🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
#اطلاعیه
#ختم_دوره #ختم_قرآن_دسته_جمعی(هفتگی)
🌼اعضای محترم #کانال ♥️🌷 تاشهادت 🌷♥️ آغاز می کنیم.🌸
💠 روزهای جمعه«ختم قرآن» برای خشنودی و سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام زمان و هدیه به ساحت مقدس اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به نیابت از تمامی اموات مومنین و مومنات جهت هدایت و رفع تمامی گرفتاری ها و بر آورده شدن تمامی حاجات در هر جای دنیا از همه مومنین و مومنات و انسان های بالذات شریف در هر دین و مذهبی و همچنین حاجت روایی شما دوستان عزیز ، بدست مبارک امام زمان
🔷 عزیزان جهت اتمام ختم همکاری کنند
💠 دوستان جزو هایی که تیک کنارشون می خوره انتخاب شده هستند بقیه رو انتخاب کنید
#توجه
💠 جزء مورد نظر رو به شخصی ادمین کانال اعلام کنید
💠 فرصت خواندن جزو:از امروز تا جمعه هفته آینده
📖🔰«««﷽»»»🔰📖
اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن،اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
با توکلـ به نامـ اعظمتـ یا رحمانـ یا رحیمـ
﷽📖 #جزء1) کاربر✅
﷽📖 #جزء2) کاربر
﷽📖 #جزء3) کاربر
﷽📖 #جزء4) کاربر
﷽📖 #جزء5) کاربر
﷽📖 #جزء6) کاربر
﷽📖 #جزء7) کاربر
﷽📖 #جزء8) کاربر
﷽📖 #جزء9) کاربر
﷽📖 #جزء10) کارب✅ر
_🔰____🔰____🔰_____🔰_
﷽📖 #جزء11) کاربر
﷽📖 #جزء12) کاربر
﷽📖 #جزء13) کاربر
﷽📖 #جزء14) کاربر
﷽📖 #جزء15) کاربر
﷽📖 #جزء16) کاربر ✅
﷽📖 #جزء17) کاربر
﷽📖 #جزء18) کاربر
﷽📖 #جزء19) کاربر
﷽📖 #جزء20) کاربر
_🔰____🔰_____🔰_____🔰_
﷽📖 #جزء21) کاربر
﷽📖 #جزء22) کاربر
﷽📖 #جزء23) کاربر
﷽📖 #جزء24) کاربر
﷽📖 #جزء25) کاربر
﷽📖 #جزء26) کاربر
﷽📖 #جزء27) کاربر
﷽📖 #جزء28) کاربر
﷽📖 #جزء29) کاربر
﷽📖 #جزء30) کاربر ✅
❣ الّلهُــــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــــــــرَجْ ❣
🌸 به لطف دوستان ختم کامل قران انجام و به پیشگاه مقدس آقا صاحب الزمان (عج) هدیه خواهد شد.
🤲 تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان عج 14 مرتبه صلوات
👤 ارتباط و هماهنگی با ادمین
🥀 🥀 @Aayeha
🔰 مورخ 1399/4/6
🌷 @tashadat 🌷
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
وقتی برای اولین بار با نیروهای رزمی خراسان سازمان دهی شدندو تیپ ۲۱امام رضا(ع)⚘ شکل گرفت در میدان های مین کار آزموده شده بود. و با عنوان #مسئول گروه تخریب به کار آموزش نیروهای جدید مشغول شد.
🍃⚘🍃
در #عملیات بیت المقدس و #کانال بیوض از ناحیه شانه ی راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و برای مداوا به زادگاهش رفت دستش صدمه ی جدی دیده بود اما 'طاقت نشستن و شنیدن اخبار جنگ را نداشت با همان وضعیت خود را به #جبهه رساند و در عملیات #آزادسازی خرمشهر شرکت کرد.
🍃⚘🍃
#عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری بود که خدا رو شکر با سر بلندی از آن بیرون آمد در این حمله که در محور #شلمچه انجام شد #برادر کوچکترش #رضا به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
از همه رزمندگان خواست تا جنازه سایر #شهدابه عقب منتقل نشده #پیکر برادرش را از روی زمین #بلند نکنند😔
🍃⚘🍃
#انفجار مین در #عملیات مسلم بن عقیل باعث مجروح شدن دستش شد اما پس از مدت کوتاهی از بیمارستان راهی جبهه شدو همه رزمندگان را حیرت زده کرد به خاطر وجود #ترکش های فراوان در بدنش به#شهید مهدی لقب #فردآهنین را داده بودند.
🍃⚘🍃
4⃣
🌷 @tashadat 🌷
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...