کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد 🌸🍃 قسمت دوم 🌸🍃 ادامهی فصل اول: بلهی پرماجرا دلنشینی و جذا
°•○●°•🍃•°●○•°
🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد
🌸🍃 قسمت سوم
🌸🍃 ادامهی فصل اول: بلهی پرماجرا
عباس باز خندید و با شیطنت، زبانش را بیرون آورد و لبش را تر کرد: بفرمایید.
خاله از خنده ریسه رفت: ای بلا! باشه خب. پس بذار بهعهدهی من. خودم برم بگردم برات؟ یا کسی توی ذهنت هست؟ میخوای از فامیل شروع کنیم؟ میخوای بریم سراغ دخترای فامیل بابات اینا؟
_ نه. از اونا کسی مد نظرم نیست.
_ اِ! نه بابا! خیلی خب. از فامیل ما چطور؟
_ آره اون میشه.
خاله زهرا همینطور که با چهرهای متفکر داشت دخترهای فامیل را از ذهن میگذراند، یکی دو تا دختر را اسم برد. عباس خیلی جدی نشسته بود و فقط یک کلمه میگفت: نه.
_ اعظمِ خاله فاطمه چطوره؟
_ آره. خوبه. اعظم خوبه.
خاله زهرا دوباره ریسه رفت: خب پس! انتخابت از قبل معلوم بوده! اصلاً فکر کردن هم نمیخواستی. بسپار به خودم. همین روزا بچهی خاله فاطمه به دنیا مییاد، میریم تهران دیدنشون. اون موقع فرصت خوبیه که باهاشون مطرح کنیم.
***
مادر نوزاد رو داد دست اعظم: آروم آروم بزن پشتش آروغش رو بگیر. فقط یواش بزن. مواظب گردنش هم باش. بچهی یکروزه رو باید خیلی مواظب گردنش باشی.
اعظم «چشم»ی گفت و با ذوق و لبخند، علی کوچولو را از بغل مادر گرفت. صدای زنگ، سعید را از جا پراند: خاله اینا اومدن. و به طرف در دوید.
صدای سلام و علیک و ماچ و بوسه و تبریک از همانجا هم شنیده میشد؛ ولی اعظم گوشتیز کرده بود برای شنیدن صدایی دیگر.
انتظارش طولانی نشد. صدای «یا الله» عباس، پشتبند خندههای خاله زهرا، توی خانه دوید و اعظم را
#سردار_شهید_عباس_عاصمی
#گزیده_کتاب
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد 🌸🍃 قسمت سوم 🌸🍃 ادامهی فصل اول: بلهی پرماجرا عباس باز خندید
°•○●°•🍃•°●○•°
🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد
🌸🍃 قسمت چهارم
🌸🍃 ادامهی فصل اول: بلهی پرماجرا
و اعظم را سراسیمه و ذوقزده برای برداشتن و سر کردن چادر بهطرف جالباسی دواند. جلو رفت و سلام کرد و زیرچشمی عباس را برانداز کرد. مثل همیشه سرش پایین بود. توی اینهمه سال و اینهمه رفتوآمد، سهم اعظم از نگاه به چشمهای عباس، دفعاتی اندک و لحظاتی کوتاه بیشتر نبود. همین حساسیت شدید عباس برای نگاه نکردن به نامحرم، یکی از ویژگیهای خاصش بود.
اعظم مراسم پرشور روبوسی با خاله را برگزار کرد و جواب تبریکها را داد و رفت تا برای پذیرایی از مهمانها تدارک ببیند. توی راه با خودش فکر کرد که این دفعه مادرش کنارش نبود که دوباره با اخم بگوید: «این چه وضع سلام کردنه؟ اصلاً کسی صدات رو شنید؟!» و اعظم هم جواب بدهد: «خب سلام کردم دیگه! بلندتر از این دیگه خجالت میکشم! میخواست بشنوه!»
***
شام را با ذوق و شوق آماده کرده. بود حالا که مادر توی رختخواب بود، اعظم شده بود همهکارهی خانه و مثل یک کدبانوی باتجربه داشت مهمانداری میکرد. موقع چیدن سفره، عباس میرفت و میآمد و فرز و چابک کارها را راستوریس میکرد. اعظم بین همان نگاههای زیرچشمی، حس کرد حرکات عباس رنگوبوی دیگری دارد؛ لبخندی که انگار با زحمت کنترل میشد و هیجانی که از زیر پوست صورتش میشد حس کرد.
فردا ظهر خاله زهرا با یک سؤال هیجانانگیز، علامت سؤال ذهن اعظم را پاک کرد و دلیل آن حالتهای غیرمعمول عباس را لو داد.
#سردار_شهید_عباس_عاصمی
#گزیده_کتاب
🌹@tarigh3
°•🌱
🌹☘آن روزها دروازهای برای #شهادت داشتیم اما امروز معبری تنگ. هنوز هم برای شهادت فرصت هست؛ دل را باید صاف کرد🌹☘
امام خامنه ای
💐امروز ۱۱ فروردین ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم #میلادحیدری
اولین شهید مدافع حرم سال ۱۴۰۲
🌷شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهمْ
🌹@tarigh3 🏴
من زمین گیـرم ، گرفتارم دعایم کن حسین
از خــــودم والله بـیزارم دعایم کن حسین😭
به خدا خسته ز تکرارم دعــایم کن
حاجـت کـــرب وبلا دارم دعایم کن حسین
هرچه من بد می کنــم تو مهــربانی می کنی
من به تو خیلی بدهکارم، دعایــم کن حسین🤲🏻
شبتون حسینی 🖤
التماس دعای ویژه 🙏🏻
🌹@tarigh3
«اللّهمَّ فَرِّج عَن کُلِّ مَکروب» خدایا! گره غم و غصه را از دل همۀ غمزدگان وا کن.
یک سؤال دارم آقا! تا وقتی که دل تو گرفته، آیا گره از غصۀ کسی وا میشود؟ و آیا کسی دلگرفتهتر از تو در این عالم نفس میکشد؟
من عقیده دارم دعا برای شاد شدن دل تو، دعا برای گشایش دلهای گرفته است. من وقتی به «اللّهمَّ فَرِّج عَن کُلِّ مَکروب» میرسم، در دلم برای دل تو آمین میگویم. اصلا به قدری دلِ گرفتۀ تو مقابل چشم مرا گرفته، که دیگر نمیتوانم به دلهای گرفتۀ دیگر فکر کنم؛ اما وقتی به این دعا آمین میگویم، نقش خودم در انبوه غمهای تو از ذهنم عبور میکند و سرتاپا میشوم شرم.
آری من که برای باز شدن دل گرفتۀ تو دعا میکنم، خودم از بانیان دلگرفتگی تو هستم. اما یک روز به دعای خیر تو خوب خواهم شد. میدانم. دعایم میکنی آقا!؟
شبت بخیر یار دلگرفته!
🌹@tarigh3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید العرفا سیدعلی قاضی (ره)
در دنیا به صاحبان خانه ی دوهزار متری
و ریاست و ... می گویند اشراف مملکت
اما در قیامت اشراف آن کسانی هستند
که نمازشب خوان هستند.
🌹@tarigh3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟🌿
خدایی را سپاس
که همسر و فرزندی نگرفته
و در فرمانروایی شریکی برایش نیست.
سرپرستی از روی ناتوانی نداشته است،
و او را بسیار بزرگ شمار.
▫️دعای افتتاح▫️
🌹@tarigh3 🏴
#دلنوشته_رمضان
سحر بیستم.....
فقط... ده ضیافت دیگر، تا جمع شدن خوان رحمتت باقی مانده است...
و من هنوز، جامانده ترین مسافر پرواز رمضانم...
ناله های الغوث الغوث مرا شنیده ای....
و اگر اذن تو یاریم کند...باز هم خواهی شنید...
❄️من از "خودم"، عجیییب به تنگ آمده ام...
که اینگونه دستانم را، مضطرانه بالا گرفته ام...
آنقدر، منيت هايم، زمین گیرم کرده اند... که صد بار فریاد الغوث الغوث سر داده ام...
❄️من آتشی به سوزانندگی خودم، سراغ ندارم... خدا
هر الغوث من... استغاثه به فریادرسی است، که تنها قدرت رها کننده من، از حصار منيت های من است....
باز هم می آیم دلبرم...
و تو را به "خودت" قسم می دهم...
تا مرا از "خودم" برهانی...
بک یا الله....
آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم، قرار می دهی....؟
وعده فردا شبمان، هراس به دلم افکنده است...
می ترسم از چشماني که گناه، خشکشان کرده است...
می ترسم از دستانی... که غرور... فقر را، از لابلاي سرانگشتانش، دزدیده است...
می ترسم از قلبی که نجاسات نفسم...بال پروازش را شکسته است...
به فریاد دلم برس...
من جز تو، فریادرسی سراغ ندارم...
نام محبوب ترین بندگانت را پیشکش کرده ام... شاید به اعتبار هیبتشان، مرا نیز، به پروازی بلند، مفتخر کنی...
ترس دلم را بریز...
همیشه مرا به هر بهانه ای بخشیده ای....
من سالهاست که جز بخشش... خاطره ای از تو، به یادم ندارم....
دستانم را بالا گرفته ام...
مرا از میان لجن زار منيت هايم، بیرون می کشی؟؟
یا غیاث المستغیثین
#جامانده
التماس دعای شهادت در لیالی قدر
🌹@tarigh3
💗🌿عاشق این قانون خدا هستم
که اگر به او نزدیک شوی حال خوبی داری
آرامش داری با همه مهربان میشوی.
ولی اگر از او دور شوی حال بدی داری، افسرده و ناامید میشوی، با خودت هم دعوا داری چه برسد به اطرافیانت.
بهترین راهنما برای ما احساسمان است
هرکجا در مسیر زندگی دچار احساس بد شدی مطمئن باش که راه را اشتباه رفتهای برگرد و راه صحیح را برو
احساس خوب ما به خدا وصل است
هر چه به خدا نزدیکتر شویم ، احساس بهتری داریم.
و این یعنی که در مسیر صحیح حرکت میکنیم.
نام و یاد خدا،
بهترین و آرامش بخش ترین
حال دنیاست.
🌹@tarigh3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش در این رمضان لایق دیدار شَوم
سحری با نظر لطف تو بیدار شَوم
کاش منّت بگذاری به سَرم مهدی جان
تا که همسفرهٔ تو لحظهٔ دیدار شَوم
صبحتون مهدوی 💚🍃
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹@tarigh3 🏴
قلبــــ مـرا هواے تو اشغال میڪند
با هر ســلام با حرمـٺ حال میڪند
دارم یقین ڪه حضرٺِ عالیجنابِ عشق
ڪربُـبَلا نصیـبِ من امسـال میڪند
صبحتون حسینی ♥️✨
🌹@tarigh3 🏴
امام خمینی (ره):
صبح گاه #۱۲فروردین كه روز نخستین حكومت الله است از بزرگ ترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند روزی كه كنگره های قصر ۲۵۰۰ ساله حكومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه ی شیطانی برای همیشه رخت بربست و حكومت مستضعفین جانشین آن گردید
.
#جمهوری_اسلامی✅🪴💐
🌹@tarigh3 🏴
🍃🌸💐🏴
کلام نیکان.....؛
امیرالمومنین امام علی علیه السلام :
بار خدایا...!!!
تو مرا از خودم بهتر میشناسی ؛ و من خودم را بیشر ازدیگران ؛ ...!
خدایا...!!!
مرا از آنچه دیگران میپندارند ؛ نیكوتر قرار بده و آنچه را كه آنها از من نمی دانند بر من ببخش و بیامرز...!!!
منبع : 👇
کتاب شریف نهج البِلاغه ؛ حکمت ۱۰۰
🌹@tarigh3🏴
🍃🌸💐🇮🇷💐🌸🍃
سلام علیکم
پست ویژه...
فذکر بایام الله...
فرا رسیدن خجسته سالروز استقرار نظام جمهوری اسلامی بر گستره ایران آزاد و مقتدر و تقارن جشن استقلال و مردم سالاری دینی برهمگان مبارک.
ان شاءالله ؛ ایننظام مقدمه تشکیل دولت عدل و قسط و حکومت جهانی مستضعفان عالم بدست حضرت ولی عصر"عج" باشد. ان شاءالله🤲💐
🌹@tarigh3 🏴
#ھمگامبـٰاکـَلآموحـٖے📜
🌱تلاوتقرآنبه نیابت از شهدا🌙🌹
🍃 #جزء_بیستم 0⃣2⃣
🌷 هدیه کردن ثواب قرائت این جزء به نیابت از شهیدان #شهیدبریری و #لطفی #سیدعلیزنجانی به حضرت علی"علیه السلام"
.
🌹@tarigh3 🏴