#پرسش_و_پاسخ
سوال6⃣0⃣2⃣ : چرا #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) به مزار شهدای اُحُد، مخصوصا مزار #حضرت_حمزه_علیه_السلام می رفتند؟👇
@TarikhEslam
✍پاسخ :
طبق منابع تاریخی حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر مزار حضرت حمزه سیدالشهداء گریه می کرد.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که؛
📋《..تَأْتِي قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَيْنِ اَلْإِثْنَيْنَ وَ اَلْخَمِيسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَاهُنَا كَانَ اَلْمُشْرِكُونَ》
♦️حضرت فاطمه(س) هفته ای دوبار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۱)
اما حضرت فاطمه(س) علاوه بر زیارت اهل قبور، در صدد این بود که یاد شهدای احد و رشادت های آنان و در این میان شجاعت ها و رشادت های بی نظیر امام علی(ع) و فراریان جنگ احد را در خاطر مردم زنده کند.
و به نوعی به مردم بفهماند که، کسانی که شما با آنها بیعت کرده اید و از آنها تعبیر به خلیفه حضرت رسول اکرم(ص) می کنید، همان کسانی هستند که در جنگ احد پا به فرار گذاشتند و از جنگ گریختند.
و در مقابل این همسرم علی(ع) بود که یک تنه از جان رسول اکرم(ص) محافظت کرد تا جایی که ملائک از جانبازی و حمایت او به وجد آمده و جمله《لا فَتى اِلاّ عَلِىّ(ع) لا سَيفَ اِلاّ ذُوالفَقار》را سر دادند.
حتی حضرت(س) پیشتر در خطبه فدکیه خطاب به مهاجر و انصار فرموده بود که؛
📋《کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِیءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَها بِسَیْفِهِ...وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّةٍ مِنَ الْعَیْشِ، و ادِعُونَ فاکِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْکُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ》
♦️هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر(ص) برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمىکوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمىکرد، باز نمىگشت.
و این در حالى بود که شما در آسایش زندگى مىکردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر مىبردید تا ناراحتىها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقبگرد مىکردید، و به هنگام نبرد فرار می نمودید.(۲)
👤زيد بن وهب می گويد :
به عبدالله بن مسعود گفتم :
آيا، به جز علی(ع) و ابودجانه و سهل بن حنيف، همه در جنگ احد فرار كردند؟
گفت : همه فرار كردند به جز علی(ع).(۳)
بزرگان محقّقين و اعلام اهل سيره و تاريخ و حديث از اهل سنّت تصريح كرده اند كه در جنگ احد، در شرايطى كه مشركين بعد از شكست ابتدائى، برگشتند و قصد قتل رسول خدا(ص) و انهدام قواى مسلمين را داشتند، ابوبكر و عمر نيز چونان ديگران، آن سرور را در درياى دشمن رها كرده و تنها گذاشته و براى حفظ جان خودشان پا به فرار گذاشتند.
و ابن عباس نقل می کند که در جنگ احد، تنها كسى كه در آن جنگ با رسول خدا(ص) ماند و استقامت كرد، علىّ بن ابيطالب(ع) بود، و همه پا به فرار گذاشتند.(۴)
و اینکه چرا حضرت فاطمه(س) بر مزار حمزه سیدالشهداء گریه می کردند، شاید دلیلش این بوده است که در این لحظات سرنوشت ساز جای خالی افرادی چون حمزه را احساس می کردند.
تاجایی که بعدها امام علی(ع) بر فراز منبر می فرمود:
📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِما》
♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (اولی و دومی) به آن مقام (خلافت) كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند.
📋《أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ وَبَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ عَاجِزَیْنِ الْعَبَّاسِ وَعَقِیلٍ وَکَانَا قَرِیبَیِ الْعَهْدِ بِکُفْرٍ فَأَکْرَهُونِی وَقَهَرُونِی》
♦️حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته، من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان خوار؛ عباس و عقیل که تازه از کفر به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند.(۵)
📚منابع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۳، ص۲۲۸
۲)الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج۱، ص۱۰۷
۳)كنز العمّال متقی هندی، ج۱۰، ص۴۲۵
۴)المستدرك علی الصحیحین نیشابوری، ج۳، ص۱۱۱
۵)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال7⃣0⃣2⃣ : چرا #امام_علی_علیه_السلام در برهه های حساس حیات خود، همواره از این دو شخصیت «حمزه و جعفر» یاد می کردند؟👇
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#جعفر_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
@TarikhEslam
✍پاسخ :
عظمت برخی انسان ها وابسته به زمان حیاتشان نیست.
برخی آن قدر بزرگند که در تاریخ نمی گنجند؛ در زمان جاری می شوند و گویا همیشه هستند و این «همیشه بودن» تسلای دل دوست و خار چشم دشمن است.
و حمزه، سیدالشهداء، اسدالله و جعفر طیّار از این نوع شخصیت ها بودند.
امام باقر(ع) در ضمن حدیثی، عزّت بنی هاشم را وابسته به حضور جعفر و حمزه می داند و بیان می دارد که اگر آن دو، زنده بودند، کار و سرانجام علی(ع) به گونه ای دیگر رقم می خورد.
👤اما حمزه سیدالشهداء، اسدالله و اسد رسوله که در ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) تا لحظه ی شهادت، از هیچ گونه حمایت دریغ نکرد و شکاف های ایجاد شده را، با حمایت ها و رشادت های خود از رسول خدا(ص) پُر کرده بود.
بنی هاشم پس از بعثت، در اثر فشار مشرکین، از نظر اجتماعی و اقتصادی ضعیف شدند و این حمزه بود که نگذاشت مشکلات فراوان، بنی هاشم را از پای درآورد.
و در دو جنگ ابتدایی اسلام علیه شرک، یعنی بدر و احد رشادت ها از خود نشان داد و دلاوری ها به خرج داد تا اینکه به شهادت رسید.
حمزه، «بار» نبود، «یار» بود. مانند برخی، از اسلام اعتبار نگرفت، بلکه به اسلام، عزّت و اعتبار بخشید.
او سیف الاسلام بود! شمشیر بران اسلام!
👤و اما جعفر که او نیز علاوه بر دلیری دارای بلاغت و فصاحت کلام بوده و خطیبی بی نظیر در اسلام شناخته می شد و در جریان هجرت مسلمانان به حبشه، وقتی عمروعاص برای برگرداندن مسلمانان به مکه، به حبشه آمد، این جعفر بود که با نجاشی به نحوی با بیان بلیغ خود، نجاشی را متقاعد ساخت، که آنان را در حبشه سکنی دهد.
تا جایی که نجاشی تحت تاثیر کلام جعفر قرار گرفت و از تحویل دادن آنها خود داری نمود.
و آنان را همچون شهروندان حبشه، اکرام نمود و عمروعاص را دست خالی به مکه باز فرستاد.
جعفر زبان گویای اسلام بود.
بررسی سیره و شخصیت و خدمات حمزه و جعفر در طول تاریخ نشان می دهد که چقدر انسانهای تربیت یافته و نیروهای کارآمد و کارساز، برای اصلاح امر یک ولی و حجت الهی، مفید و موثر خواهند بود و هم برای آنها که می خواهند عهده دار امور شوند و پرچم حمایت و عزت اسلام بر دوش گیرند.
حمزه شمشیر برّان اسلام و جعفر زبان گویای اسلام بود.
دو چیزی که علی(ع) به آن نیاز داشت.
کسی که از حق بگوید و کسی که از حق دفاع کند.
📚منابع :
۱)الکافی کلینی، ج۸، ص۱۸۹، ح۲۱۶
۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎙زبان گویای اسلام!
سکانسی از مناظره جعفر طیّار با نجاشی حاکم حبشه در قسمتی از فیلم محمد رسول الله(ص) ساخته مصطفی عقاد :👆
#جعفر_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
⚔شمشیر برّان اسلام!
سکانسی از جنگ احد و رشادتها و شهادت حضرت حمزه(ع)؛ در قسمتی از فیلم محمد رسول الله(ص) ساخته مصطفی عقاد:👆
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
9️⃣2️⃣2⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «فاطِمَةُ الزّهراء(س) بَهجَةُ قَلبِ المُصطَفی(ص)» ذکر روایات و فضائل حضرت صدیقه کبری، فاطمه(سلام الله علیها)، اثر مرحوم شیخ احمد رحمانی همدانی📚✍👇
@TarikhEslam
4_710636819120652396.pdf
4.81M
✍📚✍📚✍📚✍📚✍
کتاب«فاطِمَةُ الزّهراء(س) بَهجَةُ قَلبِ المُصطَفی(ص)»
@TarikhEslam
4_710636819120652397.pdf
5.32M
✍📚✍📚✍📚✍📚✍
کتاب «فاطمه زهرا(س) شادمانی دل پیامبر(ص)» ترجمه کتاب فوق
@TarikhEslam
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
📆سیزدهم جمادی الاول سال یازدهم هجری قمری، سالروز #شهادت جانسوز و مظلومانه بانوی دو عالم، حضرت صدیقه کبری، شفیعه اعظم، حامی ولایت، دردانه عالم خلقت #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها بر شما دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) عصمت و طهارت تسلیت و تعزیت باد.
@TarikhEslam
👤نقش #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها در دفاع از حريم ولايت و امامت و همچنین شخصی #امام_علی_علیه_السلام :👇
@TarikhEslam
1⃣مرحله اول :
دفاع جانانه #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها از اميرالمؤمنين #امام_علی_علیه_السلام و حفظ جان مبارک ایشان!👇
@TarikhEslam
✅هنگام هجوم اصحاب سقیفه و غاصبین به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) لسانی و عملی از امام علی(علیه السلام) دفاع کرد.
🔰دفاع لسانی :👇
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در خطبه معروف خود، خطاب به مردم مهاجر و انصار درباره امام علی(علیه السلام) فرمود :
📋《کلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ، أَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیطَانِ، وَ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا، فَلَا ینْکفِئُ حَتَّى یطَأَ صِمَاخَهَا بِأَخْمَصِهِ، وَ یخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیفِهِ، مَکدُوداً دؤوبا فِی ذَاتِ اللَّهِ، وَ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ، قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، سَیدَ أَوْلِیاءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً نَاصِحاً، مُجِدّاً کادِحاً، لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیةٍ مِنَ الْعَیشِ، وَادِعُونَ فَاکهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ، وَ تَتَوَکفُونَ الْأَخْبَارَ، وَ تَنْکصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ》
♦️هنگامی که هر زمان آتش اخگر به هیزم و هیمه فتنه افکندند، خداوند آن را خاموش ساخت و هر گاه شاخ شیطان نمایان مىگشت و یا مشرکى دهان به یاوه گویى مىگشود، او برادرش على(علیه السلام) را در کام آن مى افکند.
امام على(علیه السلام) هم در مقابل تا آن زمان که بر مغز و سر مخالفان نمىکوبید و بینى آنها را به خاک مذلّت نمىمالید، ترک امر نمى نمود.
او در راه خداوند کوشا، به رسول خدا نزدیک، و مهتر اولیاى نصیحتگر، تلاشگر و کوشنده بود، و شما در آن هنگام در آسایش مىزیستید و از امنیت برخوردار بودید.
مترصّد تغییر جهت چرخ گردون علیه ما و گوش به زنگ اخبار بودید.
به هنگام کارزار عقب گرد مىکردید و در میدان نبرد فرار را بر قرار ترجیح مىدادید.(۱)
┈┉┅━❀🔹️♦️🔹️❀━┅┉┈
🔰دفاع عملی :👇
طبرسی در این باره می نویسد :
📋《فَأَرْسَلَ عُمَرُ يَسْتَغِيثُ فَأَقْبَلَ النَّاسُ حَتَّى دَخَلُوا الدَّارَ فَكَاثَرُوهُ》
♦️عمر از ابوبکر، نیروی کمکی خواست.
پس مردم مهاجم، هجوم دسته جمعی خود را به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دستور کار خود قرار دادند و همگی وارد خانه شدند.
📋《وَ بَادَرَ عَلِيٌّ(علیه السلام) إِلَى سَيْفِهِ لِيَأْخُذَهُ فَسَبَقُوهُ إِلَيْهِ فَتَنَاوَلَ بَعْضَ سُيُوفِهِمْ فَكَثُرُوا عَلَيْهِ فَضَبَطُوهُ》
♦️امام علی(علیه السلام) در این هنگام، به طرف شمشیر خود رفت؛ ولی آنان زودتر شمشیر را برداشتند و حضرت(علیه السلام) را دستگیر کردند.
📋《وَ أَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ حَبْلًا أَسْوَدَ》
♦️و ریسمانی سیاه بر گردن حضرت(علیه السلام) انداختند، در حالی که او را می کشیدند.
در این موقع،
📋《وَ حَالَتْ فَاطِمَةُ(سلام الله علیها) بَيْنَ زَوْجِهَا وَ بَيْنَهُمْ عِنْدَ بَابِ الْبَيْتِ》
♦️کنار درب خانه، حضرت فاطمه(س) میان علی(علیه السلام) و آنان حائل شد و مانع از بردن امام(ع) شد.(۲)
سپس فرمود :
📋《وَاللّهِ لا أَدَعُكُمْ تُجُرُّونَ إِبْنَ عَمّي ظُلْمَاً》
♦️به خدا سوگند! نمي گذارم پسر عموی مرا ظالمانه به سوی مسجد بكشانيد.(۳)
اینجا بود که قنفذ تازیانهای را به بازوی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) زد و دست فاطمه(سلام الله علیها) از دامان امام علی(علیه السلام) کوتاه شد و بر زمین افتاد و دشمن، علی(علیه السلام) را مظلومانه و کشان کشان به مجلس ابوبکر بردند تا به اجبار از او بیعت بگیرند.
فاطمه(سلام الله علیها) با جراحت تمام، سراسیمه، به زحمت بلند شد تا اینکه به مسجد رسید و دید که ابوبکر بر منبر نشسته و عمر شمشیر را بالای سر حضرت(علیه السلام) گرفته است.
فاطمه(سلام الله علیها) خطاب به غاصبین فرمود :
📋《خَلُّوا عَنْ أبنِ عَمِّي!》
♦️رها کنید پسر عموم را!
در این هنگام عمر به ابوبکر گفت :
📋《أَلاَ تَأْمُرُ فِيهِ بِأَمْرِكَ؟》
♦️آیا دستور نمی دهی کار را تمام کنیم؟!!
ابوبکر گفت :
📋《لاَ أُكْرِهُهُ عَلَى شَيْءٍ مَا كَانَتْ فَاطِمَةُ(ع) إِلَى جَنْبِهِ》
♦️مادامی که فاطمه(س) در کنار علی(ع) است، او را به چیزی مجبور نمی کنم!(۴)
سپس در حالی که دستان امام علی(ع) بسته بود، گفتند دستت را برای بیعت جلو بیاور! حضرت(ع) اباء کرد.
📋《فَمَدُّوا يَدَه كَرهَاََ فَقَبَضَ عَلِيُّ(ع) أَنَامِلَهُ، فَرَامَوا بِأَجمَعِهِم فَتَحَهَا فَلَم يَقدَرُوا، فَمَسَحَ عَليهَا أَبُوبَكرِِ، وَ هِي مَضمُومَةُ》
♦️تمام آنها جمع شدند تا مشت آن حضرت(ع) را باز كنند و در درون دست ابوبكر قرار دهند، نتوانستند.
