eitaa logo
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
658 دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.6هزار ویدیو
46 فایل
🌹می ترسم از خودم ▪زمانی که عکس شهدارابه دیواراتاقم چسبوندم، ولی به دیواردلم نه! 🌷منتظرنظرات خوب شما همسنگران هستیم: 🌴ارتباط با خادم الشهدا کانال: 🌹 @yazahrar 🌻لینک کانال: 🌹http://eitaa.com/joinchat/381026320Cb5fdfee742
مشاهده در ایتا
دانلود
شش درس از شش شهید :🌷 شیعه به دنیا آمده ایم تا مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم. :🌷 به برادر برادر گفتن نیست، به شبیه شدنه. :🌷 ظهور اتفاق می افتد، مهم این است که ما کجای ظهور ایستاده ایم. :🌷 (شهادت خوب است اما تقوی بهتر است تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند. :🌷 سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد. :🌷 در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی و .. ، پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید. روزتون منور به لبخند شهدا🌱 بر قامت بلند شهیدان صلوات🕊 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خودت باش! 🔻تو ته دره نیستی! ➖ برگرفته از جلسات «تربیتِ تقوا محور در خانواده، مسجد و مدرسه» در فاطمیۀ بزرگ تهران، جلسۀ سوم هیئت محبین مولا امیرالمؤمنین(ع) 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ: ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭ ﻣﺸﻐﻮﻝ گذﺭﺍﻧﺪﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺧﺪﻣﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻮﺩﻡ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﺍﯼ ﻣﯿﮕﺬﺷﺘﯿﻢ، ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮏ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭼﻮﺑﺪﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺎ ﻣﯿﺪﻭﯾﺪ! ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻧﻔﺲﻧﻔﺲﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻪﺍﯼ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮔﻔﺖ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭﻩ... ﺑﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﺎ ﺩﺭﺏ ﻋﻘﺐ ماشین ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺸﺴﺖ. ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﯾﺾ ﺍﺳﺖ!!! ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺯﯾﺮﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺧﻨﺪﻩای ﻣﺮﻣﻮﺯﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ: ﭼﻮﭘﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﺮﺳﯿﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ! ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﮐﺘﺮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﺩﺍﺭد. ﺩﺍﺭﻭ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺳﺮ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ. ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﮏ ﺗﻘﺪﯾﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺭﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﻠﯽ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺗﻬﺮﺍﻥ را ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﯾﺪ، ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ...! ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ، ﻫﺎﺝ و ﻭﺍﺝ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ، ﻭ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻭ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻓﺘﺎد. ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﭘﺴﺮﺕ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻧﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ. ﭘﺴﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﯿﺎﯾﺪ، ﻟﺒﺎﺱ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﯿﭙﻮﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺤﻠﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ... ﻣﻦ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻋﻬﺪ ﮐﺮﺩﻡ، ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﻧﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻨﻢ...! ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﯿﻤﻌﺮﻓﺖ ' ﻣﻌﻨﺎ ﻣﮑﻦ ﺯﺭ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻣﺸﺖ ﺧﻮﺩﺭﺍ ﻭﺍ ﻣﮑﻦ ﮔﺮ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺭﻧﮓ ﺑﯿﻦ ﮔﻠﻬﺎ ﺯﺷﺖ ﯾﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﮑﻦ... ﺧﻮﺏ ﺩﯾﺪﻥ ﺷﺮﻁ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ، ﻋﯿﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﮑﻦ... ﺩﻝ ﺷﻮﺩ ﺭﻭﺷﻦ ﺯ ﺷﻤﻊ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ، ﺑﺎ ﮐﺲ ﺍَﺭ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ، ﺣﺎﺷﺎ ﻣﮑﻦ... ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻟﺮﺯﯾﺪﻥ ﺩﻝ ﺁﮔﻬﯽ، ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﺭﺳﻮﺍ ﻣﮑﻦ... ﺯﺭ ﺑﺪﺳﺖ ﻃﻔﻞ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺑﻠﻬﯿﺴﺖ، ﺍﺷﮏ ﺭﺍ ﻧﺬﺭ ﻏﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﮑﻦ... ﭘﯿﺮﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﯾﺎ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﺑﺎﺵ، ﻫﺮﭼﻪ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ، ﺍﻓﺸﺎ ﻣﮑﻦ..
29.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺کشور عربستان از نوجوان ایرانی برای شرکت در مسابقه‌ای با جایزه ۵۰ میلیارد تومانی دعوت کرد 🔹عربستان سعودی از صالح مهدی زاده قاری نوجوان ایرانی برای شرکت در مسابقه «عطر الکلام» جایزه بزرگ ۳ میلیون ریالی سعودی (۵۰ میلیارد تومان) دعوت کرد. 🔹ویدیو وایرال شده این قاری نوجوان در شبکه اجتماعی طی ۲۴ ساعت ۱۰ میلیون بازدید خورده است. 🌹@tarigh3
🌼زندگی زیباتر از آن است که 🌿اخم کنی 🌼شادتر از آن است که غصه بخوری 🌿و کوتاه تر ازان است که 🌼بیهوده تلف کنی 🌼الهی تو این گردش روزگار 🌿هر چی غم و ناراحتی 🌼ازتـون دور بشه 🌿و هر چی خوبی و قشنگیه 🌼نصیب لحظه هاتون بشه 🌿زندگیتون بر وفق مراد 🌹@tarigh3
درخت صبر تلخه ولی میوه اش شیرینه... خدا بزرگه، همه چی به وقتش...
این قیافه کسیه که ۹۹٪ موشک‌ها رو رهگیری کرده نماینده رژیم صهیونیستی در جلسه شورای امنیت سازمان ملل این عکسو که موشک‌ها برفراز مسجدالاقصی رد میشن رو نشون داد و گفت ایران می‌خواسته اماکن مقدس مسلمانان رو هدف قرار بده😂حالا همونجا مسلمونا داشتن تکبیر میگفتن درضمن رژیمی که ۱۹۳ روزه که داره توی غزه زن و بچه و مردم رو شهید می‌کنه و تا الان بیش ۳۳ هزار نفر رو کشته نباید نگران مسلمونا و اماکن مقدسشون باشه 😏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ‌دستاورد حمله ایران به رژیم صهیونیستی چی بوده؟! 🔹‌‌پاسخ کوتاه به این سوال را ببینید و نشر دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عملیات H3 تکرار خواهد شد 🔹اگر اسرائیل مجدد دچار اشتباه گردد، عملیات تاریخی H3 ( الولید) تکرار خواهد شد اما این بار در قلب اسرائیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای وای وای عجب صحنه ای در شب حمله ی ایران ثبت شد و ندیدیم فلسطینی ها به آسمان نگاه میکنند و موشک های ایران میرسد روی سرشان از عمق جان فریاد میزنند : یا فاتح خیبر یا امام علی یا حسین..... خدا یا تو شلیک کردی نه ما و تو تیر را به جان یهودی نشاندنی نه ما هم در خیبر هم در 14 آوریل و تو دل مظلومین را شاد کردی نه ما خدایا از تو بابت این شاهکار ممنونیم
🔻خرمشهر که سقوط کرد ملک حسین اردنی رفت عراق، با صدام رفت بازدید خرمشهر، جگر کباب کردند. تلویزیون عراق فیلم این دیدار را بارها پخش کرد. ▫️هیچ‌وقت فرصت تنبیه اردن برای مشارکت در جنگ و اشغال ایران فراهم نشد. ▫️پسر ملک حسین، که آسمان ‎اردن را برای مقابله با پهپادهای ایران در اختیار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داد و دخترش را برای انهدام این پهبادها فرستاد باید به یادش آوریم که 💥"حساب‌های عقب افتاده فراوانی دارد."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدن این فیلم برای فعالان فرهنگی و همه مردم باغیرت کشور، ضروری و انتشار آن در فضای مجازی لازم است! جالبه حضرت آقا سال1381این صحبتها رو کرده.... حتما گوش کنید و نشر بدید.... ‌‌‌ 🏔به قله می رسیم 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥جا نزن … زندگی میتونه خیلی سریع از صفر به صد برسه …🍃 🌹@tarigh3
طوفان ريشه‌های درخت را عميق‌تر و قوى‌تر می‌کند، در طوفان‌هاى زندگى به برگ‌هايى كه از دست می‌دهى فكر نكن، به ريشه‌اى فکر کن که قوی‌تر می‌شود...! 🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 #بهشت_جی‌پی‌اس_ندارد 🌸🍃 قسمت بیست و پنجم 🌸🍃 ادامه‌ی فصل سوم: آرزوی ناتمام سکوت بر
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 🌸🍃 قسمت بیست و ششم 🌸🍃 ادامه‌ی فصل سوم: آرزوی ناتمام می‌دونید اون بورسیه‌ای که براش جور شده بود، آرزوی چند تا دانش‌آموزه توی این تهران؟ آخه شما که شکر خدا خانواده‌ی مذهبی هستید و اعظم جان هم دختر چادری محجوب! اگه این بچه‌ها دانشگاه نرن پس کی بره؟ خب اینا باید برن دکتر بشن که مملکت چهارتا دکتر متعهد مؤمن داشته باشه دیگه! بالاخره بعد از حدود بیست دقیقه یک‌ریز و یک‌نفس حرف زدن، نفس عمیقی کشید و ساکت شد و با تأسف سر تکان داد. آقای اکبری هم آهی کشید و گفت: قبول دارم. اشتباه کردم. قول می‌دم سال دیگه خودم ببرمش سر جلسه و برش گردونم. غیر از این الان کاری ازم برنمی‌یاد. _ بله متأسفانه همین‌طوره. الان دخترتون یک‌سال از عمرش هدر شد. خیلی راحت امسال قبول می‌شد. ولی الان مجبوره بشینه یه سال دیگه هم شبانه‌روزی درس بخونه. *** دوباره درس خواندن‌های سفت ‌و سخت اعظم از سر گرفته شد. ولی این‌بار، بیشتر از دو ماه طول نکشید! چون شهریور همان سال، خاله زهرا با پرسیدن یک سؤال و رساندن یک خبر، تمام برنامه‌های اعظم را زیرورو کرد و تیرماه سال بعد، اعظم به‌جای نشستن در جلسه‌ی کنکور، سر سفره‌ی عقد نشست و برای سرنوشتی دیگر بار سفر بست. 🍃 پایان فصل سوم 🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 #بهشت_جی‌پی‌اس_ندارد 🌸🍃 قسمت بیست و ششم 🌸🍃 ادامه‌ی فصل سوم: آرزوی ناتمام می‌دونید
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 🌸🍃 قسمت بیست و هفتم 🌸🍃 بخشی از فصل چهارم: گناه، بی گناه عروس آماده شد و لحظه‌ی نشستن بر سر سفره‌ی عقد و بله گفتنش فرا رسید. اعظم چادر سفید بر سر، روبه‌روی آینه، روی صندلی نشسته و منتظر ورود داماد و عاقد بود و با خودش چهره‎ی سربه‌زیر عباس را توی آینه تصور می‌کرد. صدای «یا الله، یا الله» که بلند شد، قند توی دلش آب شد و چشم دوخت به در که ببیند عباس امشب چه تیپی زده و برای روز دامادی چه تغییری کرده. ولی در که باز شد، عباسی در کار نبود! حاج‌آقا شهیدی با آن ابهت مخصوص خودش، «یاالله»گویان وارد شد. تک‌وتنها بی‌آنکه هیچ مرد دیگری همراهش باشد. چشم‌های نگران و منتظر اعظم، به ‌در دوخته‌شده بود. دلش وعده می‌داد که: الان می‌یاد. لابد عقب‌افتاده از حاج‌آقا. الان می‌رسه و... ولی حاج‌آقا آمد و نشست و خواندن مقدمات را شروع کرد و خبری از داماد نشد. اعظم دیگر طاقت نیاورد و خاله اقدس را صدا کرد: خاله پس عباس کو؟ خاله هم سرش را پایین آورد و درحالی‌که سعی می‌کرد با چادرش کاملاً رو بگیرد، با صدای آهسته گفت: عباس گفت من توی مجلس زنونه نمی‌یام. خانوم‌ها آرایش‌کرده و لباس مجلسی پوشیده‌ن. یه وقت چشمم می‌افته به نامحرمی کسی و از این حرف‌ها. اعظم وا رفت: یعنی نمی‌یاد سر سفره‌ی عقد بشینه کنار من؟ ـ آخر شب که مهمونای غریبه و نامحرما رفتن می‌یاد. 🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا