eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
183 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ محکوم شرایط نباش!(بخش دوم) ➕نسبت به نوشته قبلی، آقای (ردپای نور،ج1، ص126) خاطره جالبی از نقل میکنه: 🌱 شب هنگام که روی متکا لم داده بود و دور و برش شلوغ بود، یکی از آدمهای روده دراز به پستش خورده بود و با آب و تاب از مشکلات زندگی اش میگفت و می خواست تا فيها خالدون جریان را برای ایشان تعریف کند. 🌱 حاج آقا در همان حالت لمیده، گاه چشمهایش را می بست و مثلا به حرف های او گوش میداد، ولی هر از گاهی از خُرخُرهای او مشخص میشد که ظاهراً خواب است. آن بنده خدا هم که گاهی شک میکرد شیخ خواب است یا بیدار می پرسید: متوجه میشید حاج آقا؟! 🌱 حاج شیخ هم گویی از میان تمام صحبتها فقط متوجه همین یک جمله شده باشد با همان حالت خواب آلوده سرش را به علامت تایید تکان میداد و با صدایی مابین خواب و بیداری میگفت: آره آره دارم گوش میدم. 🌱 من که داشتم جریان را میدیدم با خودم میگفتم: خدایا! حاج آقا خوابه یا بیدار؟ اگه خوابه چه جوری جواب اینو میده، اگر هم بیداره چرا خُرخُر میکنه؟ یعنی میشه آدم هم خواب باشه هم بیدار؟! و عجیب تر این که بعد از تمام شدن حرفهای آن شخص، حاج شیخ گویی واو به واو حرفهایش را شنیده باشد، خیلی شسته رفته در چند جمله جوابش را داد. 🌱 وقتی سر حاج آقا خلوت تر شد من هم از فرصت استفاده کردم و گفتم: اجازه هست من هم یکی از مشکلاتم رو براتون مطرح کنم؟ گفت بگو می شنوم. 🌱 جریان ، و روی صداهایی هر چند خفیف را برایشان توضیح دادم و راه چاره ای خواستم. حاج آقا با یک داستان از خودش و پدرش نه تنها مشکل مطالعه ام را حل کرد، که برای حل خیلی از مشکلات دیگر به دستم داد که خیلی جاها به دردم خورد. حاج شیخ گفت: ▪️مشکل تو اینه که روی تو تأثیر میگذارن، نه تو روی شرایط. ما آدما قدرتی داریم که می تونیم خودمون رو با شرایط وفق بدیم. ▪️به عنوان مثال پدرم هم برای مطالعه مشکلی شبیه مشکل تو داشت. پدرم توی شلوغی و سرو صدای بچه ها نمیتونست مطالعه کنه و از اونجا که خانواده ما هم خانواده پُرجمعیت و پُر سر و صدایی بود، قاعدتا ایشون نباید میتونست وقت زیادی برای مطالعه بگذاره، ▪️در حالی که بعد از مدتی پدرم رو میدیدم که نه تنها توی جمعیت و اوج سرو صدای بچه ها نشسته و مطالعه میکنه که بعضی وقت ها در همون حالت خوابش هم میبرد. ▪️این همون آدمی بود که با این سرو صداها اصلاً نمی تونست حتی چند دقیقه کنار بیاد ولی دیدیم جوری خودش رو با شرایط وفق داد و با و که در این کار داشت، نه تنها دیگه نیازی به سکوت نداشت بلکه سر و صدای بچه ها براش آوای لالایی هم بود. ▪️ما باید یاد بگیریم که با هر شرایطی چه جوری کنار بیاییم و در هر شرایطی چه موضعی داشته باشیم وگرنه این شرایط هستن که سوار ما میشن و روی ما تأثیر میگذارند. ▪️اصلاً یه چیز دیگه؛ همین امشب که اون آقا داشت با من صحبت میکرد نمیدونم حواست بود یا نه؟ اگه پانزده دقیقه صحبت کرد، من ده دقیقه اش رو خواب بودم؛ من در چند دقیقه اول اصل مطلبش رو گرفتم و بقیه مطالب رو لا به لای چرت زدن می گرفتم. ▪️این رو هم بدونی بد نیست که من مقدار زیادی از احتیاج به خوابم در شبانه روز رو توی همین چرت زدن های یک دقیقه و پنج دقیقه ای که با رفقا هستم تأمین میکنم ▪️چون میبینم در طول روز که فلان تا فلان ساعت رو مطالعه و درس دارم، ساعتی هم برای نشست و برخاست و حل مشکلات رفقا، مقداری از وقت هم به خانواده تعلق داره و مقداری هم که باید با خدای خودم خلوتی داشته باشم، اینه که وقت برای خواب کم میارم، ▪️پس باید از این یکی دو دقیقه ها کمال استفاده رو ببرم و خواب خودم رو تا حدودی تأمین کنم، این طوریه که با مشکل بی خوابی یا کم خوابی مواجه نمیشم. پس تو هم یاد بگیر بر شرایط تأثیرگذار باشی که البته این کار هم احتیاج به ، و داره. 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ انسان کی رشد میکنه؟ 🌱 تازه که طلبه شده بودیم، با جمعی از دوستان گروهی داشتیم و هفتگی پیش یکی از اساتید پخته و موفق حوزه میرفتیم، حقیقتا خیلی هم استفاده کردیم، خدا حفظشون کنه، یه جورایی مثل بالاسر گروه مون بود. 🌱 یادم هست سر یک مسئله، بعد از کلی کار به یک جمع بندی و تصمیم رسیده بودیم. وقتی با ایشون در میون گذاشتیم، گفتند حالا که خودتون بررسی کردید و به این جمع بندی رسیدید که مثلا فلان کار درسته، همون کار رو انجام بدید، 🌱 هرچند نظر من چیز دیگریه و به نظر من، این کار شما اشتباه است اما چون خود شما با و و به این نتیجه رسیدید اشکال نداره، کار رو ادامه بدید. 🌱 نگاه شون این بود که در ، باید رو فعال کرد، خودش فکر کنه، نه اینکه شما براش تصمیم بگیری لذا اینجوری به ما گفتند. 🌱 اما چون مسئله، بسیار مهم بود و اشتباه و خطا در اون مسیر ممکن بود جبران ناپذیر باشه لذا تاکید کردند حتما گزارش کارها رو بهشون بدیم تا حرکتمون از بالا کنترل شده باشه اما تلاششون این بود که در هر حال، خود ما تصمیم بگیریم. 🌱 بعد از اینکه بیش از یک سال اون مسیر رو ادامه دادیم، خودمون به این جمع بندی رسیدیم که مسیر رو اشتباه رفتیم و باید برگردیم. 🌱 تو زندگی هم به نظرم باید مون همین باشه، خصوصا و ها باید به این نکته دقت کنند. هرچند کار سختی است اما اگه میخوایم بچه ها مون کنند، خودمون هم رشد کنیم، راهش همینه. 🌱 اساسا و تفاوت انسان با حیوانات در همینه: و . بستر رو فراهم کنیم تا خودش تصمیم بگیره، حتی اگه تصمیم اشتباه گرفته شد، از بالا فضا رو مدیریت کنیم تا خودش به این جمع بندی برسه که اشتباه کرده، نه اینکه و رو چاشنی کنیم تا به زور به جمع بندی برسه که هیچ وقت هم نمیرسه. 🌱 این سری که رفته بودیم مدارس، شروع بحثم با مسئله «» بود. اینکه خود بچه ها باید چیزی به اسم رو با علم انتخاب کنند، وگرنه غیر اون ارزشی نداره. 🌱 خیلی زیبا به همین نکته اشاره میکنه: ➕«مربی آگاه به جای اینکه با سنگینی استدلال ها، فکر را خسته و تنبل کند، با و فکر را آماده میکند و حرکت میدهد و به مقصد میرساند. آن نیست که به جای افراد فکر بکند و استدلال کند و بفهمد و ببیند. مربی آگاه کسی است که چشم افراد را باز میکند و پرده ها را کنار میزند و فکر را حرکت میدهد تا افراد استدلال ها را بیابند و بفهمند و زیبایی ها را ببینند.» مسئولیت و سازندگی، ص88 🌱 البته که یکی از سخت ترین و طاقت فرساترین کارها برا انسان، همین فکر کردنه، اصلاً خیلی ها بدون آب هم نمیخورند، چه برسه به مسائلی که احتیاج به فکر کردن داشته باشه، به قول معروف تا وقتی یکی باشه که با تکیه بهش میشه مشکلات رو حل و فصل کرد، مگه بیکاریم مغز بیچاره رو به زحمت بیاندازیم و دربارش فکر کنیم؟ 🌱 تمام حرف همینه که ما وقتی حاصل میشه که این مسیر طی بشه، یعنی خودمون فکر کنیم، تحلیل کنیم، بررسی کنیم، از عقلمون کار بکشیم و در انتها تصمیم بگیریم، کنیم، کنیم و محکم با پیش بریم و اگر در مسیر متوجه اشتباهی شدیم، برگردیم و مسیر رو اصلاح کنیم. 🌱 آقای از شاگردان عین صاد(ردپای نور، ص56) نقل می‌کنه از بزرگترین هنرهای آقای همین بود که آنچنان هنرمندانه تو رو در یک جریان فکری قرار میداد که خودت هم نمیفهمیدی از کجا خوردی. 🌱 بعد میگن نمیدونم جوابی که ایشان درباره به من داد روی شما چه تأثیری میگذاره ولی من رو بیچاره کرد. وقتی ازش پرسیدم نظرتون درباره موسیقی چیه؟ نه گفت خوبه نه بد، نه گفت حلاله نه حرام، نه گفت گوش کن نه گوش نکن. 🌱 بلکه جوابی داد که تا مدت ها به جانم افتاده بود و اعصابم رو خط خطی میکرد. پاسخ حاج شیخ این بود که: «اگه وقت داری برو گوش کن!» فقط همین رو گفت. 🌱 ایشون میگفت هرچند در ظاهر من جوابم رو گرفته بودم و خیال میکردم وقت زیادی دارم و با خیال راحت به موسیقی های مختلفی گوش جان میسپردم، اما یه مدت که گذشت، سؤال هایی به سراغم آمد و آرامشم رو سلب کرد. 🌱 مگه حاج آقا نمیدونست من وقت زیادی دارم، پس چرا این جواب رو به من داد؟ خب، صاف و پوست کنده یا میگفت گوش کن یا گوش نکن، این کنایه چه معنایی داره که اگه وقت داری گوش کن؟ اگه وقت داری گوش کن یعنی چی؟ منظور حاج آقا چی بود؟ و هزار و یک سؤال و ابهام دیگری که به جانم افتاده و دست از سرم برنمیداشتند. 🌱 حالا واقعا چرا اینجوری پاسخ ایشون رو داده؟ میخواسته چی رو به ایشون بفهمونه؟ شاید لازمه ما هم روی این سوال فکر کنیم... 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF