🕊 بر بال خاطره ها
🌴چند وقت از شهادت علی جان می گذشت ساعت ۱۰ شب یکدفعه امیرمحمد آمد گفت:
بابا آمده بابا آمده😍 #بابا_آمده
بیاید دنبالم
🌴همه با تعجب به امیر محمد نگاه می کردیم❗️ که رفتیم داخل اتاق خواب گفت ببین #بابا اینجاست، پیراهن بابا را گرفت و با اشک و خنده بومی کرد.
🌴می گفت بوی بابا میده. #بوی_بابا میده و آن شب پیراهن بابا را پوشید و بعد از مدتها با آرامش خوابید😢✨
راوی: پدر شهید
امیر محمد فرزند #شهید_علی_عابدینی🌹
🌷 @taShadat 🌷
همیشه توی جیبش یه زیارت عاشورا داشت ؛ کار هر روزش بود
بعد هر نماز باید زیارت میخوند
حتی اگه خسته بود؛ حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد
شده بود تند میخوند ولی میخوند
همیشه بهش حسودیم میشد
تازه فهمیدم داستان سلامهاش به آقا امام حسین (ع) چی بود .
راوی: همرزم شهید
🌷#شهید_علی_عابدینی🌷
🌷#سلام_صبحتون_شهدایی🌷
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#نماز_اول_وقت📿
#سفارش_شهدا🥀
#شهید_علی_عابدینی⚘
◽️منتظر ظهورآقا
نماز اول وقت میخواند به سوی نمازمی شتابد دوست داریم شهید شویم؟
با نماز قضا کسی شهید نمیشود
با نماز دیر وقت کسی به درجه شهادت نمی رسد.
⚘معطر کنید وجودتان را به عطر صلوات ⚘
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