eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
138 ویدیو
308 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمایی از فیلم تاریخی هنری طبیب (حکیم یا پزشک ) به کارگردانی فیلیپ اشتولتسل☝️ @tarikh_j
یادداشتی به بهانه پخش و بررسی فیلم طبیب در پژوهشگاه جامعه الزهرا س نقدی بر فیلم طبیب (The Physician) محصول سال ۲۰۱۳ سینمای آلمان: این فیلم بخشی از زندگی حکیم (با بازی Ben Kingsley)، طبیب ایرانی را روایت می‌کند که جوانی مسیحی به قصد آموختن علم پزشکی به نزد او در اصفهان می‌رود. در این فیلم شخصیت خالی از هر نوع ذکاوت و خلاقیت به تصویر کشیده می شود که فقط به تکرار عقاید ارسطو و بقراط و دیگر فلاسفه ی غربی مشغول است .در طول فیلم تا حد امکان زندگی دانشمند بزرگ ایرانی، مورد تحریف قرار گرفته است و همچنین شدیدا با تحریف واقعیات تاریخی سعی در سیاه نمایی و دارد و مسلمانان را افرادی جنگ طلب، مخالف توسعه علم و جاهل نشان می دهد. تحریف زندگی و رابطه ی خوب او با (حاکم وقت اصفهان)، داشتن شاگرد انگلیسی!!، معاصر دانستن ابن سینا با (با اینکه ابن سینا در دوران غزنویان –سامانیان زندگی می کرده است)، کشتن یهودیان و مسیحیان بدست مردم مسلمان اصفهان، خودکشی ابن سینا با زهر!! هر چند در این میان می توان نقاط روشنی را چون مقایسه ی خرافه پرستی و عقب ماندگی در اروپای قرون وسطا با وضعیت پیشرفته ی سرزمین های اسلامی در آن زمان مشاهده کرد؛ اما نمی توان تحریفات عجیب و اغراض پشت پرده ی این فیلم را نادیده گرفت. تصویر بخش ابتدایی فیلم از وضعیت سیاه اروپای قرون وسطا جالب توجه است، زمانی که «راب» و استاد او از سوی کلیسا به دلیل درمان مردم متهم به سحر و جادو می شوند و از سوی دیگر عقب ماندگی زندگی مردم در سطحی است که «راب» و استاد او برای یک زخم کوچک و ساده در انگشت پا به قطع آن می پردازند و فرد بیمار نیز از این که اولین قطع عضو خود را تجربه کرده است، اظهار خوشحالی و رضایت می کند! اما نکته ی عجیب این جاست که در نیمه ی دوم فیلم و با ورود «راب کول» به اصفهان با این که طبق اسناد تاریخی در آن دوره حاکمان شیعه ی آل بویه در مسند امور بوده اند، (علاء الدوله ی کاکویه ی دیلمی) به شمایل فردی خونخوار و بی ایمان به تصویر کشیده می شود و علمای مذهبی شهر نیز شبیه پدران مسیحی اروپای قرون وسطا افرادی خشک مغز و جبرگرا نشان داده می شوند که با تحقیقات علمی مخالف هستند و او را به زندان می افکنند و در سویی دیگر مردم شهر نیز افرادی تنبل و عیاش نشان داده می شوند. در واقع فیلم «طبیب» می کوشد علمای مسلمان را نیز چون سردمداران کلیسا مخالف دانش های جدید نشان دهد و در این میان فقط «یهودی» ها هستند که در جای جای فیلم به عنوان انسان هایی طالب علم و خوش فکر به تصویر کشیده می شوند. این در حالی است که «ابن سینا» بر خلاف آن چیزی که در فیلم خبری از آن نیست، برای مدتی وزارت علاءالدوله را بر عهده داشته و خود در دایره ی علمای مسلمان دوران تعریف می شده است و تلاش فیلم «طبیب» برای جدایی عامل تاثیرگذار «اسلام» از دلایل پیشرفت های ممالک اسلامی در آن دوران قابل تامل است. یکی