eitaa logo
تصحیح المذهب
46 دنبال‌کننده
43 عکس
8 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از الکشکول
🔴اول تعطيل واحتفال رسمي بعيد الغدير الاغر في التاريخ: 🔻اولین تعطیل و برگزاری رسمی جشن عید غدیر در تاریخ: قال ابن اثیر:و فيها[سنة 352هجري]، في ثامن عشر ذي الحجّة، أمر معزّ الدولة[البويهي] بإظهار الزينة في البلد، و أشعلت النيران بمجلس الشّرطة، و أظهر الفرح، و أظهر الفرح، و فتحت الأسواق بالليل،كما ينفعل ليالي الأعياد، فعل ذلك فرحا بعيد الغدير، يعني غدير خم، و ضربت الدبادب و البوقات، و كان يوما مشهودا. 🔰 ودر اين سال[۳۵۲هجری] در هيجده‏ ماه ذى الحجه معز الدوله [البویهی]دستور داد كه شهر را آذين بندى و چراغانى كنند. در مراكز شرطه (شهربانى و پليس) آتش افروخته شد و جشن برپا گرديد و مردم بازارها را شبانه باز كردند و مانند شبهاى عيد طرب و فرح را آغاز نمودند بخاطر سالروز عيد غدير يعني غدير خم. كوسها نواخته و شيپورها دميده شد و آن روز يك روز باشكوه بود. 📚 الكامل في التاريخ، ج‏8، ص: 550. ♻️کانال الکشکول @kashkolka
⚠️ اصحاب الحديث و اعتقاد دربارهٔ امیرالمؤمنین علیه السّلام 🔰ابوبکر باقلانی از متکلّمین مشهور و مهم‌ّ أشعری‌ در قرن چهارم است که‌ ظاهرا در فقه نیز "مالکی‌" بوده؛ وی در یکی از کتب خود (تصویر بالا) عبارت بسیار مهمّی را به قلم آورده؛ وی می‌نویسد: ✅«برتری علی (علیه السّلام) نزد کثیری از صحابه مشهور است و واضح، اگرچه نزد اصحاب الحديث برتری ابابکر مشهور و ثابت است.» ✍ پی‌نوشت : اصحاب الحديث، عدّه‌ای از عالمان سُنّی بودند که به جمع و نقل احادیث از طریق صحابه و تابعین اهتمام ویژه‌ای داشتند. تصحیح المذهب✅💯 https://eitaa.com/tashihol_mazhab
✅ شب را از دست ندهیم. عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قال: إنَّ لَيْلَةَ عَرَفَةَ يُسْتَجابُ فِيهَا مَا دَعَا مِنْ خَيْرٍ، وَ لِلْعَامِلِ فِيهَا بِطاعَةِ اللهِ تَعَالَى أجْرَ سَبْعِينَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ، وَ هِيَ لَيلَةُ المُناجَاةِ، وَ فِيها يَتُوبُ اللهُ عَلَى مَنْ تابَ‏. رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: همانا در شب عرفه هر دعای خیری مستجاب می‌شود. پاداش کسی که در این شب به عبادت خداوند متعال بپردازد، معادل پاداش عبادت صد و هفتاد سال است. شب عرفه، شب مناجات است و در این شب، خداوند توبه توبه کننده را می پذیرد. 📚 اقبال الاعمال، ص ۶۳۴ ____<<<>>>_____ کانال رسمی آیت الله استاد حسینی قزوینی https://eitaa.com/joinchat/280166401C0bce4a1497
