📸 مرد نابینای کشکولبهدستِ میدان آستانه قم
🗓 دهه هشتاد شمسی
❓️آیا کسی از سرنوشت این مرد اطلاع دارد؟
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀گودرت از مطهرات است
🔸️#صدرالممالک_اردبیلی (مالک و موسس #قلعه_صدری قم)، شخصی صوفی و عارفمسلک بود. بعضی از آخوندها همیشه به دلیل مشرب عرفانیاش، او را #لعن و طرد و نفرین میکردند.
🔹️تا آن که #محمدشاه قاجار، لقب صدرالممالکی به او داد و او را در رأس علمای #آذربایجان قرار داد. از همان ساعت، بسیاری از علمای لعنکننده، به تعظیم و تکریم وی پرداختند و در تقرّب به او نه تنها دستش را میبوسیدند، بلکه ته لیوان آبخوری او و باقیماندۀ غذای بشقاب او را به قصد #شفا، از یکدیگر میربودند.
🔸️ روزی که همه علما حضور داشتند، بالای منبر رفت و پرسید: آقایان علماء! بفرمایید بدانم #مطهرات (پاککنندهها) در فقه اسلام چندتاست؟
آنان همه را برشمردند: آب، زمین، آفتاب، استحاله، انتقال، اسلام، تبعیت، برطرف شدن عین نجاست، استبراء حیوان نجاستخوار، غائب شدن مسلمان، خارج شدن خون متعارف از ذبیحه و کم شدن دو سوم آبانگور.
🔹️اما ایشان قبول نکرد و گفت: نه! یکی را کم گفتید. چندبار دیگر هم پرسید و #علما، همان جواب را دادند ولی ایشان قبول نمیکرد و در نهایت گفت: نه! یکی را کم گفتید.
🔸️آخر خودش با لهجۀ شیرین #تركی گفت: و آن که شما نگفتید، #گودرت [قدرت] است. من تا دیروز که آدمی عادی و بدون صاحب مقام بودم، شما مرا صوفی و عارف و #نجس میدانستید.
اما حالا که به حکم حکومتی محمدشاه، #حاجیصدرالممالک شدهام، پاک و مطهَّر شدهام. پس «گودرت» (قدرت) از مطهرات است.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸حیاط مدرسه فیضیه
🗓حوالی ۱۸۵۰ میلادی
عکاس: لوئیجی پشه
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀#برفشیره خوراکی محبوب قمیها در زمستان
🎙حاجابوالفضل الماسی:
🔸️در سرمای استخوانسوز شبهای زمستان قم دور #کرسی مینشستیم و به حکایتها و قصههای پدر گوش میدادیم. پدر از #بهاری میگفت که #برف سنگینی در قم آمد و مردم را شگفت زده کرد:
🔹️شماها هنوز به دنیا نیومده بودید. مادرتون یادشه حدود بیست سال پیش هفتاد و یک روز بعدِ عید، برف سنگینی تو #قم اومد. مردم اینقدر برفای کوچه رو با پارو کنار دیوار خونهها جمع کرده بودن که می شد به راحتی از #پشت_بوم روی برفا پرید فقط واسه رفت و آمد رهگذرا، راه کوچیکی باز کرده بودن مدتها طول کشید تا این #برفا آب بشن.
🔸️مردم برا اون سال #شعری گفتن که زبون به زبون میچرخید: "یک بعد هفتاد، یه برفی افتاد، به قد این تیر، به جون این پیر"
🔹️یکی از دلخوشیهای ما در زمستان خوردن «#برفشیره» بود. خوراکی دلچسبی که از ترکیب برف و شیره انگور تهیه میشد. کاسههای #روحی یا استیل را پر میکردیم از برفهایی که با خوردن به سطح کاسه، زیرینیترین لایهاش شروع به آب شدن میکرد.
