌تواند به‌عنوان ابزاری برای اشتغال‌زایی در نظر گرفته شود. شغل معلمی، مستلزم مهارت‌ها و آمادگی‌های خاصی است که در چارچوب شرایطی نظیر سن مناسب، امکان شکل‌گیری دارد. جذب افراد با ۳۰ سال سن به دانشگاه فرهنگیان، نه‌تنها کیفیت آموزشی را کاهش می‌دهد، بلکه با فلسفه وجودی این نهاد آموزشی نیز در تضاد است. افراد در این سنین معمولاً با چالش‌هایی نظیر فاصله گرفتن از محیط آموزشی یا تعهدات خانوادگی مواجه‌اند که این موارد به‌طور مستقیم بر عملکرد و آمادگی آنان در حرفه معلمی تأثیر می‌گذارد. رهبر معظم انقلاب، بارها تأکید کرده‌اند که تربیت نیروی انسانی برای نظام تعلیم و تربیت، نه یک امر عادی بلکه یک مأموریت استراتژیک است. ایشان دانشگاه فرهنگیان را به‌عنوان سنگر اصلی تربیت معلمان جوان، انقلابی، متعهد و کارآمد معرفی کرده‌اند و تأکید داشته‌اند که هرگونه سستی یا غفلت در این حوزه، ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به آینده کشور وارد می‌کند. ایشان فرموده‌اند: "اگر معلم شایسته در مدارس حضور پیدا کند، نسل آینده‌ ما شایسته خواهد بود؛ اگر معلم انقلابی، کارآمد، باایمان، بانشاط و پرانگیزه باشد، نسلی که در آینده این کشور را اداره خواهد کرد، یک نسل ممتاز خواهد بود." تصمیم‌گیری برای افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، به‌جای تکیه بر تحقیقات علمی، متأثر از فشارهای اجتماعی و مطالبات گروه‌های خاص است. این روند، اگرچه ممکن است به‌صورت مقطعی به کاهش نرخ بیکاری کمک کند، در بلندمدت آسیب‌های جبران‌ناپذیری به نظام آموزشی وارد می‌کند و تصویری نادرست از حرفه معلمی به‌عنوان یک شغل ساده و بدون معیار ایجاد می‌کند. در آخر دانشگاه فرهنگیان، سرمایه‌ای بی‌بدیل برای آینده‌سازی کشور است. سخنان مقام معظم رهبری درباره اهمیت این دانشگاه، نقشه راهی روشن برای سیاست‌گذاران و مسئولان کشور ارائه می‌دهد. باید به این دانشگاه به‌عنوان نهادی راهبردی نگریست و تمام توان را برای تقویت آن به کار گرفت. آینده درخشان ایران اسلامی در گروی معلمانی است که در این دانشگاه پرورش می‌یابند. هرگونه غفلت از این رسالت، خیانتی به نسل‌های آینده خواهد بود. ✍فاطمه اکبری ♦️حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان 🌐 بله | ایتا | تلگرام 🆔 http://zil.ink/bsofisf