باسلام
دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد از تابستان سال ۸۸ آغاز شد که بشود دولت دهم.
در این دولت هم اقدامات خوبی که سالها بر زمین مانده بود ، انجام شد. خیلی از کارهایی که در قسمتهای قبلی عرض شد در این دوره بود . از جمله بحث هدفمندی یارانهها.
این کار یک اقدام بسیار لازم و مفید برای جامعه بود که متاسفانه هم از اول اشکالاتی داشت و هم بعدا در اجرای آن سنگاندازهایی شد.
یکی دیگر از اتفاقاتی که در این دوره افتاد و آثار سوء آن بر جبههء انقلاب ماندگار شد ، افزایش بیرویه قیمت دلار بود.بطوریکه قیمت دلار از ۹۰۰ تومان به ۴۰۰۰ تومان رسید و در پایان دولت دهم ، قیمت آن را به ۳۲۰۰ تومان تقلیل دادند.
سه برابر شدن قیمت دلار باعث تورم شدیدی شد که همین مسئله باعث سوءاستفاده مجدد لیبرالها از شرایط شده و در دور بعدی همین مسئله، مهمترین عامل رای آوردن لیبرالها بود.
امااینکه چرا قیمت دلار در این دوره ، افزایش پیدا کرد ، به چندعلت است که در اینجا خواهیم گفت.
اولا همانطور که قبلا عرض شد ، ساختار اقتصاد کشور ما از زمان آقای رفسنجانی ، کاملا بهم ریخت و برمبنای غلطی پایهگذاری شد که به آن اقتصاد لیبرالی میگویند. بنده در این رابطه قبلا به قدر کافی مطلب گفتهام. اما به طور خلاصه عرض میکنم ، اقتصاد لیبرالی ، همان اقتصاد سرمایهداری است که اولا برای کسب سود ، هیچ محدودیتی را در نظر نمیگیرد و در این سیستم ، شرع و دین حق دخالت و حرام و حلال کردن ندارد و حد آزادی فقط در محدوده قانون است. اینها، دین را ناتوان در حل مشکلات اقتصادی میدانند و برای گرداندن اقتصاد صرفا به یکسری خزعبلات مترشحه از مغز اقتصاددانان یهودی مثل کینز و آدام اسمیت بسنده میکنند. این روش بر خلاف ، اقتصاد اسلامی بوده و بسیاری از مشکلات ما ناشی از همین نگرش است.
ثانیا اقتصاد کشور ما ، باز هم از دوره رفسنجانی به شدت به دلار، گره خورد و روز به روز از طلا فاصله گرفت. قبلا عرض کردم که یکی از خدمات بنیصدر در دورهء خودش افزایش ذخایر طلای کشور بود که در دوره رفسنجانی و خاتمی ، اینها به حراج گذاشته شد.
بنده خودم یادم هست که در زمان جنگ تحمیلی عیدی کارمندان دولت را هم به شکل سکه طلا میدادند. در مورد رواج طلا به جای ریال و دلار قبلا مفصل صحبت کردیم.
علی ایحال ، وابستگی به دلار باعث شد کنترل اقتصاد کشور به دست هر کس و ناکسی باشد به جز دولت.😳
در دوره احمدی نژاد برای افزایش ذخایر طلای کشور اقدامات خیلی خوبی صورت گرفت و باتوجه به افزایش شدید قیمت نفت و بالا رفتن درآمد ارزی ایران ، مقدار زیادی طلا وارد کشور شد و ذخیره گردید اما سیستم پولطلا را فعال نکردند و وابستگی به دلار کماکان باقی ماند و تااین وابستگی به دلار وجود دارد وضع همین است.
ثالثا ، بازهم عرض میکنم که یکی دیگر از خدمات بنیصدر( علیرغم خیانتهای بیشماری که داشت)، برچیدن سفره بانکها از کشور بود. بانک ، مهمترین عامل خلق پول و ایجاد تورم است.
