eitaa logo
طریقه مقربین
539 دنبال‌کننده
37 عکس
51 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
٭٭٭ در پايان متذکّر می‌شوم که: از طرفی: آنچه در اين مقاله درباره«قضيّه مشروطه» ذکر شد، قليلی است از کثير. و آنچه از وقايع مربوطه در آن زمان، خصوصاً در بين علماء، و بخصوص حوزه نجف اشرف، از زبان اساتيدم شنيده و به نصّ عبارات‌شان ضبط نموده‌ام فراوان است. و کتابی مورد وثوق که در اين موضوع، مشتمل بر شرح ما وقع باشد، جايش خالی است. از طرف ديگر: حقيقةً جای بسی شگفتی است؛ زيرا با اينکه به روشنی و وضوح، برای همگان محقَّق شد که اصلِ مطرح نمودنِ «دولت‌مشروطه» و ترويجِ آن، توسّط دولت انگلستان و ايادیِ آنها با اهداف کاملاً سياسی و ضدّ دينی ـ از قبيل خارج نمودنِ ايران از چنگال روس و سلطه يافتنِ انگليس بر مملکت و استثمار منافع آن ـ صورت گرفت، ليکن به اسم «دين‌خواهی» و «ظلم‌ستيزی»، و با شعارهای دروغ و فريبنده «برقراری عدالت و آزادی» از زبان و قلم بعضی از علمای دينی، به اهداف خبيثه و مقاصد شومِ خويش رسيدند. لهذا علمائی که به عنوان «مخالفِ مشروطه» معرّفی شدند (مانند سيد محمّدکاظم يزدی و شيخ فضل‌الله نوری و ديگران) در اصلِ لزوم برقراری عدالت و اجراء احکام اسلام و جلوگيری از ظلم دستگاه حاکمه، سخنی نداشتند، بلکه سخنشان اين بود که: «دولت‌مشروطه» کلمه حقّی است که يراد بها الباطل؛ و گردانندگانِ اصلیِ اين هياهو، هر آينه دول کفر و ايادی و مزدوران‌شان بوده، و علماء را برای رسيدن به مقاصد خودشان مورد سوء استفاده قرارداده‌اند، و شعارهای فريبنده و وعده‌های شيرين که مطرح می‌کنند هرگز خودشان در صددِ تحقّقِ آنها نبوده، و از اوّل، آگاهانه دروغ می‌گفتند و ساده‌ لوحان نيز باور می‌کردند. امّا متأسّفانه اين واقعيّت‌ها و آنچه در ماجرای مشروطه و مستبدّ بر سر مسلمين ـ از علماء و عوام ـ آمد، هنوز برای بسياری از اشخاص (و حتّی کسانی که اهل مطالعه در تاريخ می‌باشند) مجهول است؛ چرا که گمان می‌کنند طرح «حکومت‌مشروطه» در آن زمان، بر حقّ بوده، و پيروزیِ هوادارانِ مشروطه، موفّقيّتِ مهمّی محسوب می‌شود. و شگفت‌آورتر اينکه از حرکتِ ناصواب مشروطه، به عنوان «نهضت» و «انقلاب» نام می‌برند ! به همين خاطر، به خواست خداوند (سبحانه‌وتعالی) به زودی رساله‌ای مستقل، در زمينه وقايعی که در ارتباط با ماجرای مشروطه به وقوع پيوست، مشتمل بر عين عباراتِ اساتيدم که شنيده و ضبط نموده‌ام تأليف، و به طالبين تقديم خواهد شد. و نيز با نگاهی محقّقانه مطالب رساله «تنبيه‌الامّة» را مورد بررسی و نقّادی قرار خواهيم داد تا جايگاه واقعی و ارزش علمی آن، از حيث عقلی و شرعی و اخلاقی روشن گردد. . و السلام علينا و علی إخواننا المؤمنين . ذی‌حجّه / 1438 ـ قم المقدّسه . محمّدکريم پارسا
طریقه مقربین
📚 مصاحبهٔ مجلّه حیات معنوی با حجّت‌الإسلام‌والمسلمین پارسا 📓 (متن کامل و پیاده‌شده از صوت، بدون ویر