✔️ بیعت شیخین (لعنة الله علیهما) با امیرالمؤمنين (علیه السلام) «امیر صنعانی» از عالمان برجسته و یمنی تبار سده‌های اخیرِ پیرو رهبرانِ کودتای سقیفه، پس از آنکه با صراحت اعلام می‌کند «حدیث غدیر» متواتر است، می‌گوید: بنابر نقل دارقطنی از سعد بن ابی وقاص، وقتی ابابکر و عمر حدیث «مَن کنتُ مَولاهُ فعَلیٌ مولاه» را شنیدند، گفتند: «ای پسر ابوطالب! تو از این پس مولای هر مرد و زن مؤمن هستی». ...و لمّا سمع أبوبكر و عمر ذلك، قالا فيما أخرجه الدارقطني عن سعد بن أبی وقّاص: «أمسيتَ يابنَ أبي طالب مَولى كُلّ مُؤمن و مُؤمنة» منبع: التنویر شرح الجامع الصغیر ، تأليف علامه محمد بن الإسماعيل الأمير الصنعانی ، دار السلام، رياض، ١٤٣٢ ه.ق. پی‌نوشت: هیچ معنائی از حدیث غدیر جز «أولی بودن» امیرالمؤمنين (عليه السلام) کمترین نسبتی با تبریک و تهنیت اصحاب ندارد. هیچ تردیدی وجود ندارد که دوستی و یا نصرت، با تبریک و شادباش سازگاری ندارند و تنها این «أولی بودن» است که به سبب حکایت آن از رهبری، زعامت، تولی امر و سرپرستی بر مؤمنان ، با تبريک و تهنیت موافق می‌باشد. http://lib.efatwa.ir/41443/1/453 از باب اعتراف، مورد دیگر👆
http://islamtxtir.rozblog.com/post/280 اسناد خطبه غدیر از ۵ طریق،با اسناد مختلف
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄┄ نامـه ۶نهج البلاغـه «بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَابَكْرٍ وَعُمَرَ» ✍🏻تنها سند این نامـه با این لفظ در ڪتب شیعـه، در کتاب وقعـہ صفین نصر بن مزاحم منقرۍ‌ وجود دارد 📌سند شامل این روات است: عمـر بن سعد: نمیر بن وعلـه: شعبۍ: 🔰 شیخ مفید در: 📚 کتاب فصول المختاره در مورد شعبۍ میگوید:«اگر برای ابطال این روایت جز به انتساب آن به شعبۍ استدلال نمیشد، کفایت میڪرد! زیرا که شعبۍ به ناصبیگرۍ وعداوت نسبت به علۍ وشیعیان وفرزندان او مشهور بود، وبه معروف بود، مستی شرابخوار وقمار باز ومعلم فرزند عبدالملڪ وهمنشین حجاج بود.» 🔰 سیدخوئۍ در 📚 کتاب معجم الرجال سید تفرشۍ میگوید: «و او معروف به شعبۍ است،ڪه نزد ما مذموم است» و میفرماید(خویی): «او خبیث ڪذابی است ڪه دشمنۍاش نسبت به امیر المؤمنین را آشڪار ڪرده،وقسمتی از مطاعن اورا ذکر ڪردیم» ادامه از کتاب سلیم بن قیس👇👇 https://eitaa.com/tashihol_mazhab/111
ادامه👆👆 ✋🏻واما اصل قضیه چیست؟ ➢✺در ڪتاب سلیم بن قیس قضیه نامـه امام علۍ به معاویه ڪامل نقل شده،ڪه به وضوح نشان میدهد الزام است 『🔻』امام علۍ دو گزینه برای معاویه قرار میدهد،سخنان حضرت را ڪامل بخوانید: 📌مردم بعد از قتل عثمان با من بيعت كردند و مهاجرين و انصار پس از سه روز مشورت در باره‏ام با من بيعت نمودند، و هم آنان بودند كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كردند و امامت آنان را منعقد كردند. اين مسأله را اهل بدر و سابقه داران از مهاجرين و انصار بر عهده گرفتند،...بنابراین: 1⃣👈🏻 خداوند اختيار را بدست امّت سپرده است و اين امت است كه بايد براى خود انتخاب كنند و نظر دهند... درباره من نيز مشورت كردند و مرا به اجماع و اتفاق امّت انتخاب كردند. 2⃣👈🏻و خداوند است كه بايد اختيار كند و حق انتخاب با اوست، خداوند مرا براى امّت انتخاب كرده است و بعنوان خليفه براى آنان قرار داده است و آنان را در كتاب منزل خود و در سنّت پيامبرش مأمور به اطاعت و يارى من نموده است، و اين حجّت مرا قوى‏تر و حقّ مرا واجب‏تر مى‏نمايد
