🌸روزتون بخیر بنده های خوب خدا🌸
میگم عزیزان امروز تولد شهید ابراهیم هادی هست
اول اردبیهشت سالروز تولدشونه
اگه دوستای اردیبهشتی هم تو جمع هستن تولدتون خیلی مبارکا باشه پیشاپیش
راستی شما قراره چی هدیه بدید به شهید؟🎉🎁
حتما امروز رو قدر بدون ویژه یه کادوی قشنگ به شهید بده یادش میمونه💌
یادت نره ها
کادویی به قشنگی یه صلوات
به قشنگی یه سوره قرآن
و و و... هرآنچه به دل خودتو شهید میشینه💞
کادو قرار نیست همیشه مادی باشه ها😇
حتی یه صلواتم هدیه دادی خودش دنیا دنیا ارزش داره ها رفیق☘
مهمه اینه که داری میگی من به یادتم شهید
توهم به یادم باش
همین💕
اونوقته که یه جاهایی تو زندگی دستتو میگرن حتی فکرشم نمیکنی..
البته اینم بگیم قبل اینکه شما چیزی بگی یا رفاقت کنی با شهدا اونا یادت کردن اونا اومدن
به رفاقت باهاشون افتخار کن
چون هرکسی لایق رفاقت نیستا
🌸ما یادت کردیم شهید توهم همه ما رو یاد کن🌸
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#شهیدابراهیمهادی
#سالروز_ولادت
🌹@tarigh3
اگه نَفس خود را خدایی کنیم ،
خدا کاری میکند كِ بهجای تیر
بارو رگبار، فقط صدایت، صدای
اذانت ، نفس را در گلوۍِ دشمن
حبس کندو آنان را تسلیم کند !
درست مثلِ ابراهیم ...♥
#برادر_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
#ایام_ولادت
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 عباس موزون | مجری و برنامهساز
📺 دیشب در برنامه به افق فلسطین:
عرض مناطقاشغالیاسرائیل 15 کیلومتره
که از بلوار وکیل آباد مشهد کمتر میشه😁
جوونای دزفول اندیمشک با هم کلکل دارن
برا تکچرخ رفتن باموتور تو این مسافت😅
اون مثال پراید و دنده چهار هم عالی بود😂
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم! هروقت کارتون جایی گیر کرد
امام زمانتون رو صدا کنید
یا خودش میاد، یا یکی رو میفرسته
که کارتون رو راه بندازه.
شهید#محمّدرضا_تورجیزاده🌷
🌷اللهم عجل لولیک الفرج😭🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃سعی بکنیم یاد امامزمان «علیهالسلام» رو تو خودمون بیشتر کنیم...
🎙"حجتالاسلام استاد عالی"
🌹@tarigh3
سفر بهخیر، علم را به دست ما بسپار
بخواب آسوده، از تو شد جهان بیدار
🍃به سختی می توانستیم دستهای قشنگش را ببوسیم ...
اما .. بالأخره دیشب #دست_جامانده در سوریه را که دیشب مهمان ما شده بود، یک دل سیر بوسیدیم
🌹🌹
«صلی الله علیک یا قطیع الکفلین»
🔴دیشب نیمه های شب جمعه، دست جدا شده شهید زاهدی، فرمانده سابق لشکر «قمر بنی هاشم» که همانند مولایش ابالفضل العباس علیه السلام قطع شده بود را با چشمانی اشکبار و قلب هایی محزون به پیکر مجروحش در گلستان شهدای اصفهان ملحق کردیم...
🌹🌹
یادآوری میشود
دست سردار که بعد از خاکبرداری زیر آوراها پیدا شد و بعد از انتقال به ایران
شب گذشته به پیکر مطهر شهید ملحق شد ..
هدیه محضر همه شهدا
خاصاً شهید بی ادعا #زاهدی صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
🌹@tarigh3
🍃امام علی علیه السلام فرمودند
💠قلب دوستدار خدا ، خستگى براى خدا را بسيار دوست دارد و قلب بى خبر از ياد خدا ، آسايش را دوست دارد .
💠پس اى آدميزاد ! گمان مبر كه مقام والاىِ نيكى را بدون سختى به دست مى آورى؛ زيرا حق ، سنگين و تلخ است و باطل ، سَبُك ، شيرين و سست .
📚تنبيه الخواطر : ۲/ ۸۷ عن زيد بن عليّ عن الإمام زين العابدين عليه السلام .
🌹@tarigh3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔴 مهمترین فرآیند کلام رهبرمعظم در سال جاری وحدت است ..
🔹 با تمام توان و همه تلاشها ...
مواضع ورویکردهای سیاسی خود را بر محور وحدت تنظیم کنیم
🌹@tarigh3
🔹 هرصدا و هر حرفی که در جامعه مطرح شود و خلاف کلام رهبر در جهت وحدت، باشد
قطعا بدانید صدای نفاق است ..
هرکس که باشد فرقی ندارد
🔸 حرف ها و نیت ها و نظرات را فقط و فقط با کلام رهبر کنار هم بگذاریم...
اگر خلاف جهت مسیر ولی فقیه بود
آنرا رد کنیم
🌹@tarigh3
🔸 عده ای نونشان در 👇
1⃣ در مطرح کردن خودشان است
2⃣ در دامن زدن به تنش ها است
3⃣ ضربه زدن به وحدت جامعه است
4⃣ درهم صدا شدن با دشمنان است
5⃣ در حاشیه سازی است ...
6⃣ همیشه در موضوعات مهم کشور ساکتند..
🔻اما
🔸 وقتی زمزمه های تخریب
🔸 وحدت شکنی
🔸 ایجاد تنش
🔸 حاشیه سازی...
🔸 بحران سازی...
و ....
مطرح می شود
🔹 و یا اگر پای حمله به سپاه یا فراجا یا دولت و یا حامیان ولی فقیه مطرح باشد ...
♦️ فورا به صحنه آمده و فعال می شوند
🟢 نظر قرآن در مورد اینگونه افراد..
ان المنافقین لفاسقون..
🌹@tarigh3
ابراهیم می گفت:
همیشه سعی کن #نماز هایت در هر شرایطی، اول وقت باشه. خدا هم تو گرفتاری های زندگی قبل از این که حرفی بزنی کارت رو ردیف می کنه
#شهید_ابراهیم_هادی
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
🔸 عده ای نونشان در 👇 1⃣ در مطرح کردن خودشان است 2⃣ در دامن زدن به تنش ها است 3⃣ ضربه زدن به وحدت ج
الهی! مارو تو امتحانهای شخصی و جمعی سربلند بخواه... 🌱
🌹@tarigh3
بعضی از نشدنای زندگیتو، بذار به حساب اینکه
اگه میشد خیلی بد میشد...
اگه قرار بود که نتونی انجامش بدی اصلا خدا تویِ این مسیر قرارت نمیداد
ناامید نشو و ادامه بده تو به تک تک آرزوهات میرسی...
یه دیالوگی توی فیلم از کرخه تا راین بود که میگفت:
چی کار کنم خوب شی؟!
بگی برقص میرقصم، بگی بخون میخونم!
بگی بمیر میمیرم...!
یه دونه از اینا واسه همتون...🌸
باطن تو در این دنیا
مثل ظاهر تو در آن دنیاست.🍃
•آیتاللّٰهحسنزادهآملی
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد 🌸🍃 قسمت سی و یکم 🌸🍃 بخشی از فصل چهارم: گناه، بی گناه لبخند
°•○●°•🍃•°●○•°
🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد
🌸🍃 قسمت سی و دوم
🌸🍃 بخشی از فصل چهارم: گناه، بی گناه
وقتی عباس آمد و به جبران این دوری پانزده روزه، یک هفته در تهران ماند، اعترافهای شیرین دلتنگی و نگاههای پرمحبت که وارد میدان شد، کتاب عشق هم تندوتند ورق خورد و به صفحهی اُنس رسید و از آن هم گذشت و بهسرعتِ عجیبِ این احساس پاک لبخند زد.
ولی عباسِ پاسدار که مأموریت شغلیاش دوباره او را به اهواز میخواند، اینبار رفت تا یک ماه دوری را به خودش و دخترخالهی دلباختهاش تحمیل کند.
این دوری برای اعظم آنقدر سخت بود که از سر بیقراری، توی همین یک ماه، دو بار برای عباس نامه نوشت و ارسال کرد. ولی هرچه منتظر ماند و به در زل زد، خبری از پستچیای که برایش جواب بیاورد، نبود. هر روزی بهقدر هفتهای طول میکشید و هر ساعتی به حجم یک شبانهروز کش میآمد و دلتنگی هر لحظه آزاردهندهتر میشد.
#سردار_شهید_عباس_عاصمی
#گزیده_کتاب
🌹@tarigh3
کانال طریق الشهدا 🇮🇷🇵🇸
°•○●°•🍃•°●○•° 🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد 🌸🍃 قسمت سی و دوم 🌸🍃 بخشی از فصل چهارم: گناه، بی گناه وقتی ع
°•○●°•🍃•°●○•°
🌸🍃 #بهشت_جیپیاس_ندارد
🌸🍃 قسمت سی و سوم
🌸🍃 بخشی از فصل پنجم: پارههای درد
گرمای کشنده و غیرقابلتحمل جنوب اضافه شده بود به گرد و خاک شدید و کلافهکننده و با حرارت وحشتناک میلههای آهنی دکل نگهبانی، تکمیلشده بودند برای اینکه طاقت هر انسانی را طاق کنند. عباس آن بالا با دوربین و اسلحه ایستاده بود و تمام حواسش را داده بود به اطراف. نخلها، جاده، آسمان، بیابان، دیوارهای پادگان، صحنههای تکراری همیشگی که عباس با آنها مأنوس بود.
ولی مدتی بود حس و حالش نسبت به همهچیز تغییر کرده بود. همینطور که داشت به چشمانداز تکراری همیشگی دکل نگاه میکرد، فکر و خیالش تهران بود. رفته بود منزل خاله فاطمه. تازه داشت لبخند روی لبش نقش میبست که صدایی از پایین دکل داد زد: عباس عاصمی تویی؟
خم شد و پائین را نگاه کرد: بله.
_ نامه داری.
لبخندی که نیمهکاره جمع شده بود، دوباره روی صورتش پهن شد: اومدم.
تندوتند نردبان را پایین آمد. نامه را گرفت و تندتر برگشت بالا. لبهی پاکت نامه را بدون لحظهای درنگ، با احتیاط پاره کرد. دستخط اعظمش بود، کلمات اعظمش، احساسات اعظمش. تکتک کلمهها را خواند تا نامه تمام شد. بیاختیار دید چشمهایش رفتهاند سر سطر اول و بهانهی دوباره خواندن گرفتهاند. دور دوم که تمام شد، نامه را تا کرد و گذاشت توی جیبش. ولی تا خواندن سه باره، نیمساعت بیشتر فاصله نشد و تا شب و موقع خواب به پنجمین و ششمین دور هم کشید.
#سردار_شهید_عباس_عاصمی
#گزیده_کتاب
🌹@tarigh3