✅ امام جواد(ع) عالم و سیّاسی نوجوان اما زیرک
🔹یکی از سیاست هایی که #مامون_عباسی دنبال میکرد، سیاست #تفرقه و #اختلاف بین شیعه و اهل سنت بود؛ همان سیاستی که امروز نیز توسط دشمنان اهل بیت(ع) دنبال میشود. جناب #طبرسی در کتاب احتجاج ج2ص446 در روایتی آورده اند: در مجلسی بین #حضرت_جواد (ع) و #یحیی_بن_اکثم(از علمای مشهور عصر) مناظره ای در گرفت که عده زیادی از علمای اهل سنت نیز در آن مجلس حاضر بودند.
🔸یحیی میگوید نظر شما درباره روایتی که میگوید: «جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: من از #ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است یا نه؟» چیست؟ روشن است که یحیی میخواهد امام را وارد یک بازی دو سر باخت کند، اگر بگوید درست است که تایید ابوبکر است و اگر بگوید چنین نیست که عاملی برای تفرقه میشود. همین نحوه سوالات در ادامه نیز تکرار میشود اما حضرت با پاسخ هایی بسیار زیرکانه این سیاست آنها را به زیبایی خنثی میکنند.
🔹امام در پاسخی زیرکانه میفرمایند: من منکر فضیلت ابوبکر نیستم و خدمات ایشان روشن است اما کسی که این خبر را نقل میکند باید به خبر دیگری که پیامبر در حجة الوداع بیان کردند نیز توجه داشته باشند که فرمودند: کسانی که بر من دروغ میبندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس بعمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس هرگاه حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، اگر موافق شان بود اخذ کنید وگرنه رها کنید.
🔸حضرت در ادامه میفرمایند: این روایتی که درباره #ابوبکر گفتید با کتاب خدا سازگار نیست چون خداوند در قرآن میفرمایند ما از آنچه در دل دارید خبر داریم لذا محال است که رضایت ابوبکر بر خدا پوشیده بوده باشد.
🔹یحیی مجدد میپرسد روایت شده که: مَثَل #ابوبكر و #عمر روی زمین، مَثَل #جبرئیل و #میکاییل در آسمان است. حضرت میفرمایند: محتوای این روایت نیز درست نیست چون جبرئیل و میکاییل همواره بندگی خدا را نموده و لحظه ای به او عصیان نکرده اند، در حالی که ابوبكر و عمر پیش از آن که اسلام بیاورند، سال های طولانی مشرک بوده اند.
🔸یحیی مجددا میگوید: در روایت داریم: #ابو بکر و #عمر دو سرور پیران اهل بهشتند. حضرت فرمود: این روایت نیز محال است که درست باشد چون در بهشت همه جوانند و پیری وجود ندارد که آنها بخواهند سرور آنها باشند.
🔹یحیی دوباره میپرسد: در روایت آمده که #عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است. حضرت فرمود: این نیز محال است چون در بهشت، فرشتگان مقرّب خدا، آدم، محمد(ص) و همه انبیاء و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور آنها روشن نمیشود، ولی با نور عمر روشن می گردد؟!
🔸یحیی ادامه میدهد که در روایت آمده اهل بهشت به زبان #عمر سخن می گویدند. حضرت فرمود: من منکر فضیلت عمر نیستم؛ ولی #ابوبکر، با آن که از #عمر افضل بود، بالای منبر گفت: من شیطانی دارم که مرا منحرف میکند، هرگاه دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست باز آورید.
🔹یحیی گفت: روایت شده که پیامبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمیشدم، حتما #عمر مبعوث می شد. امام فرمود: کتاب خدا از این حدیث صادق تر است: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنکَ وَمِن نُّوحٍ...». خداوند از انبیا برای اجرای صحیح رسالتشان پیمان گرفته و آنها لحظه ای به خدا شرک نورزیده اند، حال چگونه ممکن است برخلاف پیمان خود، شخصی را که بخشی از عمرش را در حال شرک به خدا گذرانده به پیامبری برگزیند؟
🔸باز یحیی گفت: روایت شده که پیامبر فرمود: هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آن که گمان بردم که به خاندان #خطاب (پدر عمر) نازل شده است، یعنی نبوّت از من به آنها منتقل شده است. حضرت فرمود: برای پیامبران جایز نیست حتّی لحظهای در رسالت خود دچار تردید شوند. چگونه ممکن است که نبوّت از برگزیده خدا به کسی که مدّتها شرک ورزیده است منتقل شود؟
🔹یحیی مجددا گفت: روایت شده که پیامبر(ص) فرمود: اگر عذاب نازل می شد، کسی جز #عمر از آن نجات نمی یافت. حضرت فرمود: این نیز محال است چون خداوند به پیامبر اسلام فرموده تا زمانی که تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نمی کند و نیز تا زمانی که استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند. لذا برای نزول عذاب دو مانع ذکر شده: یکی وجود پیامبر و دیگری استغفار مردم.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ علی(ع) و فضائل غیر قابل انکارش
#حسادت_به_علی
🔹 #ابن_عساکر در #تاریخ_دمشق(ج42،ص116) به نقل از حارث بن مالک چنین میگوید: وارد #مکه شده و نزد #سعد_بن_ابی_وقاص رفته و از او پرسیدم درباره علی فضیلتی شنیده ای؟ سعد به وجود پنج ویژگی برای علی(ع) شهادت میدهد و میگوید اگر من یکی از آنها را داشتم، برایم از اینکه در دنیا عمر #نوح(ع) را داشته باشم، دوست داشتنی تر بود و بعد شروع به شمردن آن فضیلت ها میکند:
1️⃣ اول آنکه پیامبر خدا #ابوبکر را به همراه #سوره_برائت به سوی مشرکان قریش فرستاد و او یک روز و شب در راه بود تا اینکه به علی(ع) فرمود دنبال ابوبکر برو و سوره را از او بگیر و خودت ابلاغ کن و ابوبکر را نزد من برگردان. وقتی ابوبکر برگشت از پیامبر پرسید ماجرا چیست؟ آیا چیزی درباره من نازل شده؟ حضرت فرموید خیر اما برای ابلاغ مطلبی، یا باید خودم ابلاغ کنم یا کسی که از من باشد[و تو از من نیستی اما علی از من است].
2️⃣ دوم آنکه با #پیامبر در مسجد مینشستیم تا اینکه یک روز گفته شد از این به بعد غیر از #خانواده_پیامبر و #خانواده_علی همه باید از مسجد خارج شوند و ما نعلین کشان از مسجد خارج شدیم. صبح #عباس[عموی حضرت] به پیامبر فرمود چرا عموها و یارانت را بیرون کردی و این جوان را در مسجد ساکن کردی؟ حضرت فرمود من شما را بیرون نکردم بلکه این فرمان خداست.
3️⃣ سوم آنکه پیامبر، #عمر و #سعد را به #خیبر فرستاد اما کار پیش نرفت تا اینکه فرمود فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند. روز بعد با اینکه علی چشم درد داشت، با آب دهانش به چشمان او زد و چشم او خوب شد و پرچم را به دست او داد و او پیروز شد.
4️⃣ چهارم آنکه در روز #غدیر_خم، پیامبر همه را نگه داشت و دستان علی را بالا برد به طوری که سفیدی زیر بغلش پیدا شد و سه بار گفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه»
5️⃣ پنجم آنکه پیامبر سوار بر شترش به قصد جنگ از شهر خارج شد و علی را به همراه خود نبرد. #قریش این را دلیل بر ناشایستگی علی و عدم رضایت و توجه پیامبر به او دانستند اما پیامبر همه مردم را جمع کرد و فرمود: یا علی! نسبت تو به من همانند نسبت #هارون به #موسی است، جز آنکه بعد از من دیگر پیامبری نداریم.
📌 پ.ن: افراد کثیری از صحابه و غیر صحابه ولایت و امامت حضرت امیر(ع) را نپذیرفتند اما شاید به جرئت بتوان گفت با این حال، همه یا عمده آنها منکر فضائل علی(ع) نبودند، چه اینکه در نقل های متعددی این گزارش ها به دست ما رسیده است که می توان درباره آن کتاب ها نوشت.
سعدبن ابی وقاص یکی از آن افراد است، کسی که از صحابه پیامبر بود، فرماندهی سپاه اسلام در #جنگ_قادسیه را به عهده داشت اما در زمان خلافت حضرت در ابتدا با ایشان بیعت نکرد و وقتی هم که بیعت کرد در جنگ های حضرت حاضر نشد و با او همراهی نکرد. پسر او، #عمر_سعد نیز فرماندهی سپاه دشمن در کربلا را به عهده داشت.
اما همین شخصیت نمی تواند منکر فضائل حضرت بشود، چون روز و شب این فضائل را به چشمان خود دیده است، فضائلی که یکی دو تا هم نیستند و بعضی از آنها به تواتر نقل میشده لذا اساسا قابل انکار نبوده اند.
یکی از دلایلی که باعث شد این چنین افرادی در عین قبول فضائل حضرت اما امامت و ولایتش را قبول نکنند، #حسادت آنها بود که در روایات نیز به آن اشاره شده. اگر همین گزارش سعد را به دقت بخوانید، حس حسادت از سر و روی آن می بارد.
در نقل دیگری آمده #معاویه وارد مدینه شد و به سعد گفت چرا ما را در حقمان در برابر باطل یاری نمیکنی اما سعد پاسخ داد از پیامبر شنیدم که می فرمود: «على با حق است و حق با على است، هر جا كه باشد.» معاویه در پاسخ میگوید: هیچگاه نزد من مانند امروز شایسته ملامت نبودی. سعد میگوید چرا؟ معاویه پاسخ میدهد: چون اگر من این سخن را از پیامبر شنیده بودم تا زمان مرگم همواره #خادم_علی میشدم.
البته معاویه هم حق را درباره علی(ع) می دانست اما چه بسا حسادت او نسبت به حضرت از حسادت سعد بیشتر هم بود.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
🔳 مهمترین وظیفه و تکلیف اجتماعی مردم
▫️#مرور_اتفاقات_مهم_روز
▫️8 خرداد 58
🌱 همه و #همه_ملت موظفند كه #نظارت كنند بر اين امور. نظارت كنند اگر من يك پايم را كنار گذاشتم، كج گذاشتم، #ملت_موظف_است كه بگويند پايت را كج گذاشتى، خودت را حفظ كن. مسأله، مسئله مهم است.
🌱 همه ملت موظفند به اينكه نظارت داشته باشند در همه كارهايى كه الآن مربوط به #اسلام است.
اگر ديدند كه يك #كميته خداى نخواسته بر خلاف مقررات اسلام دارد عمل مى كند، #بازارى بايد اعتراض كند؛ عرض بكنم كه #كشاورز بايد اعتراض كند؛ #معممين و #علما بايد اعتراض كنند. اعتراض كنند تا اين كج را راست كنند.
🌱 اگر ديدند يك #معمم بر خلاف موازين اسلام، خداى نخواسته، مى خواهد عمل بكند، همه موظفند كه جلويش را بگيرند...
اساس، اساس #وجهه_اسلام است. اساسى است كه الآن اسلام به دست ما افتاده، داريم چه مى كنيم؟
🌱 بنابراين، آنى كه به نظر بنده مهم است اين است...
#درجه_اول اش عبارت از اين است كه همه ما، همه قشرها، همه، اينها همه بايد اين جهت را توجه داشته باشند و همه آنها مراعات اين مسئله «#كُلُّكُم_راعٍ»، همه بايد مراعات اين مسائل را بكنند...
🌱 #اعتراض كنند، #بنويسند، #بگويند... اگر خداى نخواسته يك كسى پيدا شد كه يك كار #خلاف كرد، #اعتراض كنند مردم؛ مردم همه به او اعتراض كنند كه آقا چرا اين كار را مى كنى.
🌱 در صدر اسلام هست كه #عمر وقتى كه گفت... اگر من يك كارى كردم شماها چه بكنيد.
يك عربى شمشيرش را كشيد گفت ما با اين، با اين شمشير راستش مى كنيم. بايد اين طور باشد.
بايد مسلمان اين طور باشد كه اگر -هر كه مى خواهد باشد، #خليفه_مسلمين و عرض بكنم هر كه مى خواهد باشد- اگر ديد پايش را كنار گذاشت، شمشيرش را بكشد كه پايت را راست بگذار.
🌱 اگر ما بخواهيم اسلام را حفظ كنيم و اين طورى كه بخواهيم يك #نمونه در عالم نشان بدهيم، ايران را بگوييم يك نمونه است، يك #الگو هست،
با رفتن شاه درست نمى شود...
اگر بنا شد كه ظالم ها رفتند و ما يك دسته ديگر جايشان نشستيم، همان كارها را به اندازهاى كه قدرت داريم بكنيم، ما هم همان هستيم...
🌱 و در رأس آنها اين است كه #روحانيون و كسانى كه #مرجع امورند در همه جاها، #دولت_اسلامى، #ارتش_اسلامى، همه قواى انتظامي هاى كه حالا همه مى گويند ما #اسلامى هستيم و از #طاغوت بيرون آمديم و به اسلام گرايش پيدا كرديم،
🌱 #مجرد_لفظ فايده ندارد؛ بايد #محتوا داشته باشد. بايد شهربانى حالا وضعش با آن وقت تغيير بكند؛ نه لفظش تغيير بكند و وضعش همان باشد.
📚صحیفه امام، ج8، ص1 به بعد
💠 حضرت امام خلاصه مطلب را در دو تکلیف مهم اجتماعی برای همه اقشار بیان میکنند:
1️⃣ #امر_به_معروف و نهی از منکر یعنی #نظارت_اجتماعی، البته در تمام اموری که مربوط به اسلام است
2️⃣ در هر جایی مسئولیت داریم، تلاشمان باشد #حقیقتا_اسلامی_باشیم، نه صرفا در حد لفظ
🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF