eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
981 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
136 ویدیو
305 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کُشته شدن سلطان حسین صفوی شاه سلطان حسین صفوی هرچقدر در هوسرانی و بی‌قیدی و بی‌غیرتی یکه‌تاز ایران قلمداد میشود، از آنسوی در بنده پروری و بنده نوازیِ خدمتکاران شخصی و خواجگان درگاهش بسیار کوشیده و با احترام زیاد نسبت به آنان رفتار مینمود. پس از آنکه شاه سلطان حسین با دستان خود شاهی را بر سر افغان گذاشت، هرگونه خفتی را به جان خرید و مجیزگوی دشمنان شد. به همین جهت تا مدتی زنده ماند و با چند زن در اتاقی محقر به زندگی نکبت‌بار خود ادامه داد. اما این وضعیت نیز پایدار نماند. هنگامی که خبرِ شورش خان و شکست به اشرف رسید وی جلسه‌ای تشکیل داد و با اطرافیان خود مشورت نمود. یکی از اشرف گفت تا زمانیکه سلطان حسین زنده است، مردم مبادرت به قیام خواهند کرد! باید هرچه زودتر سلطان حسین را بِکُشیم و جسدش را به همگان نشان دهیم تا مردم باور کنند که دیگر در دودمان صفوی آدم صاحب نامی نمانده است و از آنان ناامید شوند. اشرف میپذیرد و دستور میدهد سلطان حسین را حاضر کنند. سلطان حسین با شنیدن این تصمیم به لرزه میافتد و التماس‌ها و استغاثه‌ها میکند؛ هنگامی که میبیند با همه خفتی که برای حفظ جان کشیده، از مرگ گریزی نیست، درحالی که اشک به چشمانش داشت گفت: حداقل بگذارید پیش از مرگ اندکی با خدایم نیایش کنم. به او اجازه دادند چنین کند. سجاده‌ای آوردند و سلطان حسین مشغول نماز شد. گفت درنگ جایز نیست. با این حرف و با اشاره اشرف، درحالی که سلطان حسین در سجده بود، همبازی سلطان حسین، بی‌توجه به نان و نمکی که خورده بود و بی‌توجه به مهربانی‌هایی که دیده بود، خود را برروی سلطان حسین انداخت و با خنجری گلوی وی را برید و سر از تنش جدا نمود و سر سلطان را به امید پاداشی درخور، نزد افغان انداخت! اما هنوز جسد بی‌سر سلطان حسین دست و پا میزد که اطرافیان برروی غلام ریخته و او را هم تکه تکه کرده و کشتند. تنظیم: سرکار خانم زهرا صفرزاده -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
امپراتوری و دودمان صفویه  که پادشاهان آن ۲۲۱ سال (از ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ میلادی)بر پهنه ایران‌زمین حکم راندند، ناشی از اوضاع نابسامان ، و سیاسی اواخر دوران این سلسله به ویژه زمان حکمرانی  سلطان حسین، آخرین پادشاه این امپراتوری می‌باشد. حکومت صفویان که  اسماعیل اول آن را با پیروزی در جنگ‌های متعدد، در  آغاز کرد، در  با اسارت سلطان حسین و با بخشش تاجش به  افغان به پایان رسید. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
عوامل پیروزی افغانها غارتگری‌های خان حاکم و عدم توجه سلطان حسین به شکایات مردم قندهار از دست ستم‌های او، تمایل مردم قندهار به ویژه قوم  را به پیوستن به حکومت هند، به امید وضع بهتر، بیشتر کرد. برای کنترل طغیان‌های قندهار، شاه سلطان حسین یکی از والیان خود به نام گرگین را برای در مشت گرفتن ، به حکومت قندهار منصوب کرد. در قندهار شخص با نفوذی به نام میرویس که نقش مؤثر و قاطعی در پی ریزی و سازماندهی نهضت ضد در میان  داشت، هنگام انتصاب گرگین به سمت حکمران کل قندهار، کلانتری آن شهر را بر عهده داشت. میرویس که مردی باهوش و سیاستمدار بود نهایتاً را توسط افغان‌ها و گرجی، به قتل رساند. شاه سلطان حسین طی هفت سال حکمرانی میرویس بر قندهار، نتوانست او را به زانو درآورد و میرویس به صورت خود مختار قندهار را اداره می‌کرد. نهایتاً" پس از مرگ میرویس، یا میر عبدالله برادر میرویس جانشین او شد اما با کمک ، افغان فرزند ارشد ، با قتل عبدالله کنترل قندهار را به دست آورد. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
دومین هجوم محمود افغان (شکست گلون‌آباد) در طی دو سالی که بین حمله نخست محمود افغان و یورش نهایی او، فرصت بود، دربار شاه سلطان حسین هیچ اقدام مؤثری در مهار کردن قدرت افغان‌ها که روز به روز در حال توسعه بودند، نکرد و چاره‌ای نیندیشید با سپاهی که تعداد آن ۱۸۰۰۰ نفر مرکب از  و  و  بودند به و لشکر کشید. گرچه افغان، و را در این بار دوم به آسانی فتح کرد، اما موفق به فتح کرمان، نشدند.شاه سلطان حسین وقتی فهمید محمود نزدیک اصفهان می‌باشد به او پیشنهاد باج هنگفتی داد، اما افغان نپذیرفت و وحشت همچنان در مستولی بود. در این حین صاحب منصبان شاه سلطان حسین برسر چگونگی دفاع از با هم اختلاف نظر داشتند. در این هنگام سلطان حسین فرمان‌هایی خطاب به سرداران و حکام برخی ولایات فرستاد و تأکید کرد که با سپاهیان تحت فرمان خود هر چه زودتر در پایتخت حاضر شوند، اما جمعی از سرداران که در نواحی و بودند، هنگامی که نزدیک رسیدند همین که چشم ایشان بر علامات افغان‌ها افتاد، راه فرار پیش گرفته، هر یک به سمت ولایات خود فرار کردند. سرانجام دو سپاه روبه‌روی هم قرار گرفتند. شاه سلطان حسین علی‌رغم تمایل خود در رأس یک سپاه ۳۰٬۰۰۰ نفری که اکثر آن‌ها را مردان جنگ ناآزموده تشکیل می‌دادند، به رویارویی با دشمن حرکت کردند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
محاصره و تصرف فرخ آباد شکست اوضاع حکومت شاه سلطان حسین را بیش از پیش پیچیده ساخت. اضطراب مردم در اثر اخباری که فراریان جنگ به انگیزه ترس و توجیه فرار خود منتشر می‌ساختند، غلبه شایعات بر قضاوت صحیح از میزان قدرت دشمن مهاجم و هجوم زنان و مردان و برای یافتن پناهگاه، حکومت را به وضع وحشت‌انگیزی سر درگم کرده بود. یک فرانسوی که شاهد عینی اوضاع بوده، گزارش داده‌است:[ با وجود آنکه برای حمل سلاح عده‌ای کثیر مرد وجود دارد، فقط پانصد نفر سرباز داوطلب برای دفاع شهرگرد آمده‌اند. از هر هزار نفر ساکنان شهر، ده نفر مسلح به چشم نمی‌خورد. در اینجا همه چیز آشفته و به هم ریخته‌است. پس از پیروزی افغان در جنگ ، او به  فرح آباد حمله کرد و به راحتی وارد کاخ شدند و آن را به تصرف درآوردند. می‌گوید: شگفت آنجاست که سلطان حسین که آن همه مبالغ گزاف صرف بنای آن کرده و از گذراندن ایام در آنجا حظّ و بهره‌ای فراوان برده بود، تصمیم گرفت از آن بدون لحظه‌ای مقاومت چشم بپوشد. تنظیم: سرکار خانم زهرا صفرزاده -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
توزیع هدایا در نوروز توسط شاه سلطان حسین در اصفهان، نام اثری است از  زمان که رسم عیدی‌دادنِ شاه و توزیع هدایا به درباریان را در  ۱۱۳۴ ه.ق. به تصویر کشیده‌است. مرشد کامل  سلطان حسین، چند سال بعد و درپی  اصفهان مجبور شد تا با دستان خود، مُرصع همایونی را از عمامهٔ خویش بر گرفته و بر سرپوش  افغان بگذارد و با او و سپاهیان که مذهبِ شاه را لعن می‌کردند، در کوچه و خیابان‌های  همراه شود و دخترانش را به همسری سران قبیلهٔ  درآورد. این اثر در مالکیت  بریتانیا قرار دارد. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
افشاریه بنیان گذار سلسله پادشاهی ، قلی از طایفه افشار است. این طایفه از قبایل  بودند که در روی کار آوردن  نقش داشتند. گروهی از ایل افشار را  اسماعیل صفوی ( ۹۰۷-۹۳۰ق.) به منطقه و در شمالی کوچاند.   نادر در به خدمت حاکم آن شهر علی بیگ پیوست و با شجاعت و کاردانی، اعتماد وی را به دست آورد و دختر او را به همسری گرفت.  و پس از مرگ پدر همسرش در سال ۱۱۳۶ق. جانشین وی شد.   در این هنگام، اصفهان به دست افغان‌ها سقوط کرده و شاه تهماسب دوم صفوی ( ۱۱۳۵-۱۱۴۵ق.) برای دستیابی به قدرت و با همراهی طایفه قاجار، عازم مشهد شده بود تا پس از سرکوب ملک محمود سیستانی، قصد اصفهان کند. شاه تهماسب با دیدن شجاعت‌های نادر، با اعطای حکم حکمرانی ابیورد به وی موافقت کرد.  سپس او به عنوان سپهسالار تهماسب کارهایی کرد که شهرت بسزا به دست آورد و توانست سلسله‌ای جدید تاسیس کند. شکست محمود سیستانی و تصرف مشهد در سال ۱۱۳۹ق.  و شکست دادن افغان‌ها در هرات در همان سال و نیز چیره شدن بر نیروهای اشرف افغان در سه نبرد دوست دامغان، خوار در کوه‌های البرز و خورت و تصرف به سال ۱۱۴۲ق.  تهماسب را بر تخت سلطنت نشاند.   این اقدامات در کنار پیروزی بر عثمانی و بازپس گیری زمین‌های اشغال شده،  شهرت و محبوبیت فراوان نادر را همراه داشت. نادر که در پی بهانه‌ای برای برکناری بود، شکست سخت او از عثمانی و واگذاری زمین‌های آزاده شده به آن‌ها را دستاویزی برای برکناری وی ساخت. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
اوضاع ایران در دوره برآمدن امیدهایی فراوان برای  همراه داشت. تلاش‌های نادر رهاوردهایی چون کوتاه کردن دست از ایران، تثبیت مرزها و عقب راندن همسایگان متجاوز، بهبود اوضاع اقتصادی، و نجات کشور از هرج و مرج برآمده از انحطاط را در بر داشت و آینده‌ای روشن برای ایران ترسیم کرد. افزون بر تلاش‌های سیاسی ـ نظامی، نادر در زمینه مذهبی نیز تکاپوهایی داشت. فعالیت‌های مذهبی وی تا پیش از سلطنت با باورهای بیشینه جامعه شیعی ایران همخوانی داشت.  مزار امامان شیعه و اهدای نذری‌های فراوان به مکان‌های مذهبی .  پرداخت هزینه فراوان برای تعمیر و توسعه  علوی و# عتبات عالیات  نسبت دادن فتوحات و پیروزی‌ها به عنایات ائمه  و اختصاص نقش مهرها به شعارهای خاص    را می‌توان از سیاست‌های مذهبی وی برشمرد. اما با توجه به عواملی چون میل به حکومت بر همه اقوام ساکن در قلمرو خود، همسایگی ایران با کشورهای  مذهب مانند و افغان‌ها، بیم از بازگشت به عرصه قدرت،   نقش ویرانگر اختلاف‌های مذهبی در جامعه،   بهره گیری عثمانی‌ها از اختلاف‌های مذهبی برای انگیزش نیروها بر ضد ایران  و ضرورت دلجویی از جمعیت سنی مذهب وفادار به در سپاه  وی از همان اوان سلطنت، سیاست مذهبی دیگری را در پیش گرفت. نادر تلاش‌های مذهبی جدید خویش را در دو جهت متمرکز کرد. از یک سو کوشید با محدود کردن بخش فقهی  تشیع و ممنوع ساختن مانند برگزاری مراسم  امام  علیه‌السلام،  # سب و لعن مخالفان از جانب شیعیان   که به زعم وی اختلاف برانگیز و از بدعت‌های اسماعیل صفوی بود   و اجباری کردن اعتقاد به  راشدین،   نظر  سنت را به خود جلب کند. از سوی دیگر تلاش کرد تا عثمانی‌ها را وا دارد که  جعفری را کنار  چهارگانه اهل سنت به رسمیت بشناسد. نادر تلاش برای دستیابی به این اهداف را از همان لحظه تدوین عهدنامه مغان آغاز کرد و تا واپسین لحظات عمر پی گرفت. اما هیچ گاه نتوانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
عوامل افول افشاریه و روی کار آمدن زندیه پس از مرگ ، جانشینان او درگیری فراوانی بر سر قدرت نمودند. در این شرایط، ایران وارد مرحله‌ای از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شدیدی گردید و به دلیل خلع قدرت دولت مرکزی، خوانین و حکام نواحی طغیان نموده و در صدد کسب استقلال بیشتر یا رسیدن به منصب پادشاهی برآمدند. قلی خان، خان، و دوم هر کدام مدت کوتاهی سلطنت کردند.  درانی از سرداران افغان نادر در شرق ایران،  قاجار در  و  افغان در نواحی شمال ایران در صدد تشکیل حکومت و کسب قدرت بودند. در میان این آشفتگی‌ها، کریم خان زند نیز به دنبال چنین هدفی بود. او  و  را تصرف کرد و توانست محمد علی خان حاکم  و حسنعلی خان حاکم  را شکست دهد و حامیانی پیدا کند. کریم خان پس از پیروزی بر دشمنان خود شهرت زیادی کسب نمود و عنوان #«کریم خان» یافت. کریم خان پس از پیروزی‌های متعدد و کسب آوازه با  خان بختیاری متحد شد و بنا بر پیشنهاد علی‌مردان‌خان تصمیم گرفتند به  بختیاری حاکم  و  که منصوب  افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. آن‌ها توانستند ابوالفتح را شکست دهند اما پس از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبه‌ای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چاره‌ای بیندیشند. متحدین ، نوه مادری  سلطان حسین را با نام  سوم بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علی‌مردان‌خان به علت سن کم شاه جدید نایب السلطنه او، کریم خان زند سردار کل سپاه و ابوالفتح خان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریم خان عازم فتح نواحی غربی ایران گردید. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، علی‌مردان‌خان با استفاده از غیبت وی، خان حاکم اصفهان را کور و مقتول و عمویش باباخان بختیاری را حاکم اصفهان نمود و خود عازم دفع خان حاکم  گشت. علی‌مردان‌خان خود را پادشاه واقعی ایران می‌دانست و  اسماعیل سوم برایش آلت دستی بیش نبود. کریم خان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علی‌مردان‌خان بجنگد. او با ۳۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. هم که را تصرف و در آنجا ستم زیادی کرده بود بعد از اطلاع از این وقایع به سوی اصفهان حرکت کرد. خان زند نیز فوراً با سپاه خود راهی جنوب شد. در  بختیاری دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد خان مغلوب شد و با به جا گذاشتن کلیهٔ لوازم خود به  گریخت تا با کمک حاکم آنجا بتواند دوباره علیه کریم خان قد علم کند. کریم‌خان توانست پس از فروپاشی حکومت  افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی،  زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه‍.ق  را از امپراتوری  جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر ،  و جزایر جنوبی  فارس مسلم گرداند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
پایان جنگ، آغاز هنر در عصر زندیه ازدوره فروپاشی درسال 1135 ه.ق و روی‌کار آمدن و پایان حکومت او در1160ه.ق ناامنی خاصی در شیراز حاکم بود که نتیجه آن قتل و غارت و کشتار مردمان و تنگی معیشت بود. با آمدن زند و سرکوب آشوب‌ها و به سامان کردن اوضاع آشفته زمان، به‌عنوان یک مرکزعلمی، تجاری و هنری تغییر یافت و خرابه‌های شهری پذیرای بناهای باشکوه شد. فضای آزادانه مذهبی و اجتماعی زندی که از ویژگی‌های حکومت وکیل الرعایا بود، نقاشان و هنرمندان این دوره را صاحب فراغت و آسودگی درخلق هنر کرد. با آنکه بی‌سواد بود اما دانشمندان، علما و ارباب هنر و صنایع عصر خود را بزرگ می‌شمرد. دراین ایام علاوه برمعماری و عناصر وابسته به آن، سایر هنرها نیز به اوج خود رسید. اوج گسترش وتکامل درهای خاتم و سایرخاتم کاری‌ها به دوره زندیه می‌رسد. ضریح بارگاه حضرت علی(ع) درنجف اشرف، صندوق خاتم کاری امام حسین(ع) و قاب آینه خاتم کرمان از بهترین نمونه‌های زندی است. اسکات ورینگ و جونز در سفرنامه‌های خود از فرش‌های خانه‌های اشرافی و قالی‌های زیبای پرنقش و نگار یادکرده‌اند. در این ایام آینه‌های بزرگ از کشورهای روس و روم و شهرهای اروپایی با کمک کشتی و ارابه به شیراز می‌آمد و نیبور و جونز از هنرآینه کاری زندیه نیز یاد کرده‌اند. اقدامات عمرانی در پایتخت و اطراف آن وامنیتی که در راه‌ها ایجاد شد باعث رشد اقتصادی شیراز وتأسیس کارگاه‌های صنعتی فراوان شد. رشد صنایع نظامی مانند ساخت اسلحه سرد وگرم، ، ، و خنجر، مدیون سیاست‌های تهاجمی بخصوص درنیمه اول حکومتش بود. نیاز به این صنایع با وجود ده‌ها هزار سپاهی ایلاتی در و اطراف که اکثراً به و خنجر مسلح بودند باعث اختصاص یکی از راسته‌های بازار به سازندگان شمشیرشد. اسکات ورینگ نوشته: «در شیراز ساخت شمشیر شهرت دارد. فولاد شمشیر را از هندوستان به صورت شمش وارد می‌کنند... کارگاه شیراز، بهترین اسلحه‌های کمری را درست می‌کند که برابر اسلحه‌های ساخت ». در این دوره صنعت شیشه گری شامل ساخت شیشه پنجره، بطری، تنگ و ظروف و قلیان نیز به اوج خود رسید. ورینگ آورده: «شیراز دارای یک و یک کارخانه ذوب فلز است که قابل توجه است مخصوصاً کوزه‌های قلیان منقوش زیبا درست می‌کنند... در این شهر میناکاری شهرت فراوان دارد.» درهنرخوشنویسی، خطاطان چیره‌دستی چون محمد زرگر نسخ نویس اصفهانی، محمد طباطبایی نستعلیق نویس کرمانی و مجید شکسته نویس اصفهانی، درزمره نام آوران این عرصه هستند.درهنر نگارگری، نقاشان این ایام به نوآوری‌هایی بسیاردست یافتند. نگارگری دوران تداوم حرکتی است که از زمان عباس دوم و طهماسب صفوی با تأثیر از شیوه‌های نقاشی آغاز شد، دردوران سلطنت به رکود نشسته ودرزمان استیلای زندیه مجدداً بارورگشته است. شاید دلایل احیای دوباره هنر، ایجادامنیت سیاسی ورفاه اقتصادی است که در دوران الرعایا به خطه ایران ارزانی شد. درطول دوازدهم موضوع‌ها و ترکیب ‌بندی‌های اروپایی مورد توجه بسیار بود و شاید و که با خود از هند آورده بود، دراین امر بی‌تأثیر نبوده است. علاقه خان زند به نقاشی و تصاویر دیواری و اهمیت به صاحبان این فن موجب آن شد تا درساختمان‌های این عصر جلوه‌هایی چشم نواز ازهنرنگارگری نمودار شود. از آنجایی که معماری زندی یک معماری درون‌گرا به شمار می‌رود، لذا توجه وافر هنرمندان به فضای داخلی ابنیه بود. سقف اتاق‌ها، دیوارهای داخلی، کاری‌ها، ازاره‌های مرمرین اتاق‌ها و ستون‌های سنگی عناصری بودند از آنچه که زندی هنرخودرا بر آن منعکس کردند. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
به طورکلی تکنیک نگارگری زندیه را می‌توان درموارد زیرمشاهده کرد:  استفاده از آب طلا کاری و ورقه‌های نازک طلا برای تزئین نقوش گل و مرغ تکنیک مذکور ازویژگی‌های هنرنگارگری این عصر می‌باشد وهنرمندان از آن درسطحی گسترده سود جسته‌اند اما ریشه آن در دوران قابل بررسی است. نقاشان زندی توانستند تا بابهره‌گیری ازسنت‌های هنری پدران خود، آن را درطیفی گسترده‌تر والبته با ظرافتی بیشتر به اجرا درآورند.  گل و بوته‌سازی نقاشی گل و بوته به هرشکلی، آفریده شیوه طبیعت پردازانه هنرمندان است. بااین حال هدف از بازسازی طبیعت درنقاشی‌های گل و بوته ایران، تنها توصیف واقع گرایانه طبیعت نیست بلکه اساساً در ایران شباهت قالب‌های طبیعی کنارگذاشته می‌شود و در مقابل برجوهر عرفانی و روحانی آن تأکید می‌شود. دردوران زند و قاجار حداقل 700 هنرمند به کار گل و بوته‌سازی مشغول بوده‌اند که 300 نفر آن سبک شناخته‌شده‌ای دارند. زیرلاکی نقاشی ، نوعی نقاشی آبرنگ روی اشیایی مقوایی است که رویه آن با ماده (لاک) پوشانیده می‌شود. با آغاز ارتباط ایران با فرهنگ اروپا و آشنایی نگارگران با فرنگی‌سازی وتکنیک‌های نقاشی اروپا، هنرمندان این بارمهارت خودرا صرف ساختن جلدهای! روغنی این نفیس خطی، و جعبه‌های کوچک و بزرگ وقاب آینه کردند. روغنی که درنقاشی‌های لاکی از آن استفاده می‌شود به « کمان» معروف است. نقاشی روی بوم درادامه و رهاورد رفت و آمدهای ایرانیان به اروپا که ازدوران صفوی آغاز شده بود، نقاشی روی نیز رایج شد. نقاشان زندیه غفاری: ازمعروفترین نگارگران عصر بودکه علاوه برنقاشی دردیگرهنرهای آن عصر زبانزد خاص و عام بود. هم او ازنویسندگان زبردست سده 12 ه.ق است. اشرف: وی منحصراً در عرصه نقاشی زیرلاکی فعالیت می‌کرد. علی اشرف عمدتاً به موضوع ومرغ می‌پرداخت. ازویژگی‌های کارش این بود که انبوه گل‌های ریز و رنگارنگ را با اسلوب پرداز برزمینه تیره نقاشی می‌کرد. میرزا بابا: نقاش دیگرعصرزند، میرزا بابا بود که مهم‌ترین اثر هنری وی، تابلویی از به تاریخ 1192 ه.ق است که در مرمر نگهداری می‌شود. شیرازی: ازاین هنرمند تصویری از چهره لطفعلی خان زند دردست است که به سبک شده و تاریخ 1193 ه.ق را دارا است. صادق اول: وی فعالیت هنری خودرا حدود سال‌های 1128 تا 1178 ه.ق به مدت پنجاه سال ادامه داد و با امضای « الوعد آقا صادق» یا « الوعد» معروف بود. او ازشاگردان معروف اشرف به شمار می‌رفته است.از دیگرنقاشان زندی می‌توان به صادق دوم 1210 – 1160 ه.ق محمدباقر با امضای «»، آقا زمان، و ، جعفر(جعفربن صادق) اشاره کرد. مضامین نقاشی 1- نفوذ عناصرحکایات وروایات: تصویردخترترسا و صنعان (هفت تن و کلاه فرنگی)، وزلیخا(کلاه فرنگی)، درحال شبانی(هفت تن)، سعدی درحال تدریس به دخترو پسراتابک(کلاه فرنگی) 2- شکل‌گیری چهره‌پردازی درقالبی نوین (تک چهره نگاری) و به وجود آمدن نقاشی قهوه خانه‌ای ومردم گرا: خان زند درحال قلیان کشیدن(کلاه فرنگی)، با کشکول و تبرزین و محاسن سفید( فرنگی)، شاه عباس کبیر با چخماقی (هفت تن)، کریم خان ودرباریان(، امروزه درموزه ) 3- زن: تقریباً حدودیک سوم ازنقاشی‌های زندیه گویای تصاویر زنان است. 4- : جنگ گورکانی (کلاه فرنگی)،جنگ عباس با (باغ جهان نما)   5- و مرغ: گل‌های تزئینی و طوماری اصیل ایرانی،گل ومرغ‌های شیرازی 6- و سرترنج -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j