eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
138 ویدیو
307 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
:، چالش ها و راهبردها نویسنده: علی اصغر رجبی ناشر:نشر معارف با توجه به ماهیت تکاملی اسلام، قانونمندی تمدن اسلامی و روند پرشتاب بیداری اسلامی از سویی، و ناتوانی تمدن غرب از سوی دیگر، اندیشه احیای ، بار دیگر جوانه زده و انتظارات اسلامی نسبت به آن عینیت یافته است؛ لذا بررسی علل اعتلا و انحطاط و راه های جدید ، از دیرباز همواره در اندیشه متفکران دلسوز جاری و مطرح بوده و راه کارهای مختلفی نیز ارائه شده است. با پیروزی ، مرحله جدید تأسیس نظام سیاسی و تلاش برای اجرای احکام فردی و اجتماعی اسلام آغاز شد که بیدارگری امام خمینی(ره)، در تکوین و تداوم این ثمره، محوری بوده است. پس از ایشان با رهبری امام خامنه ای، این جریان عمیق تر گشت. وی با تأکید بر حفظ دستآوردها و ارائه و طرحهایی چون «نهضت نرم افزاری» و «تولید علم» نوید احیای تمدن نوین اسلامی را دادند تا زمینه ای برای حکومت عدل جهانی گردد. از این رو احیای تمدن نوین در دوران معاصر از مسائل سرنوشت ساز جهان اسلام است. که با درنظر داشتن روند بیداری اسلامی اهمیت دو چندان دارد. کتاب حاضر در شش فصل ارائه شده است: فصل اول: تعریف مفاهیم کلیدی پژوهش فصل دوم: ادوار تاریخی فصل سوم: بررسی زمینه های شکل گیری و افول فصل چهارم: تمدن نوین از دیدگاه فصل پنجم: آسیب ها و موانع شکل گیری تمدن نوین از دیدگاه فصل ششم: راهکارهای برون رفت از موانع شکل گیری از دیدگاه @tarikh_j
شاخص‌های و پایه گذاری : ✅پیامبر ص در طول دوران رسالت خویش توانست یک جامعه بدوی آلوده به تعصبات و خرافات را با مجاهدت عظیم خود و اصحابش به یک جامعه مترقی اسلامی تبدیل کند و در نظام حکومتی خود، شالوده و منظومۀ فکری فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را بر پایۀ آموزه های قرآن کریم استوار سازد. ✅نظامی که ص ساخت، شاخص‌های گوناگونی داشت که بین آن‌ها از همه مهم‌تر است که عبارتند از: 1⃣ معنویت: انگیزه و موتور پیش‌برنده حقیقی در نظام نبوی، است که از سرچشمه دل و فکر مردم میجوشد و دست و بازو و پا با و وجود آن‌ها را در جهت صحیح به حرکت در می‌آورد. . 2⃣ قسط و عدل: اساس کار بر و قسط و رساندن هر حقی به حق‌دار بدون هیچ ملاحظه‌ای است. 3⃣ علم و معرفت: در پایه همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمی‌دهند. 4⃣صفا و اخوت: در درگیری‌های برخاسته از انگیزه‌های خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعت‌طلبی مبغوض است و با آن مبارزه می‌شود. فضا، فضای صمیمت و اخوت و برادری است. 5⃣اصلاح اخلاقی و رفتاری: انسان‌ها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخلاقی پیراسته و پاک می‌کند. 6⃣ اقتدار و عزت: جامعه و نظام نبوی، توسری‌خور، وابسته، دنباله رو و دست حاجت به سوی این و آن دراز کن نیست؛ عزیز و مقتدر و تصمیم‌گیر است. . 7⃣ کار و حرکت و پیشرفت دائمی: توقف در نظام نبوی وجود ندارد؛ به طور مرتب حرکت و کار و پیشرفت است. اتفاق نمی‌افتد که یک زمان بگویند دیگر تمام شد، حال بنشینیم استراحت کنیم! 📖 ۲۵۰_ساله @tarikh_j
نقشه راه برای رسیدن به تمدن اسلامی.pdf
362.1K
📜 فایل pdf #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین فخریان "نقشه‌ی راه برای رسیدن به #تمدن_اسلامی" @tarikh_j
استاد (ره): دو علت پیدایش و گسترش : علما راجع به علل پیدایش و گسترش تمدن اسلامی خیلی بحث کرده و دو علت اساسی برای آن ذکر نموده اند: اولین علت، تشویق بی حدی است که اسلام به تفکر و تعلیم و تعلّم کرده است و این تشویق در متن قرآن است. علت دومی که برای پیدایش و گسترش تمدن اسلامی ذکر کرده اند که چطور شد اسلام توانست از ملتهای مختلف نامتجانس که قبلا از یکدیگر کمال تنفر را داشتند چنین وحدتی به وجود آورد، احترامی است که اسلام به عقاید ملتها گذاشت، به قول خودشان تسامح و تساهلی که اسلام و مسلمین راجع به عقاید ملتهای مختلف قائل بودند. لهذا در ابتدا که این تمدن تشکیل میشد، هسته اولیه مسلمانها را اعراب حجاز تشکیل می دادند که تمدنی نداشتند. کم کم ملتها آمدند مسلمان شدند. در آغاز عده کمی از آنها مسلمان شدند، بقیه یا یهودی بودند یا زردشتی یا مسیحی و یا صابئی (مخصوصا صابئیها خیلی زیاد بودند، زردشتی خیلی کم بوده است). مسلمین به قدری با اینها با احترام رفتار کردند و اینها را درمیان خودشان وارد کردند که کوچکترین دوگانگی با آنها قائل نبودند، و همین سبب شد که تدریجا خود آنها در اسلام هضم شدند یعنی عقاید اسلامی را پذیرفتند. 📙کتاب ص ۳۲۰ @tarikh_j
20180312083709-9893-130.pdf
1.05M
متفکران مسلمان و شناسایی اسلامی نویسندگان: حسن حضرتی ،دهقانی نخستین فردی است که در مقدمه به بحث درباره پرداخت، اما سخنی از به میان نیاورد. به نظر می رسد نخستین بار متفکران اروپایی بودند که در دوره معاصر، پس از درک مفهوم تمدن و سخن گفتن از ، به بحث از نیز پرداختند. در اینجا این مسئله مطرح می شود که متفکران مسلمان از چه زمانی به توجه کردند و در پی شناسایی آن برآمدند؟ پژوهش حاضر با مطالعه آثار نگاشته شده متفکران مسلمان درباره تمدن و تمدن اسلامی، به این نتیجه رسیده است که متفکران مسلمان به موازات طرح مباحثی درباره تمدن و آغاز تاریخ نگاری تمدن در غرب از دهه چهارم تا دهه هفتم قرن نوزدهم به تمدن کهن اسلامی توجه و درک اجمالی از آن پیدا کرده اند و از دهه هشتم این قرن با نگارش آثاری جدی درباره ، به شناسایی گسترده آن پرداخته اند. @tarikh_j
یادداشتی به بهانه پخش و بررسی فیلم طبیب در پژوهشگاه جامعه الزهرا س نقدی بر فیلم طبیب (The Physician) محصول سال ۲۰۱۳ سینمای آلمان: این فیلم بخشی از زندگی حکیم (با بازی Ben Kingsley)، طبیب ایرانی را روایت می‌کند که جوانی مسیحی به قصد آموختن علم پزشکی به نزد او در اصفهان می‌رود. در این فیلم شخصیت خالی از هر نوع ذکاوت و خلاقیت به تصویر کشیده می شود که فقط به تکرار عقاید ارسطو و بقراط و دیگر فلاسفه ی غربی مشغول است .در طول فیلم تا حد امکان زندگی دانشمند بزرگ ایرانی، مورد تحریف قرار گرفته است و همچنین شدیدا با تحریف واقعیات تاریخی سعی در سیاه نمایی و دارد و مسلمانان را افرادی جنگ طلب، مخالف توسعه علم و جاهل نشان می دهد. تحریف زندگی و رابطه ی خوب او با (حاکم وقت اصفهان)، داشتن شاگرد انگلیسی!!، معاصر دانستن ابن سینا با (با اینکه ابن سینا در دوران غزنویان –سامانیان زندگی می کرده است)، کشتن یهودیان و مسیحیان بدست مردم مسلمان اصفهان، خودکشی ابن سینا با زهر!! هر چند در این میان می توان نقاط روشنی را چون مقایسه ی خرافه پرستی و عقب ماندگی در اروپای قرون وسطا با وضعیت پیشرفته ی سرزمین های اسلامی در آن زمان مشاهده کرد؛ اما نمی توان تحریفات عجیب و اغراض پشت پرده ی این فیلم را نادیده گرفت. تصویر بخش ابتدایی فیلم از وضعیت سیاه اروپای قرون وسطا جالب توجه است، زمانی