#بخش_دوم
اقسام و سیر تاریخ نگاری اسلامی 4- ذیل نویسی و مختصر نویسی در سیر تاریخ نگاری.شاید #طبری( باکتاب ذیل المُذَیَّل) نخستین کسی باشد که بر کتاب خویش ذیل نوشته است که تاریخ رجال است .افراد دیگری در تکمیل تاریخ طبری اقدام کردند. #ابن جوزی ، خلاصه ای از المنتظم با عنوان #شُذور العقود فی تاریخ العهود در یک جلد فراهم آورد و سپس #دُرّه الاکلیل در ذیل المنتظم نوشت. در اوایل قرن هفتم #ابن اثیر مهمترین اثر خود، الکامل فی التاریخ ، را نوشت. #الکامل پس از تاریخ طبری شهرت فراوان پیدا کرد و مرجع مورخان شد.علمای دیگری نیز به ذیل ومختصرنویسی پرداخته اند.#ابن_عبری، اخبارالزمان را که به سریانی نوشته بود، پس از تهذیب و اضافاتی با نام تاریخ مختصرالدول به عربی برگرداند.
در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم آثاری دایره المعارفی تألیف شد که بخش مهمی از آنها تاریخ عمومی بود مورخانی مانند #ذهبی،#محمدبن_شاکر_کُتُبی ،#عبداللّه بن اسعد یافعی . تأثیر #باورهای_کلامی بر اندیشه تاریخی را می توان در اثر البدایه و النهایه ابن کثیر نام برد.
#اولین مورخی که مواد تاریخی را در ارتباطی تنگاتنگ با دیگر معارف انسانی مطالعه کرد، #ابن خلدون بود. از این زمان به بعد، تاریخ نگاری به انحطاط گرایید و تکرار و تلخیص آثار پیشین با افزوده هایی اغلب در باره حاکمان محلی ، چندی دیگر ادامه یافت.(26-36)
اقسام و سیر تاریخ نگاری اسلامی 5-تاریخ نگاری بر اساس #نسب_شناسی . آنچه در علم انساب مهم است شناخت نسبی از پیوستگی شعوب وقبایل وروابط داخلی آنهاست. پس از ظهوراسلام با بر جای ماندن ساختار قبیله ای ، دانش انساب نیز در فرهنگ اسلامی جایی باز کرد. سرآمد نسب شناسان سده دوم ، #محمدبن_سائب_کلبی، #عَوانه_بن_حَکَم_کَلبی و #ابومِخْنَف اَزدی بودند.قدیمی ترین کتاب موجود در انساب ، #حَذف مِن نسب قریش تألیف مُؤرِّج بن عمرو سَدوسی است.هشام بن محمد کلبی (#جمهره النسب) افرادی از خاندان زُبیری نیزبه علم انساب توجه نشان دادند. #ابن حزم اندلسی ، (جَمْهَره انساب العرب)، #ابن_قُدامه_مَقدسی (التبیین فی انساب القرشیّین) ،#یاقوت_حموی (خلاصه ای از جمهره النسب هشام کلبی با نام المُقتضَب) #الانساب_سمعانی ،#ابن_اثیر خلاصه ای از آن به نام تهذیب الانساب فراهم نموده و به آن مدخلهای جدید نیز افزوده است . #سیوطی نیز لُبّ اللباب را با حذف تراجم از کتاب الانساب ، استخراج کرده است .جز این از سده سوم به بعد، نویسندگان شیعی آثار فراوانی در باره تبار طالبیان و انساب و اعقاب علویان تألیف کردند.(36-39)
اقسام و سیر تاریخ نگاری اسلامی 6– تاریخ نگاری به #شیوه_طبقات. در این شیوه افراد متعلق به یک گروه یا دوره و..در یک ردیف قرار می¬گیرند،همراه با شرح¬حال آنان. کتب #الطبقات_الکبری از #محمدبن_سعد مشهور به #کاتب_واقدی است
هم زمان با ابن سعد، #خلیفه_بن_خیاط پس از آن ، شیوه طبقات به کتب تراجم دیگر شاخه های علمی راه یافت.
اقسام و سیر تاریخ نگاری اسلامی 7-#سرگذشت_نامه ها. اینگونه آثار را در تعریف عام تاریخ ، بخشی از متون تاریخی می توان به شمار آورد. به تأسی از نوشتنِ سیره پیامبر ، تک نگاریهایی نیز در باره سیره و سرگذشت خلفا و فرمانروایان و دانشمندان تألیف شد. #معرفه الصحابه از ابن منده ابوعبداللّه محمدبن اسحاق محدّث اصفهانی ، که بخشهایی از آن باقی است . ابوموسی مَدینی، ذیلی بر آن نوشت . #ابونعیم اصفهانی ،#معرفه الصحابه را تألیف کرد که چاپ شده است. از دیگر منابع مهم رجالی ، #الاستیعاب فی معرفه الاصحاب ابن عبدالبر ،ابن اثیر کتاب اُسْد الغابه فی معرفه الصحابه را از جمع کتابهای یاد شده پس از آن ذهبی ،فهرستواره ای از #اسدالغابه با اضافات خود، نوشت .کتب رجال برای جرح و تعدیل راویان حدیث فراهم آمد. از مهمترین این آثار #التاریخ_الکبیر ابوعبداللّه محمدبن اسماعیل #بخاری ،سبک و سیاق تاریخ بخاری مبنای کار ابن ابی حاتم رازی قرار گرفت. علمای دیگری نیز بعد از آن به تلخیص پرداختند. در سده هفتم در عصر ممالیک علمایی مانند#ابن_خلّکان و#ابن_صُقاعی و #ذهبی( سِیَر اَعلام النُبَلاء )، #مقریزی (المُقفّی الکبیر) بودند. #سیوطی هم تراجم عده ای از سلاطین و بزرگان مسلمان عصر خود را در نظم العِقیان فی اَعیان الاَعیان گرد آورد که می توان آن را تاریخ سیاسی و اجتماعی و ادبی اواخر دوره ممالیک دانست
📚ص۳۹-۴۸ کتاب تاریخ و تاریخ نگاری_ محمدرضاناجی
@tarikh_j