در دوره آقای هاشمی دوباره بانکهای خصوصی که قبل از انقلاب وجود داشتند احیا شدند و در دوره خاتمی هم تعداد بیشتری ،مجوز بانک صادر شد . اینها در دورههای بعد از جمله دوره احمدینژاد هم فعال بودند و هنوز هم هستند و خدمت شما گفتم تا مثل اول انقلاب سفره بانکها برچیده نشود و به قول پروفسور درخشان ، بانکها ، همه دولتی نشوند به هیچ عنوان ، انتظار بهبود وضع اقتصادی نداشته باشید ولو اینکه امام معصوم بر سر این اقتصاد بنشیند و قصد اصلاح داشته باشد.
بانک مصداق بارز لیبرالیسم اقتصادی و بردگی ملتهاست. اصولا بانک اختراع یهودیها برای غارت ملتها بوده و اولین بانک توسط یک یهودی در قرن ۱۶ در ایتالیا تاسیس شد.
القصه ، تورم دوره احمدی نژاد یک علتش همین بانکها بودند که رشد قارچگونه آنها از ابتدای دوره هاشمی شروع شد. دولتها هرکدام مدتی فنر افزایش تورم را نگه میدارند و یک وقتی که دیگر توان نگه داشتن آن را ندارند آن را رها میکنند . این اتفاق در دور دوم ریاست جمهوری خاتمی و احمدینژاد و روحانی افتاد و به چشم دیدیم و لمس کردیم که چه شد.
رابعا رشد اقتصادی زیادی که در دورهٔ اول احمدی نژاد داشتیم هم یکی از دلایل تورم بود.
اینها مهمترین مطالبی بود که میتوانستم در مورد دولت احمدی نژاد عرض کنم.
انشالله از فرداشب در مورد دوره روحانی صحبت خواهیم کرد.
@tarikhbekhanim
باسلام
در ارتباط با دولت احمدینژاد سه مطلب فراموش شد که انشالله در این قسمت خدمت شما میگویم و بعدا به بررسی عملکرد دولت روحانی میپردازیم.
یکی دلایل انحراف احمدینژاد از اصول اولیهای که شعار آن را میداد.
دیگری روابط و مناسبات خارجی و هستهای در دولت احمدینژاد
و در پایان وضعیت جبهه مقاومت در این دوره.
در مورد دلایل انحراف شخص احمدینژاد باید عرض کنم که هنوز باید زمان بگذرد و زوایای تاریک این مسئله باز شود تا بتوانیم نظر بدهیم. اما آنچه اتفاق افتاد این استکه شخصی که آمده بود که جای شهید رجایی را بگیرد و راه او را ادامه بدهد با اغوای دوستان ناباب و مدح و ثنای بیجای او و دادن لقب صالح بن شعیب و تلقین هاله نور و موجود ماورآیی به او ، کاری کردند که خودش هم باورش شد که تجدید حیات اسلام و نجات کشور ایران صرفا به دست اوست و هرکس در جبهه مخالف او باشد ، شیطان است. این مسئله البته میتوانست به حقیقت بپیوندد. یعنی اگر عملکرد احمدی نژاد و موضعگیریهای او قبل از رییسجمهور شدن ، به همان شکل ادامه میافت ، ره صدساله را در طی چندسال طی میکردیم. این همان احمدی نژادی بود که مقام معظم رهبری در مورد ایشان فرمودند ، مواضع ایشان به مواضع بنده نزدیک است.
ودر جای دیگر فرمودند که آقای احمدی نژاد ، قطار انقلاب را به ریل اصلی بازگرداند.
خب طبیعی است که نظام سلطه (که قبلا ثابت کردیم منظور از شیاطینالانس ، همینها هستند) برای بقاء خود دست به کار شود و ایشان را از سر راه بردارد یااینکه به استخدام خود درآورد و چون در انجام گزینه یک ، ناتوان بود ، گزینه دو را برگزید و با نفوذ دادن تعدادی از افراد مسئلهدار همچون مشایی و بقایی، ایشان را به استخدام خود درآورد و چنان شد که احمدینژاد در مقابل فرامین و نصایح رهبری هم مقاومت کرد و در آزمون ولایتپذیری بشدت مردود شد .
این دامی است که شیاطین برای نوع بشر پهن کردهاند و برای انحراف همهء افراد بشر سوگند یاد کرده و هیچکس رااز آن مصون نمیدانند.
بعدها احمدی نژادی که یک تنه در مقابل جبهه اصلاحات ایستاد و بدون ترس و واهمه و برای اولین بار بعد از انقلاب ، اسرار مافیایی و انحصارطلبی آنها را فاش کرد ، خودش به استخدام جبهه اصلاحات درآمد و دم از تعامل با غرب و پذیرش شروط آمریکا و غربیها زد.
این دقیقا بلایی بود که بر سر رفسنجانی هم آمد و آن رفسنجانی که بشدت مورد حملهء چپیها واقع میشد خودش لیدر چپیها شد.😳😳
القصه در دولت احمدی نژاد مناسبات خارجی کشور ما بسیار خوب شد و خیلی از کشورها از مسئولین ایرانی دعوت کردند و ایران در چند مورد میانجی شد. احترام به حجاج ایرانی، سفر احمدی نژاد به عربستان ، تاثیر زیاد تهدیدهای ایران بر روی بازار نفت و انرژی ، حرکت آزاد و خوب نفتکشها و هواپیماها و ...از نشانههای ترس دشمن از اقتدار ایران بود . چیزی که در زمان روحانی کاملا برعکس شد.
البته در چهارساله دوم که عرض کردم انحراف احمدی نژاد شروع شد و دم از تعامل با غرب زد ، این مناسبات هم تیره شد و اقتدار کشور ما آسیب دید.
و اما در این دوره ، وضعیت جبهه مقاومت در عراق و لبنان و این اواخر هم در سوریه بسیار خوب شد و جبهه مقاومت که در زمان خاتمی آسیب زیادی دیده بود ، قدرت و نفوذ خود را احیا کرد. تجهیز و آموزش جبهه مقاومت مخصوصا در لبنان ، تجهیز رزمندگان کرانه باختری که هیچ نوع دسترسی به آنها نبود ، تحویل سلاحهای جدید به حزبالله لبنان و رزمندگان نوار غزه و.... همه از عوامل تقویت جبهه مقاومت بود که نفوذ منطقهای ایران را چند برابر کرد.
@tarikhbekhanim
باسلام
آخرین مطلبی که انشالله در مورد تاریخ ایران میخواهم خدمت شما به طور خیلی خلاصه عرض کنم دوره ریاست جمهوری آقای روحانی است.
آنچه که مسلم است در ارتباط با مطالب دوره خاتمی و احمدینژاد و روحانی ، هنوز هیچ منبع موثق و جامعی نوشته نشده و رفرنس دادن در این رابطه غیر ممکن است.
ولی تحلیل وقایع اتفاقیه در دوره هرکدام از این آقایان ،سخت نیست و از عملکرد هرکدام میتوان به میزان وطنپرستی ، ایمان ، انسانیت و سطح علمی آنها پی برد.
در مورد دوره آقای روحانی ، حقیقتا نمیتوان اسنادی دال بر سرسپردگی و نفوذی بودن ایشان ارائه داد. اما آنچه به حقیقت پیوست آنستکه هیچ کشور خارجی و متخاصم نمیتوانست تا این حد به کشور آسیب برساند. در حقیقت باید گفت اگر یک کشور بیگانه به ایران حمله میکرد ، قطعا کمتر از این به کشور ما آسیب میرسید. در جنگ سخت ، نیروها و استعدادهای کشور برانگیخته و متحد میشوند و در کنار ویرانیهای که بوجود میآید، نوآوری و پیشرفت هم حاصل میگردد ولی جنگ نرمی که روحانی بر علیه وطن ما راه انداخت ، اغلب زیرساختها را به فنا داد و هیچ استعدادی را هم شکوفا نکرد.
صادرات ،مختل ، کارخانجات، تعطیل ، دشمنان ،جریتر، اقتصاد، ویران ، بیکاری زیاد ، برنامه های اصلاحی دوره احمدینژاد ، تعطیل ، نارضایتی در حد اعلا ، بیماری ،فراگیر ، کشتار کرونا تا روزی ۷۰۰ نفر، واردات واکسن مختل ، جبهه مقاومت تضعیف ،مسکن مهر ،تعطیل ، وابستگی به دلار در حداعلاء، تسلط بیگانه بر کشور ،زیاد ، فریبکاری شرکتهای خارجی ،زیاد ، قیمت نفت بسیار کم، فروش نفت ،مختل درآمد کشور بسیار کم ، تحریمها،افزایش ، تاسیسات هستهای تعطیل ، حراج گذاشتن دستاوردهای علمی و هستهای ، زیاد ، بیرون دادن اورانیوم غنی شده ، محبوس بودن رئیس جمهور و وزرا در خانه ، سیاست فشل خارجی ، تحریم شخص وزیرخارجه ،تهدید مردم ، فحاشی به منتقدین ، وعدههای دروغ ،نفوذ جاسوسان در بالاترین درجات اداری ،کاهش امنیت کشور ، به حراج گذاشتن ذخایر طلا و دلار کشور که با خون دل جمعآوری شده بود و......
این شمهای بسیار کوتاه از کارنامه جناب روحانی بود که چنین اعمالی را مغول با نیشابور نکرد.
القصه ، ۸سال ریاست جمهوری حسن روحانی البته نتایج خوبی هم داشت که مهمترین آنها عبرت گرفتن جامعه از میدان دادن به اراذل بود بطوریکه مقام معظم رهبری ، این دولت را تلویحا ، دولت عبرت نامیدند.
انشالله که بزودی شاهد حضور آقایان در دادگاه و محکومیت آنها باشیم که تا این اتفاق نیفتد اوضاع بر همین منوال خواهد بود.
دوره ۸ ساله دولت روحانی ارزش بیشتر از این ندارد که بنده بخواهم به آن بپردازم و انشالله از فرداشب یک دوره تاریخ اروپا و مختصر تاریخ جهان را آغاز خواهم کرد.
@tarikhbekhanim
باسلام
به طور کلی زمان در کره زمین به دو بخش تقسیم میشود.
۱.ماقبل تاریخ
۲.دوره تاریخی.
آنچه که باعث تمایز این دو مرحله میشود اختراع خط است.
یعنی دوره قبل از اختراع خط را دوره ماقبل تاریخ میگوییم و دوره پس از اختراع خط را دوره تاریخی.
اختراع خط در حدود ۵۰۰۰ سال قبل و توسط سومریان بوده و از این دوره به بعد است که نوشتن آغاز شد و سنگنوشته و گِلنوشته و لوح و کتیبه و بعدها هم کتاب نوشته شد و اطلاعات را به ما منتقل کرد و چون از قبل از اختراع خط ، اطلاعات زیادی به دست ما نرسیده لذا آن را جزء دوره تاریخی نمیدانیم و به آن ماقبل تاریخ میگوییم.
البته در سالهای اخیر به مدد علوم دیگر همچون زمینشناسی ، شیمی ، باستان شناسی و... اطلاعات زیادی از دوره ماقبل تاریخ هم بدست آوردهایم و مثلا دورههای یخبندان و نسلهای انسانی قبل از انسان فعلی را میشناسیم.
علی ایحال به نظر میرسد خلقت حضرت آدم ع مربوط به حدود ۶۰۰۰ سال پیش بوده است. این مطلب هم در کتب تاریخی قابل اثبات است و هم در روایات اسلامی.
خلقت حضرت آدم را بین ۵۵۰۰ تا ۷۵۰۰ سال پیش گفتهاند و وقتی حضرت آدم خلق شد انسانهای دیگری هم بر روی زمین بودند. حضرت آدم ع یک انسان از نوع هموساپینس یا همان انسان بخرد بوده است . قبل از حضرت آدم انسانهای هموساپینس دیگری هم روی زمین بوده اند اما خلقت آنها با حضرت آدم فرق میکرده. چرا که آنها از مجاری طبیعی یعنی ازدواج والدین بوجود آمدهاند اما حضرت آدم و حوّا از خاک.
قرآن در این رابطه میفرماید:
إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
قطعاً داستان عیسی نزد خدا [از نظر چگونگی آفرینش] مانند داستان آدم است كه [پیكر] او را از خاك آفرید، سپس به او فرمود: [موجود زنده] باش؛ پس بیدرنگ [موجود زنده] شد.
آل عمران - 59
یعنی برروی کره زمین خلقت دونفر متفاوت از بقیه بوده. یکی حضرت آدم ع و یکی هم حضرت عیسی ع و حالا شاید هم حضرت حوّا.
