eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.6هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
199 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید_حاج_عباس_کریمی_قهرودی سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در «قهرود» کاشان چشم به جهان گشود، پدرش جهت سالم ماندن او به آستان با کرامت حضرت عباس نذر کرد و مادر، اسم او را عباس نهاد. 🌷او در محیط ساده و باصفای روستا و جو مذهبی خانواده رشد کرد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در زادگاهش برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. در آغاز سال سوم دبیرستان مجدداً به کاشان بازگشت و موفق به اخذ دیپلم در رشته نساجی گردید. دوران سربازی خود را در پادگان که در آن زمان فرماندهی تهران بود، گذراند. 🌷عباس از طریق ارتباط با برخی دوستان ، با پخش اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام فعالیت خود علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد و در همین دوران دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت. تا اینکه در پی فرمان امام خمینی (ره) او نیز از پادگان گریخت و در جمع مردم به مبارزات خود ادامه داد. 🌷هنگام ورود امام در کمیته استقبال، مسئولیت حفاظت و حراست از ایشان را به عهده گرفت در تصرف و خلع سلاح در 21 و 22 بهمن نقش مؤثری داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی در راه‌اندازی سپاه پاسداران پیشقدم شد و در اوایل سال 1358 به عضویت این نهاد مقدس درآمد. در فاصله کوتاهی مأمور به از بیت امام در قم گردید و هنوز این مأموریت به پایان نرسیده بود که مسأله اغتشاش در مطرح شد و در پی آن غائله کردستان او را با چهر ه واقعی جنگ آشنا کرد.🕊 با ذکر 🌷 @tashahadat313
لعنت الله علی قوم الظالمین 🤲خداوند را شاکریم که از نعمتی بزرگ ِامنیت و آرامش در کشور عزیزمون ایران برخورداریم بی نهایت شکر که نوامیس ما میتونن بدون ترس و لرز در جای جای کشور عزیزمون قدم بردارند و این آرامش را مدیون از ایثار شهدای عزیزمون هستیم🕊 شادی روح بلند همهٔ شهدا از سدر اسلام تاکنون 🌹 پیروزی مردم بی دفاع و مظلوم فلسطین 🌹 ✊ سلامتی و فرج مولای غریبمان آقا اباصالح المهدی (عج) 🌹 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹
💠 روز 💠 💎عملی گناه کُش 🔻امام رضا عليه‌‏السلام: مَن لم يَقدِرْ على ما يُكَفِّرُ بهِ‏ ذُنوبَهُ فَلْيُكثِرْ مِنَ الصَّلاةِ على محمّدٍ وآلِهِ فإنّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً 💡 هر كه نمی‌تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود، بر محمّد و خاندان او بسيار درود فرستد؛ زيرا گناهان را ريشه‌كن می‌‏كند. 📚 الأمالي للصدوق: ۱۳۱/۱۲۳ ‌
یادمه صبح از خواب بیدار شدم خیلی ناراحت بودم که نمیتونستم برم تشییع شهید... درسته از قبل اصلا نمیشناختمش ولی خیلی دوست داشتم حتما تو مراسماتش شرکت کنم ولی چه کنم مشغله های کاری سر منو اونقدر شلوغ کرده بود که حتی تشییعشم نمیتونستم برم...خیلی حالم بد بود.😔 رفتم پی کارهام که اصلا نمیدونم چی شد ولی سر از حوالی امامزاده حسن(ع) در آوردم و درست زمانی رسیدم که از جایگاهش روی ماشین داشت به روی دستای مردم منتقل میشد که بازم اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد که خودم رو زیر پیکر مطهر و دیدم و تابوت روی شونه هام بود...💚 دیگه حالم دست خودم نبود و فقط داشتم اشک میریختم انگار که رفیق چندین ساله من بوده و خیلی خاطره ها با هم داشتیم و اصلا سیل جمعیت هم حواسمو پرت نمیکرد و متوجهش نبودم ، حس میکردم تنها منم و داداش بهروزم...😭 همینطور شهید رو گذاشتن روی جایگاه و مداح شروع به مدیحه سرایی کرد و سردار سخنرانی ولی باز من متوجه چیزی نبودم و بعدا از فیلم ها متوجه همه این اتفاقات شدم ؛ من فقط در این مدت چهره نورانی جلو چشمم بود داشتیم با هم صحبت میکردیم و یه عالمه حرفای گرم و شیرین از بهم میزد و منم همینطور گریه میکردم...💚🖤 از من دلیل گریه هامو پرسید و من توضیح دادم که من از خودم ناامیدم و فکر نمیکنم روزی عاقبت شما نصیب من هم بشه ... با اینکه اصلا من تا حالا شهید رو ندیده بودم به اسم منو صدا کرد و گفت انشاالله اون روز میرسه نگران نباش...🤲🖤 من هم از اون روز حس برادری و دارم با شهید و هرروز به نیتش چندتا میفرستم... ❤️💚 شادی روح شهید صلوات...🌹 @tashahadat313
▪️امام صادق علیه السلام: مَن ذُكِرنا عِندَهُ فَفاضَت عَيناهُ حَرَّمَ اللهُ وَجهَهُ عَلَى النّار؛ ▪️‌هركس در نزد او از ما ياد شود و او بگريد، خداوند چهره‌‏اش را بر آتش حرام گرداند. 📗كامل الزيارات @tashahadat313
تسبیح زمین و آسمان یا مهدی ذکر همه‌ی فرشتگان یا مهدی حالا که رسیده روز بیعت با عشق لبیک بگو: از دل و جان یا مهدی 🌟تعجیل در ظهورشان 🌟 🌺 (عج)🌺 ✨🌺✨ @tashahadat313
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کم شد ز جمع خسته دلان یاری دگر...😔 💔 دهه هفتادی های مخلص...❤️ ✍هم رزمش میگه؛ محمد رضا یه جوون امروزی بود اما مثل شهید بابک نوری غیرتش دیروزی بود ❤️ شهیدی که به شدت روی ظاهرش حساس بود اما تو سخت ترین دوره های آموزشی و عملیاتی هم شرکت میکرد...🌱😔 به نقل از دوست شهید؛ هیچوقت یادم نمیره تو دوره نیروی مخصوص محمد رضا کلی پیگیر شد تا باشگاه بدنسازی رو فعال کنه هرشب قبل از شام میرفت باشگاه وزنه میزد و ورزش میکرد در حالی که ما همه از خستگی های دوره نای تکون خوردن نداشتیم و از هرفرصتی برای استراحت استفاده میکردیم 😞 وقتی برمیگشت فیگور میگرفت و کلی شوخی میکردیم باهاش😅 اما هیچوقت ناراحت نمیشد و جنبه بالایی داشت❤️ در کمدشو که باز میکردی انگار ترکیبی از کمد آرایشگاه و بوفه مرکزه! کلی خوراکی های سالم ، سشوار ، عطر و... همیشه به ظاهرش اهمیت میداد حتی تو سخت ترین کارهای عملی..🌱 محمدرضا عاشق شهید ابراهیم هادی بود و میگفت وقتی کتابشو خوندم نسخه کامل یک انسان رو شناختم... از حق نگذریم خودشم در عمل هیچوقت تحت تاثیر حرف مردم قرار نگرفت و با خدای خودش معامله کرد...❤️ عقاب تیز پرواز ما از تیپ نیروی ویژه ۳۳ المهدی جهرم که تیپ هوابرده دیروز به درجه رفیع شهادت نائل شد تا به مدئیان صف اول بگه شهید شدن شهید بودن میخواد نه جا نماز آب کشیدن...😔❤️ ✨شهید بااخلاق آقا محمد رضا رستمی نژاد تو که اون بالایی به خدا بگو یه نگاهی ام به ما زمینی های زندونی شده تو دنیا بکنه...😔 🌷یادش با ذکر @tashahadat313
رفتید ولی به یاد ما می مانید در خاطر سرخ لاله ها می مانید سرباختگان راه عشق ای شهدا ما رفتنی هستیم وشما می مانید 😔 جناب سرگرد رحمانیان خوشا به سعادت خودت و رفقای شهیدت...💔 شفاعت یادتون نره...😔 🌷یادش با ذکر @tashahadat313
💠اگر پایم سالم بود جای امنی برای داعش نمی‌گذاشتم! ▫️همرزم شهید قاسم تیموری نقل می‌کند: در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مین‌های ضدّ تانک مأمور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنّ‌شان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت بیشتر از ما مین کاشت؛ مین‌های پنجاه‌کیلویی را به‌راحتی جابجا می‌کرد و حدوداً دو برابر ما مین کاشت. ▫️وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم، پای مصنوعی‌اش را درآورد؛ با فشاری که روی پایش آمده بود، درد زیادی را تحمل می‌کرد ولی به روی خودش نمی‌آورد. یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه می کرد؛ باورش نمی‌شد با یک‌پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد: حاجی با این وضع سختت نیست؟! ▫️در آن‌حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم؛ تا به آن‌روز از نقص عضوش حرفی نزده بود اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: اِی پا اگر سالم بودی، جای امنی را برای داعشی‌ها نمی‌گذاشتم! @tashahadat313
ٺـٰاشھـادت!'
⚡️ #شهادت... در آغوش #امام_زمان(عج) ...💔 شهید #شهید_تورجی_زاده...🌷🕊 @tashahadat313
🌹🍃 🔮داستان شهادت 🍇در آغوش یار راوی: شهید محمود اسدی نقل از نوار خاطرات   صبح روز پنجم اردیبهشت محمد پس از سرکشی به نیروها به داخل سنگر آمد... ساعت 5/7 صبح بود و روز دوم حضور نیروها روی ارتفاعات. محمد نشست کنار ورودی سنگر... حال و هوای خوشی داشت. انگار می‌دانست به کربلایش نزدیک شده است! محمود اسدی که خودش هم بعدها شهید شد، با او صحبت می‌کرد. در مورد آرایش نیروها و امکان پاتک عراقیها و... سنگر کوچک بود و پنج نفر کنار هم بودند که یکدفعه با صدای انفجار سنگر خراب شد! خدمتکن شهید شده بود اما بقیه بچه‌هایی که در سنگر بودند مجروح شده بودند.   گرد و غبارها که خوابید محمود، محمد را دید که همانطور که نشسته بوده مجروح شده. سریعاً به سراغ او رفت. مش رجبعلی مسئول تدارکات داشت دنبال دوربین می‌‌گشت و می‌گفت باید عکس بگیرم. ببین محمد چه لبخند قشنگی دارد. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپش بود و بازوی راستش هم غرق در خون بود. محمود تعجب کرد و گفت: چطور خمپاره از بالا خورده و اینطور در دو طرف بدن زخم ایجاد کرده! لبهای محمد هنوز تکان می‌خورد. محمود گوشش را جلو آورد اما نفهمید محمد چه می‌گوید. محمد را سریع به پایین منتقل کردند و سوار آمبولانس کرده و خودشان برگشتند. هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پشت بی‌سیم اعلام کردند برادر تورجی رفت پیش حاج حسین! می‌گویند حال و هوای اردوگاه درست مثل زمانی بود که حاج حسین خرازی شهید شده بود. تا چند روز در اردوگاهها فقط نوارهای مداحی و مناجاتهای محمد را پخش می‌کردند. بیشتر مناجاتها و مداحی‌های محمد در مورد امام زمان عجل‌الله فرجه بود... محمود خیلی ناراحت بود تا اینکه شبی خواب محمد را دید؛ خوشحال بود و بانشاط. لباس فرم سپاه تنش بود. چهره‌اش هم بسیار نورانی‌تر شده بود. یاد مداحی‌های او افتاد و پرسید: محمد، این همه در دنیا از آقا خواندی توانستی او را ببینی!؟ محمد در حالی که می‌‌خندید گفت: من حتی آقا امام زمان عجل‌الله فرجه را در آغوش گرفتم 📚 بر گرفته از کتاب: یازهرا ( شاخ گلی از جنس نثار روح پاکش ) @tashahadat313
شهید ابراهیم هادی روابط عمومی خیلی خوبی داشت، با همه میگفت و می خندید. اما به مسئله غیبت خیلی حساس بود. اگر جایی می دید مجلس به غیبت کشیده می شود بحث را عوض می کرد، یا مرتب ذکر را تکرار می کرد. اگر هم می دید نمی تواند بحث را عوض کند مجلس را ترک می کرد. 📚خدای خوب ابراهیم برسی ویژگی های قرآنی شهید ابراهیم هادی صفحه ٧٢ 🇮🇷 در سالروز ولادت شهید عزیز ابراهیم هادی به روح بلند ایشان و سایر شهدا صلواتی هدیه بفرمائید... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فَرَجَهُمْ @tashahadat313