♥️ #حضرت_علی (ع) فرمودند:
🌴 اِضاعَةُ الفُرصَةِ غُصَّةٌ.
⏰ از دست دادن فرصتهای خیر، برای انسان مایه غم و اندوه است
📚نهجالبلاغه، حکمت ١١۸
👇👇👇
@Tarkgonahan
دنیا و احوال آن در نظر مؤمن
انسان مومن یعنی کسی که ایمان به مبدأ و معاد دارد، یعنی کسی که در برابر مبدأ، عشق و خضوع دارد، عاشقانه درخواست می کند از آن مبدأ که : إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانقطاع الیک دنیا بسیار صادق است و می گوید: ای انسان تو در حال رفتن هستی، تو روزی نطفه بودی، جنین شدی، نوزاد شدی، کودک و نوجوان و جوان سن شدی، محاسنت سفید شده و... تو در حال رفتن هستی!
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ
خدای سبحان می خواهد با این اعتقاد که وابسته به مبدأ لایزال هستیم درخواست کنیم که : ای خدا من هیچ چیز ندارم و تو همه چیز داری، ای خدا من هیچم و وجودم بسته به توست که همه چیز هستی. پس به من توجه و عنایت کن و توفیق و رحمتت را بر من ببار. این علت اهمیت دعاست که خداوند سبحان فرمود: قل ما یعبؤ بکم ... در هر فرصتی که پیش می آید باید از باری تعالی درخواست کنیم و گدایی کنیم
👇👇👇
@Tarkgonahan
💜 نیک اندیشان
✍ در طول تاریخ مصلحان و نیک اندیشان همواره در فکر پی ریزی و تشکیل جامعه ای بوده اند که در آن ارزش ها حاکم گردد و زشتی ها زدوده شود و برای رسیدن به این مقصود و تشکیل چنین جامعه ای قوانین و مقرراتی نیز اندیشیده اند تا افراد جامعه در زندگی فردی و اجتماعی خود و چگونگی استفاده طبیعت و ارتباط با همنوعان ، راه درست را طی کنند و از کجروی و تجاوز به حقوق دیگران بپدهیزند•
--------------------------
💜 آخرین مکتب
✍ اسلام به عنوان آخرین مکتبِ تضمین کننده سعادت بشر ، زیر بنای تشکیل چنین جامعه ای را 《اعتقاد صحیح》می داند و برای سالم سازی اندیشه و اعتقاد انسان ها، اصول خاصّی مقرر کرده که پیروان آن ، باید به آنها باور داشته باشند ، اصولی که آغاز و پایان هستی را مشخص می کند و انسان ها را از افکار پوچ و خیال های بیهوده می رهاند و به زندگی هدفدار راهنمایی می کند•
--------------------------
💜 مرحله عمل
✍ البته اسلام ، تنها اعتقاد صحیح را کارساز نمی داند ، بلکه مردم در مرحله 《عمل》باید راه درست را از نادرست بازشناسند و خوبی ها را عمل کنند و از بدی ها بپرهیزند•
--------------------------
✍ برنامه های اسلام :
💜 اعتقادی
💜 عملی
💜 اخلاقی
✍ برنامه های اسلام را شناسایی کنیم و به آنها عمل کنیم ، راه سالم زندگی کردن و سالم به آخرت رفتن و راه به سعادت رسیدن ، عمل به برنامه های نجات بخش اسلام است•
--------------------------
🌸
💜🌸
🌸💜🌸
💜🌸💜🌸
🌸💜🌸💜🌸
💜🌸💜🌸💜🌸
--------------------------
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت مومن ،زیارت خداوند است.
#آیت_الله_اشتهاردی
👇👇👇
@Tarkgonahan
حکایت زیبا و شنیدنی:
مرحوم محدث زاده نقل کرده است: وقتی که پدرم در نجف اشرف فوت کردند، ما چیزی نداشتیم که برای آن مرحوم احسان و اطعام بدهیم، من و برادرم قرار گذاشتیم که بعدازظهر هر پنجشنبه به نوبت هر کدام یک کاسه با یک کوزه آب سرد برداریم و در صحن حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) به زوار آن حضرت آب بدهیم و ثوابش را نثار پدر کنیم تا بدین وسیله احسانی به پدرمان کرده باشیم.
مدتی این کار را انجام دادیم تا اینکه یک شب جمعه پدرم را در خواب دیدم که به سویم می آید، ولی زبانش از دهانش آویزان است و رنگش پریده و حال پریشانی دارد.
من باعجله از او استقبال کردم و جویای حالش شدم. گفت: فرزندم از تشنگی ناراحتم. عرض کردم: پدر جان الآن می روم و برایت آب می آورم. ایشان فرمود: من از آن آب کوزه صحن حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) می خواهم، در این هنگام بیدار شدم. آن روز که جمعه بود برادرم را ملاقات کردم و پرسیدم دیروز آب به زوار دادی؟ گفت: متأسفانه مسامحه کردم و آب ندادم، من خواب شب گذشته را برایش نقل کردم و او بسیار ناراحت شد.
(با اقتباس و ویراست از کتاب شگفتی های برزخ)
در روایتی از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) نقل شده است: مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانى هستند و به کارهاى نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کارى ندارند، شما صدقه و دعائى به آنها هدیه کنید.
(الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى ، ص 232)
👇👇👇
@Tarkgonahan
مستند سه دقیقه در قیامت(مستندی بسیار زیبا و آموزنده😱😱)
قسمت#دهم
🦋سفر کربلا🦋
حسابی به مشکل خورده بودم اعمال خوبم به خاطر شوخی های بیش از حدوصحبت های پشت مردم نابودمیشدو اعمال زشت من باقی می ماند البته وقتی یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهاےزشت میشد چراکه درقران امده؛ ان الحسنات یَذهَبن السیئات
اما خیلی سخت بود اینکه هرروز ما دقیق برسی میشد.اینکه کوچک ترین اعمال مورد برسی قرار میگرفت خیلی مشکل بود،یکباره جوان گفت ؛به دستور اقااباعبدالله (ع) پنج سال از اعمال شمارا بخشیدیم. این پنج سال بدون
حساب طی میشود.باتعجب گفتم؛
علت این دستورچیست؟ همان لحظه به من ماجرارانشان داد، دردهه هشتاد چندبار توفیق سفرکربلا را پیداکردم دریکی از این سفرهایک پیرمردکرولال درکاروان مابود.مدیرکاروان به من گفت میتوانی مراقب او باشی؟به اکراه قبول کردم با اینکه دوست داشتم تنهابه حرن بروم.کار از انچه فکر میکردم سخت تر بود این مرد حواس درستی نداشتو اگر لحظه ای رهایش میکردم گم میشد.خلاصه تمام سفرکربلای ما سفرتحت الشعاع این پیرمردبود و حضورقلب من کم شده بود. روز اخر قصدخریدیڪ لباس داشت فروشنده وقتی فهمیداوهوش و حواس ندارد قیمت زیادی گفت. من جلو رفتم و گفتم؛ چی دارے میگویی؟این اقا زائر مولاست.چرا اینطور قیمت میدی!! خلاصه لباس را خیلی ارزان تر برای پیرمرد خریدم من عصبانی پیرمرد خوشحال!... باخود گفتم عجب دردسری برای خودساختم این دفعه سفر به ما حال نداد،یکباره دیدم پیرمرد رو به حرم ڪرد و دست مرا به اقانشان داد و با همان زبان بی زبانی براے من دعاڪرد، جوان گفت؛ به دعـــاے این پیرمرد امام حسین ع شفاعتت ڪرد.خیلی خوشحال بودم.صدها برگه جلو رفت و اعمال خوب این سال ها ثبت و گناهانش محو شده بود....
🌹🌹پیشنهاد ویژه برای خواندن🌹🌹
#کربلا
ادامه دارد......._______
👇🏼👇🏼👇🏼
@Tarkgonahan
💠 حرف زدن با امام زمان صلوات الله علیه
✍ مرحوم آیت الله میلانی می فرمودند :
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید. خوب نیست شیعه روزش شب شود و شباش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد. بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند.
❤️ آیت الله بهجت می فرمود :
بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است.
قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامهای نوشت از یکی از شهرهای دور نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم،
به هر حال چه کنم❓
✅ حضرت در جواب ایشان نوشتند :
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم.
📔منبع : بحارالانوار/ ج۵۳/ ص۳۰۶
👇👇👇
@Tarkgonahan
#جانم_علی
شیخ حسن بن سلیمان در کتاب محتضر از کتاب نوادر الحکمة از عمار بن یاسر نقل می کند که گفت: رسول خدا فرمود :
آن شب که به آسمان ها سیر داده شدم و به بالاترین مرتبه قرب پروردگار نائل آمدم، از ناحیه ربوبی به من خطاب شد:
یا محمد من احب خلقی الیک؟؟
ای محمد محبوبترین آفریده ی من نزد تو کیست؟؟ عرض کردم خداوندا تو داناتر هستی.
فرمود من داناترم ولی می خواهم از زبان خودت بشنوم. عرض کردم پسرعمویم علی بن ابیطالب.
فرمود: نگاه کن .
همین که نگاه کردم دیدم علی بن ابیطالب با من ایستاده و همه پرده های آسمانی را دریده و موانع را کنار زده و سر خود را بلند کرده، گفتگوی ما را گوش میکند. پس بر خاک افتاده و برای خدا سجده کردم .
المحتضر ۱۰۷
👇👇👇
@Tarkgonahan
#حدیث
أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَكْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً.
امام جعفر صادق(عليه السّلام)فرمود: عاقلترين مردم خوش خلق ترين آنهاست.
📚منبع: وسائل الشیعة، جلد۱۲ , صفحه۱۵۰
👇👇👇
@Tarkgonahan
❇️ آثار احسان به والدین و صله رحم
حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ فِينَا مُيَسِّرٌ فَذَكَرَ وَاصِلَةَ اَلْقَرَابَةِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا مُيَسِّرُ قَدْ حَضَرَ أَجَلُكَ غَيْرَ مَرَّةٍ وَ لاَ مَرَّتَيْنِ كُلَّ ذَلِكَ يُؤَخِّرُ اَللَّهُ أَجَلَكَ لِصِلَتِكَ قَرَابَتَكَ وَ إِنْ كُنْتَ تُرِيدُ أَنْ يُزَادَ فِي عُمُرِكَ فَبَرَّ شَيْخَيْكَ يَعْنِي أَبَوَيْهِ.
حنان بن سدیر می گوید: در حضور امام صادق(ع) بودیم که میسر هم در میان ما بود، از رابطه خویشاوندی سخن به میان آمد، امام صادق(ع) فرمود:
ای میسر چند بار اجل و مرگ تو فرا رسیده و هر بار خداوند آن را به خاطر صله رحم با خویشاوندانت تاخیر انداخته است، اگر می خواهی خداوند عمر تو را زیاد کند به پدر و مادرت نیکی کن. بحارالانوار، ج71، ص84.
#والدین #طول_عمر #روزی
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور ما دعا نکنیم برای ظهور ؟
🎥آیت الله العظمی #بهجت
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🎧 #داستان_تشرف علامه حلّی به محضر مولای مهربان عالم، حضرت مهدی علیه السلام و عجل الله فرجه.👌👌👌
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گَرَم تو دوستی، از دشمنان ندارم باک
👇👇👇
@Tarkgonahan
#تلنگر
📝اول از خودمان شروع کنیم!
مغازه دار محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به بهانه ناهار و نماز میرود وطولانی مدت استراحت میکند و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لوله ها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد!
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند.
جامعه با من و تو، ما میشود،
قبل از دیگران به خودمان برسیم.
👇👇👇
@Tarkgonahan
حاج اسماعیل #دولابی:
چطور میشود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟؟
#عاقبت_عافیت_طلبی
👇👇👇
@Tarkgonahan
مستند زیبای سه دقیقه در قیامت(مستندی بسیار زیبا و آموزنده😱😱)
قسمت#یازدهم
🦋آزار مومن🦋
در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم روزها و شبها با دوستانمان با هم بودیم شب های جمعه همگی در پایگاه بسیج دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و گشت و بازرسی داشتیم .در پشت محل پایگاه بسیج ،قبرستان شهرستان ما قرار داشت .ما هم بعضی وقتها دوستان خودمان را اذیت می کردیم ،البته تاوان تمام این اذیت ها را در آنجا دادم .برخی شب های جمعه تا صبح در پایگاه حضور داشتیم یک شب زمستانی برف سنگین آمده بود یکی از رفقا گفت کی جرات داره الان بره تا ته قبرستون و برگرده ؟؟گفتم این که کاری نداره من الان میرم. او هم به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی، من سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردن خسخس صدای پای من بر روی برف از دور هم شنیده میشد. من به سمت انتهای قبرستان رفتم، اما آخر قبرستان که رسیدم صوت قرآن شخصی را از دور شنیدم، یک پیر مرد روحانی که از سادات بود، شب های جمعه تا سحر در انتهای قبرستان و در داخل یک قبر مشغول تهجد و قرائت قرآن می شد. فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند. می خواستم برگردم اما با خودم گفتم اگه الان برگردم رفقای من مرا متهم میکنند که ترسیدم، برای همین تا انتهای قبرستان رفتم .
هرچه صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد! از لحن او فهمیدم که ترسیده، ولی به مسیر ادامه دادم تا اینکه به بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود.
یکباره تا مرا دید فریادی زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم پیرمرد سید رد پای مرا در داخل برف گرفت و دنبال من آمد وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .من هم ابتدا کتمان کردم اما بعد از اون معذرت خواهی کردم و او هم با ناراحتی بیرون رفت .حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم. نمی دانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عمل میدیدم خصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب میکشیدم از طرفی در این مواقع باد سوزانی از سمت چپ وزیدن می گرفت طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد .
وقتی چنین اعمالی را مشاهده می کردم، به گونهای آتش را در نزدیکی خود میدیدم که چشمانم دیگر تحمل نداشت. همان موقع دیدم که آن پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت، سید به آن جوان گفت من از این مرد نمیگذرم او مرا اذیت کرد و مرا ترسانید. من هم رو به جوان کردم و گفتم به خدا من نمیدونستم که صید در داخل قبر داره عبادت می کنه .جوان رو به من گفت: اما وقتی نزدیک شدی فهمیدی که ایشان دارد قرآن میخونه چرا همان موقع برنگشتی ؟؟دیگه حرفی برای گفتن نداشتم خلاصه پس از التماس های من ثواب دو سال عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از از من راضی شود. دو سال نمازی که بیشتر به جماعت بود، دو سال عبادت را دادم به خاطر اذیت و آزار یک مومن. اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم که فرمود: حرمت مومن از کعبه بالاتر است.
در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین بر خوردم. شخصی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی میکردیم و همدیگر را سر کار میگذاشتیم .یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و خیلی بده او را ضایع کردم .
خودم هم فهمیدم که کار بدی کردم، برای همین سریع از اون معذرت خواهی کردم اون هم چیزی نگفت. گذشت تا روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به همان دوست دوران جوانی زنگ زدم و گفتم: فلانی من خیلی به تو بد کردم یک بار جلوی جمع تو را ضایع کردم، خواهش می کنم من را حلال کن. من ممکنه از این بیمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل جراحی گفتم و دوباره بهش التماس کردم تا اینکه گفت حلال کردم انشاالله سالم و خوب برمیگردی. آن روز در نامه عملم همان ماجرا را دیدم ،جوان پشت میز گفت این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد اگر رضایت او را نمی گرفتی ،باید تمام اعمال خوب خودت را می دادی تا رضایتش را کسب کنی. مگه شوخیه آبروی یک مومن رو ببری. بعد اشاره به مطلبی از رسول گرامی اسلام نمود که فرمودند: روزی آن حضرت به کعبه نگاه کردند و فرمودند: ای کعبه خوشا به حال تو، خداوند چقدر تو را بزرگ و حرمتت را گرامی داشته و به خدا قسم حرمت مومن از تو بیشتر است، زیرا خداوند تنها یک چیز را از تو حرام کرد ولی از مومن سه چیز را حرام کرد ،مال و جان و آبرو تا کسی به او گمان بد نبرد .
🌹🌹پیشنهاد ویژه برای خواندن🌹🌹
#آزار_مومن_حرمت_کعبه
ادامه دارد......______
👇👇👇
@Tarkgonahan
اعلام رضایت یکی از اعضای محترم کانال،از مطالب ارائه شده در کانال،که با نظر لطفشون باعث دلگرمی و شوق وافر ،برای جمع آوری مطالب آینده در ما شدند.
همه شما اعضای محترم رو دوست❤️❤️ داریم و دعا گوی 🤲همگی شما عزیزان هستیم.
👇👇👇
@Tarkgonahan
✨
✍ روزی #بهلول داشت از کوچه ای میگذشت شنید که #استادی به شاگردهایش میگوید: من در سه مورد با امام #صادق(ع) مخالفم.
1⃣ یک اینکه می گوید خدا دیده نمیشود. پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
2⃣ دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
3⃣ سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد. اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند. خلیفه گفت : ماجرا چیست؟ استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد می کند. بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟ گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
استاد اینها را شنید و خجل شد و از
جای برخاست و رفت.
👇👇👇
@Tarkgonahan
1_33369142.pptx
2.02M
حضرت محمد در نگاه اندیشمندان
👇👇👇
@Tarkgonahan
#جانم_علی
از کتاب مناقب نقل شده است که رسول خدا فرمود: خداوند پایه و ستونی در بهشت قرار داده است، که برای اهل بهشت نور می دهد، همانطور که خورشید برای اهل زمین نور افشانی می کند، و به آن پایه جز علی علیه السلام و شیعیان او،کسی دسترسی ندارد ،وان حلقه باب الجنه من یاقوته حمراء، طولها خمسون عاما علی صفائح من ذهب ،اذا نقرت طنت و قالت فی طنینها: یا علی.
و همانا حلقه در بهشت از یاقوت سرخ است، که بر روی پهنه ای از طلاست و وقتی بر آن کوبیده میشود آوازی دارد و میگوید،
یا علی .
#یاعلی
👇👇👇
@Tarkgonahan