از مسائل دیگری که فیلم «طبیب» بر آن تاکید می کند، وضعیت زندگی اقلیت های مذهبی در جهان اسلام است، یهودیان انگلستان به «راب کول» که قصد سفر به اصفهان را دارد، هشدار می دهند که تو به عنوان یک مسیحی به محض ورود به جهان اسلام کشته خواهی شد و آن ها یهودیان را نیز با اکراه تحمل می کنند و از این رو «راب» مسیحی نام خود را به «جسی» تغییر می دهد و خود را به عنوان یک یهودی جا می زند تا بتواند به کلاس درس «ابن سینا» راه یابد و این در حالی است که در انتهای فیلم در اتفاقی متناقض با ادعای اولیه، علمای اصفهان به دلیل یهودی بودن «راب کول» که دست به تشریح غیرشرعی بدن انسان زده است، رای به اعدام او می دهند! و از این نظر فیلم «طبیب» تلاش گسترده ای برای القای تحت فشار بودن و اقلیت های مذهبی در سرزمین های اسلامی مطرح می کند، این در حالی است که به گواهی اساتید تاریخ، اقلیت های مذهبی به خصوص در دوره ی با آرامش کنار هم می زیسته اند و یکی از ویژگی‌های خاص دوره ی حاکمیت آل بویه این بوده که علما و اندیشمندان از ادیان مختلف در آزادی به بحث و گفت‌وگو و تبادل نظر درباره ی خداشناسی، نبوت و معاد می‌ پرداخته اند. یهود نوازی فیلم «طبیب» و تصویرسازی متعصبانه و خشونت بار از مسلمانان در کنار پرداختن به مسئله ای چون «سنگسار» بخشی از اغراض فیلم برای بهره برداری های امروزی را هویدا می کند. @tarikh_j
زادهٔ ۱۲۵۳ منطقه بختیاری – درگذشتهٔ ۱۳۱۶ اصفهان، تنها زن سردار ایرانی در تاریخ ایران وجود دارد به غایت شجاع و دلیر که مقابل مستبدان قاجاری و پهلوی می‌ایستد و حتی فرزند غیورش «» که یکی از دلاوران بنام ایران است را فدا می‌کند. او مشهور به سردار مریم بختیاری، نویسنده ایرانی و از زنان فعال در انقلاب مشروطه بود. خانواده بی‌بی‌مریم از بانفوذترین خاندان‌های ایرانی دوره قاجار به‌شمار می‌آمد، پدرش؛ حسینقلی خان ایلخانی، از خوانین ایل بختیاری و برادران او؛ علیقلی خان سردار اسعد از رهبران انقلاب مشروطه و نجفقلی (۲ دوره رئیس‌الوزرای ایران) و نیز عموزادگان وی، از رجال شناخته‌شده دوران قاجار و پهلوی محسوب می‌شدند. او مادر علیمردان خان بختیاری بود. بی‌بی‌مریم از پیشگامان مطالبات حقوق زنان و از مدافعان ملّی سرزمین ایران، در خلال جنگ جهانی اول به‌شمار می‌آمد. بی‌بی‌مریم زنی باسواد و روشنفکر بود و از معدود زنان زمان خویش بود، که حوادث عصر خویش را می‌نوشت. کتاب خاطرات بی‌بی‌مریم سال‌ها پس از درگذشتش، منتشر شد، که در آن دربارهٔ دوران کودکی و نوجوانی، شرح زندگی و حوادث سیاسی تا پایان دوره مشروطیت را نوشته‌است. خاطرات، به قلمی ساده و روان، از سال ۱۲۹۶ هجری شمسی ثبت شده‌است بی‌بی‌مریم در ابتدای خاطراتش اینطور نوشته‌است: "به امید خداوند که امیدوارم فرصت بدهد به بنده که یک زن ایرانی و از ایل بختیاری می‌باشم، روزنامه خاطرات خود را ساده و مختصر بنویسم. به تاریخ ماه شعبان المبارک ۱۳۳۶ هجری قمری." @tarikh_j
نمونه ای از کارت دریافت سهمیه وزارت بهداری در سال ۱۳۴۹☝️ برای تحلیل تاریخی و شناخت وقایع یک دوره، بررسی همه اسناد نظیر این کارت،شناسنامه ها،قباله های ازدواج و... حائز اهمیت و نشان دهنده آن دوره است. @tarikh_j
نقش #زنان در مرگ #گریبایدوف بخش اول: بر پایه ماده سیزدهم عهدنامه #ترکمانچای (۱۲۰۷/ ۱۸۲۸) همه کسانی که طی دو جنگ گذشته بین #ایران و روس از دو طرف به اسارت درآمده بودند، باید چهار ماه پس از انعقاد عهدنامه به سرزمین‌های خود بازمی‌گشتند. دولت روسیه گریبایدوف را برای بازگرداندن اسرای روسی و اجرای دیگر مفاد قرارداد ترکمانچای، به ایران فرستاد. گریبایدوف برای بازگرداندن #اسرای_زن شیوه نادرستی را در پیش گرفت. وی فرمان داد اسرای زن روسی که به همسری و کنیزی مردان ایرانی درآمده‌اند را بدون اجازه شوهران و صاحبان‌شان به نزد او ببرند تا خود از آنان بپرسد که آیا از روی رضا و رغبت در ایران می‌مانند یا اینکه می‌خواهند به وطن خود بازگردند. از جمله این زنان دو اسیر گرجی بودند که دین اسلام را پذیرفته و به همسری و کنیزی #آصف_الدوله، دولتمرد قاجاری درآمدند. مخالفت آصف‌الدوله سودی نبخشید و او تحت فشار شاه به بردن آن دو به سفارت روس رضایت داد اما آن‌گونه که #علی_اصغر_شمیم در کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار» نوشته است، آن دو  زن  به گریبایدوف گفتند که مایل‌اند در #تهران بمانند و به هیچ‌روی قصد بازگشت به گرجستان را ندارند. با این وصف گریبایدوف تصمیم گرفت همه این زنان را چند روزی در سفارت نگه دارد تا شاید بتواند آنان را تشویق به برگشتن کند. طول کشیدن اقامت زنان در سفارت برخلاف میل شخصی آنان بود و همچنین شوهرانشان را نگران کرده بود..... ادامه دارد.... نویسنده: دکتر مرتضی شیرودی @tarikh_j
#معرفی_کتاب #نقش_سياسي_اجتماعي_زنان_در_تاريخ_معاصر شيرودي، مرتضي/ 1386/ وزيري/ شميز/ 160 ص/ چاپ اول ناشر: قم - انتشارات زمزم هدایت خلاصه کتاب: درباره نقش زنان در تحولات سياسي و اجتماعي يک قرن اخير ايران، کمتر کتابي نوشته شده، زيرا در ظاهر شرايط حاکم بر جامعه ايران در سدة اخير، به آنان کمتر اجازه حضور در اجتماع و تأثيرگذاري بر روند سياسي يا اجتماع را مي¬داده است. نويسنده کتاب حاضر تلاش کرده است بيشتر از آن که به نقش زنانِ طبقات بالا و دربار بپردازد، نقش زنان مسلمان ايران را که هم مي¬خواهند از مدنيت برخوردار باشند و هم ديانت خود را پاس دارند، در يکصد سال اخير بررسي نمايد. فهرست مطالب: کلياتي درباره تاريخ، نخستين تلاشهاي سياسي ـ اجتماعي زنان در عصر قاجار، نقش سياسي ـ اجتماعي زنان در انقلاب مشروطه،‌ فعاليتهاي سياسي ـ اجتماعي زنان در دوره استقرار مشروطه، زنان مسلمان در عصر رضاخان،‌ زنان مسلمان و بيست سال آغازين حکومت پهلوي دوم، زنان در نهضت امام خميني،‌ نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي، زنان در سالهاي نخستين پس از انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نقشهاي مختلف زنان، زنان ايراني در عرصه¬هاي بين¬المللي،‌ زنان در عرصه تصميم¬گيري،‌ نقش سياسي/ فرهنگي/ اجتماعي/ اقتصادي زنان در دهه‌هاي دوم و سوم انقلاب اسلامي، شرايط و ويژگي‌هاي حضور سياسي ـ اجتماعي زنان، نقش سياسي ـ اجتماعي زنان در آينده، مقايسه حقوق سياسي ـ اجتماعي زنان پيش و پس از انقلاب اسلامي. #معرفی_کتاب @tarikh_j
#نقش_زنان در #مرگ_گریبایدوف بخش دوم: # آیت‌الله_میرزا_مسیح، #مجتهد معروف #تهران که درخواست‌هایش از دولت قاجاری و سفارت روس در تهران برای رها کردن این #زنان رد شده بود، فتوا داد که: #تکلیف است بر هر مسلمان تا هم‌مذهبان خود را از دست کافران نجات دهد. مردان و زنان که غیرت دینی‌شان به جوش آمده بود، به سوی #سفارت_روس رفتند. #قزاقان حافظ سفارت به روی آنان آتش گشودند. نوجوان چهارده ساله‌ای به شهادت رسید. پس از آن مردم به درون سفارت هجوم آوردند و هرکس که مانع آزادسازی زنان بود را کشتند، حتی #گریبایدوف را با خنجری از پای درآوردند و از این ماجرا #مالتسف، منشی سفارت که پنهان شده بود، نجات یافت. تعداد کشته‌های روسی را در این ماجرا بین ۳۵ تا ۸۰ نفر شمرده‌اند. در این حادثه چند نکته مهم و مرتبط به زنان وجود داشت: ۱) علت اساسی شکل‌گیری حادثه، زنانی بودند که اغلب برخلاف میلشان به سفارت برده شدند. ۲) فتوایی که میرزا مسیح داد، تنها برای آزادسازی زنان به سفارت برده‌شده بود. ۳) بخشی از جمعیتی که به سوی سفارت رفتند و سپس به آن حمله کردند را زنان تهرانی تشکیل می‌دادند. ۴) جمعیتی که به سفارت حمله برد همه تلاش خود را برای آزادی زنان به‌کار گرفت و هدف نخست‌شان آزادی آنان بود. ۵) زنان در این حرکت به هیچ‌وجه دنبال خواسته‌های جنسیتی نیستند، بلکه در تلاش برای تحقق آموزه‌های دینی‌اند. نویسنده: دکتر مرتضی شیرودی @tarikh_j
#معرفی_ کتاب نام کتاب: زندگانی بانوی ایرانی #علویه همایونی راوی: فاطمه رکنی @tarikh_j
#معرفی_شخصیتهای_تاثیرگذار #نسب_بانو_امین سیده نصرت بیگم مشهور به #بانو_امين با سي واسطه نسبتش به امام #علي_بن_ابيطالب(ع) مي رسد.وي در بيان مقام و موقعيت خاندان عصمت و طهارت و منزلت وجايگاه آنان تلاش مي كرد به طوري كه عشق وعلاقه اش به مقام والاي ولايت در كتاب"مخزن اللئالي في مناقب مولي الموالي حضرت علي( ع)"روشنگر اين حقيقت است. بانو امين از شيفتگان و معتقدان به انقلاب اسلامي ايران ورهبري عظيم الشان آن بودند.ايشان در سال1359 ه.ش. كه نمي توانستند از منزل خارج بشوند از راديو وتلويزيون در جريان انقلاب قرار داشتند و از زمان تفسير سوره حمد توسط #امام_خميني شيفته بيان و مطالب امام شدند و به مطالعه آثار ايشان پرداختند.وي به حد والاي عرفان امام خميني دست يافته بودند و مي گفتند: خداي ناكرده اگر كسي بخواهد توهين كند به امام،به او بگوييد بدمي بيني.همين طور امام نيز جوياي احوال اين #بانوي_مجتهد مي شدند و از روحانيون اصفهاني كه به ديدارشان مي رفته اند از سلامتي و اشتغالات بانو مجتهده امين سئوال مي كردند. خانم امين به مراتب بالايي از عرفان دست يافته بود و تمام پيشامدها وگرفتاري هاي خود را مايه امتحان و تهذيب نفس مي دانستند. خداوند كريم براي خالص گرداندن روح مطهرش، ايشان را ابتلائات وآزمايش هاي فراوان نمود. #معرفی_شخصیت @tarikh_j
: شاه از مخالفت ‏_الله_میرزاحسن_آشتیانی با قرارداد و تنباکو بر آشفت و سرانجام دستور داد او را به عراق تبعید کنند. مصمم شدند مانع از تبعید مجتهدشان شوند و لذا دسته‌دسته به سوی محله سنگلج حرکت نموده و در دارالشرع اجتماع کردند. آنها سپس به طرف بازار آمدند و هر مغازه‏ای را که گشوده می ‌دیدند، بستند. آنگاه با فریاد و فغان روی به ارگ سلطنتی آوردند. مردانی که قبل از زنان در سنگلج و دارالشرع گرد آمده بودند، به دنبال زنان راه افتادند. برخی از مردان برای مراقبت از آنان، در اطراف زنان راه می‏ رفتند. زنان در میدان ارگ به داد و فریاد پرداختند، به‌گونه‏ای‌که شاه را وحشت فرا گرفت. زنان همچنان فریاد می ‏زدند: «ای خدا می‏ خواهند دین ما را ببرند، علمای ما را بیرون کنند، تا فردا عقد ما را فرنگیان ببندند، اموات ما را فرنگیان کفن کنند و دفن کنند، بر جنازه ما فرنگیان نماز بگذارند. نایب‏السلطنه کامران‌میرزا، با ملایمت به آنها می ‏گفت: همشیره‏ ها، فرنگی را بیرون می‏ کنیم، هیچ‏ یک از علما را نمی ‏گذاریم بیرون بروند، خاطرتان جمع باشد و... اما پیش ‌از آنکه سخن وی به پایان برسد، زنان او را با داد و فغان فراری دادند. »(سیرجانی، 1362: 378) به جمعیت اطلاع رسید منصوب ، به تهدید مردم مشغول شده است. از این ‌رو، زنان به مسجد شاه رفتند و او را از منبر به زیر کشیدند. آنها سپس به میدان ارگ بازگشتند و شعارهای وا شریعتا، وا اسلاما، یاعلی و یاحسین آنان در تمام کوچه‏ ها و بازارهای اطراف ارگ به گوش می ‏رسید. شاه بار دیگر با ارسال پیغام، آنان را به آرامش دعوت کرد؛ اما زنان فریاد می ‏زدند: ما شاه نمی‏خواهیم. در این ‌میان، زنان، وزیر دربار را که به آنها گفته بود چرا دیگر به خانه‏ هایتان نمی‏ روید، به باد کتک گرفتند و به نایب‏ السلطنه که بار دیگر به قصد متفرق‌کردن زنان آمده بود، حمله بردند و او را وادار به عقب‏ نشینی و فرار به داخل عمارت سلطنتی نمودند. یکی از زیردستان نایب‏ السلطنه که وضع را اینگونه دید، به دسته‏ای از سربازان که به بی‌پدران معروف بودند، دستور شلیک داد. عده‏ ای از مردان و زنان کشته شدند. پس‌ از آن، مردم به دستور علما متفرق شدند اما روز بعد دوباره بازگشتند و این کار تا لغو قرارداد توتون و تنباکو ادامه یافت. (اعظام قدسی، 1342: 44) اعتراض زنان به قرارداد رژی، به زنان تهران محدود نماند بلکه زنان دیگر شهرها به ‌ویژه شیراز و تبریز را در بر گرفت. در شیراز، زنان در کنار مردان به اعتراض عمومی دست زدند. زمانی‌که حکمران شیراز، روحانی مبارز سید علی‏اکبر فال‏اسیری را به‌ خاطر سخن‌ گفتن علیه قرارداد، دستگیر و تبعید کرد، قریب سه الی چهارهزار زن و مرد در شاه‏چراغ جمع شدند و تعدادی از آنان، به بستن بازار پرداختند. زنان ایلاتی اطراف شیراز هم همراه و همگام با مردان، همه ‌روز تلگرافهای تهدید آمیز به تهران مخابره می‏ کردند. در تبریز، دسته‏ای از زنان مسلح درحالی‌که چادر نمازهایی به کمر بسته بودند، به بازار آمدند و بازار را در اعتراض به قرارداد رژی بستند و به‌سرعت ناپدید شدند. رهبری این زنان را زینب‌ باجی بر عهده داشت. مأموران بارها کوشیدند بازار را باز نگاه دارند، اما هر بار گروه زینب، با اسلحه و چماق مانع از بازشدن بازار می‏شد و این کار را تا لغو قرارداد ادامه داد. (کربلایی، بی تا:110) نویسنده:دکتر مرتضی شیرودی @tarikh_j