eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
981 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
147 ویدیو
315 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
۲ 🌷رحمت و سلام و صلوات خدا بر بانوی شاعر وعالم بزرگ اسلام سکینه دختر امام حسین علیهماالسلام که امروز به سال روز وفاتشان مشهور است... بازخوانی زندگی ایشان به خصوص در بحث ازدواجشان حتی قابل توجه است که در دیگر فرصت ها به آن خواهیم پرداخت. ♠️این روز را محضر حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف و شما تسلیت می گوییم.♠️ ♨️عبارت و کلمات در پاسخ پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ۱:«فقال عمر: انّ رسول الله قد غلب علیه الوجع، وعندكم القرآن، حسبنا كتاب الله».(صحیح مسلم، كتاب الوصیة، باب 6، ح 8 )(صحیح بخارى، كتاب المرضى، باب 17، ح 1 ) ۲:قال عمر: إنّ النّبى غلبه الوجع، وعندنا كتاب الله، حسبنا».(صحیح بخاری، كتاب العلم، باب 39 (باب كتابة العلم، ح 4 ) ۳:در یك مورد آمده است: «فقال بعضهم: إنّ رسول الله قد غلبه الوجع، وعندكم القرآن، حسبنا كتاب الله».(صحیح بخارى، كتاب المغازى، باب 84، ح 5 ) ۴: «فقالوا: أهجر رسول الله»( . صحیح بخارى، كتاب الجهاد و السیر، باب 175، ح 1 ) ۵و۶:فقالوا: ما شأنه؟ أهجر؟ استفهموه»(صحیح بخاری، كتاب المغازى، باب 84، ح 4 و صحیح مسلم، كتاب الوصیة، باب 6، ح 6 ) «کفی کتاب الله» از عبارت های پاسخ داده شده توسط عمر بعد از این جملات است که به ذکر آن بسنده کردیم. ♨️«هجر»در نزد اهل لغت عرب ۱.درلسان العرب آمده است: «الهَجْر: الهذیان والهُجْر بالضم: الاسم من الاهجار وهو الافحاش وهَجَر فى نومه ومرضه یهجُر هجراً: هذى; «هَجر» به معناى هذیان گویى است و «هُجر» كه اسم مصدر است به معناى سخن زشت است و هنگامى كه این واژه به آدم خوابیده و یا بیمار نسبت داده شود ، مفهومش این است كه او در خواب و یا حالت بیمارى هذیان گفت و حرف هاى نامربوط زد. ۲.ابن اثير عالم بزرگ اهل سنت و از لغت دانهای مشهور در معناي هجر مي گويد: «وَلَا تَقُولوا هُجْراً أَيْ فُحْشا. يُقَالُ: أَهْجَرَ فِي مَنْطقه يُهْجِرُ إِهْجَاراً، إِذَا أفْحَش… وهَجَرَ يَهْجُرُ هَجْراً ، بِالْفَتْحِ، إِذَا خَلَط فِي كَلَامِهِ، وإذا هَذَى …وَمِنْهُ حَدِيثِ مرضِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ«قَالُوا: مَا شأنُه؟ أهَجَرَ؟» …. فَيَكُونُ إمَّا مِنَ الفُحْش أَوِ الهَذَيان. وَالْقَائِلُ كانَ عُمَرَ، وَلَا يُظَنُّ بِهِ ذَلِكَ». اگر يك فردي حرفهايش بهم ريخته باشد. يعني از روي عقل حرف نزد مثلا يك ديوانه كه حرف مي زند حرفهايش بهم آميخته است و اول و آخرش مشخص نيست و هذيان مي گويد از همين قبيل است حديث پيامبر در ایام بیماری؛ كه به ايشان گفتند: پيغمبر دارد هذيان مي گويد. يا پيغمبر دارد فحاشي مي كند و يا دارد هذيان مي گويد. آن كسي كه به پيغمبر گفت هذيان مي گويد عمر است. گمان نمي كرديم كه عمربن خطاب در آن مجلس چنين حرفي بزند!.(النهاية في غريب الحديث والأثر، ج ۵ ص ۲۴۵/ المؤلف: مجد الدين أبو السعادات المبارك بن محمد بن محمد بن محمد ابن عبد الكريم الشيباني الجزري ابن الأثير (المتوفى: ۶۰۶هـ)، الناشر: المكتبة العلمية – بيروت، ۱۳۹۹هـ – ۱۹۷۹م، تحقيق: طاهر أحمد الزاوى – محمود محمد الطناحي، عدد الأجزاء: ۵.) 1️⃣ . 🔻عکس العمل پیامبر صل الله علیه و آله وسلم . مطابق آنچه در صحیح بخارى و مسلم آمده 1. فرمود: «قوموا عنّى ولاینبغى عندى التنازع; از نزد من برخیزید (و دور شوید) كه در محضر من نزاع و كشمكش سزاوار نیست».