درآمد و ثروت در دوران #صفوی
در دوران سلطنت پادشاهان صفوی تمام درآمد و عواید کشور در اختیار شخص شاه و تمام مخارج نیز به فرمان و تصویب او صورت میگرفت. #خزانه دولت و آنچه از #مالیاتهای گوناگون و عواید مستقیم و غیرمستقیم و درآمدهای رسمی و اتفاقی به خزانه داخل میشد، به شخص شاه تعلق داشت و میان عواید دولت و سلطنت امتیاز و تفاوتی نبود.
شاه از راههای گوناگونی برای خود و خزانه درآمد کسب میکرد که تعدادی از آنها به شرح زیر است:
شاه از قلمرو استانهایی که در آن هیچ گونه علاقه ملکی نداشت، بعضی از عواید به نام #«رسوم» میگرفت.گذشته از مالیات ارضی، مقداری از بهترین محصولات هر ولایت نیز همه ساله برای شاه فرستاده میشد. مثلاً از #کردستان روغن، از #گرجستان شرابهای گوناگون و غلامان و کنیزان زیبا، از #خوزستان اسبان عربی، از #گیلان #ابریشم. اینگونه هدایا به #«بارخانه شاه» معروف بود.حقوق اربابی، مثل عوارض حاصل از #گلهها و عوارض #پنبه و ابریشم که معادل یک سوم محصول بود.صدور محصول ابریشم ایران و فروش آن در کشورهای #اروپا در انحصار شاه قرار داشت.ثلث عواید معادن و احجار کریمه و صید #مروارید و دو درصد عواید #مسکوکات و عواید حاصل از عوارض آب، مثلاً از رودخانهها و آبهای حوالی #اصفهان میگرفتند و حاصل این عوارض در سال در حدود چهار هزار تومان بودهاست.#جزیه که از غیر مسلمانان چه ایرانی چه خارجی گرفته میشد. بهطور مثال هر یک از مردان #ارامنه و #یهود ناگزیر بودند که همه ساله مبلغی به عنوان جزیه بپردازند. میزان سرانه جزیه معادل یک مثقال طلا بود.عوارضی که از پیشهوران و اصناف گرفته میشد و به وسیله کلانتران هر شهر وصول میشد.#حقوق راهداری که نخست برای ساختن و نگاهداری راهها و پلها وضع شد و کمکم افزایش پیدا کرده و منبع درآمد سرشاری برای خزانه گردید.عواید سازمان #گمرک که در زمره درآمدهای خاص خزانه شاهی بهشمار میرفت. مثلاً در سواحل #خلیج فارس ده درصد از قیمت اجناسی را که به ایران وارد میشد به عنوان عوارض گمرکی میگرفتند.عوارضی که از فروش #تنباکو گرفته میشد. کشت تنباکو، ظاهراً در سال اول قرن یازدهم هجری در ایران متداول شد و در اوایل سلطنت #شاه عباس رواج و رونقی نداشت ولی از اواسط سلطنت او کشیدن #چپق و #قلیان مرسوم شد. شاه عباس در سال ۱۰۲۷ هجری قمری به موجب فرمانی، کشیدن تنباکو و توتون را #قدغن کرد. اما پس از مرگ او بار دیگر رونق گرفت.درآمدهای اتفاقی دیگر مانند پیشکشهایی که از طرف سفیران بیگانه و مخصوصاً حکام و فرمانروایان ولایات ایران برای شاه فرستاده میشد، یکی از منابع سرشار خزانه شاهی بود.
تنظیم:سرکار خانم زهرا صفر زاده
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
#تمدن_اسلامی
پیامبر جنایتکاران عرصهی «جنگ نرم» را، از آنجایی که با باورهای مردم و جایگاه رسالت درافتاده بودند، عفو نمیکردند. دو نفر در این زمینه بسیار شاخصاند: یکی #نضر بن حارث که دست بر قضا پسرخالهی پیامبر نیز بود و دیگری #عقبه بن ابی #معیط. این دو شخص از راههای تبلیغاتی و نرم سراغ اسلام آمدند. آنها به مدینه و سراغ یهودیان رفتند تا از آنها علیه اسلام کمک بگیرند. مسائلی از #یهود آموختند تا به خیال خود، از پیامبر بپرسند و حضرت نتواند پاسخ آنها را دهد تا در نتیجه، رسالت ایشان ضایع شود. نضر بن حارث که به ایران آمده و با داستانهای ایرانی آشنا بود، زمانی که پیامبر در کنار دیوار کعبه از طریق بیان داستانهای اقوام سلف (#هود، #ثمود و...) مردم را به اسلام دعوت میکردند، یک چهارپایه در مقابل پیامبر میگذاشت و مردم را به گوش دادن داستانهای ایرانی فرامیخواند تا بدینوسیله مردم را از اطراف پیامبر پراکنده کند.
بعدتر این فرد در جنگ بدر حضور داشت و البته قطره خونی نیز از بینی مسلمانان نریخت، اما در این جنگ بههمراه هفتاد نفر از کفار اسیر شد. حال، علیرغم اینکه سیاست پیامبر کشتن اسرا نبود، در میان آن هفتاد نفر، با دریافت #فدیه از ۶۸ نفر از اسرای جنگ بدر، تنها نذر بن حارث و عقبه بن ابیمعیط را نبخشید. در آن زمان وضع حکومت اسلامی (بهلحاظ مالی) خیلی مناسب نبود و پیامبر با دریافت فدیه از اسرا جذب سرمایه میکرد، اما با وجود آنکه آن دو نفر سرمایهدار نیز بودند و میتوانستند پول خوبی پرداخت کنند، بهدلیل آنکه از طریق ابزارهای تبلیغاتی و روانی بهسراغ اسلام آمده بودند، مورد عفو قرار نگرفتند و به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام به هلاکت رسیدند.
#حکم_اسلام
#عفو_اسلامی
#اعدام_قاتل
طبقات ابن سعد، ج 1، ص 165تا 202
2. سیره ابن اسحاق، ص 202.
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j