📖 طنزآوری در غزلهای سعدی🖍
#لبخند_سعدی
#دکتر_اسماعیل_امینی
دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است
ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است
برادران طریقت نصیحتم مکنید
که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است
دگر به خفیه نمیبایدم شراب و سماع
که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است
چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است
به یادگار کسی دامن نسیم صبا
گرفتهایم و دریغا که باد در چنگ است
به خشم رفتهٔ ما را که میبرد پیغام
بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است۱
بکش چنان که توانی که بی مشاهدهات
فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است
ملامت از دل سعدی فرو نشوید عشق
سیاهی از حبشی چون رود که خودرنگ است۲
🔸🔹🔸🔹🔸
۱- حکایت کسی است که طریقت را به خاطر عشق رها کرده است و از قید نیکنامی رها شده و چون نظر به ساقی و گوش به چنگ دارد، تربیت نمیپذیرد و نصیحت نمیشنود. در بیت پنجم هنرنمایی سعدی نمایانتر است. عاشق به یاد یار دامن صبا را گرفته که خبری از او بشنود اما باد در چنگ دارد یعنی کاری عبث میکند.
۲- برای بیتأثیر بودن ملامت عاشق، تمثیلی طنزآمیز آمده است. عشق مثل سیاهی رنگ سیاهپوست با شستن از بین نمیرود.
🖇🖇🖇
منبع:
(لبخند سعدی. اسماعیل امینی. صفحه۱۷۹)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#دکتر_اسماعیل_امینی
#غزلیات_سعدی_شیرازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz