داستان کُشته شدن #شاه سلطان حسین صفوی
شاه سلطان حسین صفوی هرچقدر در هوسرانی و بیقیدی و بیغیرتی یکهتاز #تاریخ ایران قلمداد میشود، از آنسوی در بنده پروری و بنده نوازیِ خدمتکاران شخصی و خواجگان درگاهش بسیار کوشیده و با احترام زیاد نسبت به آنان رفتار مینمود.
پس از آنکه شاه سلطان حسین با دستان خود #تاج شاهی را بر سر #اشرف افغان گذاشت، هرگونه خفتی را به جان خرید و مجیزگوی دشمنان شد. به همین جهت تا مدتی زنده ماند و با چند زن در اتاقی محقر به زندگی نکبتبار خود ادامه داد.
اما این وضعیت نیز پایدار نماند. هنگامی که خبرِ شورش #نادرقلی خان و شکست #افغانها به اشرف رسید وی جلسهای تشکیل داد و با اطرافیان خود مشورت نمود.
#ملازعفران یکی از #مشاوران اشرف گفت تا زمانیکه سلطان حسین زنده است، مردم مبادرت به قیام خواهند کرد! باید هرچه زودتر سلطان حسین را بِکُشیم و جسدش را به همگان نشان دهیم تا مردم باور کنند که دیگر در دودمان صفوی آدم صاحب نامی نمانده است و از آنان ناامید شوند.
اشرف میپذیرد و دستور میدهد سلطان حسین را حاضر کنند. سلطان حسین با شنیدن این تصمیم به لرزه میافتد و التماسها و استغاثهها میکند؛ هنگامی که میبیند با همه خفتی که برای حفظ جان کشیده، از مرگ گریزی نیست، درحالی که اشک به چشمانش داشت گفت: حداقل بگذارید پیش از مرگ اندکی با خدایم نیایش کنم.
به او اجازه دادند چنین کند. سجادهای آوردند و سلطان حسین مشغول نماز شد. #ملازعفران گفت درنگ جایز نیست. با این حرف و با اشاره اشرف، درحالی که سلطان حسین در سجده بود، #غلام همبازی سلطان حسین، بیتوجه به نان و نمکی که خورده بود و بیتوجه به مهربانیهایی که دیده بود، خود را برروی سلطان حسین انداخت و با خنجری گلوی وی را برید و سر از تنش جدا نمود و سر سلطان را به امید پاداشی درخور، نزد #اشرف افغان انداخت!
اما هنوز جسد بیسر سلطان حسین دست و پا میزد که اطرافیان برروی غلام ریخته و او را هم تکه تکه کرده و کشتند.
تنظیم: سرکار خانم زهرا صفرزاده
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
عوامل پیروزی افغانها
غارتگریهای #عبدالله خان حاکم
#قندهار و عدم توجه #شاه سلطان حسین به شکایات مردم قندهار از دست ستمهای او، تمایل مردم قندهار به ویژه قوم #غلزایی را به پیوستن به حکومت #مغول هند، به امید وضع بهتر، بیشتر کرد. برای کنترل طغیانهای قندهار، شاه سلطان حسین یکی از والیان خود به نام گرگین را برای در مشت گرفتن #غلزاییها، به حکومت قندهار منصوب کرد. در قندهار شخص با نفوذی به نام میرویس که نقش مؤثر و قاطعی در پی ریزی و سازماندهی نهضت ضد #صفوی در میان #افغانها داشت، هنگام انتصاب گرگین به سمت حکمران کل قندهار، کلانتری آن شهر را بر عهده داشت. میرویس که مردی باهوش و سیاستمدار بود نهایتاً #گرگین را توسط افغانها و #سربازان گرجی، به قتل رساند. شاه سلطان حسین طی هفت سال حکمرانی میرویس بر قندهار، نتوانست او را به زانو درآورد و میرویس به صورت خود مختار قندهار را اداره میکرد. نهایتاً" پس از مرگ میرویس، #میرعبدالعزیز یا میر عبدالله برادر میرویس جانشین او شد اما با کمک #افغانها، #محمود افغان فرزند ارشد #میرویس، با قتل #میر عبدالله کنترل قندهار را به دست آورد.
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
محاصره #اصفهان و تصرف #کاخ فرخ آباد
شکست #گلونآباد اوضاع حکومت شاه سلطان حسین را بیش از پیش پیچیده ساخت. اضطراب مردم در اثر اخباری که فراریان جنگ به انگیزه ترس و توجیه فرار خود منتشر میساختند، غلبه شایعات بر قضاوت صحیح از میزان قدرت دشمن مهاجم و هجوم زنان و مردان و #اطفال برای یافتن پناهگاه، حکومت را به وضع وحشتانگیزی سر درگم کرده بود. یک فرانسوی که شاهد عینی اوضاع بوده، گزارش دادهاست:[
با وجود آنکه برای حمل سلاح عدهای کثیر مرد وجود دارد، فقط پانصد نفر سرباز داوطلب برای دفاع شهرگرد آمدهاند. از هر هزار نفر ساکنان شهر، ده نفر مسلح به چشم نمیخورد. در اینجا همه چیز آشفته و به هم ریختهاست.
پس از پیروزی #محمود افغان در جنگ #گلونآباد، او به #کاخ فرح آباد حمله کرد و #افغانها به راحتی وارد کاخ شدند و آن را به تصرف درآوردند. #لکهارت میگوید:
شگفت آنجاست که #شاه سلطان حسین که آن همه مبالغ گزاف صرف بنای آن کرده و از گذراندن ایام در آنجا حظّ و بهرهای فراوان برده بود، تصمیم گرفت از آن بدون لحظهای مقاومت چشم بپوشد.
تنظیم: سرکار خانم زهرا صفرزاده
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
اوضاع ایران در دوره #افشاریه
برآمدن #افشاریه امیدهایی فراوان برای #ایرانیان همراه داشت. تلاشهای نادر رهاوردهایی چون کوتاه کردن دست #افغانها از ایران، تثبیت مرزها و عقب راندن همسایگان متجاوز، بهبود اوضاع اقتصادی، و نجات کشور از هرج و مرج برآمده از انحطاط #صفوی را در بر داشت و آیندهای روشن برای ایران ترسیم کرد.
افزون بر تلاشهای سیاسی ـ نظامی، نادر در زمینه مذهبی نیز تکاپوهایی داشت. فعالیتهای مذهبی وی تا پیش از سلطنت با باورهای بیشینه جامعه شیعی ایران همخوانی داشت. #زیارت مزار امامان شیعه و اهدای نذریهای فراوان به مکانهای مذهبی .
پرداخت هزینه فراوان برای تعمیر و توسعه #حرم علوی و# عتبات عالیات
نسبت دادن فتوحات و پیروزیها به عنایات ائمه
و اختصاص نقش مهرها به شعارهای خاص #شیعیان
را میتوان از سیاستهای مذهبی وی برشمرد. اما با توجه به عواملی چون میل به حکومت بر همه اقوام ساکن در قلمرو خود، همسایگی ایران با کشورهای #سنی مذهب مانند #عثمانی و افغانها، بیم از بازگشت #صفویان به عرصه قدرت،
نقش ویرانگر اختلافهای مذهبی در جامعه،
بهره گیری عثمانیها از اختلافهای مذهبی برای انگیزش نیروها بر ضد ایران
و ضرورت دلجویی از جمعیت سنی مذهب وفادار به #نادر در سپاه
وی از همان اوان سلطنت، سیاست مذهبی دیگری را در پیش گرفت.
نادر تلاشهای مذهبی جدید خویش را در دو جهت متمرکز کرد. از یک سو کوشید با محدود کردن بخش فقهی #آیین تشیع و ممنوع ساختن #شعائری مانند برگزاری مراسم #عزاداری امام #حسین علیهالسلام،
# سب و لعن مخالفان از جانب شیعیان
که به زعم وی اختلاف برانگیز و از بدعتهای #شاه اسماعیل صفوی بود
و اجباری کردن اعتقاد به #خلفای راشدین،
نظر #اهل سنت را به خود جلب کند. از سوی دیگر تلاش کرد تا عثمانیها را وا دارد که #فقه جعفری را کنار #مذاهب چهارگانه اهل سنت به رسمیت بشناسد.
نادر تلاش برای دستیابی به این اهداف را از همان لحظه تدوین عهدنامه #شورای مغان آغاز کرد و تا واپسین لحظات عمر پی گرفت. اما هیچ گاه نتوانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند.
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j