در این هنگام؛
ابوبكر خود پیش آمد و دست خود را بر روی دست بسته امام علی(ع) به عنوان بیعت کشید و به آن اکتفا کرد وهمگی را رها کرد.(۵)
📚منابع :
۱)شرح الأخبار قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۳۴
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۸
۳)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳
۴)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷
۵)تفسیر البرهان بحرانی، ج۲، ص۷۱۰
@TarikhEslam
2⃣مرحله دوم :
همراهی #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها با #امام_علی_علیه_السلام برای اتمام حجت با مردم مهاجر و انصار :👇
@TarikhEslam
✅امام علی(علیه السلام) در اولین اقدام در همان شب غصب خلافت، هنوز جنازه مطهر رسول اکرم(ص) دفن نشده بود، که مرکبی را آماده کردند، و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) سوار بر مرکب و دست امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را گرفته بود و به در خانه تمامی مهاجر و انصار رفت و حق خود را یاد آوری نمود و پیمان گرفت که همگی فردا صبح برای بیعت با علی(علیه السلام) در مسجد جمع شوند، ولی صبح فردا به جز چهار نفر یعنی؛ سلمان، ابوذر، مقداد، زبیر کس دیگری نمی آمد.
امام علی(علیه السلام) این کار را سه شب تکرار کرد.
در منابع آمده است که؛
📋《خَرَجَ عَلِیٌّ(علیه السلام) [لَیْلًا] یَحْمِلُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَى دَابَّةٍ [عَلَى حِمَارٍ] لَیْلًا یَدُورُ فِی مَجَالِسِ الْأَنْصَارِ تَسْأَلُهُمُ النُّصْرَةَ [وَالْمَعُونَةَ]》
♦️امام علی(علیه السلام) شبانه به همراه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در حالی که او را بر استری سوار می کرد، خانه ی مهاجر و انصار را به گردش در می آورد، تا از آنان درخواست یاری کند.
آنان در جواب به دختر پیامبر اکرم(ص) می گفتند :
📋《یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! قَدْ مَضَتْ بَیْعَتُنَا لِهَذَا الرَّجُلِ وَ لَوْ أَنَّ زَوْجَکِ وَ ابْنُ عَمِّکِ سَبَقَ إِلَیْنَا أَبَابَکْرٍ مَا عَدَلْنَا بِهِ》
♦️ای دختر رسول خدا(ص)! ما با ابوبکر بیعت کردیم و اگر شوهرت در این امر، سبقت می گرفت، ما از ابوبکر روی گردان می شدیم و با او بیعت می کردیم.(۱)
امام علی(علیه السلام) دوباره مثل حالت قبل، شبانه اقدام به رفتن در خانه مهاجر و انصار کرد، که مانند سابق فقط همان چهار نفر به ندای امام(علیه السلام) لبیک گفتند.
امام علی(علیه السلام) خود در این باره می فرماید :
📋《وَ حَمَلْتُ فَاطِمَهَ(سلام الله علیها) وَأَخَذْتُ بِیَدِ ابْنَیَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ(علیهما السلام)》
♦️من فاطمه(سلام الله علیها) را با خود می بردم در حالی که دو دست حسن و حسین(علیهما السلام) را نیز می گرفتم و آنان را با خود همراه می کردیم.(۲)
حضرت رسول اکرم(ص) در زمان حیات خود، به امام علی(علیه السلام) فرموده بود:
📋《إِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ وَجَاهِدْهُمْ وَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاکْفُفْ یَدَکَ وَاحْقِنْ دَمَکَ حَتَّی تَجِدَ عَلَی إِقَامَهِ الدِّینِ وَکِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّتِی أَعْوَاناً》
♦️اگر یارانی یافتی با آنان جهاد کن و اگر نیافتی دست نگهدار و خون خویش حفظ کن تا که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی بیابی.(۳)
حضرت(علیه السلام) خود در این رابطه می فرماید :
📋《فَفَعَلْتُ ثُمَّ فَلَمْ أَدَعْ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ وَأَهْلِ السَّابِقَهِ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ إِلَّا نَاشَدْتُهُمُ اللَّهَ فِی حَقِّی وَدَعَوْتُهُمْ إِلَی نُصْرَتِی فَلَمْ یَسْتَجِبْ لِی مِنْ جَمِیعِ النَّاسِ إِلَّا أَرْبَعَهُ رَهْطٍ سَلْمَانُ وَأَبُو ذَرٍّ وَالْمِقْدَادُ وَالزُّبَیْرُ وَلَمْ یَکُنْ مَعِی أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی أَصُولُ بِهِ وَلَا أَقْوَی بِهِ》
♦️پس چنین کرد و به خانه یکایک مجاهدان بدر و پیشگامان در اسلام از مهاجران و انصار رفتم و آنان را درباره حقّم به خدا سوگند دادم و آنان را به یاری خویش فراخواندم، از همه آنان تنها چهار نفر به دعوتم پاسخ دادند :
سلمان، ابوذر، مقداد، و زبیر و از خاندانم نیز کسی نبود تا از من پشتیبانی کند.(۴)
امام علی(علیه السلام) این کار را متوالی تکرار کرد، ولی جز این چهار نفر کس دیگری نمی آمد.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) خطاب به مهاجر و انصار فرمود :
📋《يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا الله! فَإِنِّي ابْنَةُ نَبِيِّكُمْ وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ الله(ص) يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ فَفُوا لِرَسُولِ الله(ص) بِبَيْعَتِكُمْ》
♦️ای مهاجران و ای انصار! خدا را یاری کنید.
من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا(ص) بیعت کردید، متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ می کنید.
او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا(ص) عمل نمایید.(۵)
امام علی(علیه السلام) با این کار حجت را با همه تمام کرد.
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۵۵
۲)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۶۵
۳)ارشاد القلوب دیلمی، ج۲، ص۳۹۵
۴)تفسیر البرهان بحرانی، ج۳، ص۷۷۴
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۱۹۱
@TarikhEslam
3⃣مرحله سوم :
طلب یاری در ملاقات های خصوصی توسط #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :👇
@TarikhEslam
✅حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برای در خواست یاری نزد «معاذ بن جبل» رفت.
حضرت(سلام الله علیها) به او فرمود :
📋《يَا مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ! إِنِّي قَدْ جِئْتُكَ مُسْتَنْصِرَةً وَ قَدْ بَايَعْتَ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) عَلَى أَنْ تَنْصُرْهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ وَ تَمْنَعَهُ مِمَّا تَمْنَعُ مِنْهُ نَفْسَكَ وَ ذُرِّيَّتَكَ وَ إِنَّ أَبَا بَكْرٍ قَدْ غَصَبَنِي عَلَيَّ فَدَكَ وَ أَخْرَجَ وَكِيلِي مِنْهَا》
♦️ای معاذ بن جبل! من نزد تو آمدم و طلب یاری دارم تا به آنچه با رسول خدا(ص) بیعت کردی، ذریه اش را یاری نمایی و آنچه از خود و فرزندانت دفع می کنی از آنان نیز دفع کنی!
اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است.
معاذ گفت :
📋《فَمَعِي غَيْرِي؟》
♦️آیا غیر از من کسی هست؟
حضرت(سلام الله علیها) فرمود :
📋《لاَ! مَا أَجَابَنِي أَحَدٌ!》
♦️نه! کسی مرا اجابت نکرد.
معاذ گفت :
📋《فَأَيْنَ أَبْلُغُ أَنَا مِنْ نُصْرَتِكَ؟ مَا يَبْلُغُ مِنْ نُصْرَتِي أَنَا وَحْدِي!》
♦️من کجا توان یاری شما را دارم؟
من به تنهایی نمی توانم شما را یاری بدهم!
حضرت(سلام الله علیها) فرمود :
📋《وَ اَللَّهِ لاَ أُكَلِّمُكَ كَلِمَةً حَتَّى أَجْتَمِعَ أَنَا وَ أَنْتَ عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) ثُمَّ اِنْصَرَفَتْ》
♦️به خدا قسم! کلمه ای با تو حرف نمی زنم تا من و تو نزد رسول اکرم(ص) جمع شویم.
سپس حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از نزد معاذ رفت.(۲)
📚منبع :
۱)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۳
@TarikhEslam