هدایت شده از شیعه پاسخ
💠ادامه 👇
👌در روایت مورد استناد معاند نیز امام ع در برابر یک سوال به سه تن , سه پاسخ مختلف می دهد تا دشمنان متوجه ارتباط آنان با ائمه و تشیع آنان نشوند تا به این وسیله جانشان حفظ شود :
" اين عمل براى ما خير و موجب بقاء ما مىباشد، اگر شما بر يك امر متّفق باشيد دشمنانتان قصد شما را نموده و بقاء شما و ما را مختل مىكنند. "
📚علل الشرایع ج ٢ ص ٣٩٥
👌نمونه این که امامان علیهم السلام به شیعیان از روی تقیه فتوای موافق با عقیده دشمنان می دادند تا جانشان حفظ شود , می توان به داستان علی بن یقطین اشاره کرد که دشمنان درصدد بودند که او را به جرم تشیع بکشند , اما وقتی دیدند که او مطابق با فتوای امام کاظم ع بر اساس فقه آنان عبادتش را انجام می دهد , از کشتن او صرف نظر کردند .
❗️او در دربار عباسيان بوده و به امر امام كاظم علیه السلام ، به رتق و فتق امور كشور و كمكهاى پنهانى به شيعيان مشغول بوده است. اين كمكها، از چشم جاسوسان و سخن چينان حسود، پوشيده نماند و آنان را كه از موقعيت و كاردانى و محبوبيت ابن يقطين ناخرسند بودند، به سعايت از او نزد هارون الرشيد كشاند. در همين زمان، او درباره چگونگى وضو و اختلاف در آن، از امام كاظم سؤال مى كند و امام براى حفظ جان و موقعيت او، مطابق با فتواى اهلسنّت نظر مى دهد و بدين صورت، جان او را نجات مى دهد .
❕على بن يقطين نامه به موسى بن جعفر عليه السّلام نوشت كه اگر صلاح بدانيد بخط شريف خود تكليف مرا در كيفيت وضوء ساختن مرقوم فرمائيد تا ان شاء اللَّه تعالى بر طبق آن رفتار كنم؟
❕حضرت در پاسخ نامه اش مرقوم فرمود: آنچه در باره اختلاف در وضو نوشته بودى فهميدم، و آنچه من به تو دستور دهم در اين باره اين است كه (ابتداء) سه بار آب در دهان بگردانى و سه بار آب در بينى كشى، و سه بار روى خود را بشوئى و آب را بلابلاى موهاى صورت برسانى، و دستان خود را از سر انگشتان تا مرفق بشوئى، و همه سر را مسح كنى و رو و توى گوشهايت دست بكشى و پاهاى خود را تا بلندى مفصل سه بار بشوئى، و به جز آنچه نوشتم به كيفيت ديگرى وضو را انجام ندهى، و از اين دستور تخلف نكنى!
👌 چون نامه به على بن يقطين رسيد، از آنچه آن حضرت مرقوم فرموده بود و همه شيعه در باب وضو بر خلاف آن گويند در شگفت شد ولى با خود گفت: مولا و آقاى من داناتر است به آنچه دستور داده و من نيز فرمانبردار اويم، و هم چنان كه حضرت دستور فرموده بود وضوء ميساخت و با همه شيعه بخاطر امتثال دستور آن بزرگوار در اين باره مخالفت ميكرد، تا اينكه پيش هارون از على بن يقطين سعايت و بدگوئى كردند، و به او گفتند: او مردى است به مذهب رافضيان و با تو مخالف است، هارون به برخى از نزديكان خود گفت: در باره على بن يقطين نزد من زياد حرف ميزنند، و او را متهم بمخالفت با ما و ميل بسوى مذهب رافضيان كرده اند، و من در انجام خدمتش نسبت بخود تقصير و كوتاهى نديده ام و بارها او را آزمايش كرده و نشانه از اين تهمتها كه به او زنند در او نديده ام، و ميخواهم به وسيله سر از كار او درآوردم بطورى كه خود او هم نفهمد كه مجبور شود از من پرهيز كرده تقيه نمايد .
❕به او گفتند: اى امير المؤمنين رافضيان در مسأله وضو با سنيان اختلاف دارند و اينان سبك وضو ميگيرند و پاها را نمى شويند، پس چنانچه نفهمد از كيفيت وضو گرفتنش او را آزمايش كن، هارون گفت: آرى اين راهى است كه از اين راه مذهب او آشكار شود، سپس چندى او را بحال خود واگذاشت، آنگاه او را بكارى در خانه خود واداشت تا اينكه هنگام نماز شد، و على بن يقطين معمولا در اطاقى خلوت براى وضو و نماز ميرفت، پس هارون وقت نماز پشت ديوارى ايستاد بطورى كه على بن يقطين را ميديد ولى على بن يقطين او را نميديد، پس آب براى وضو خواست، و سه بار آب در دهان گردانده و سه بار در بينى كشيد، و سه بار روى خود را شسته و لابلاى موهاى صورت را آب رسانده، و از سر انگشتان تا مرفق را سه بار شست و همه سرش را مسح كرد و گوشها را دست كشيد و پاهاى خود را سه بار شست و هارون در تمام اين احوال او را نگاه ميكرد، و چون ديد كه على بن يقطين چنين كرد خود دارى نتوانست و آمد خود را بعلى بن يقطين نشان داده و آواز داد: اى على بن يقطين دروغ گويد هر كس كه بپندارد تو رافضى هستى، و از آن پس وضع او در پيش هارون نيكو شد .
❕ پس از اين جريان بدون سابقه (نامه نگارى از طرف على بن يقطين) نامه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام به او رسيد كه اى على بن يقطين از اين ساعت به بعد چنانچه خداوند دستور فرموده وضوء بگير، روى خود را براى وجوب يك بار بشوى و بار ديگر براى شاداب شدن بشوى و دستهاى خود را دو بار همچنان از مرفق بشوى، و پيش سر را با روى دو پابا زيادى آب وضو مسح كن، زيرا آنچه بر تو ترسيده ميشد از بين رفت، و السلام.»
📚ارشاد مفید ، ج 2 ص 227
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👆👆👆این دو پست اخر رو بخونید، یکی از شبهات وارده بر شیعه این هست.که همراه با جواب میباشد
هدایت شده از 🔥الرَوافِضُ الحَیدَری🔥
16.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊💯🔥 زوایای موازی حدیث غدیر 🔥💯🔊
🛑تا حالا همچین چیزایی شنیده بودید⁉️
از منابع اهل سنت...📚
سوالی 1400 ساله... 😳😍
التماس تفکر 💡⚖🔬
الروافض الحيدري
@ravafez_alhaydari
تصحیح المذهب
🔊💯🔥 زوایای موازی حدیث غدیر 🔥💯🔊 🛑تا حالا همچین چیزایی شنیده بودید⁉️ از منابع اهل سنت...📚 سوالی 1400
یکی از مواردی که مغفول مانده شاید، این باشد که لفظ من کنت مولاه... مختص غدیره، در حالی که قبل از ان نیز بوده است. پیشنهاد دیدن✅
بسم الله الرحمن الرحیم.
السلام علیک یا سیدی و یا مولای.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین
عید ولایت، عید غدیر خم، بر مسلمانان، دوستداران و پیروان مولای متقیان، امام علی علیه سلام مبارک باد.🌹
خدایا بحق این شب قدر عزیز، بقیةالله الأعظم را برای نجات جهان بشریت، هر چه سریعتر ، برسان.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أهلک أعدائهم وأنصر جیوشهم.
تصحیح المذهب
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
🔰 آنها از آنچه که خداوند نازل کرده کراهت داشتند و از این رو، خدا اعمالشان را حبط و نابود کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فقال: یا ابن عباس، أتدری ما منع قومکم منهم بعد محمد، صلى الله علیه وسلم؟ فکرهت أن أجیبه فقلت: إن لم أکن أدری فإن أمیر المؤمنین یدرینی! فقال عمر: کرهوا أن یجمعوا لکم النبوة والخلافة فتبجحوا على قومکم بجحاً بجحاً، فاختارت قریشٌ لأنفسها فأصابت ووفقت. فقلت: یا أمیر المؤمنین، إن تأذن لی فی الکلام وتمط عنی الغضب تکلمت. قال: تکلم. قلت: أما قولک یا أمیر المؤمنین: اختارت قریشٌ لأنفسها فأصابت ووفقت، فلو أن قریشاً اختارت لأنفسها حین اختار الله لها لکان الصواب بیدها غیر مردود ولا محسود. وأما قولک: إنهم أبوا أن تکون لنا النبوة والخلافة، فإن الله، عز وجل، وصف قوماً بالکراهة فقال: (ذلک بأنهم کرهوا ما أنزل الله فأحبط أعمالهم) محمد: ..... فقال عمر: هیهات هیهات! أبت والله قلوبکم یا بنی هاشم إلا حسداً لا یزول. فقلت: مهلاً یا أمیر المؤمنین، لا تصف قلوب قوم أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهیراً بالحسد والغش، فإن قلب رسول الله، صلى الله علیه وسلم، من قلوب بنی هاشم. فقال عمر: إلیک عنی یا ابن عباس.
عمر گفت:ای ابن عباس،آیا مى دانى چرا بعد از محمّد(ص) قوم شما خلافت را از شما (بنى هاشم) دریغ داشتند؟ من دوست نداشتم جوابش را بدهم، لذا گفتم: اگر از سبب آن آگاه نباشم، امیرالمؤمنین! (یعنى عمر) مرا به آن آگاه خواهد ساخت.
گفت: چون مردم نمى خواستند نبوّت و خلافت در یک خاندان جمع شود و آنگاه شما بر مردم فخر کنید! از این رو، قریش براى خود خلیفه اى برگزید و موفّق نیز بود.
گفتم: اگر اجازه بدهى من سخن بگویم و بر من خشمگین نشوى، من سبب آن را خواهم گفت
عمر به من اجازه داد و من نیز گفتم: اینکه گفتى قریش خلیفه اى برگزید و موفّق نیز بود، اگر قریش آن کس را که خدا اختیار کرده بود (یعنى على را بر مى گزید)، آن زمان موفّق بود. امّا اینکه گفتى قریش کراهت داشت که خلافت و نبوّت در ما جمع شود، بدان که خداوند در قرآن گروهى را که از پیروى دستورات الهى کراهت داشتند، نکوهش کرده، مى فرماید:
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
آنها از آنچه که خداوند نازل کرده کراهت داشتند و از این رو، خدا اعمالشان را حبط و نابود کرد.
خلیفه دوم (در برابر سخنان ابن عبّاس عصبانى شد و سخنانى گفت، از جمله) گفت: به خدا سوگند! در دل هاى شما بنى هاشم حسادتى است که از بین نمى رود و کینه و غِشّى وجود دارد که هرگز زایل نمى شود!».
گفتم: آرام باش اى امیرالمؤمنین! قلبهاى گروهى که خداوند از آنها رجس و پلیدى را برده و به طور کامل آنها را پاک گردانیده، به حسادت و غش وصف نکن! زیرا قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز از قلب بنى هاشم است
عمر خشمگین شد و (در برابر پاسخ منطقى ابن عبّاس) گفت: «إلیک عنّی یا ابن عبّاس; اى ابن عبّاس از من دور شو!».
مشاجره ابن عباس با عمر بن خطاب، حول خلافت الهی ✅
https://youtu.be/qJ-kly9lD0M?si=NDG6lBQkv8T5Csqz
کلیپ جالب جناب شریفی و سوالاتی از اهل سنت
شرح بعد از :
واقعه عزل ابوبکر از تبلیغ آیات سوره توبه(برائت) بر مشرکان مکه!
🟨 پاسخ کوبنده ابن عباس به خلیفه دوم اهل سنت، پیرامون خلافت امیرالمومنین علی علیهالسلام، و مسکوت شدن عمر بن خطاب!
👈 ابوالقاسم ابن عساکر دمشقی مورخ نامیِ سنی مذهب (م۵۷۱ ھ۔ق) پس از نقل روایتی در شرح ماجرای عزل ابوبکر روایت میکند:
«ابن عبّاس گوید: هنگامى كه در يكى از راه هاى مدينه، دست در دست عُمَر میرفتيم،
به من گفت: اى ابن عبّاس! بى گمان، سَرور تو ( امام على علیه السلام) را مظلوم میدانم. گفتم: اى اميرمؤمنان! پس، حقِّ به ستم بُرده شده اش را به او باز گردان!
دستش را[عمر بن خطاب] از دستم بيرون كشيد و زير لب، چيزى گفت و از من دور شد. سپس ايستاد تا به او رسيدم و به من گفت: اى ابن عبّاس! بى گمان، مردم ، سَرور تو را كوچک دانستند!
گفتم: به خدا سوگند ، پيامبر خدا ، هنگامى كه او را روانه كرد و به وى فرمان داد كه [ آيات ] برائت را از ابوبكر بگيرد و بر مردم بخوانَد، او را كم سن و سال نشمرْد ! پس عمر، ساكت شد!»
📔 تاریخ مدینه دمشق ، ج۴۲ ص۳۴۹
#ولایت
بررسی سندی👈 اینجا کلیک کن
از عجیب و غریبترین جملاتی که عبد العزیز دهلوی در تحفه اثنا عشریه گفته آنجایی است که در باب هفتم، در ردّ استدلال شیعیان به حدیث غدیر چنین سُراییده:
"اهل عربیت قاطبةً انکار کردهاند که "مولی" به معنای "اولی" آمده باشد."
مرحوم صاحب عبقات نیز در ردّ ادعای دهلوی، از کتب تفسیر، ادب، غریب القرآن والحدیث، شروح شعر و ... تصریحات متعددی از سوی بزرگان ادب عرب در طول تاریخ ذکر میکند و اثبات میکند بر خلاف ادعای خلاف واقعِ دهلوی، اهل عربیت، "الأولى بالشئ" را از معانی "مولی" برشمردهاند.(رک: مجلد هشتم _ حدیث غدیر)
از افرادی که صاحب عبقات از او در این مبحث یاد میکند، ادیب شهیر قرن سوم و چهارم، محمد بن القاسم الأنباری (328هـ) است.
وی در کتاب المشکل في معاني القرآن، میگوید:
"والمولی ينقسم إلى ثمانية أقسام: ..... والمولى الأولى بالشئ ...."
از آنجایی که این اثر به دست مرحوم میرحامدحسین نرسیده بود، ایشان این مطلب را از الشافی تأليف سید مرتضی رضواناللهعلیهما نقل کردهاند. (عبقاتالانوار، حدیث غدیر، ج۸، ص۱۰۲ به بعد؛ الشافي، ج ۲، ص ۲۷۲)
متأسفانه همچنان کتاب "المشکل" از آثار مفقود ابن الأنباري به شمار میرود.
اما ابن الأنباري بحمدلله حداقل در سه اثر دیگرش که امروزه در دسترس است به این حقیقت تصریح نموده است:
● ۱) الأضداد:
فالمولَى الأَوْلى بالشَّيء، قال الله عزّ وجلّ: النَّارُ هِيَ مَوْلاَكُمْ، فمعناه هي أَوْلى بِكُم (ط العصرية، ص ٤٦)
● ۲)شرح القصائد السبع الطوال الجاهليات:
قال الله عزّ وجلّ: {النّارُ هِي مَولاَكم} أراد هي أولى بكم وقال سبحانه: {وأنّ الكافِرينَ لا مَولى لَهُم} (ط دار المعارف، ص ۵۶۶)
● ۳)الزاهر في معاني كلمات الناس:
ويكون المولى: الأولى. قال الله عزّ وجلّ: {النارُ هي مولاكُمْ} معناه: هي أولى بكم (ط الرسالة ج۱، ص۱۲۵)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
هدایت شده از 🏛☜آنسوی تاریخ☞🏛️
✅ پاسخ به شبهه ذکر شده ( بخش دهم )
🔰 ۹_ سایر ازدواج ها
( ام کلثوم بنت جعفر و ابان بن عثمان _سکینه بنت حسین با زین بن عمرو بن عثمان _ فاطمه بنت حسین با عبدالله بن عمرو بن عثمان _ام قاسم بنت حسن با مروان بن ابان بن عثمان )
✴️ ازدواج های فوق از حیث محل بحث بودن از ازدواج های قبلی که بیشتر محل شبهه بودند از اهمیت کمتری برخوردار هستند ، لذا بصورت کلی به آنها پاسخ خواهیم گفت:
🔸بارها بیان شد که ازدواج های عرب صدر اسلام متاثر از نوع نظام اجتماعی حاکم بر فضای عرب آن زمان بوده ، که منجر به برقراری پیوندهای این چنینی می شد.
🔹ما من باب نمونه چند ازدواج را ذکر می کنیم که توجه به آنها هم مؤید گفتار ماست و هم پاسخی نقضی به شبهه:
🔺در تاریخ مضبوط است که یکی از شهدای جنگ احد شخصی بود به نام حنظله بن ابی عامر معروف به غسیل الملائکه ، وی پسر ابوعامر از دشمنان سرسخت اسلام و رسول خدا ، بود. ابوعامر کسی بود که در تمامی جنگها بر علیه مسلمانان حضور داشت و درجنگ احد شاهد شهادت پسرش بود، و هیچگاه اسلام نیاورد.
همسر حنظله دختر عبدالله بن ابی ، رئیس منافقان مدینه بود.
همانطور که مشاهده می شود حنظله پدرش کافر و پدر زنش منافق بوده مع الوصف کسی به این ازدواج با دیده تعجب نمی نگرد ، در ما نحن فیه هم همینطور است، ازدواج اشخاصی از بنی هاشم با اغیار از عرب چه بسا به خاطر وجود خصلتی پسندیده در طرف مقابل باشد، چه کسی می تواند مدعی باشد چون عثمان غاصب خلافت بود لابد پسرش هم آدمی شرور خواهد بود؟
در مثال ذکر شده ابوعامر کافر بود لکن پسرش از اصحاب پیامبر و شهدای احد بود به نحوی که ملائکه بر وی غسل دادند.
خداوند در آیه ۱۹ سوره روم می فرماید:
«يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ»
برخی خروج میت از حی را اشاره به تولد فرزندی صالح از شخصی فاسق و کافر تعبیر کرده اند.
🔺در تاریخ مضبوط است که در جریان سقیفه ، سعدبن عباده که یکی از مدعیان خلافت بود و از رسیدن به خلافت باز ماند ، هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد و سرانجام بعد مدتی توسط دستگاه خلافت در شام ترور شد.
اما پسر وی ، قیس بن سعد ، که از محبین اهل بیت بود و فرماندار امام علی در
مصر و فرمانده سپاه امام حسن در جنگ ساباط، با خواهر ابوبکر ازدواج کرده بود!!!! حقیقتا این ازدواج از تمامی ازدواج های فوق تعجب برانگیز تر است... چطور قیس حاضر می شود با خواهر کسی ازدواج کند که غاصب خلافت و قاتل پدر اوست؟ آیا غیر از این است که ملاک در ازدواج طرف مقابل است و نه اقوام و عشیره او؟
🔺در تاریخ ذکر شده که مختاربن ابی عبیده ثقفی که از شیعیان بود و قیامی برای انتقام از کشندگان امام حسین علیه السلام برپا نمود ، داماد نعمان بن بشیر والی معاویه و یزید در کوفه بود ، نعمان بن بشیر همان کسی بود که در صفین مقابل امام علی ایستاد و پدرش بشیر بن سعد اولین کس از انصار بود که با ابوبکر بیعت نمود....
جالب اینجاست که یکی از خواهران مختار همسر عمر بن سعد فرمانده سپاه کوفه در کربلا ، بوده است ، و خود مختار همین عمر سعد را به قتل می رساند.
براستی چرا مختار که از شیعیان و منتقمین خون ابی عبدالله علیه السلام بود با دختر نعمان ازدواج کرد؟؟
و باز هم الکلام الکلام.....
🔺 بارزترین مثال ها ازدواج پیامبر اکرم ص با دختر حی ابن اخطب و ازدواج با دختر ابوسفیان بوده است ، که هر دو از سران کفر و شرک در صدر اسلام و از دشمنان درجه یک پیامبر بوده اند.... حال آیا این ازدواج ناشی از اتحاد فکری و شخصیتی بین پیامبر و ابوسفیان یا حی بن اخطب است؟!!
✍ محمدصادق رجبی آزادبنی
✳️#احتجاج_شیعه
✴️ آدرس ما در پیام رسان ایتا :
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
🛄 آدرس ما در تلگرام :
https://t.me/EhtejajeShia
🅾 آدرس ما در اینستاگرام :
https://www.instagram.com/ehtejajeshia/