اینطور نیست که هر کس بتواند استاد سیر و سلوک باشد . اینها که میبینیم خود را به عنوان استاد مطرح میکنند یا میدانند یا نمیدانند که خودشان شیادند! دانسته یا ندانسته ساده لوحانی را گیر آورده اند و دور خودشان جمع می کنند. عالم دین آقای بهجت است که سلطان است ، که فقط خدا را عبادت می کرد. و غیر خدا هم نمیتواند در او تأثیر بگذارد ؛ لهذا میبینی عبد است برای امام زمان علیه السّلام و ائمه طاهرین مثل علامه طباطبائی استاد این راه است و در زمانهای قبل زیاد بوده اند ، بعضی هایشان معلوم بودند و بعضی هایشان معلوم نبودند. حاصل : استاد حقیقی این راه را پیدا کند و در محضرش کوچکی کند ، باید افتخار کند. https://eitaa.com/tarighe
طریقه مقربین
📚 مصاحبهٔ مجلّه حیات معنوی با حجّت‌الإسلام‌والمسلمین پارسا 📓 (متن کامل و پیاده‌شده از صوت، بدون ویر
در وسائل الشیعه ج ۸ ، ص ۵۲ آمده: یک وقتی حضرت جبرئیل آمد خدمت پیغمبر اکرم ص ؛ پیامبر به او فرمودند: « يَا جَبْرَئِيلُ عِظْنى » ؛ مرحوم محمدتقی مجلسی ( رحمة الله علیه) در شرح من لا يحضره الفقيه می فرماید: این کار پیامبر که از جبرئیل درخواست موعظه می کند دلالت می کند بر اینکه علماء و کسانی که میدانند نیز نیازمند یادآوری هستند ، چنانچه خداوند در سوره ذاریات فرموده: فَذَكِّر فَإِنَّ الذِكرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ؛ حاصل تذکر نافع است. اینکه انسان یک استادی داشته باشد که عالم و عارف باشد و راه رفته باشد و طرق را بداند پیمودن راه را برای سالکی که مستعد باشد خیلی آسان می کند ؛ این یکی. یکی اینکه: استاد داشتن ، موجب افتخار انسان است. کسی هم که عالم است ، اگر دنبال علم است ، اگر دنبال معنویت است نسبت به أعلم از خودش کوچکی می کند. https://eitaa.com/tarighe
دو_نقل_دیگر_از_سیّد_عبدالغفّار_مازندرانی.mp3
3.54M
🎧 دو نقل دیگر از سیّد عبدالغفّار مازندرانی 🎙 شیخ محمّدکریم پارسا 🌱 شب جمعه، ۳۰ صفر ١٤٤٣ / ١٥ مهرماه ١٤٠٠ | تهران | پس از روضهٔ منزل دکتر حسین کلباسی [💥 اختصاصیِ چراغ مطالعه | انتشار برای اوّلین بار در تلگرام] @cheraghe_motaleeh
بیعت با غیر معصوم این ناچیز می گوید: متأسفانه روش سیروسلوک عرفانی که سالیان سال در حوزه نجف اشرف و حوزه های دیگر و شهرهای دیگر بین علماء متداول بود ، در زمان ما عوض شده ؛ خدا پرستی تبدیل شده به شخص ، پرستی و روش روش درویشی شده است. و منشأش دو نفر هستند از کسانی که منسوب به علامه اند. مخفی نیست هر انسان مسلمان چه از علماء باشد چه از غیر علماء ، باشد باید عمل به شریعت کند و به علم خود عمل کند همانطور که در احکام ظاهریه انسان جاهل به عالم مراجعه می کند برای رفع نیاز ، در سیروسلوک إلى الله هم انسان رجوع می کند به استاد طریقت. و « طریقت » همان عمل کردن به شریعت است به نحو کامل ولی باید دانست و توجه داشت که مطاع در هر حال حضرت ربّ العالمین است ، و لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق » تسلیم شدن فقط برای خداوند و رسول خداوند و ائمه طاهرین درست است تسلیم شدن برای غیر خدا و معصومین ( علیهم السلام) بی دینی و لا ابالی گری است ؛ شبستری در « گلشن راز میفرماید: مریدی علم دین آموختن بود یکی از رفقا که خدمت حضرت آیة الله آشیخ علی اکبر مرندی- آن عالم و عارف بزرگوار- مشرف میشد میگفت از آمیرزا علی اکبر پرسیدم آقامیرزا علی آقای قاضی که بوده ؟ فرمودند: « شخصی بوده که حلال خدا را حلال میدانسته حرام خدا را حرام میدانسته ». گفتم همین ؟ فرمودند: اگر کسی حلال خدا را حلال ، بداند حرام خدا را حرام بداند ، در زمان خودش پیغمبر است. این ناچیز گوید وقتی سالکی میداند فلان امر حلال است و فلان امر حرام است ، اگر استاد طریقت گفت: فلان حرام را انجام بده و آن سالک هم به عنوان تسلیم و اعتقاد به آن استاد طریقت ، قبول کند و عمل کند به حرف او هم آن استاد طریقت و هم آن سالک آن سالک بی دین اند ؛ زیرا این دین و شریعت اسلام عمومی است ؛ پیامبر اکرم و ادنای ، امت مکلفاند به شریعت در همۀ احکام و در همۀ احوال ، ( غیر از مختصاتی که برای پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلّم) ثابت است). خداوند تبارک و تعالی) می فرماید قل إن كنتم تحبون الله فاتبعوني ؛ انسان سالک که می خواهد سير إلى الله بکند و عارف بشود و تالی تلو پیغمبر و ائمه طاهرین ، گردد ، باید پیروی از حکم خداوند کند و تابع پیامبر باشد. شاگردی که در محرمات از استاد اطاعت کند ، یا استادی که اینطور دستوراتی را فرضاً بدهد آیا این متابعت پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلّم) است ؟ حضرت علامه طباطبائی میفرماید: « ما غیر از شریعت چیزی نداریم آیا اینطور دستور دادنها و اینطور اطاعت کردن با شریعت جور در می آید ؟ سالکی که متابعت کسی را بکند و تسلیم کسی باشد بنحوی که به استاد بگوید: اگر فلان عمل حرام را امر کنی من تسلیمم ، آن استاد طریقت و آن شاگرد طریقت ، هر دو از قطاع طریق و راهزنان هستند. و در دین مبین اسلام بیعت با غیر معصوم و تبعیت محض از غیر معصوم باطل و مردود است. اقیانوس علم و معرفت صص ۲۲۷-۲۲۶ https://eitaa.com/tarighe
💞 تازه‌هایی از شیخ‌الشریعهٔ اصفهانی / ۱ مطالب ذیل را طیّ چند سال و با پیگیری و سماجت در مجالس متفرّقه از جناب آقای پارسا شنیده و به‌تدریج ثبت کرده‌ام. امید که مورد استفادهٔ خوانندگان و متعاقَب به دعای خیر ایشان باشد. آقای پارسا پسرِ دخترِ پسرِ شیخ‌الشریعهٔ اصفهانی (یعنی مرحوم شیخ حسن شریعت) است. 🟪 ❇️ «آقای بهجت می‌فرمود: شریعت در لباس مشکوک بحث می‌کرد. مدّتی (مثلاً دو ماه) طول کشید. بعد رفت به یک بحث دیگر. دو سه روز بعد از آن‌که در آن بحث جدید صحبت می‌کرد، یک نفر وسط درس سؤال کرد: اگر موی گربه روی لباس باشد حکمش چیست؟! شریعت گفت: بین ما و شما جامع این سقف است!» ✳️ «آقای بهجت از مرحوم شریعت اصفهانی نقل می‌کرد: ما درس خواندیم، بقیّه اعلم شدند!» ✅ «باز آقای بهجت نقل می‌کرد که: شریعت می‌فرمود: اگر اعلمیّت مانع از سهم امام بود، همه می‌گفتند: نه بابا، کِی ما اعلم هستیم؟!» ❇️ «آقای بهجت می‌فرمود: شریعت اصفهانی فرموده بود: طلبه‌ها می‌آیند درس ما، تربیت‌شان می‌کنیم، ملّا می‌شوند، وقتی می‌خواهند بروند ایران از آخوند وکالت می‌گیرند!» ✳️ «سیّدی بود در مدرسهٔ قوام، می‌گفت: شریعت اصفهانی بالای منبر بود، داشت درس می‌داد، آن طرفِ مدرسه بنّائی بود. آن وقت، بنّائی که می‌خواستند بکنند (دیده بودم، زمان خودمان هم بود)، آجر و گچ و شن و این‌ها را روی درازگوش می‌گذاشتند. این درازگوش‌ها که گچ و این‌ها آوردند و وارد مدرسه شدند، شریعت اصفهانی چشمش افتاد به این‌ها؛ گفت: فضلا آمدند! یک نفر فوری گفت: آمدند تعیین اعلم بکنند!» [متأسّفانه در کتابچهٔ گوهر گمشده، ص۱۵۲، این ماجرا را به مرحوم نائینی و میرزا هاشم آملی نسبت داده است.] ✅ «آقای بهجت از مرحوم شریعت اصفهانی نقل می‌کرد: بی‌سوادی طبق اصل است!» ❇️ «آقای بهجت دربارهٔ شریعت اصفهانی می‌فرمود: پیرمرد هشتادساله چه‌قدر دل‌زنده بوده! [اشاره به همین مطایبات علمی و ظرائف زیبای زندگی طلبگی.]» @cheraghe_motaleeh https://t.me/cheraghe_motaleeh/3965
💞 تازه‌هایی از شیخ‌الشریعهٔ اصفهانی / ۲ ✳️ «آقای بهجت می‌فرمود: نمازِ حاج آقا رضا همدانی را شریعت خواند. وقتی آمد سر جنازه (یا بعد از آن‌که نماز را خواند)، گفت: الآن می‌گویم اعلمِ اهل زمان بود! [حاصل، دیگر به کسی برنمی‌خورَد.]» [همین مطلب در کتابِ در محضر بهجت، ج۱، ص۳۳۶، نیز نقل شده است: «شیخ‌الشریعهٔ اصفهانی در تشییع جنازهٔ ایشان فرمود: حالا می‌گویم، افقهِ اهل عصرش بود! یعنی حالا و بعد از فوت که دیگر مانعی از اظهار اعلمیت او نسبت به دیگران نیست.»] ✅ در کتابِ در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۲۸، می‌نویسد: ▫️ «آقای پارسا از آقای طباطبایی (علّامه) ... نقل کرد که: مرحوم شریعت اصفهانی مریض می‌شود، درویشی را از کوفه برای دعا جهت شفای ایشان می‌آورند، درویش می‌گوید: این همه عمر برای صرف در شش ماه ریاست؟! ▫️ آری! این همه عمر برای شش ماه، لِیکونُواْ لَهُمْ عِزًّا [سورهٔ مریم / ۸۱]؛ تا سرافرازی و عزّت آنان را فراهم آورند. البته [که] علما مایهٔ عزّت اسلام و مسلمانان‌اند. همین آقای شریعت (رحمه الل‍ه) کلامی پیش شریف مکّه گفته بود که او آمده بود زانویش را بوسیده بود!» ❇️ «آقای شریعت این بیت را زیاد می‌خوانده: ▫️ و إنّما المرءُ حدیثٌ بعدَهُ فَکُن حدیثاً حَسَناً بَینَ الوَریٰ.» ✳️ «آقای بهجت فرمود: مرحوم شریعت اصفهانی می‌فرمود: مجهولاتم را اگر زیر پایم بگذارند سرم به کرات می‌خورد.» [همین مطلب در کتابِ در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۲۷، هم آمده است: «نقل شده که آقای شیخ شریعت اصفهانی (رحمه الل‍ه) می‌فرمود: اگر مجهولاتم را زیر پایم بگذارم، سرم به فلک می‌رسد.»] ✅ «از استادم آیةالل‍ه حاج شیخ مجتبی لنکرانی شنیدم که فرمود: شریعت اسماً مشروطه‌ای بود، عملاً مستبدّ بود.» ❇️ «از آیةالل‍ه شیخ عبدالکریم زنجانی شنیدم که: شیخ‌الشریعه، دو ماه روی منبر، أمر بین الأمرین را شرح می‌داد.» ✳️ «آقای بهجت می‌فرمود: شریعت اصفهانی گاهی اسفار را سر درس می‌آورد.» @cheraghe_motaleeh https://t.me/cheraghe_motaleeh/3966
مصاحبه دربارهٔ ادیب نیشابوری.pdf
2.38M
📚 ادیب نیشابوری: عصارهٔ علم و ادب و اخلاق (مصاحبه) ✍🏻 شیخ محمّدکریم پارسا 📖 (در: زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگیِ شیخ محمّدتقی ادیب نیشابوری، ص۱۶۷ - ۲۸۲)
هدایت شده از راهِ صواب
🔸 سیر إلی اللّٰه (۱۱) 📌 واصل کیست؟ 🔹 سؤال: «واصل» بر چه کسی اطلاق می‌شود؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه) فرمودند: 🔺 «واصل» آن است که به حضور رسيده و ملکه شده و هروقت بخواهد ملاقات می‌شود. 🔹 سؤال: آيا «مخلَصين» و «واصلين» فرق دارند؟ حضرت علّامه (رضوان اللّٰه سبحانه وتعالیٰ عليه) فرمودند: 🔺 «مخلَصين» کسانی هستند که جز خدا ندارند و مخصوص به خدايند. «واصلين» کسانی هستند که به حقيقتِ امر و واقع رسيدند و واقفند و جز خدا ندارند. از حيث مصداق فرق ندارند؛ از حيث مفهوم فرق است. 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۲۵۴ 🔹 @rahesavab
رسالهٔ صدوقیه.pdf
514.1K
📚 رسالهٔ صدوقیّه ✍🏻 شیخ محمّدکریم پارسا
هدایت شده از راهِ صواب
📌 نظر استاد و ادّعاهای موجود 🔹 روزی از ايشان سؤال کردم: کدام‌يک از شاگردان شما واصل‌اند؟ به خدا رسيده‌اند؟ 🔺 ايشان فرمودند: «هيچ‌کدام.» 🔹 عرض کردم: چرا؟ 🔺 فرمودند: «خدا نخواست.» 🔹 پرسيدم: کدام‌يک از شاگردانتان بهترند؟ 🔺 فرمودند: «مقايسه نکرده‌ام.» 🔹 دوباره پرسيدم: کدام‌يک از شاگردانتان بهترند؟ 🔺 باز فرمودند: «مقايسه نکرده‌ام.» 🔹 عرض کردم: برای نمونه یکی از شاگردانتان را بفرماييد. 🔺 اسم یکی از شاگردانشان را آوردند و فرمودند: «فلانی حال خوبی دارد.» نفرمودند: عارف است؛ فرمودند: «حال خوبی دارد.» ✔️ بنده اين مطلب را به شخصی گفتم بدون اينکه اسم فلانی را ببرم. آن شخص اين مطلب را برای همان فلانی نقل کرده بود، او ناراحت شده بود. آن شخصی که به او رسانده بود گفته بود: اسم شما را نياورد! گفته بود: بله، ولی ضمير، مرجع خودش را پيدا می‌کند. [يعنی مقصود، منم]. درحالی‌که ناراحتی آقای فلانی وجهی ندارد؛ اگر استاد را قبول داری، او می‌گويد حال خوبی داری! 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، صص ۱۶۲-۱۶۱ 🔹 @rahesavab
هدایت شده از راهِ صواب
🔸 شخصیت‌شناسی (۱۳) 📌 مردان علم در میدان عمل (۵) 🔹 شيخ بزرگوار حقائق‌شناس آيةاللّٰه بهجت فرمودند: 🔺 آقای ميلانی می‌گفت: «استاد ما [شيخ محمّدحسین اصفهانی] در ۲۷ سالگی، اين حاشيه را بر «مکاسب» نوشت که از خيلی از معاصرينش بهتر نوشته با آنکه آن‌ها عمرزيادتر و معروف‌تر بودند.» 🔺 استاد ما اهل عبادت بود ولی به گمانم از همين راه نظر به اين معنويّات رسيده. حاجی [مراد صدرالمتألهينِ ثانی، حاج ملّاهادی سبزواری است] سه روز قبل از فوتش در درس می‌گفت: جاعلْ وجود، جعلْ وجود، مجعولْ وجود، صانعْ وجود، مصنوعْ وجود، صنعْ وجود، همين‌طور با حالی می‌گفت و شاگردها هی نزديک‌تر می‌رفتند، جذب می‌کرد؛ جابجا می‌شدند. به گمانم او از همين راهِ نظر به آن مقامات رسيده. همچنين ملّاصدرا از همين راه رسيده. همين مطالبِ «وجود» را انسان تکرار کند، يقين حاصل شد کار تمام است. از راه نظر هم يقين حاصل شد کار تمام است. 🔺 استاد ما [شيخ محمّدحسين اصفهانی] آقا علی [مدرّس] را از متأخّرين، قوی می‌دانست؛ می‌گفت: «با اين معلوماتم اگر می‌بود می‌رفتم درسش.» 📚 اقیانوس علم و معرفت، محمدکریم پارسا، ص ۱۹۵ 🔹 @rahesavab