eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
138 ویدیو
307 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
. مجله افکار بانوان حوزوی 🔰 در مجله‌ی🖐افکار 🖐🏻 بانوان🖐🏼 حوزوی🖐🏽 بانوان از نقاط مختلف ایران، دور هم جمع شده‌اند تا از دنیای مادری، همسری، کنشگری‌های اجتماعی و...قلم بزنند. ✔️✔️ ☆شما هم دعوتید☆ 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645 @AFKAREHOWZAVI
الله اکبر🍃🌹 ✍️زهره قاسمی، عضو تحریریه مجتهده امین گفته ایم و رستگاریم با عشق پیمان بسته ایم و استواریم جان هایمان گرم عنایات الهی ست در سوز بهمن ماه هم مثل بهاریم از تیر فتنه گرچه دلها لاله زار است اما ز دشمن هایمان ترسی نداریم رسم شجاعت را خمینی یادمان داد ما دوستداران شهادت، بی قراریم از انقلاب سرخمان غیرت چکیده ما وارث مردانگیِّ ذوالفقاریم استاد درس انتظار ما خمینی ست مشق بصیرت را همه هر روز داریم با پیروی از رهبری پیروز راهیم با نائب روح خدا بی تاب یاریم ... @AFKAREHOWZAVI 💠 @shaeranehowzavi
. فاطمه مشهور به رقیه، مادرش ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله تیمیه بود و در سال پنجاه و هفت هجری در مدینه دنیا آمد. بعد از عاشورا در جمع اسیران حضور داشت و در چهار سالگی در صفر سال شصت و یک هجری چند روز بعد از دیدن سر مبارک پدرش، در خانه یزید( به نقلی خرابه شام) وفات کرد و همان جا به خاک سپرده شد. هنوز دل همراهان کاروان، به وجود این دختر خردسال شیرین زبان، گرم‌ بود و چشم امید به بازگشت وطن داشتند اما رقیه بی‌تاب وصال بود و زود بار سفر بست! حضرت رقیه سلام‌الله علیها که تربیت یافته "عزت حسینی" و "عفت زینبی" بود، یکی از جلوه‌های احساسی و عاطفی قیام امام حسین علیه‌السلام شد. از سده‌های نخست تا پایان قرن هفتم قمری علما و بزرگان در آثار خود از او و سرگذشتش یاد کرده‌اند. با توجه به اشعار صحابی امام صادق علیه‌السلام مانند سیف بن عمیره در رثای پیشوای سوم شیعیان و ثقه دانسته شدن او از سوی رجالیون شاخص نظیر نجاشی و گزارش بیهقی در کتاب لباب الانساب و نقل سید بن طاووس در اللهوف و گزارش عماد الدین طبری در کامل بهایی، می‌توان اثبات فرضیه وجود دختر خردسالی را برای امام حسین علیه‌السلام، به‌نام رقیه تقویت نمود. پ.ن: تصویر کاشی کاری اسرا در کاخ یزید، در بنای تکیه معاون الملک در سال 1320 هجری قمری که توسط دو برادر حسن و حسین خان معین الرعایا به خاطر عشق به امام حسین علیه‌السلام در کرمانشاه ساخته شده است. لینک مقاله برای مطالعه https://b2n.ir/j20888 @AFKAREHOWZAVI
. « رئیسعلی دلواری نماد استقامت در برابر استکبار» ✍فاطمه شکیب رخ 12 شهریور ماه یادبود شهادت رئیسعلی دلواری، روز ملی مبارزه با استعمار، نام گذاری شده است. رئیسعلی با شروع نهضت مشروطیت، از پیشگامان مشروطه‌خواه در جنوب ایران بود که در دوران دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار، علیه حکومت او در جنوب دست به اسلحه برد و در ۱۲۸۷ش. به درخواست ملاعلی تنگستانی و سیدمرتضی مجتهد اهرمی که مخالف استبداد محمدعلی شاه قاجار بودند، بوشهر را از سلطه عمال شاه قاجار آزاد کرد و حدود ۹ ماه شهر را در کنترل گرفت. مرحله بعدی مبارزات وی با حضور گسترده استعمار انگلیس در خلیج فارس و آغاز جنگ اول جهانی، رقم خورد که فداکاری، غیرت، شجاعت وی سپس ماندگاری مبازرات دلاوری گردید، قیام مردم تنگستان به رهبری او تقریباً هفت سال به طول انجامید. در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال می‌کردند، پاسداری از بوشهر، دشتستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از حرکت قوای بیگانه به درون مرزهای ایران و دفاع از استقلال وطن. ویژگی قیام دلاوری به شرح زیر می باشد؛ 1.توکل بر خدا و دشمن شناسی رئیسعلی: وی با وجود پیغام تهدید انگلیس به قیام برخاست و جواب تهدید را با شجاعت تمام پاسخ گفت و از دشمن قدرتمند نهراسید؛ مقامات انگلیسی در نامه تهدیدآمیز خطاب به وی نوشته بودند «چنانچه علیه دولت انگلستان قیام و اقدام کنید، با شما می‌جنگیم و خانه‌هایتان ویران و نخل‌هایتان را قطع خواهیم کرد.» رئیسعلی در پاسخ مقامات انگلیسی نوشت: «خانه ما کوه است و انهدام و تخریب آنها خارج از حیطه قدرت و امکان امپراتوری بریتانیا است. بدیهی است که در صورت اقدام آن دولت به جنگ با ما، تا آخرین حد امکان مقاومت خواهیم کرد»! 2.فرمانبرداری از مرجعیت: نقش مهم رهبری معنوی مرجعیت و فرمانبرداری رئیسعلی از فرمان جهاد علمای نجف ازجمله میرزای دوم، در حقیقت نیروی حرکت، عامل وحدت و انسجام مبارزه طلبی دلواری و همرزمانش بود. 3.ئیسعلی آتش به اختیار بود؛ از این رو به انتظار کمک دولت و مقامات ایرانی ننشست و خود با اندیشه صحیح و شجاعت تمام، علم قیام را بدست گرفت! 4. عدم پذیرش کمک بیگانگان در جنگ با دشمنان: دلواری برای مقابله با انگلیس به دامن بیگانه پناهنده نشد و به رغم پیشنهاد کمک آلمان، دست یاری آلمان ها رو نپذیرفت و به جای آن با اعتماد به دست خالی هم رزمان خویش، با نیروی توکل و اراده توانست مانع تصرف بوشهر توسط انگلیس ها بشود! 5.غفلت از نفوذ، عامل شهادت دلواری و پایان قیام بود؛ فردی نفوذی به نام غلامحسین تنگکی رئیسعلی را در محلی به نام «تنگک صفر» درست هنگامی که به قوای بریتانیا شبیخون زده بود، از پشت سر هدف گلوله قرار داد و او در سن ۳۳ سالگی به شهادت رسید. منابع: یاحسینی، 1368، رئیس‌علی دلواری؛ رک‍ن‌زاده آدم‍ی‍ت،۱۳۷0، دلیران تنگستانی؛ جلالی، 1378،دلیران تنگستان. @AFKAREHOWZAVI -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه دوّار شبکه چهار صدا و سیما درباره اولین نشست تخصصی: "منزلت و نقش مادران اهل بیت و امامان شیعه علیهم‌السلام در تمدن اسلامی" با حضور خانم دکتر ناهید طیبی( مدیر دانشنامه زن مسلمان و مشاور انجمن تاریخ جامعه‌الزهرا(س)) 🔹بانونگار https://eitaa.com/joinchat/2455240780Cda036c21be @AFKAREHOWZAVI
. تکراری پیامبرانه ✍صالحی منش از چهارگوشه دنیا بهترین و ماهرترین ها جمع شده بودند، با پیشرفته ترین و مجهزترین وسایل. بالای میدان جایی که همه مردم خوب آنها را ببینند، حسابی بساط کرده بودند. به امید آنکه با مهارتهای خود فرعون را راضی و دنیای خود را آباد کنند. فرعون می خواست با ترفند ساحران مردم مجذوب و برده اش شوند. ناگهان جیغ و داد و هورای مردم به هوا بلند شد. با طناب هایی بی جان نمایشی به راه افتاد از مارهایی بزرگ که تند و چابک حرکت می کردند و تسلیم دست ساحران بودند. عده ای از مردم واقعا ترسیده بودند، مبادا مارها آنها را ببلعند و عده ای ذوق زده از شکوه نمایش فرعون فریاد آفرین سر می دادند. ساحران کار خود را هنرمندانه انجام دادند عیب و نقصی نداشت. هیاهوی مردم در غرورشان می دمید. برق خوشحالی در چشم فرعون درخشید. مردم همچنان در شور و هیجان آن نمایش عظیم بودند. بیچاره ها نمی دانستند همه آنچه می بینند خطای دید خودشان است. فرعون ساحران را استخدام کرده تا از نادانی و حماقت مردم سود ببرند و افعی های ترسناک بیافرینند. حالا نوبت حریف بود. مردی که فرعون همه گوش ها را از خیانت او به وطن و آیین کهن پر کرده بود. تنها بود. هیچ یک از اسباب و وسایل ساحران را نداشت. شکوه و تجمل فرعون را هم نداشت. تنها یارش برادرش بود و تنها وسیله اش چوبی خشک بود که با آن چوپانی میکرد و برگ درختان را پایین می ریخت. می گفت خدا هم با اوست. همان خدایی که زمین را بستر آرامش انسان قرار داده، باران می باراند و گیاهان جور واجور می رویاند. می گفت پروردگار من هر کسی را با خلقتی ویژه آفریده و او را هدایت می کند. فرعون با او در افتاده بود که این خدای تو آدم های گذشته را چه می کند؟ تو دروغ گویی. آمده ای ما را از سرزمین آباء و اجدادیمان بیرون کنی. با آن همه سادگی اش ادعاهایی بزرگ‌ هم داشت. می گفت من و برادرم فرستاده خدا هستیم. مردم را از اسارت و بردگی رها کن تا با آنها از این سرزمین برویم اما فرعون تسلیم هیچ منطق و دلیلی نبود و دست از آزار و استکبار خود برنمی داشت. چوب دستی خود را انداخت. ناگهان اژدهایی بزرگ در یک چشم به هم زدن، دهان باز کرد و همه مارهای پرسرعت و بزرگ را بلعید. فرعون همانطور که باد به غبغب انداخته بود، گردن برافراشته بود و چشم در چشم موسی دوخته بود، ناگهان چوبی خشکیده بر تخت خدایی اش شد. همه چیزش را باخته بود حتی رنگ و رویش را. چه رسد به ابهت و سلطنتش. ساحران هم نفهمیدند عصای موسی با کدام ترفند جادویی بساط آنها را بلعید. آن همه مهارت و تخصص، سرمایه و تجهیزات، در لحظه نابود شد. چشمها گرد شده بود، زمان بی حرکت بر عصای موسی قفل شده بود. عده ای از مردم، عده ای دیگر را پایمال می کردند و از روی سر و کله یکدیگر می گریختند. جیغ ممتد جمعیت قطع نمی شد. حالا همه باور کرده بودند او فرستاده خداست، حرف هایش راست است و خدا با اوست. تاریخ در ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ تکرار شد. پهباد و موشک ایرانی همه ابهت و شکوه اسرائیل را که خطای فهم مردم بود یک شبه بلعید. به جمهوری اسلامی ایران که همه عمر خود را با تحریم و تهدید فرعون ها در استضعاف به سر برده بود و خونها از او رفته بود نمی آمد که سلاح او چنین معجزه ای بیافریند. اما وعده خدا همیشه صادق است. وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ «فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ» (قصص،٥) تاریخ پیامبران تکرار شد و موشک ایرانی به رسم پیامبران هیچ بی گناهی را نکشت، فقط برای اثبات حق ایران شلیک شد. همانطور که اژدهای موسی هیچ کس را ندرید و فقط برای اثبات حقانیت موسی دهان باز کرد. تاریخ تکرار شد. همه جهان پهباد و موشک ایران را دیدند اما برخی باور نکردند، چون ایمان نوری است در دلها که با چشم سر به دست نمی آید چشم دلت باید بینا باشد. امروز بسیاری به ابرقدرتی تنها حکومت شیعه با رهبری ولی فقیه ایمان آوردند، و خود را از اسارت رسانه های اسرائیلی نجات دادند اما فرعون‌ها از رو نمی روند. تهمت و تهدید و تحریم را ادامه می دهند تا ایمان ها را بربایند و مقاومت ها را بشکنند. باید صبر و تلاش کنیم و به دنیا خبر دهیم که خدای موسی با سید علی خامنه ای -ایده الله تعالی- است. هر کس زمین را بدون ظلم و ستم فرعون‌ها می‌خواهد باید در جبهه او برای نابودی اسرائیل تلاش کند، تا روزی که اژدهای موسی -علیه و علی نبینا و آله السلام- از آستین یداللهی حضرت مهدی -علیه السلام- بیرون بیاید و همه فرعون های بزرگ و کوچک را ببلعد. آمین یا رب المستضعفین و الاحرار @AFKAREHOWZAVI
. "علمدار" ✍طیبه روستا همیشه به این فکر می کنم که آدم ها اول آدم بوده اند یا ذات؟ ذات یک نقطه ی ریز بوده که دست و پا درآورده یا آدم بوده و بعدا، قبل از آمدنش به دنیا ذات را قالبش دوخته اند؟ هر چه هست خوب بهانه ایست برای توصیف شخصیت آدم ها، خوب یا بدشان‌‌‌‌؛ به تصور ما. بی بی از آن دسته آدم هاییست که امید با ذاتش تنیده. همیشه توی چشم های قهوه ایش حتی حالا که وسط یک دایره ی گود و چروک گیر افتاده به روشنیِ نور، امید را می بینم. مخصوصا وقت هایی که یک لبخند ملیح دلنشین نشسته روی لب های قیطانی صورتی اش و چشم دوخته به خورشیدی که کم کم پشت درخت ها خودش را پنهان می کند. صورت گردش که چروک ها گوشه گوشه اش سبز شده اند جز گونه های گل انداخته اش، از زاویه ای که آخرین پرتوهای نور تابیده روی چهره اش برای من هزارتا معنا می دهد. این حالش را خوب می فهمم. وقت هایی که ابروهای سفیدش را جمع می کند، یکهو ساکت می شود و چند دقیقه بعد چشم هایش می لرزد و زبان باز می کند. می دانم باز دلش هوای عمو محمدرضا کرده. شک ندارم که شب قبلش هم خواب دیده. خواب عمو با چند تا پاسدار آشنای جوان. که شهید می شوند یا یک جوری توی خوابش زنده می مانند. خوابش را تعریف می کند و دنباله ی حرفش می گوید:"الهی بی قضا باشن همه شون." مثل همیشه زانوی راستش را می مالد و حرف دلش را با آهی کشدار می ریزد بیرون:" صبح دلُم می خواس برم سر مزار بچه م، هیشکی نیومد طرفُم امروز..." خوب می شناسدمان. می داند که همین جمله اش کافیست برای اینکه دست بیندازیم دور گردنش، دو سه تا ماچ آبدار بچسبانیم وسط پیشانی اش و بگوییم:"مگه ما مُردیم بی بی؟" "یاعلی" بگو بریم. "یا علی" می گوید و دست می گذارد روی زانویش. از آن" یاعلی" های جان دار که شب 26 فروردین ذکر لب هایمان شد. چشم هایم را خواب گرفته بود و آخرین پیام ها را چک می کردم که بخوابم. لابلای پیام های کمرنگ کانال ها نوشته ای آشناتر نشست وسط چشم هایم. واژه ای ترکیبی که دو هفته لحظه به لحظه منتظرش بودم. ناباورانه انگشت گذاشتم روی اسم کانال و نوشته را خواندم. "شروع شد" انگار که معلم سرمشق داده باشد؛ "شروع شد:" و من جلوی دو نقطه هزار تا جمله ی قشنگ ساخته باشم برای هزار آفرین. جمله هایی از دو طرف دعوای حق و باطل. _حمله ایران به اسرائیل آغاز شده است. _پهپادهای تهاجمی ایران از چندین نقطه پرتاب شدند. _پهپادهای متبرک به آسمان بین الحرمین _ به محض ورود با پهپادهای ایران برخورد می‌کنیم، اما... _وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ... _ژنرال مایکل، فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا، اسرائیل را ترک کرد. _دعای مرزداران... _برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی در تهران، رویارویی مستقیم آنها و ما. _حمله بزرگ شهرک نشینان به مواد غذایی، پس از شروع حمله ایران. _ ایران با نزدیک شدن پهپادهای اسرائیل موشک های کروز پرتاب خواهد کرد. _ ایران از عراق موشک های هدایت شونده پرتاب کرد. _انصارالله هواپیماهای بدون سرنشین را به سمت ایلات پرتاب کردند. _ایران از پرتاب موشک های بالستیک به سمت اهداف اسرائیلی خبر داد. _ ایران فقط سایت های نظامی را هدف قرار می دهد. _راه قدس از کربلا می گذرد. _جشن‌هایی در تهران به مناسبت آغاز حمله ایران به اسرائیل... بیداری تندتر از جریان خون دویده بود توی تک تک سلول هایم. خواندم و خواندم. حرف زدیم و کلیپ ها را دیدیم. محاسبه کردیم که پهپادها کی می رسند و موشک ها را چه ساعتی شلیک می کنند. صدای غرش آمد، اول نرم و آرام، بعد با لرزش خفیف خانه. گمان کردیم رعد و برق است، یا زلزله؛ نبود. دویدیم پشت پنجره، چیزی نبود، جز صدا. همسایه ای از پایین صدا زد، از سمت راست مشخصه. کلید برداشتیم و پله ها را یکی دوتا کردیم و خودمان را رساندیم به پشت بام. همراه هیجان ما نور نارنجی رنگ گِردی، غران بالا می رفت. آنقدر رفت تا نقطه ای شد توی دل تاریکی. برگشتیم و تا بنشینیم و باز سرمان را فرو کنیم توی خبرها... _حملات به مقصد رسیدند. _آژیر خطر در سرزمین های اشغالی. _اسرائیل نتوانست جلوی حمله ایران را بگیرد. _و سلام بر مسجدالاقصی... چشم هایم را می بندم و نفس عمیقی می کشم. بی بی را می بینم با همان لبخند قیطانی و چشم های پرنور. صدایش را از همان فاصله ی صد کیلومتری می شنوم: " خواب دیدُم بی بی! خواب چند تا پاسدار، همراه محمدرضام اومدن..." @AFKAREHOWZAVI
🚀🚀🚀 🚀 «تحقق وعده صادق» . غزوه‌ای بسان غزوه بدر، احزاب و خیبر ✍فاطمه علی زاده علی آبادی همواره در طول تاریخ اسلام، مسلمانان بی دفاع و مظلومی آماج شکنجه ها و ظلم و ستم ظالمانی از جمله قوم یهود بوده اند. چرا که به فرموده قرآن « لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا » * و نیز در همه زمان ها سنت و اراده و خواست الهی بر این بوده که طی برخورد نظامی، سنّت او مبنی بر از بین بردن کفار و ظالمین از یهود تحقق یابد. اجرای این سنت از همان صدر اسلام یک بار در غزوه بدر و باری دیگر در احزاب و بار دیگر در جنگ خیبر و این بار در فلسطین و غزه تحقق یافت. جنگ امروز در غزه بی شباهت به غزوات صدر اسلام از جمله غزوه بدر، احزاب و خیبر نیست. خداوند در جنگ بدر، به مردمی که سالیان طولانی تحت شکنجه مشرکین بودند و از خانه و کاشانه رانده شده اند با اینکه ضعیف و ناتوان بودند اجازه داد تا با مشرکانی که به آن ها ستم کرده اند به نبرد بپردازند و به آن ها وعده پیروزی داد و فرمود: « أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ»* در این معرکه نیز کاَنّ خداوند به مردمی که سالیان متمادی تحت ظلم و شکنجه صهیونیست های یهود قرار گرفته بودند اذن جهاد داد و نصرتش را بر آنان نازل نمود. وجه شباهت دیگر، نزول امدادهای الهی از جمله نزول ملائکه در جنگ بدر بود که در این زمان نیز گویی ملائکه الله تمام آسمان غزه را احاطه نموده و سایه ای از مرگ بر سر لشکر یهود صهیون با این که از لحاظ تجهیزات نظامی بسیار مجهز بودند گسترانده بودند . آری گویی شب بدر است و شب نزول ملائکه و رحمت الهی بر جسم و روح مؤمنین که بارانی از جنس سجیل بر سر کفار فرود آمد و بارانی از رحمت خاصه را بر قلوب مؤمنینش. گویا خواب آرامش بخشی بر چشمان مردم بی دفاع غزه بعد از 190 روز مستولی می شود. عجب شباهتی است بین غزوه در غزه و غزوه در بدر. « إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ »* وجه شباهتش به جنگ احزاب آن است که: در این راه همواره مجاهدانی همچون مجاهدان جیش رسو ل الله (صلی الله علیه و آله) منتظر شهادت بوده اند که به عشق الهی پا به عرصه نبرد با دشمن اسلام بگذارند. « مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا »* در این زمان نیز مجاهدانی از نسل علوی با فرماندهی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و سپهسالاری سپاهش رهبر عزیزمان سید علی خامنه ای «مدظله العالی» جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و همواره در آرزوی شهادت با دشمنان اسلام نبرد می کنند. وجه شباهتش به جنگ خیبر آن است: آن جا مولا علی علیه السلام رجز می خواند و فتح باب می کند گویی که در این زمان نیز رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرماندهی این غزوه را به عهده دارد و مولا علی رجز می خواند و فتح باب خیبر می کند چرا که این فتح الباب با رمز یا رسول الله آغاز شد و جانفشانی رزمندگان اسلام که جیش رسول الله (صلی الله علیه و آله ) و رهرو مولا علی علیه السلام هستند همچون مولایشان رجز خوانده و فتح الباب می کنند و این فتح الباب و نابودی یهود صهیون، انشاالله زمینه فتح قبله اول مسلمانان (بیت المقدس) و پیروزی مردم مظلوم غزه از ستم یهود صهیونیست غاصب باشد. همه این فتح الفتوحات نبود مگر امدادها و عنایات و الطاف خاصه خداوند تبارک و تعالی بر مؤمنینش. چرا که فرموده است:« فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»* مقام معظم رهبری: با اعتمادی که ما به وعده‌ی الهی داریم - و وعده‌ی الهی حق است و صدق است - بدون تردید خدای متعال این ملت را، هم در این مرحله، هم در همه‌ی مراحل آینده، بر دشمنانش پیروز خواهد کرد. ________________ *مائده /۸۲ *حج/۳۹ *انفال/١١ *احزاب/۲۳ *انفال/١٧ @AFKAREHOWZAVI