که «راب» و استاد او از سوی کلیسا به دلیل درمان مردم متهم به سحر و جادو می شوند و از سوی دیگر عقب ماندگی زندگی مردم در سطحی است که «راب» و استاد او برای یک زخم کوچک و ساده در انگشت پا به قطع آن می پردازند و فرد بیمار نیز از این که اولین قطع عضو خود را تجربه کرده است، اظهار خوشحالی و رضایت می کند! اما نکته ی عجیب این جاست که در نیمه ی دوم فیلم و با ورود «راب کول» به اصفهان با این که طبق اسناد تاریخی در آن دوره حاکمان شیعه ی آل بویه در مسند امور بوده اند، (علاء الدوله ی کاکویه ی دیلمی) به شمایل فردی خونخوار و بی ایمان به تصویر کشیده می شود و علمای مذهبی شهر نیز شبیه پدران مسیحی اروپای قرون وسطا افرادی خشک مغز و جبرگرا نشان داده می شوند که با تحقیقات علمی مخالف هستند و او را به زندان می افکنند و در سویی دیگر مردم شهر نیز افرادی تنبل و عیاش نشان داده می شوند. در واقع فیلم «طبیب» می کوشد علمای مسلمان را نیز چون سردمداران کلیسا مخالف دانش های جدید نشان دهد و در این میان فقط «یهودی» ها هستند که در جای جای فیلم به عنوان انسان هایی طالب علم و خوش فکر به تصویر کشیده می شوند. این در حالی است که «ابن سینا» بر خلاف آن چیزی که در فیلم خبری از آن نیست، برای مدتی وزارت علاءالدوله را بر عهده داشته و خود در دایره ی علمای مسلمان دوران تعریف می شده است و تلاش فیلم «طبیب» برای جدایی عامل تاثیرگذار «اسلام» از دلایل پیشرفت های ممالک اسلامی در آن دوران قابل تامل است. یکی از مسائل دیگری که فیلم «طبیب» بر آن تاکید می کند، وضعیت زندگی اقلیت های مذهبی در جهان اسلام است، یهودیان انگلستان به «راب کول» که قصد سفر به اصفهان را دارد، هشدار می دهند که تو به عنوان یک مسیحی به محض ورود به جهان اسلام کشته خواهی شد و آن ها یهودیان را نیز با اکراه تحمل می کنند و از این رو «راب» مسیحی نام خود را به «جسی» تغییر می دهد و خود را به عنوان یک یهودی جا می زند تا بتواند به کلاس درس «ابن سینا» راه یابد و این در حالی است که در انتهای فیلم در اتفاقی متناقض با ادعای اولیه، علمای اصفهان به دلیل یهودی بودن «راب کول» که دست به تشریح غیرشرعی بدن انسان زده است، رای به اعدام او می دهند! و از این نظر فیلم «طبیب» تلاش گسترده ای برای القای تحت فشار بودن و اقلیت های مذهبی در سرزمین های اسلامی مطرح می کند، این در حالی است که به گواهی اساتید تاریخ، اقلیت های مذهبی به خصوص در دوره ی با آرامش کنار هم می زیسته اند و یکی از ویژگی‌های خاص دوره ی حاکمیت آل بویه این بوده که علما و اندیشمندان از ادیان مختلف در آزادی به بحث و گفت‌وگو و تبادل نظر درباره ی خداشناسی، نبوت و معاد می‌ پرداخته اند. یهود نوازی فیلم «طبیب» و تصویرسازی متعصبانه و خشونت بار از مسلمانان در کنار پرداختن به مسئله ای چون «سنگسار» بخشی از اغراض فیلم برای بهره برداری های امروزی را هویدا می کند. @tarikh_j
: مبانی حکمی و مهدوی تمدن نوین اسلامی/ تالیف محمدهادی همایون/ انتشارات دانشگاه امام صادق (ع)/ 1398/ 600 صفحه. محور این کتاب، امام و نقش امام در هستی و از جمله در موضوع تمدن است، و در رتبه پس از ایشان، انسان به عنوان مخلوق شایسته خلیفةاللهی قرار دارد. از این رو است که در این تنظیم، تا حدودی متفاوت از کتاب های عقاید، حتی کتاب های متأخرتر و در سبک نوین پس از انقلاب اسلامی، باب و سخن مستقلی از امام شناسی و انسان شناسی به میان نیامده است. این دو مبحث مهم در سراسر این کتاب و در قالب فصول چهل گانه جریان دارد. علاوه بر این، از آنجا که موضوع اصلی کتاب، تمدن و نه عقاید بوده، نمی توان ضرورتاً ادعا کرد که تمامی موضوعات مطرح در اصول عقاید شیعه در این کتاب آمده است، اگرچه تلاش شده تا در قالب نظامی معنی دار و منسجم به این کارکرد تا حدی نزدیک شود. در این صورت می توان ادعا کرد که نوآوری این کتاب علاوه بر مباحث تمدن، در مباحث مربوط به عقاید و کلام شیعی نیز می تواند صورت گرفته باشد. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ @tarikh_j
🔻هجوم مردمِ دین‌گریز به سمت اربعین؟!/ درباره وضع اربعین امسال و چند خدشه به یک انگاره مشهور سیدعلی سیدان 🔹فنرِ شوق مردم که دو، سه سال به واسطه کرونا جمع شده بود، امسال ناگهان رها شده. خیزش مردم متدین ایران به سمت اربعین خیره‌کننده است. فقط روز پنجشنبه گذشته، ۴۷۷ هزار زائر از ایران وارد عراق شده‌اند. بی‌سابقه است! با اینکه خبر پخش می‌شود که مرزها بسته است و شرایط زوار بد است اما باز هم عده زیادی به سمت مرزها سرازیر می‌شوند. این صحنه شگفت‌آور چه چیزی به ما می‌گوید؟ 🔹اگر نتوان این جوش و خروش عظیم مردم را اثبات «دین‌داری» مردم ایران دانست، قطعاً می‌توان آن را ابطال انگاره «دین‌گریزی» مردم دانست. انگاره‌ای که گروهی از اصلاح‌گران دین دست کم هشتاد سال است که برایش فکت جمع می‌کنند و در دوران جمهوری اسلامی هم مهم‌ترین عامل آن را گره خوردن دین و دولت می‌دانند. 🔹بعد از گذشتن ۴۴ سال از «گره خوردن دین و دولت» در ایران -که همواره اصلاح‌گران دین با آن مخالف بودند- اثبات انگاره دین‌گریزی مردم با چالشی جدی مواجه شده است. توجه داریم که این حجم عظیمی که به سمت اربعین می‌روند، نوک کوه یخی است که بیرون زده است. عده بیشتری، این سوی مرزها مجال رفتن پیدا نمی‌کنند و خود را «جامانده» می‌دانند. می‌دانیم که یک جامعه باید زیرساخت‌های معنایی دین‌داری‌اش بسیار نیرومند باشد که چند میلیون نفرش با وجود سختی‌های مسیر اینچنین پای در برگزاری یک آیین مذهبی بگذارند. 🔹کار به جایی رسیده که همان کسانی که انگاره دین‌گریزی را تقویت می‌کردند، حالا بدون آنکه به روی خود بیاورند، تغییر فاز داده‌اند و خودشان از سیاست مطالبه می‌کنند که در دین‌داری مداخله کند و با صرف امکانات بیشتر، استقبال مردم از یک آیین دینی را مدیریت کند! 🔹کسانی که طرفدار انگاره دین‌گریزی مردم هستند، قطعاً فکت‌هایی برای ادعاهایشان می‌آورند؛ اما بحث این است که اگر دست‌کم هشتاد سال است که ما دچار روند دین‌گریزی هستیم و این روند با پیوند دین و دولت تشدید شده است، همان دین‌داری قبلی هم باید تا کنون از میان رفته بود؛ چه رسد به آنکه شاهد پدیده‌های عجیبی مثل پیاده‌روی اربعین و اعتکاف و احیای شب‌های قدر و... باشیم. 🔹این پدیده‌ها، اگر نتواند دفاعی از دین‌داری مردم و مقاومتشان در برابر موج جهانی سکولاریزاسیون باشد، دست‌کم باید ما را به حیرت وادار کند و در انگاره‌هامان شک کنیم. می‌دانیم که حیرت، مقدمه تفکر است و مع‌الاسف در میان گویندگان این گفتار، چیزی به نام حیرت و تفکر وجود ندارد. پیش‌فرض‌ها و پرسش‌ها و پاسخ‌ها از پیش آماده است و با یک روکش علمی، مدام به دنبال خلق برچسب‌های رسانه‌ای هستند. حتی گاهی پز علمی و بی‌طرف را هم رها می‌کنند و رسماً سخن از «باید و نباید» می‌گویند و «تجویز» می‌کنند و برای مردم، حکومت، دین و خدا(!) تعیین تکلیف می‌کنند و فی‌المثل می‌گویند: «مناسک باید در خدمت انسان باشد» یا «نباید بر طبل اربعین کوبید و آن را تبلیغ کرد» یا «اربعین نباید سیاسی باشد» و... . 🔹درباره آینده احتمالی این گفتار: کم‌کم تحقیر مردم و دوری از دین، در این گفتار آشکارتر خواهد شد. تحقیر مردم، آنجایی است که مردم را توده‌ای احمق و بی‌اراده و مفعول فرض می‌کنند که موم دست تبلیغات سیاسی‌اند؛ و دوری از دین، آنجایی است که می‌فهمند دین را هر کاریش بکنند باز هم ذاتاً سیاسی است. یکی از این روشنفکران دینی شیکِ اصلاح‌طلب رسماً گفته بود به خاطر اطلاع از مقاصد جمهوری اسلامی، کربلا نمی‌روم! -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
🔶 غزل علی محمد مودب در استقبال از بیانات امروز رهبر معظم انقلاب سخن چون از سر درد است باری دردسر دارد خوشا مردی کزینسان دردسرها زیر سر دارد تو ایران، مسجد شیراوژنان و رادمردانی بگو با این و آن نام تو را بردن خطر دارد ز اشک مادرانت موج‌های خون خروشیدند زن این خاک، عزم و هیبت از زینب مگر دارد به اهواز تو دلگرم است کردستان زیبایت بلوچ و ترک و لر سوی خراسانت سفر دارد  درخشد بر جهان تا هست خورشید خراسانت  جهان را حضرت سیمرغ حُسنت زیر پر دارد اگر دردی است یا حرفی، شفای ابن‌سینا هست که منت تا ابد بر خاور و بر باختر دارد  به درمان خود اندیشیم و در درمان خود کوشیم  همانا نسخه فارابی و طوسی اثر دارد تو را چون جان شیرین خاک میهن دوست می‌داریم که هر خار و گلت در سرنوشت ما اثر دارد نبیند کاخ دشمن، ذلت کوخ و کلوخت را که از خاک تو جان‌هامان طپش دارد اگر دارد دماوند من ای چادرنماز مادر میهن  کجا کس می‌تواند چادر از دوش تو بردارد؟ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
پیامبر جنایتکاران عرصه‌ی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمی‌کردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخص‌اند: یکی بن ‌حارث که دست بر قضا پسرخاله‌ی پیامبر نیز بود و دیگری بن‌ ابی‌ . این دو شخص از راه‌های تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آن‌ها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آن‌ها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آن‌ها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نضر بن ‌حارث که به ایران آمده و با داستان‌های ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستان‌های اقوام سلف (، و...) مردم را به اسلام دعوت می‌کردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر می‌گذاشت و مردم را به گوش دادن داستان‌های ایرانی فرامی‌خواند تا بدین‌وسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند. بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ به‌همراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد. حال، علی‌رغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نذر بن ‌حارث و عقبه‌ بن‌ ابی‌معیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (به‌لحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه می‌کرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایه‌دار نیز بودند و می‌توانستند پول خوبی پرداخت کنند، به‌دلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی به‌سراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هلاکت رسیدند. طبقات ابن سعد، ج 1، ص 165تا 202 2. سیره ابن اسحاق، ص 202. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j