🔸️#شیره را روی آن میریختیم و زل میزدیم به پخش شدن شیره در سطح برف و ذره ذره آب شدنش. کمی که دیر می جنبیدیم، نصف کاسه را برف آب شده میگرفت و لذت شنیدن صدای جویده شدن #برف زیر دندان هایمان را از دست میدادیم.
📚منبع: کتاب ابوالفضل مرگبرشاه (خاطرات حاجابوالفضلالماسی)؛ انتشارات راهیار؛ ۱۴۰۲
لینک خرید کتاب با ۱۵درصد تخفیف
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸کبوتران #حرم مطهر حضرت معصومه(س)
📍عکاس: Francois Lochon,1979
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸مسیر #تشرف به حرم حضرت معصومه(س)
🗓از دورۀ صفوی تا قاجار
📚منبع: رسالۀ دکتری محمد رضاییندوشن
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 شکنجهی روحی با تراشیدنِ #ریش
🎙محمود بازرگانی؛ همبند شهید آیتالله #حسین_غفاری:
🔸️مدتی بعد از دستگیری آیت الله غفاری، ساواک هر کاری می کرد نمیتوانست ایشان را به #اعتراف مجبور کند، تا اینکه تصمیم گرفتند محاسن ایشان را با #تیغ، آن هم با پوست خشک، بتراشند.
🔹️این موضوع بسیار بسیار برای ایشان گران تمام شد. شاید گفتن اینکه #محاسن فلانی را تراشیدند راحت باشد اما توجه داشته باشید آن زمان یک آخوند آن هم با جایگاه «#آیت الله» مهم ترین رکن جایگاه اجتماعی اش روحانی بودنش بود.
🔸️این تراشیدن محاسن یک ضربه مهلکی بود بر پیکره #شخصیتی ایشان. وقتی محاسن آیت الله غفاری را تراشیدند، او را به داخل #بند آوردند. از آن لحظه ای که ایشان به داخل بند آمد، دیگر نه حرفی زد و نه چیزی خورد. بعد از مدتی هم حالشان چنان بد شد که نگو. به همین دلیل دیگر #زندانیان شروع کردند به سروصدا و همین امر باعث شد که مرحوم #غفاری را به بیمارستان بردند.
🔹️بعد از اینکه ایشان را بردند، ما دیدیم شب گذشت و خبری نشد. هر چه میپرسیدیم جواب #سربالا می دادند تا اینکه فردایش متوجه شدیم ایشان از دنیا رفته اند و به #شهادت رسیده اند.
🗓هفتم دیماه، سالروز شهادت آیتالله غفاری
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀نون بازاری| نون خونَگی
✏️ سیدمحسن محسنی
🔸️دو اصطلاح بالا، "جفت کلمه/ ترکیب"، در گویش قمی محسوب میشوند. این جفت کلمات الزاما #متضاد کامل نیستند، اما از برابر نهادن یکی در برابر دیگری معنایشان بهتر فهمیده میشود.
🔹️این دو ترکیب در زبان پدر من هنوز زنده است و دائما به کار میبَرَد. مثلا میگوید:"بابا دوتا نون #بازاری بیگیر"
یا "چندتا نون #خونَگی بیگیر"
منظورش از "نون بازاری"، نان #سنگک و از "نون خونَگی" نون #تافتون (نان گرد خانگی) است.
🔸️همیشه از خودم میپرسیدم چرا به نان سنگک، نان بازاری میگوید و به نان تافتون نون خونَگی. تا این که داستان پختن نان در محله قدیممان را ( یعنی کوچه نو که قسمتی از #باغپنبه بزرگ بود) برایم تعریف کرد.
🔹️معلوم شد که تا اوایل دوره #پهلوی دوم و حتی اواسط آن، بیشتر مردم در خانه خودشان نان تافتون(گرد) میپختند و بیرون از خانهها نان تافتونی نبود و نان به صورت #دورهای و نوبتی در خانهها پخته میشد و گفت که مادر #مشتعلیهاجر ( یعنی همین هاجر خانم که مشتعلی به او منسوب است ) گاهی به جای کسانی که وقت پختن نداشتند، در برابر #عوضی نان میپخت.
🔸️ نان بیرون از خانه، همین نان سنگک معروف بود که در اصطلاح قدیمیها هنوز به نون #بازاری موسوم است و منظور از بازار در این اصطلاح هر معبر یا گذر عمومی است که مردم در آنجا تلاقی میکنند و نه صرفا #بازارهای سرپوشیده و سنتی فعلی. یعنی بیرون از خانه به جز نان #سنگک، نان دیگری نبوده است.
🔹️با این وصف منظور از دکاکین #خبازی در کتابچههای قاجاری قم، صرفا نانواییهای سنگکی است.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸 حالوهوای حرم حضرت معصومه در روزهای اول انقلاب
🔹️در این عکس که به سال ۱۳۵۸ تعلق دارد، فضای مسجد در جلوی ورودی صحن #اتابکی از سمت خیابان ارم مشاهده میشود.
🔸️یک فضای مکث، برای نشستن، عبادت و تمرکز، که با #سکو از صحن جدا شده بود.
🔹️مسیر ورود به حرم همانطور که در تصویر پیداست از سمت راست و چپ این فضایِ #مکث بوده است.
📍عکاس: François LOCHON, 1979
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸سردر کاروانسرای منظریه
🔸️این کاروانسرا مانند #علیآباد کامل نیست ولی بعضی از عیوبی که در کاروانسرای علی آباد دیده میشد در اینجا از آن احتراز شده است. محور اصلی کاروانسرا در میان نمای #سردر اصلی قرار گرفته است و در برابر آن میدان گاهی است و در دو طرف نمای سردر ورودی دو جناح ساختمان وجود دارد.
🔹️سردر این کاروانسرا به دروازههای قدیم #تهران شباهت دارد که در زمان قاجاریه ساخته شده بود و اکنون آن را #خراب کردهاند و اثری از آن نیست. در برابر کاروانسرا نیز یک #چاپارخانه و یک مسافرخانه ساختهاند.
🔸️در داخل کاروانسرا اطاقهای متعدد دیده میشود ولی اصطبلها کوچکاند. #معمار این کاروانسرا که بدون شک آشنایی و ارتباطی با معمار کاروانسرای علیآباد داشته است، کوشش کرده است در اینجا از سبک #طمطراقی استفاده نماید.
📚منبع: کاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها، ماکسیم سیرو.
📍عکاس: عبدالله قاجار
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
📸سردر کاروانسرای منظریه 🔸️این کاروانسرا مانند #علیآباد کامل نیست ولی بعضی از عیوبی که در کاروانسرا
📸 تغییر نام کاروانسرای منظریه
🔹️امروز باید از قم حرکت کنیم و منزل #منظريه است. منظریه کاروانسرایی است محکم و وسیع و دلنشین و تقریباً شصت #حجره در آن ساختهاند و سردر کاروانسرا از بیرون #کاشی کردهاند.
🔸️دکان علافی [علوفهفروشی] و بقالی و اصطبلی و #مهمانخانه که برای تغییر و تبدیل اسب کالسکهها ساختهاند و باغچهای جلو کاروانسرا است و در باغچه #صنوبر و سفیدار و بید بسیار و میوهجات کم بودند و نام باغبان شهباز و ماهی چهار تومان از امینالسلطان [علیاصغرخان اتابک صدراعظم ناصرالدینشاه] مواجب دارد. و منظریه را در هشتصد تومان حاج محمدعلیخان اجاره کردهاند.
🔹️اسم منظریه سابقاً «#شاشگرد» بوده #امینالسلطان تغییر داده و منظریه کردهاند و یک #قناتی از قدیم داشته و امینالسلطان آن را تعمیر نموده است.
📚منبع: سفرنامۀ سدیدالسلطنه
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom