📩 پیام شهید حدادیان🌷
بہ دوستش ...
#بسیجی_خامنهای بودن از سرباز خمینے بودن سختتر است و صد البتہ شیرینے بیشترے هم دارد .
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهید_امنیت
📩 پیام شهید حدادیان🌷
بہ دوستش ...
#بسیجی_خامنهای بودن از سرباز خمینے بودن سختتر است و صد البتہ شیرینے بیشترے هم دارد .
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#شهید_امنیت
شهیدمحمد حسین حدادیان
#متن_خوانده_شود
#بخش_اول
بسیجی"آتش به اختیار"شهید حدادیان
🌹خودتان را جای او بگذارید و تصور کنید در بین باران سنگ و چماق و شیشه، 😢😥وقتی می بینید اراذل و اوباش کپسول گاز را وسط آتش می اندازند تا منفجر کنند، آیا جرات می کنید وسط آتش بروید و کپسول گاز را قبل از انفجار بیرون بیاورید؟... هیچ کس نمی داند اگر او چنین کاری نمی کرد، چه فاجعه بزرگ تری رقم می خورد، چند انفجار دیگر شمال تهران را می لرزاند و چه وحشتی ساکنان آن خیابان ها را فرا می گرفت اما او این کار را انجام داد و بعد هم از سر تا سینه اش با 50 گلوله ی «اسلحه شکاری» سوراخ سوراخ شد، پشت سرش را شکافتند، چشم چپش را تخلیه کردند و در حالی که هنوز زنده بود با ماشین از رویش رد شدند و سرانجام با گرزی که درست کرده بودند بر سر و رویش زدند تا در شب شهادت حضرت زهرا(س) سند شهادتش به دست بی بی امضا شود .
🌹چقدر دردناک است این شهادت!!!! نه از این بابت که محمد حسین دیگر در بین ما نیست چرا که شهدا عند ربهم یرزقونند و البته زنده و در بین ما..
#کتاب_شهدا_و_اهل_بیت
#ناصر_کاوه
#شهید_فاطمیه
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
#سلام_حضرت_مادر
👈چه حکایتها دارد این #سربند
▪شب شهادت #حضرت_زهرا
(سلام الله علیها) بود.
دراویش گنابادی
در خیابان پاسداران تهران تجمع کرده
بودند، اما وقتی به هدف خود نرسیدند،
شروع به اغتشاش کردند.
🔥محمدحسین با لباس عزای حضرت زهرا
از هیئت برای مأموریت به محل درگیری
رفت. اغتشاشگران می خواستند آتش
مهیبی برافروزند.
📌 اما وقتی محمد حسین جلوی
کارشان را گرفت،با اسلحه سینه و زیر
گلوی او را هدف گلوله های خود قرار
دادند و با قمه و هرچه از دستشان
برمی آمد،بدنش را چاک چاک کردند.
و سپس سوار بر خودرو دوبار از روی او
رد شدند. نزدیکی های صبح بود که
محمد حسین به حضرت زهرا اقتدا کرد.
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
🏴 @taShadat 🏴
✍مادر شهید:
ماه محرم، خانهی هرکدام از همسایهها یا فامیل که روضه بود، خودم را میرساندم و شیرخوردن محمدحسین را طوری تنظیم میکردم که توی روضه باشم. دلم میخواست مِهر امام حسین (ع) با شیری که میخورد به جانش نفوذ کند و گوشهایش صدای روضه و گریه برای اهل کربلا را بشنود. هر بار هم که در خانه شیرش میدادم، برایش روضههایی را که آقای کافی خوانده بود و من حفظ بودم، زمزمه میکردم.
#شهید_محمد_حسین_حدادیان