خب حالا قبل از حضرت آدم ع ، برروی این کرهء خاکی چه خبر بوده؟
اینجا دیگر علم زمین شناسی و زیستشناسی و باستانشناسی وارد کار میشوند . مطالعات این دسته از علوم نشان میدهد که قبل از خلقت حضرت آدم انسانهای هموساپینس بر روی زمین زیاد بوده و به مراحلی از تمدن هم رسیده بودند. این دورههای پارینه سنگی و میان سنگی و نوسنگی که میگویند در حقیقت مراحل تمدن اینها بوده و البته زیردورههای زیادی هم دارند که بحث آن طولانی است. اختراع خط به بعد از خلقت حضرت آدم، مربوط میشود و حضور یک پیامبر بر روی زمین ، تحول زیادی در علم و تولید و گسترش علم گذاشت و جانشینان ایشان از جمله حضرت ادریس ع در تدوین علوم مختلف ، نقش زیادی داشتند و گویند که اسم حضرت ادریس از درس گرفته شده و ایشان اولین آموزگار بوده که علوم را طبقهبندی و مدون کرد و آموزش داد.
القصه،قبل از انسانهای هموساپینس هم انسانهایی از انواع دیگر بودهاند که از نظر جسمی و فکری و رفتاری با گونه هموساپینس فرق داشتهاند. مثل انسان نئاندرتال و انسان هموارکتوس یا راستقامت.
حالا اگر بخواهیم وارد مسائل زیستشناسی و نظریه اشتقاق گونهها و اثبات درستی و نادرستی آن بشویم ، بحث خیلی طولانی میشود ولی خلاصه آن ایناستکه حضرت آدم ع ، اولین انسان نبوده و قبل از آن هم انسانهای زیادی بر روی زمین بودهاند و فرزندان حضرت آدم هم با همینها ازدواج کردهاند و اینکه میگویند ازدواج آنها با خواهر و برادرشان بوده است سندیت ندارد.
برای همین استکه بعضی اوقات مثلا فسیلهایی از انسان پیدا میشود که متعلق به دو یا چهار میلیون سال پیش است در حالیکه گفتیم خلقت حضرت آدم ع در حدود ۶۰۰۰ سال پیش بوده.
حتی قدیمیترین انسان نمایی که تا کنون پیداشده مربوط به ۲۵ میلیون سال پیش بوده است.
خب ، گفتیم که دوره تاریخی از حدود ۵۰۰۰ پیش آغاز شده و آن را به بخشهای مختلفی تقسیم میکنند. معیار تقسیم بندی تاریخ ، متاسفانه ، تاریخ اروپا است. یعنی بر اساس تاریخ اروپا آن را تقسیم بندی کردهاند و میگویند تاریخ به ۵ بخش تقسیم میشود:
دوره باستان از ۵۰۰۰ سال پیش تا سال ۵۰۰ میلادی.
دوره قرون وسطی از سال ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ میلادی
دوره رنسانس از سال ۱۵۰۰ م
دوره قرون جدید از ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ م
دوره قرون معاصر از ۱۸۰۰ م تا کنون.
همانطور که میبینید این تقسیم بندی بر اساس تاریخ اروپا است و مثلا ما در ایران و اسلام اصلا قرون وسطی و رنسانس نداشتیم و اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم رنسانس کشورهای خاورمیانه ، بعثت پیامبر اسلام بوده است.
انشالله در شبهای آینده راجع به این مسئله بیشتر صحبت میکنیم.
@tarikhbekhanim
حکایتی از عبید زاکانی
چرا به حج نمی روی ؟
اعرابی را گفتند تو که تنها هستی و عائله نداری، خانهات بفروش و با پول آن به مکه برو و حج به جا آور و بعد هم آنجا بمان و در مسجدالحرام ساکن شو تا اجل حتمی برسد. گفت اگر این کار را بکنم خدا به من نمی گوید ... چرا خانه ات را فروختی آمدی در خانه من مسکن کردی؟
@tarikhbekhanim
روزگاری، عالم و عارف بزرگی سوار بر مرکب گرانبهایی از بیابانی عبور می کرد.
فردی را دید نالان. علت را پرسید.
گفت من علیلم، توان راه رفتن ندارم. گرسنه ام نای ایستادن ندارم. راه را گم کرده ام. درمانده ام.
راکب، از اسب فرو افتاد و راه مانده را سوار بر اسب کرد تا با خود به شهر مشایعت کند، فرد نالان، یک باره مهار اسب را به دست گرفته، از آنجا دور شد و قرار بر فرار گذاشت.
راکب که دارایی خود را از دست داده می دید با فریاد گفت:ای مرد جوان لحظه ای بایست و اسب و هر آنچه در خورجین آن است از آن تو باد .
گفت:چه می گویی؟
عالم گفت:این ماجرا را هرگز در جایی نقل نکن.
گفت: چرا؟
گفت:چون؛ دیگر هیچ سواره ای به پیاده ای و هیچ فرد سالم و توانایی به ناتوانی کمک نخواهد کرد. جوان، از اسب پیاده شد و گفت درس بزرگی که امروز از تو آموختم، از همه ثروت هایی که می خواستم بدست آورم با ارزش تر است. تو به واقع عالم و عارف بزرگی هستی.
@tarikhbekhanim
باسلام
خدمت شما عرض کردم که دورهء تاریخی از حدود ۵۰۰۰ سال پیش شروع شده است. چرا که اختراع خط در این سال بوده است. البته باید گفت که این عددها که ما میگوییم همه حدودی است و دقیق نیست. مثلا وقتی میگوییم دوره باستان از ۵۰۰۰ سال پیش تا سال ۵۰۰ میلادی بوده ، به معنای این نیست که یک روز صبح ، در سال ۵۰۰ میلادی ، بشر از خواب بیدار شده و دیده است که دنیا عوض شده و به اصطلاح کنفیکون شده است😂
بلکه از حدود سال ۴۵۰ اتفاقاتی افتاد که سرنوشت بشر را عوض کرد و این اتفاقات حدوداً ۱۰۰ سال طول کشید تا جهان وارد قرون وسطی شد. و این سال ۵۰۰ میلادی که میگوییم یک عدد میانگین و حدودی است.
القصه، دوره ۵۰۰۰ سال قبل تا سال ۵۰۰ میلادی را دوره باستان مینامیم به عبارت دیگر ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد تا سال ۵۰۰ میلادی. پس دوره باستان ۳۵۰۰ سال طول کشیده.
در جهان باستان چند اتفاق افتاد:
ظهور تعداد زیادی پیامبر از نسل حضرت آدم ع که تقریبا همه آنها در خاورمیانه بودند. گفتیم که اولین پیامبر، حضرت آدم ع بوده است که در دورهٔ ماقبل تاریخ ،ظهور کرد که حدود ۶۰۰۰ سال قبل میشود. از آنجا که محل زندگی یا به تعبیری محل حبوط حضرت آدم ع ، خاورمیانه بوده است، سایر پیامبران هم که از نسل او بودهاند، از همین منطقه برخاستند و سرمنشا دین و فرهنگ و تمدن شدند.
پایهگذاری و تاسیس علوم ، مدارس و زبانهای مختلف به مدد پیامبران و دانشمندان و معروفیت برخی سرزمینها در علم و تمدن از جمله ایران و چین و مصر و یونان و روم و تا حدودی هم هند.
مشخص شدن گونهها و زیرگونههای هر نژاد مثل عربها ، هندو اروپاییها ، هندیها ، چینیها ترکها ، ازبکها ، قبطیها ، رومیها و...
بوجود آمدن اولین فرمانروائیها همچون سومریان ، آشوریان ، عیلامیها ، مادها ، یونانیها، هخامنشیان، اشکانیان ، رومیها و....
خب انشالله ما در طی این چندجلسه آینده، در مورد هر کدام از این مسائل صحبت خواهیم کرد.
اولین مطلب، در مورد فرهنگ و تمدن است.همانطور که میدانیم فرهنگ به داشتههای معنوی یک قوم میگویند و تمدن به داشتههای مادی.
مثلا علم و ادب و موسیقی و نقاشی و ....مجموع اینها فرهنگ نامیده میشود.
سازههای پیشرفته، شهرهای آباد ، خیابانها، قناتها ، سیستمهای کشاورزی ، ابزار ، اختراعات و..... مجموع اینها را تمدن مینامند. معمولا تمدن بالا و پیشرو همراه با فرهنگ بالا و پیشروست اما این مسئله همیشه عمومیت نداشته است.