(صحیح بخارى، كتاب العلم، باب 39، ح 4. در برخى از روایات فقط كلمه «قوموا» آمده است: همان مدرك، كتاب المغازى، باب 84، ح 5; كتاب المرضى، باب 17، ح 1; صحیح مسلم، كتاب الوصیة، باب 6، ح 8 )2️⃣ 2. هنگامى كه نزاع و كشمكش پیش آمد و حرف هاى زشتى به آن حضرت زده شد، فرمود: «ذرونى، فالّذى أنا فیه خیر ممّا تدعونی إلیه; مرا به حال خودم واگذارید! چرا كه این حالتى كه من در آن هستم بهتر از چیزى است كه مرا بدان فرا مى خوانید».( صحیح بخارى، كتاب الجزیه، باب 6، ح 2; كتاب المغازى، باب 84، ح 4; كتاب الجهاد والسیر، باب 175، ح 1 (در این حدیث، به جاى «ذرونى» كلمه «دعونى» آمده است). در صحیح مسلم، كتاب الوصیة، باب 6، ح 6، نیز آمده است: قال: «دعونى فالّذى أنا فیه خیر». -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🔻موضع گیری# بزرگان_ اهل_ سنت به این رویداد 🔺دسته اول: ابن حجر عسقلانى از «قرطبى» نقل مى كند كه: «مقصود از «هجر» در این حدیث سخن انسان بیمار است كه درست حرف نمى زند و لذا به حرف او اعتنایى نمى شود». سپس مى افزاید: وقوع چنین امرى (هذیان گویى) از پیامبر(صلى الله علیه وآله) محال است; زیرا آن حضرت در سلامت و بیماریش معصوم است، به دلیل سخن خداوند كه مى فرماید: «او (پیامبر) از سر هوا و هوس سخن نمى گوید» و به دلیل سخن خود آن حضرت كه فرمود: « من در حال خشم و خشنودى (در هر حالى) جز حق نمى گویم( فتح البارى، ج 7، ص 739 .-740) «نووى» نیز در شرح صحیح مسلم مى گوید: بدان كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) یقیناً از سخن دروغ و ناروا و تغییر احكام شرعى چه در حال صحت و چه در بیمارى معصوم است».(صحیح مسلم، بشرح الامام محیى الدین نووى، ج 4، ص 257 ). 🔺دسته دوم: در كتاب «فتح البارى فى شرح صحیح البخارى» مى خوانیم: علما متفقند كه قول عمر حسبنا كتاب الله (قرآن براى ما كافى است) نشانه قوت فقه و دقت نظر او است!!(صحیح بخارى، كتاب المرضى و صحیح مسلم، كتاب الوصیة) 🔺دسته سوم: ۱.جناب «ذهبی» فتوای محکمی بر مخفی کاری و پوشاندن و محو مَساوی صحابه می دهد و می نویسد: این روایات در بین ما و علمای ما موجود است. و لازم است که از کتاب ها برداشته شود و مخفی شود. بلکه از بین برده شود. برای اینکه دلها نسبت به صحابه صاف شود و علاقه مردم به صحابه و رضایتشان از صحابه روز افزون شود و کتمان مطالب مطاعن صحابه ازعموم مردم وحتی از اکثر علماء، واجب است.(سير أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة – بيروت – ۱۴۱۳، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي؛ ج۱۰، ص 92) ۲.«ابن حجر هیثمی» نیز می گوید:واجب است که از نقل اختلافات پیش آمده بین صحابه، خودداری کرد.(تطهیر الجنان و اللسان72) ۳.👇 -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
۳. امام «تفتازانی» از شخصیت های برجسته و معروف اهل سنت ، در کتاب اعتقاداتش که در برخی از حوزه های اهل سنت تدریس می شود درباره چنین اتفاقی در مورد انحراف و فسق اصحاب می نویسد:آنچه که از جنگ و مشاجره در بین صحابه در کتب تاریخی مطرح شده است، و از زبان افراد موثق هم نقل شده است، ظاهراً دلالت می کند بر اینکه بعضی از صحابه از مسیر حق منحرف شده بودند و به حد ظلم و فسق رسیده بودند. و آنچه که باعث شده بود صحابه به این انحراف کشیده بشوند، کینه و عناد و حسادت و خصومت و طلب ملک و ریاست و تمایل پیدا کردن به شهوت ها و لذات بوده است. چرا که تمام صحابه معصوم نبودند و این گونه نبوده که هر کس که پیغمبر را ملاقات کرده بود انسان خوبی باشد؛ آنچه که هست این است که علمای ما به خاطر حسن ظن خود به اصحاب پیغمبر، برای برخی از رفتارهای ایشان توجیه و تأویل ذکر کرده اند. و معتقد هستند که اصحاب پیامبر از مسائلی که موجب گمراهی و فسق آنها شود، محفوظ هستند. به خاطر اینکه عموم مسلمین از گمراهی اعتقادی در مورد بزرگان صحابه در امان باشند، خصوصاً مهاجرین از اصحاب و همچنین انصار.(المؤلف : كتاب شرح المقاصد،ج۵، ص ۳۰۶، الإمام مسعود بن عمر عبد الله الشهير بسعد الدين التفتازاني، التحقیق:الدکتور عبدالرحمن عمیره،صالح موسی شرف،الناشر العالم الکتب.)3⃣ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🖇پی_نوشت پیرامون تصویرسازی واقعه _قرطاس آیات فراوانی ذکر کرده اند مانند: 📌سوره نساء ۱۴ وَمَن يَعْصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدْخِلْهُ نَارًا خَٰلِدًۭا فِيهَا وَلَهُۥ عَذَابٌۭ مُّهِينٌۭ. 📌سوره احزاب ۳۶ «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍۢ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَن يَعْصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَٰلًۭا مُّبِينًۭا». 📌سوره نور۶۳ لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا ۚ قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا ۚ فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ . 📌 سوره محمد ۳۳ «يَٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَأَطِيعُوا۟ ٱلرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوٓا۟ أَعْمَٰلَكُمْ». 📌سوره حشر–۷ 📌 سوره نجم–۲-۵ 📌.... 🚨 جمع این ۶ روایت دراین دو کتاب دوگزاره ی حتمی نتیجه داده است: +عبارت گفته شده جهت جلوگیری از نوشتن نامه بوده است. درمورد کلمه« هجر»توضیح داده شد عبارت دیگر،«وجع» گرچه به گفته ی بعضی ،تغییر ناقلان سخن جهت زیباسازی سخن است اما در هر صورت در راستای همان هدف است و به معنی« بیماری براو چیره شده_پربشان گویی می کند» است حتی افرادی که تنها این عبارت را ذکر کرده اند مانند احمد بن حنبل به صراحت ذکر می کند « عمر بن خطاب با این دستور مخالفت کرد تا آنکه پیامبر از نوشتن آن نامه دست کشید!.»4️⃣ + حضار و از جمله عمر گوینده ی این جملات از مهم بودن محتوای نوشته و اثرات آن مطلع بودند چراکه علاوه بر پاسخ عمر مبنی بر( کفی کتاب الله) در ابتدای حدیث در توصیف حجم تأسف عبدالله بن عباس از این حادثه ذکر می شود که در هنگام نقل حادثه اشک های او بر سنگ ریزه ها جاری می شد5️⃣ و نقل زیبای دیگری که درآن به نقش زنان نیز توجه می شود.(رک. مطلب شماره6️⃣) قابل توجه است که با پس معیت کتاب و عترت آن هم با تکرارهای قبلی از مشهوراتی بوده است که نتیجه ی مشخص داشته است. X+y=(x+y) 🚨در پاسخ دسته ی دوم از واکنش گران اهل سنت به این خبر باید گفت آیا عبارت وجع یا هذیان گفتن هم از تفقد و اجتهاد بوده است؟غیر آن آیا شخصی مثل عمر در بقیه امور از جمله تعداد رکعات و عدد طواف و عدد سعی،تعداد رمی جمرات،کیفیت بسیاری دیگر از مسلمات دین تنها به کتاب بسنده می کند.حال آن که تاریخ منعکس کننده میزان سوالات حتی خود این شخص است. شاید بهتر بود که تحلیل و توجیه موجود در چنین افرادی با ظاهری علمی حداقل با سوگیری های نهانی تر بیان می شد. 🚨 یادآوری: 🔎 و بن علی علیهما السلام -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
شماره 6️⃣ حافظ طبرانی از بزرگان اهل سنت می نویسد: ۵۳۳۸ – حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي خَيْثَمَةَ قَالَ: نَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفٍ الْعَطَّارُ قَالَ: نَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: نَا هِشَامُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ وَدَوَاةٍ، أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ، ثُمَّ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَقَالَ النِّسْوَةُ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ: أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ فَقُلْتُ: إِنَّكُنَّ صَوَاحِبَاتُ يُوسُفَ، إِذَا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَصَرْتُنَّ أَعْيُنَكُنَّ، وَإِذَا صَحَّ رَكَبْتُنَّ عُنُقَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «دَعُوهُنَّ؟ فَإِنَّهُنَّ خَيْرٌ مِنْكُمْ» ادعوا لی بصحیفة و دواة (در روایات قبل تعبیر هلمّوا و ائتونی بود و اینجا ادعوا) حضرت می فرماید برای من قلم و کاغذی بیاورید بنویسم چیزی را که هرگز بعد از آن دیگر گمراه نشوید بعد عمر بن الخطاب می گوید: ما از این نامه نوشتن به شدت بدمان آمد. «فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ». ما این سخن پیغمبر را خیلی بدمان می آمد، به شدت مورد کراهت ما بود. ثم قال، دوباره پیغمبر فرمود: کاغذ و قلمی بیاورید یک چیزی بنویسم که بعد از آن تا ابد گمراه نشوید، زن هایی که پشت پرده بودند گفتند، « أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ »، آیا نمی شنوید پیغمبر چه می گوید ؟ عمر می گوید من گفتم «انکن صواحبات...» شما مثل همان همراهان و دلباخته های حضرت یوسف هستید!.(برخی این تعبیر را بسیار زشت توصیف کرده اند) پیغمبر فرمودند: زنها را رها کنید، فانهن خیر منکم، این ها از شما بهتر هستند. الكتاب: المعجم الأوسط،ج۵-ص۲۸۷، المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي، أبو القاسم الطبراني (المتوفى: ۳۶۰هـ)،المحقق: طارق بن عوض الله بن محمد , عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني،الناشر: دار الحرمين – القاهرة،عدد الأجزاء: ۱۰ این حدیث به شکل ها و. طریق ها مختلف ذکر شده است. تنظیم: سرکار خانم زهرا سادات حسینی -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖📖 هفت كشور يا صور الأقاليم، كتابى است در جغرافياى عمومى همراه با عجايب عالم كه در سال 748ق به دست مؤلفى ناشناخته براى امير مبارزالدين محمد (759- 713) از سلاطين آل‌مظفر نوشته شده است. كتاب به قلم منوچهر به فارسى ترجمه شده است. 🗒🗓 ساختار در ابتداى كتاب مقدمه مفيدى آمده است. متن كتاب؛ مشتمل بر دو باب است كه در باب اول در دو فصل، به ذكر زمين، مساحت آن، ذكر آفاق جنوبى و خط استوا و در باب دوم، در هفت فصل به ذكر اقاليم پرداخته است. 📝📝 وضعيت فهرست مطالب در ابتداى اثر و در انتها نيز تصحيحات و تعليقات به قلم منوچهر ستوده و فهرست عمومى به ترتيب حروف الفبا آمده است. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
📃📃 گزارش محتوا 🔷🔶♦️كتاب حاضر، از آثار جغرافيايى است كه عجايب عالم نيز در آن شرح داده شده است. در كتب جغرافيايى، تقسيم‌بندى ربع مسكون را كه تا آن زمان مى‌شناختند، به اقاليم هفتگانه، به دو نوع صورت مى‌گرفت. يا اقاليم دايره‌اى بود؛ يعنى ايران زمين در دايره‌اى در مركز و شش اقليم ديگر در اطراف آن به طورى كه هر يك از اين دو اثر مماس با ديگرى و مماس با دايره مركزى باشد. يا هفت اقليم را در طول عالم نشان مى‌دادند؛ يعنى از خط استوا چند درجه بالا مى‌آمدند و خطى در سراسر عالم مى‌كشيدند، اين اقليم اول بود. ساير اقاليم نيز به نسبتى از خط استوا در طول عالم قرار مى‌گرفت تا به اقليم هفتم كه منطقه مسكون زير قطب شمالى است، مى‌رسيد. اقاليم هفتگانه اين كتاب خطى است و مؤلف از شرق اقليم اول مى‌گيرد و رو به غرب به شرح آن مى‌پردازد. سپس اقليم دوم و سوم و ساير اقاليم را شرح مى‌دهد. 🔶كتاب جغرافيايى فارسى «حدود العالم من المشرق الى المغرب» كه در سال 372ق؛ يعنى درست 376ق سال پيش از اين كتاب نوشته شده است، نيز همين تقسيم‌بندى را دارد. فرق اين دو كتاب اين است كه حدودالعالم، كتابى است كه مؤلف آن پاى از حدود مطالب جغرافيايى بيرون نگذاشته است؛ در صورتى كه مؤلف كتاب هفت كشور به شهرهاى معظم هر كشورى كه مى‌رسد، شرحى از عجايب و غرايب كه پاره‌اى از آنها را ديده و بيشتر آنها را شنيده است، مى‌نويسد. ♦️بيشتر اين عجايب از جريان‌هاى عادى طبيعت بيرون است و امروز نمى‌توان آنها را پذيرفت و باور داشت، نظير چشمه‌اى كه اکسیر از آن ترشح مى‌كند، يا توده‌هاى تخم پرندگان كه به شكل گنبدهاى بزرگ سفيد در آمده باشد، يا طرز تخم‌گذارى شتر مرغ، يا عنبر موم زنبوران عسل است، يا بچه كرگدن سر از شكم مادر بيرون مى‌كند و علف مى‌خورد، يا تخم‌ماهى در خشكى ملخ و در آب ماهى مى‌شود، يا هنگامه‌گيران كه با صداى طبل مورچگان را از صندوق بيرون آورند و به جنگ مى‌اندازند، يا شرح چاقى بى‌اندازه زنان مصر، يا كرمى كه با لگد كردن آن آب سبو گنده شود، يا شنيدن آواز فلك كه از سائيدن فلك‌ها بر يكديگر برمى‌آيد يا حركت دوردايم و نظاير آنها. 🔷در مقابل اين عجايب باور نكردنى، شرحى از عجايب و مطالب ديگر مى‌دهد كه بسيار دقيق و علمى است و چيزى از دانستنى‌هاى امروزى كم ندارد: نظير شرحى كه درباره كرم ابريشم و منج عسل داده است، يا بيانى كه درباره اتصال شفق شام و صبح صادق دارد، يا شرحى كه درباره روزهاى بيست و سه ساعتى و بيست و چهار ساعتى نوشته، يا توضيحى كه درباره شش ماه شب و شش ماه روز قطب مى‌دهد، يا حدسى كه درباره وجود قاره امريكا زده است، يا خبرى كه درباره عينك مؤلف به ما مى‌دهد كه ظاهرا قديمى‌ترين اطلاع در اين‌باره است. 🔶باب اول آن درباره كليات جغرافيا است و باب دوم آن به هفت فصل طبق ترتيب اقاليم هفتگانه تقسيم مى‌شود. قضاوت «ريو» درباره مطالب اين كتاب كه به ايجاز مخل بودن اشاره كرده و آن را پر از اساطير و خرافات و حكايات اطفال دانسته، تند و عجولانه است. اين كتاب پر از مطالب تازه درباره شمال ايران است و اطلاعات با ارزش فراوانى درباره افريقا دارد كه منبع آنها كتب جغرافيايى عربى است كه اصل آنها به دست ما نرسيده است». ♦️اثر حاضر، كتابى است كم حجم و خواندن آن خالى از فوائدى نيست. مطالب آن يك‌دست نيست و نكات درست و نادرست در آن فراوان است؛ اما كتابى است مشغول‌كننده و مبيّن درك عمومى و معتقدات زمان تحرير آن. 🔷كتاب ظاهراً همراه با نقشه‌اى بوده كه به دست ما نرسيده است. مؤلف در مقدمه كتاب مى‌گويد: «بنده كمينه كه كمر بندگى و هواخواهى مبارزالدنيا والدين محمد را از قديم باز در ميان جان بسته و از نظر تربيت و رحمت، آن جناب، اين بنده را ملحوظ گردانيده، خواست كه از بهر كتب خانه آن حضرت طرح ربع مسكون بركشد و آنچه از احوال جهان معلوم باشد، شمه‌اى در سلك عبارت درآورد». 🔶باز در فصل اول همين كتاب مى‌نويسد: «و ما اقاليم سبعه را و آنچه بعد از خط استوا عرض جنوبى دارد، به طول و عرض دو درجه قسمت كرديم و جدول كشيده و بعضى از شهرهاى مشهور كه نام دانسته‌ايم، نام نوشتيم تا معلوم شود كه هر شهرى با شهر ديگر چه نسبت دارد و بر چه حيثيت است و در كدام اقليم افتاده است و بسيارى از شهرها آن است كه ما هم ندانسته‌ايم. چه معلوم گشته كه قريب چهار هزار شهر در نواحى و اطراف ختا و ختن است و اندك از آن نام به ما رسيده است». -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
♦️در اين نقشه، ظاهراً نام شهرهایى كه قبل از زمان مؤلف به لغت عرب بوده و در زمان او به لغت يونانى مى‌گفته‌اند، ثبت و ضبط شده بوده است. او در اين باره مى‌نويسد: «و نام شهرهاى ديگر به لغت عرب نهاده‌اند و به زبان يونانيان اكنون معروف است». 🔷گذشته از اين نقشه اين كتاب داراى جدولى نيز بوده است كه در آن مؤلف با خطوط مختلف مسير تابستانى و زمستانى خورشيد و ماه را رسم كرده بوده است، مؤلف در اين باره چنين مى‌نويسد: «و ما دو خط از بهر مثال كشيده‌ايم و از اين خط هبوط آفتاب كه به سمت‌الرأس مى‌گذرد تا به آن خط ديگر كه هبوط قمر است، قرب صد و بيست فرسنگ است به عرض». 🔶در همين جدول است كه اختلاف ساعات شبانه روز، از خط استوا كه اين دو مساويند تا آخرين نقطه قطب كه شش ماه شب و شش ماه روز است، مؤلف با خطوط مختلف نشان داده بوده است. احتمال مى‌رود كه اين جدول با نقشه توأم بوده است. جاى بسى تأسف است كه اين نقشه و جدول در نسخ موجود نيامده است. تنظیم: سرکار خانم خدیجه سادات حسین‌پور -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹درگذشت علامه سید عل قاضی علامه سید علی قاضی طباطبایی، در ۱۳ ذی‌الحجه ۱۲۸۲ق (۹ اردیبهشت ۱۲۴۵ش) و به نقل از برخی از تذکره نویسان در ۱۲۸۵ق (۷ فروردین ۱۲۴۸ش) در تبریز به دنیا آمد. خاندان وی از سادات طباطبایی، مشهور به فضل و تقوا و اغلب در کسوت روحانیت بودند و نسب‌شان به ابراهیم طباطبا، نوادۀ امام حسن مجتبی(علیه السلام)، می‌رسد.ایشان در ۶ ربیع‌الاول ۱۳۶۶ق، برابر ۹ بهمن ۱۳۲۵ش درگذشت. سید جمال‌الدین گلپایگانی بر ایشان نماز خواندند و در وادی السلام، نزدیک مقام امام زمان(عج) در کنار پدرشان به خاک سپرده شدند. سید علی قاضی طباطبائی از علمای بزرگ شیعه و استاد اخلاق و عرفان حوزه نجف در قرن چهاردهم هجری است. شهرت آیت الله قاضی بیشتر به عرفان و اخلاق است، اما در حدیث و فقه و تفسیر نیز تبحر داشت و در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد. عالمان بزرگی چون علامه طباطبایى و آیت الله بهجت از شاگردانشان هستند. ایشان به هیچ‌یک از سلسله‌های صوفیه مرتبط نبود، و طریقه عرفانی وی همان طریقه حسینقلی همدانی و استادش سیدعلی شوشتری بود. روش سلوکی وی وصول به مقام توحید و سیر صحیح الی الله همراه با پذیرفتن ولایت امامان شیعه (علیهم‌السّلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بود. قاضی وصول به مقام توحید و سیر صحیح الی الله را بدون پذیرفتن آنها محال می‌دانست.وی می‌گفت: من اگر به جایی رسیده باشم از دو چیز است؛ قرآن کریم و زیارت امام حسین(علیه السلام) -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🌸آثار علامه سید علی قاضی مرحوم قاضی بخشی از قرآن را تفسیر نموده و تألیفاتی نیز در فقه و اصول داشته که اکثر آن ها از بین رفته است و آن چه باقی مانده، تعلیقه‌ای بر کتاب ارشاد مفید است. وی این کتاب را در ۲۱ سالگی تصحیح کرده و در ۱۷ ربیع الاول ۱۳۰۸ آماده چاپ شده است. استاد در این تعلیقه، شرح حال شیخ مفید را نگاشته است. از دیگر آثار برجای مانده وی، اشعاری است که به مناسبت‌های مختلف سروده است؛ مثل غدیریه، شعر در مدح وادی السلام، و شعری در مورد نجف اشرف. نامه‌ها و دستورالعمل‌های عرفانی نیز از دیگر آثار استاد است که مرحوم قاضی به سید حسن الهی (برادر علامه طباطبایی)، شیخ ابراهیم و... نوشته است. وی در لغت عرب نیز کم‌نظیر بود؛ به طوری که چهل هزار لغت عرب را از حفظ داشت و شعر عربی را چنان می‌‌سرود که عرب‌ها از تشخیص آن عاجز می‌‌ماندند و نمی‌‌فهمیدند که شعر، از یک شاعر عجم است. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🌺وصیت ابرار مرحوم قاضی در وصیت نامه خودشان ـ که در دوازده صفر ۱۳۶۵ نوشته است ـ به دو فصل اشاره نموده؛ که یک فصل آن در امور دنیا و دیگری در امور آخرت است. قسمتی از وصیت نامه را در اینجا می‌‌آوریم: «و فصل دوم در امور آخرت و عمده آن‌ها، توحید است. خدای تعالی می‌‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یغْفِرُ أَنْ یشْرَک بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِک لِمَنْ یشَاءُ»؛ همانا خداوند شرک به خود را نمی‌‌بخشد و جز آن را برای هر که بخواهد می‌‌بخشد.» و این مطلب حقیقتش به سهولت بدست نمی‌‌آید و از اولادهای بنده کسی را تا حال مستعد تعلیم آن ندیده‌ام... اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است، نماز را بازاری نکنید؛ اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع! اگر نماز را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می‌‌ماند، و تسبیحه صدیقه کبری علیهاالسلام و آیة‌الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود... و در مستحبات، تعزیه داری و زیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلام مسامحه ننمایید. و روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گرایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیر هما به جا بیاورید، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمی‌‌شود. و اگر هفتگی ممکن نشد، دهه اول محرم ترک نشود. دیگر آن که، گرچه این حرف‌ها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم؛ اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن، ترک خدعه و حیله، تقدم در سلام، و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده، این ها را که عرض کردم و امثال این‌ها را مواظبت نمایید! الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید. 🔹تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد تنظیم: سرکار خانم مریم صفری -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قال الامام الحسن بن علی العسکری (ع): لیست العباده کثره الصیام و الصلوه و انما العباده کثره التفکر فی امر الله المستدرک ج ۱۱ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن عسکری (ع) فرمودند: عبادت به زیادی روزه ها و نماز نیست بلکه عبادت به زیاد تفکر کردن در امر قدرت و مشیت خداست. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
📌علت حکومت ها با ائمه 🔰 امام حسن (علیه السلام) وَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعْدٍ اَلْكَاتِبُ قَالَ: قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: قَدْ وَضَعَ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو اَلْعَبَّاسِ سُيُوفَهُمْ عَلَيْنَا لِعِلَّتَيْنِ: إِحْدَاهُمَا أَنَّهُمْ كَانُوا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُمْ فِي اَلْخِلاَفَةِ حَقٌّ فَيَخَافُونَ مِنْ اِدِّعَائِنَا إِيَّاهَا وَ تَسْتَقِرَّ فِي مَرْكَزِهَا، وَ ثَانِيهِمَا أَنَّهُمْ قَدْ وَقَفُوا مِنَ اَلْأَخْبَارِ اَلْمُتَوَاتِرَةِ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِ اَلْجَبَابِرَةِ وَ اَلظَّلَمَةِ عَلَى يَدِ اَلْقَائِمِ مِنَّا، وَ كَانُوا لاَ يَشُكُّونَ أَنَّهُمْ مِنَ اَلْجَبَابِرَةِ وَ اَلظَّلَمَةِ، فَسَعَوْا فِي قَتْلِ أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ إِبَارَةِ نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي اَلْوُصُولِ إِلَى مَنْعِ تَوَلُّدِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَوْ قَتْلِهِ، فَأَبَى اَللَّهُ أَنْ يَكْشِفَ أَمْرَهُ لِوَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ اَلْكَافِرُونَ. 📚إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ج ۵، ص ۱۹۷ امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: بنی امیه و بنی عباس به دو علت بر ما شمشیر های خویش را کشیدند یکی از آن دو علت آن است که آنان می دانستند در خلافت و جانشینی پیامبر حقی ندارند پس از ادعای ما بر خلافت و استقرار آن در جایگاه اصلی اش می ترسند. و علت دوم آن است که آنان به وسیله اخبار و گزارشات متواتر بر زوال حکومت و سلطه زورگویان و ستمگران به دست قائم ما اطلاع یافته اند. و آنان بر این موضوع که خودشان از جباران و ستمگران هستندشکی ندارند.پس با این آرزو که از ولادت قائم جلوگیری کنند یا او را بکشند بر کشتن اهل و بیت پیامبر خدا و نابودی آنان سعی و تلاش نمودند . و لیکن خداوند امر خویش را بر آنان آشکار نکرد تا نور ولایت خویش را تمام سازد اگر چه کافران خوش نداشته باشند. 🏴🏴🏴 تنظیم: سرکار خانم مریم صفری -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
1_541370002.pdf
449.4K
مقاله پژوهشی 🔰 نقش اصحاب ایرانی امام حسن عسکری(علیه السلام) در علم الحدیث با تکیه بر کتب اربعه شیعه 📚 فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام درباره: (ع) -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 مقام مادر امام حسن عسکری علیه اسلام 🥀🥀وجود مقدس امام عسکری مادری دارد به نام (( حدیث)) که به لقب ((جده)) معروف است. چون جده حضرت حجت بودند ایشان را ((جده)) می گفته اند. زن های دیگری هم در تاریخ هستند که به اعتبار اینکه شهرتشان به اعتبار نوه شان است اینها را ((جده)) می گویند، از جمله جده شاه عباس است که دو تا مدرسه هم در اصفهان به نام ((جده)) داریم. زنی که شهرتش به نام نوه اش باشد قهرا به نام ((جده)) معروف می شود. 🥀🥀این زن بزرگوار به نام ((جده)) معروف شد. ولی تنها جده بودن سبب شهرتش نشد، مقامی دارد، عظمتی دارد، جلالتی دارد، شخصیتی دارد که نوشته اند ( مرحوم محدث قمی -رضوان الله علیه - هم در الا نوار البهیه می نویسد ) بعد از امام عسکری مفزع الشیعه (پناهگاه شیعه) بود؛ یعنی ملجا شیعه این زن بزرگوار بود. 🥀🥀قهرا در آن وقت -چون امام عسکری ۲۸ ساله بوده اند که از دنیا رفته اند، علی القائده مطابق سن امام هادی هم حساب کنیم - زنی بین پنجاه و شصت بوده است. این قدر زن با جلالت و با کمالی بوده است که شیعه هر مشکلی برایش پیش می آمد به این زن عرضه می داشت 🥀🥀مردی می گوید به خدمت عمه امام حسن عسکری علیه السلام حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام رفتم، با ایشان صحبت کردم راجع به عقاید و اعتقادات مسئله امامت و غیره. ایشان عقاید خود را گفت تا رسید به امام عسکری علیه السلام بعد گفت فعلا امام من فرزند اوست که الان مستور و مخفی است. گفتم حال که ایشان مخفی هستند اگر ما مشکلی داشته باشیم به چه کسی رجوع کنیم؟ گفت به جده رجوع کنید. گفتم: عجب! آقا از دنیا رفت و به یک زن وصیت کرد؟! فرمود: امام عسکری علیه السلام همان کار کرد که حسین بن علی علیه السلام کرد. 🥀🥀حضرت امام حسین علیه السلام وصی واقعی اش و وصی او در باطن علی بن الحسن علیه السلام بود، ولی مگر بسیاری از وصایای خودش را در ظاهر به خواهرش زینب ( سلام الله علیها) نکرد؟ عین این کار را حسن بن علی العسکری علیه السلام کرد. وصی او در باطن این فرزندی است که مخفی است، ولی در ظاهر که نمی شد بگوید وصی من اوست. در ظاهر وصی خودش را با جلالت قرار داده است. 📚 کتاب # سیره معصومین_ص ۱۶۹_۱۷۰ _مطهری -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
نشست سیر تدریجی حکم حجاب شرعی بر اساس ترتیب تاریخی نزول استاد:سرکار خانم طیبی زمان:شنبه ۱۴۰۰/۷/۲۴_ساعت۱۰تا۱۲ لینک ورود: http://VC.miu.ac.ir/hoda5 -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j