من اتفاقا #روزشنبه باهاش تماس گرفتم (محمد روز #یکشنبه_شهید_شد) در طول هفته قبل معمولا شب ها باهاش تماس میگرفتم چون روزها گوشیش قطع بود. دیگر نمی پرسیدم کجایی یا چکار میکنی؟ سرده یا گرمه؟ فقط احوال پرسی می کردیم. خلاصه اون روز همان طور اتفاقی حدود ساعت 9 تماس گرفتم، تا زنگ هم زدم گوشی را برداشت، سلام و علیک و احوال پرسی کردیم. گفتم کاری چیزی نداری؟ گفت #بابا برای من یک دعای مخصوص بکن😔. شب یک شنبه هم اینها عملیات خودشان را شروع کردند و چیزی هم که دوستانش به ما می گویند، ساعت 4 و 28 دقیقه محمد #شهید شد.😭
@taShadat
#بابا_مهدی😭
تو عالم خواب پیش آقا امام
زمان(عج)بود...😔
آقا داشتن کارنامه ی پر از گناهش رو می دیدن و گریه می کردن...😭
گفت:
«آقا»⁉️
آقا گفتن:
«جان آقا...⁉️
به من نگو آقا...😊
بگو"#بابا"»💚
سرشو انداخت پایین...😔
گفت:
«#بابا...
#شرمندم_از_گناه»💔
آقا گفتن:
«نبینم سرت پایین باشه ها
#بابا...
عیبی نداره...
بچه هر کاری بکنه، پای باباش
می نویسن»😔
"چقدر این جمله برام سنگین تموم شد"...😭😭😭
#یا_صاحب_الزمان_عج_عجل_علی_ظهورک🌺✨
#منتظرانظهورگناهنمیکنند...
🔸 #بابا مهدی جان؛ وصیت📜 کرده بودی که روی سینه ات سربگذارم
🔹آن شب در #معراج خواستم سر روی سینه ات بگذارم ⚡️اما هرچه گشتم #آغوشی نبود😔
🔸عکس هایت📸 را کنار مامان دیده ام، قدو #قامتت، دستهایت. همان عکسها که #مرا در آغوش داشتی💞 پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت⚰ نبود؟
🔹خواستم مثل #رقیه(س) سرت را بغل کنم نمی شد❌ دستانم #استخوان هایی را لمس کرد که گفتند بابا مهدی ست😭 باشد #سهم_من از آغوشت💖 همین بود..
#عاشقانه_های_سلما
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
#شبتون_شهدایی
🏴 @taShadat 🏴
#بابای_مهربونم...♥️
#دختر است
و نازکردن براے بابا😔
و "نفَسِ بابائے" شنیدن از #بابا
💥امّا
#نازدانہات چہ کند
بادنیا دنیا، دلتـنگےاش💔
و آرزوے #نازکردن برایت
دلش #دختـر مےخواست
دختری ڪہ با شیرین زبانے
" #بابا " صدایش ڪند ...
#حلمـا خانـم ۱۸ روز پس از
شهـادت " پـدر" بہ دنیا آمد.
#شهید_میثم_نجفی
#دردانه_شهید
#دخترا_بابایی_اند
@tashadat
#بابای_مهربونم...♥️
#دختر است
و نازکردن براے بابا😔
و "نفَسِ بابائے" شنیدن از #بابا
💥امّا
#نازدانہات چہ کند
بادنیا دنیا، دلتـنگےاش💔
و آرزوے #نازکردن برایت
دلش #دختـر مےخواست
دختری ڪہ با شیرین زبانے
" #بابا " صدایش ڪند ...
#حلمـا خانـم ۱۸ روز پس از
شهـادت " پـدر" بہ دنیا آمد.
#شهید_میثم_نجفی
#دردانه_شهید
#دخترا_بابایی_اند
😭😭😭
🌷 @taShadat 🌷
🕊 بر بال خاطره ها
🌴چند وقت از شهادت علی جان می گذشت ساعت ۱۰ شب یکدفعه امیرمحمد آمد گفت:
بابا آمده بابا آمده😍 #بابا_آمده
بیاید دنبالم
🌴همه با تعجب به امیر محمد نگاه می کردیم❗️ که رفتیم داخل اتاق خواب گفت ببین #بابا اینجاست، پیراهن بابا را گرفت و با اشک و خنده بومی کرد.
🌴می گفت بوی بابا میده. #بوی_بابا میده و آن شب پیراهن بابا را پوشید و بعد از مدتها با آرامش خوابید😢✨
راوی: پدر شهید
امیر محمد فرزند #شهید_علی_عابدینی🌹
🌷 @taShadat 🌷
مادر بزرگوار شهید✨
حجت متولد 1367 بود.
نمیدانم از پسرم چه بگویم.
حجت فرزند نمونه خانه من بود.
اهل هیئت و مراسم عزاداری بود و ارادتی خاص به اباعبدالله الحسین (ع) و ایام عاشورا داشت.❤️
روابط عمومی بالایی داشت. هیأتی به نام «جوانان متوسل به #حضرت_زهرا (س)» تشکیل داده بود.🌷
حجت #مومن و #متعهد و #بااخلاص بود.
در اصل در خانوادهای بزرگ شده بود که از همان سالهای دور امام خمینی را #بابا صدا میکردند. 🌸
همسرم از رزمندگان دوران دفاع مقدس بود و حال و هوای خانه ما از همان روزهای انقلاب و آغاز جنگ همگام با نظام و همراه مردم بود.🌾
از این رو بچهها هم همین طور بار آمده بودند. حجت #بسیجی نمونهای بود.
بسیاری از فعالیتهایی که در پایگاه بسیج و مسجد انجام میداد بعدها برای ما مشخص و آشکار شد.🌺
او واقعاً شیفته بسیج بود. خودش را وقف کرده بود.🍃
3⃣
@tashadat
به بهانه #روز_جانباز
❤️هر چند همه دوست دارند تو را "#آقا" صدا کنند ولی...
❤️ به جمع دانشجویان که می رسی قامت "#استاد" برازنده توست،
❤️ در میان نظامیان که می آیی هیبت "#فرماندهی" ات دل دوستان را شاد و دل دشمنانت را می لرزاند
❤️ روز پدر که می آید می شوی مهربانترین "#بابا" ی دنیا
❤️ روز جانباز که می شود همه دست "#جانباز" تو را به هم نشان می دهند،
❤️ ۹ دی که می رسد قصه "#علی" می شوی در جمل.
❤️ و همه اینها بهانه است آقاجان! بهانه ایست که ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را داده است، خدا را برای این نعمت شکر می گوییم.
❤️ اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای