eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
138 ویدیو
307 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل سیره علمی و فر هنگی امام جواد (علیه السلام) نویسنده: هادی منش، ابوالفضل؛ اسفند 1397 فروردین 1398 - شماره 237 -10صفحه - از 11 تا 20 در یکی از این مناظرات، در مجلسی که امام جواد( و یحیی بن اکثم و گروه زیادی از مردم نزد مأمون حضور داشتند، یحیی از امام پرسید: روایت شده که جبرئیل نزد پیامبر( آمد و عرض کرد: ای محمد! خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس آیا او هم از من راضی است؟ امام فرمودند: من منکر فضیلت ابوبکر نیستم؛ ولی کسی که این خبر را نقل می‌کند، باید سخن رسول الله( را در نظر بگیرد که فرمودند: دروغگویان بر من زیاد شده‌اند و پس از من نیز بسیار خواهند بود. » خداوند از فرشتگان و انسانها رسولانی را بر می‌گزیند، پس چطور ممکن است نبوت از کسانی که خداوند آنان را برگزیده است، به کسانی که [در بخشی از زندگی خود] شرک ورزیده‌اند، منتقل شود؟ یحیی هشتمین بار گفت: از پیامبر( روایت شده: اگر عذاب الهی نازل شود، کسی جز عمر نجات نمی‌یابد. نام اصحاب و شاگردان امام جواد( در منابع کهن رجالی شیعه به طور منظم یک جا نیامده؛ اما‌ شیخ طوسی( در کتاب رجال خود نام 117 نفر از شاگردان ایشان را شمرده است که از این میان، 37 نفر ایرانی بودند. عبدالله بن صلت قمی می‌گوید: در یکی از روزهای آخر عمر امام جواد( نزد آن حضرت رفتم و شنیدم که امام از یاران با وفایش یاد می‌کرد و می‌فرمود: خدا از سوی من به صفوان بن یحیی، محمد بن سنان، و زکریا بن آدم پاداش خیر دهد؛ زیرا اینان به من وفادار بودند و من از آنها راضی هستم، خداوند نیز از آنها راضی باشد که آنان هرگز با من و پدرم مخالفت نکردند. لینک کوتاه: http://noo.rs/rCHeZ تنظیم: زهرا حسینی @tarikh_j
قسمت اول فرهنگی اصل اگاه سازی همه مردم با هر دینی اهلبیت علاوه بر تبیین منطقی دیدگاه خود، زمینه پرسش و گفت و گو با ادیان دیگر مکاتب و ادیان را پدید می اوردند و به آنان اجازه میدادند تا هر سوالی در مورد دین است را بپرسند. ☘حضرت علی ع بارها میشد که میفرمودند: سلونی قبل ان تفقدونی یک بار که حضرت این سخن را بیان فرمودند شخصی بلند شد و گفت ای کسی که چیزی را ادعا میکنی و نمیفهمی من از تو سوال میکنم. اصحاب به چهره فرد نگاه کردند و دیدند از مسلمانان نبود گویا از یهودیان بود خواستند او را به خاطر جسارتش تنبیه نمایند حضرت فرمود: بنشینید با عصبانیت نمیشود دین خدا را به پا کردو برهان خدا با خشم ظاهر نمیشود، سپس به آن مرد رو کرده و فرمودند: به هر زبانی که میخواهی سوال کن او هم چندین سوال را کرد و حضرت پاسخ گفتن و او در اخر ایمان اورد و مسلمان شد.(المحتضر،ص۱۵۸_۱۶۰ حدیث ۱۶۸) @tarikh_j
قسمت دوم فرهنگی اصل اموزش و تعلیم همگان اهلبیت علیهم السلام برای رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی اخلاقی انسان ها، آنان را به تعیلم و تعلم فرامیخواندند. ☘کتاب رجال شیخ طوسی آمار نسبتا خوبی از شاگردان و راویان حدیث اهلبیت (ع) ارایه داده است راویانی که از رسول خدا روایت نقل کرده اند۴۶۸ نفر، از امیرالمومنان۴۴۹ نفر، امام باقر ع ۴۶۸ نفر ، امام صادق ع۳۴۲۵ نفر، امام کاظم ع ۲۷۳ نفر و امام رضا ع ۳۱۹ نفر است.(رجال طوسی ص۵۷ _ ۳۵۱) به هر میزان زمینه اجتماعی و سیاسی برای اهلبیت ع فراهم بود، انان توانستند شاگردان بیشتری را تربیت کنند. و البته طول دوران امامت نیز در این امر موثر بوده است علاوه بر تعلیم همه مشتاقان علوم، برای پرورش شاگردان مستعد اهمیت ویژه ای قایل بودند به عنوان نمونه امام علی ع شاگرد پیامبر اکرم بود و حضرت میفرمودند:(وقتی از پیامبر میپرسیدم پاسخ میدادند و هرگاه سکوت میکردم به من اموزش میدادند. (امالی شیخ صدوق، ص۲۴۳) @tarikh_j
قسمت سوم فرهنگی اصل گفتمان قرآنی: ☘یکی از اصولی فرهنگی حاکم بر سیره اهلبیت گفتمان با آیات قرآن است. به عنوان نمونه در سیره امام کاظم ع است که امام در ذیل توصیه به یکی از اصحاب خاص خویش به نام هشام بن حکم، درباره اهمیت عقل و به کارگیری این ابزار مهم در جهت دست رسی به فرهنگ درست دینی برای همه افراد جامعه، نکات بسیار سودمندی را از قرآن کریم یادآور شدند. هشام بن حکم می گوید: ابوالحسن موسی بن جعفر (علیهما السلام) به من فرمودند: ای هشام، به راستی خدای تعالی اهل عقل و فهم را در کتاب خود مژده داده و فرموده: «مژده ده به آن بنده هایم که به سخن گوش نمایند و بهترِ آن را پیروی کنند؛ آنان کسانی هستند که هم خدایشان رهبری کرده و هم صاحب دلانند.» ای هشام، به راستی خداوند حجت ها را به واسطه عقول بر مردم تمام کرده و پیغمبران را به وسیله بیان یاری نموده و با دلیل به ربوبیت خود ره نموده. 🍀پیام حضرت خطاب به هشام، برای همه بشر به عنوان یک راهبرد عملی درست برای جامعه آن روز با آن وضعیت و امروز با این موقعیت است. امام در واقع دنبال ترسیم شیوه ای مناسب برای برون رفت جامعه از معضل هجوم افکار، اندیشه ها و عقاید جدید و در صدد تذکر به جامعه شیعه و تأکید بر به کارگیری ابزار عقل به عنوان پیامبر باطنی برای مواجهه با شبهات مختلف موجود در جامعه بودند. (كلينى، همان، كتاب عقل و جهل، حديث 12) @tarikh_j
قسمت چهارم فرهنگی اصل بازگشت به سنت نبوی: یکی از اصول فرهنگی اهلبیت ع به تناسب موقعیت زمانی و سیاسی خود، بازگشت مردم و حکومت به سیره و سنت رسول خدا ص بود. ☘با توجه به شواهد تاریخی نشان میدهد که زندگی خلفای عباسی در زمان امام رضا ع هیچ گونه شباهتی به زندگی و سنت پیامبر ص نداشته است. موسیقی و شرای خواری که مخالف سنت رسول خداست، در خلافت عباسیا رواج داشت. روایاتی از حضرت رضا ع نیز موجود است که انحراف از سنت نبوی را تایید میکند و حضرت تلاش میکردند تا جامعه به سمت سنت نبوی بازگردد. ☘به عنوان نمونه: مامون دستور داد تا حضرت رضا ع نماز هید را بخوانند. امام رضا ع ابتدا نپذیرفتن، ولی چون مامون اصرار کرد ایشان فرمودند به شرطی نماز میخوانند که اجازه دهند به شیوه رسول خدا ص و علی ع نماز بخوانند. (الارشاد، ج۲، ص ۲۵۶) ☘یا اینکه، (... مامون دستور داد پسرش عباس اولین کسی باشد که با امام رضا ع به عنوان ولیعهد بیعت میکند. امام ع دست خود را طوری بلند کرد که پشت دست آن جناب مقابل صورت خودش و کف دست رو به مردم بود. مامون گفت دست خود را برای بیعت بگشایید. فرمود: پیغمبر اکرم ص اینچنین بیعت میکرد و مردم بیعت کردند و دست حضرت رضا ع بالای دست آنها بود) (بحار الانوارج۴۹، ص۱۴۶) @tarikh_j.
☘دلایل جاودانگی سیرة اهل‌بیت ع از چه قرار است؟ برخي براساس اعتقاد به مباني هرمنوتيک و نسبيت ارزش‌ها الگو بودن اهل‌بيت ع را منحصر به عصر گذشته دانسته و حجيت سيرة آنان در عصر حاضر را زیر سؤال برده‌اند. این مسئله که نوعي جاودانگي تعاليم اسلام را نيز دربرمي‌گيرد، فراتر از موضوع اين نوشتار است و در جاي خود مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. در اين‌جا به اختصار به نکاتی پيرامون «جاودانگي سيرة اهل‌بيت ع» متذکر می‌شویم: تذکر این نکته لازم است که پیروی از سیره اهل بیت علیهم السلام فقط در ارزش‌هاي ثابت است. ارزشهایی كه مرور زمان آنها را تغير نمي‌ دهد؛ اما سيرة اهل‌بيت ع در زمينة ابزارها و روش‌ها که تحول‌پذيرند، قابل پيروی نيست و اين موارد تخصصاً از بحث خارج‌اند(.در پرسش بعدی این مساله توضیح داده می شود) بحث ما دربارة ارزش‌هایی است که دارای ماهيتی ثابت هستند. ادله‌اي که مي‌توانند جاودانگي سيرة اهل‌بيت ع را توجيه کنند عبارتند از: @tarikh_j
الف) هماهنگی سيرة اهل‌بيت ع با فطرت انسان همان‌طور که قوانين اسلام منطبق با سرشت آدمي و جاودانه بوده و منحصر به زمان و مکان خاصي نيستند، سيرة اهل‌بيت ع که تجسم عيني ارزش‌هاي اسلامي و عِدل «قرآن» است نيز منحصر به زمان خاصي نيست؛ چرا که ارزش‌هاي انساني ثابت هستند و گذر زمان تأثيري در آنها ندارد. علامه طباطبائي ع دربارة جاودانگي تعاليم اسلام با طرح اين پرسش که آيا تمام مسائل در قلمرو تحول است؟ مي‌فرمايد: ما طبعاً تازه را بيشتر از كهنه دوست داريم و هر چيز نو را به كهنه آن ترجيح مي‏دهيم؛ ولي اين موضوع كليّت ندارد و اين قانون در همه‌جا قابل اجرا نيست؛ براي مثال: نمي‏توان گفت: (4=2×2) كه هزاران سال بشر از آن استفاده كرده، ديگر كهنه شده و بايد از اين پس تغيير يابد. نمي‏توان گفت: پيروي از قوانين مدني كه به مقدار زيادي آزادي فردي را پايمال مي‏كند، كهنه شده و مردم را به ستوه آورده، و بايد از اين پس انفرادي زندگي كرد. و در چنين دوره‏اي كه بشر به تسخير فضا پرداخته، بايد راهي تازه باز كرده و از قيد قانون‌گذار و مجريان قوانين نجات يافت. اساساً مسئلة كهنه و تازه در موردي مي‏تواند مطرح باشد كه قلمرو تحوّل بوده، براي تبدّل و تغيير آمادگي داشته باشد. مقررات و آيين اسلام از مواردي است كه منطبق با فطرت و طبيعت انسان است. بديهي است كه طبيعت و فطرت انساني، همواره يكسان است و به مكان و زمان و موقعيت اجتماعي و اقتصادی اش وابسته نیست. دربارة سيرة اهل‏بيت‏ ع كه تجسّم عيني اسلام است نيز اين مطالب مطرح است. @tarikh_j
اصل: بهره گیری از فرصت ها(حج) در همان سالهای نخست گسترده شدن دعوت، پیامبر (ص) از موسم حج برای نشر دعوت خویش بهره می جست. ابن هشام گزارشی بالنسبه مبسوط از این روش ارتباطی پیامبر (ص) که نهایتاً به هجرت آن حضرت نیز انجامید ارایه داده است. دعوت ولید بن مغیره از قریش برای وحدت موضع در قبال پیامبر (ص) در ایام حج نشان دهنده نگرانی قریش از بهره برداری های پیامبر (ص) از ایام حج است. پیامبر (ص) افراد سرشناسی را که دارای نفوذ در میان قوم خود بودند وقتی به مکه می آمدند شناسایی و با آنها ارتباط برقرار می کرد. تماس با سوید بن صامت و انس بن رافع ملقب به ابوحسی و ایاس بن معاذ از این جمله است (فارسی، 382 و ابوخلیل، 42). از ربیعه بن عباد نقل شده است که من نوجوانی بودم که همراه پدرم در منی بودم و پیامبر (ص) را دیدم که به محل اسکان قبائل عرب می رفت و خطاب به آنها می گفت یا بنی فلان من فرستادة خدا به سوی شما هستم شما را به عبادت خدا و شرک نورزیدن به او و به کنار نهادن هر آنچه غیر از او می پرستید می خوانم و از شما می خواهم که به من ایمان بیاورید و از من حمایت کنید تا آن چه را بدان برانگیحته شده ام تبیین نمایم (ابن سعد، ج1، 200 و ابن کثیر، ج3، 141-138). پیامبر (ص) در ایام حج به ویژه به محله های عکاظ، مجنه، ذوالمجاز، منی و شهر مکه برای ابلاغ دعوت خویش می رفت (فارس، 371 و طبرسی، ج2، 84). تماس با زائران شهر یثرب نیز که به انعقاد پیمان عقبة اولی و ثانیه و سرانجام هجرت مسلمانان و پیامبر (ص) به شهر یثرب منجر شد در ایام حج و از طریق عرضة دعوت پیامبر (ص) بر قبائل مختلف صورت گرفت. @tarikh_j
اصل:معرفی منطقی و استدلالی دین جدید یکی دیگر از روشهای پیامبر (ص) برای تبلیغ دین پیش گرفتن روش بحث منطقی در برخورد با مخاطبان بود. به عنوان مثال وقتی قریش از حصین درخواست کردند که با پیامبر (ص) صحبت کند تا آن حضرت از بتهای آنها به بدی یاد نکند، وی به نزد پیامبر (ص) آمد و خطاب به ایشان گفت: چه می گویید؟ چرا بتهای ما را به بدی یاد می کنی؟ پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: ای حصین چند خدا را می پرستی؟ وی گفت: هفت خدا را در زمین و یک خدا را در آسمان. حضرت پرسید: وقتی زیانی متوجه تو می شود کدام یک را می خوانی؟ حصین گفت: خدایی را که آسمان است. حضرت فرمود: اگر اموال تو از بین برود کدام یک را می خوانی؟ گفت: خدایی را که در آسمان است. حضرت فرمود: هموست که دعای تو را اجابت می کند و حال آن که تو برای او شریک قائل می شوی.. ای حصین اسلام بیاور تا در امان باشی و حصین نیز اسلام آورد (الحلبی الشافعی. ج1، 455). نمونه هایی دیگر از این گفت وگوها را مثلاً با عتبه بن ربیعه به نمایندگی از قریش و یا با ابوطالب که حامل پیام های قریش بود در منابع می توان یافت. (ابن هشام، ج1، 314-313) @tarikh_j
اصل هجرت: هجرت مسلمانان به حبشه را باید یکی دگر از روشهای تبلیغی اسلام شمرد که از چند نظر قابل توجه است: 1. یافتن فضایی مناسب برای آرامش و آسایش مسلمانان و انجام آزادانه شعایر دینی 2. گستراندن مرزهای دعوت اسلامی و تلاش برای انتشار اسلام. به عنوان مثال در ماجرای هجرت به حبشه ظاهراً مسلمانان توانستند جمعی از اشراف حبشه را به دین اسلام بگروانند.( ر.ک،الحربی صص 378 ،388)پس از هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه، ابوبکر نیز از پیامبر (ص) برای هجرت اذن خواست و حضرت به او اجازه داد و او مکه را ترک کرد و به نزد احابیش رفت.( ابن هشام، ج2، ص 12) @tarikh_j
اصل: هم نشینی با محرومان: از نکات قابل توجه دعوت پیامبر (ص) تکیه بر مستضعفان و طبقات پایین جامعه بوده است.وضعیت زندگی نخستین ایمان آورندگان حکایت از آن دارد که پیامبر (ص) از همان آغاز دعوت نیز جایگاه و منزلت ویژه ای برای توانگران در نظر نگرفته بود. همنشینی پیامبر (ص) با اقشار پایین جامعه تاثیر بسیاری در سرعت گسترش دعوت در میان توده های مردم داشت. گفته می شود جمعی از اشراف و بزرگان قریش به نزد پیامبر (ص) رفتند و به او گفتند ما می خواهیم به سخنان توگوش فرا دهیم و در آن تأمل نماییم ولی همنشینی تو با بردگانی که تو را احاطه کرده اند و تهیدستانی که شایسته نیست ما در کنار آنها بنشینیم مانع این امر است. ما نزد تو آمده ایم که برای ما مجلسی ویژه که بردگان و فقیران در آن نباشند ترتیب دهی. عمربن الخطاب این نظر را پسندید و حتی ظاهراً برای تهیه مقدمات این مجلس نیز اقداماتی به عمل آمد. ولی با نزول آیاتی از سوره کهف خداوند پیامبر (ص) را از چنین اقدامی بازداشت (طبرسی، مجمع البیان، ج3، 465): “واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداوه و العشی یریدون وجهه و لا تعد عیناک عنهم ترید زینه الحیوه الدنیا و لاتطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا و اتبع هویه و کان امره فرطا و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر…” (کهف/28 و 29) @tarikh_j