پاسخی به معاندین پیرامون تقیه کردن امامان شیعه در بیان فتاوی 🤔امام باقر : بقاى شيعه در تناقض گوئى است براى اثبات اينكه مذهب شيعه يك مذهب من درآوردى و هردمبيلى است، كافى است به روايات و احاديث و احكام اين مذهب نگاه انداخت. ازينرو يك حديث كه صحت آن نيز تاييد شده است را از معتبرترين كتاب حديث شيعه يعنى كتاب كافى خدمت شما ارائه ميكنم. ▪️ترجمه: زراره مى‌گويد: از امام باقر سؤالى كردم و پاسخى شنيدم، يک تن ديگر آمد و همان سؤال مرا تكرار كرد و پاسخى غير از پاسخ من دريافت كرد و رفت، يك نفر ديگر آمد و باز همان سؤال مرا مطرح كرد و جواب ديگرى شنيد و رفت. من گفتم: اى پسر رسول خدا اين دو تن از پيروان شمايند، از عراق آمده‌اند، تا تكليف خود را بشناسند از چه رو بايد دو پاسخ متفاوت دريافت كنند؟ امام گفت: اى زراره، اين شيوه براى ما و شما بهتر است، چون بقاى ما و بقاى مكتب ما را تضمين مى‌كند. اگر متفق و يك رأى باشيد، مردم از ارتباط ما و شما آگاه مى‌شوند. آن وقت جان ما و شما به خطر مى‌افتد و دير يا زود منقرض مى‌شويم. : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد: ١ صفحه: ٦٥ مگر ميشود با تناقض گويى و گيج كردن مردم، آنها را به راه راست هدايت كرد؟ ❗️❗️ 💠💠 👌تاريخ شيعه نشان از اين حقيقت تلخ دارد كه شيعيان پيوسته از طرف حكومت‏هاى ستمكار در جهان اسلام كه طرفدار مذاهب غير شيعى بوده‏اند تحت فشار بوده و مورد انواع شكنجه‏ها و ظلم و ستم‏ها قرار گرفته‏اند. اين وضعيت در دوران ائمه طاهرين كه حكومت‏هاى اموى و عباسى بر اريكه قدرت سياسى قرار داشتند بسيار شديد و هولناك بود. بديهى است در چنين شرايطى حفظ تشيع كه تبلور اسلام راستين است جز با به‏كارگيرى تقّيه امكان‏پذير نبود. ❕با توجه به اين شرايط مى‏توان به واقع‏نگرى، دورانديشى و روش و منش حكيمانه ائمه اهل‏بيت عليهم السلام پى برد. آنان با به كارگيرى چنين شيوه خير خواهانه و مصلحت انديشانه‏ توانستند حقايق دين را براى مردم بيان كنند، و با تحريف‏هاى معنوى كه افرادى به عمد يا سهو در آيين اسلام انجام مى‏دادند، به گونه‏اى شايسته و استوار مبارزه و مذهب تشيع را حفظ كنند. در حقيقت اگر بناست در اين باره كسى ملامت و نكوهش شود، اين حكومت‏هاى جابر اموى و عباسى، و ديگر حكومت‏هاى ستمكار در دنياى اسلامند كه بايد سرزنش شوند؛ حكومت هايى كه بدترين ظلم‏ها و ستم‏ها را در حقّ شيعه اعمال مى‏كردند. هم‏چنين بايد آن دسته از علماى اهل سنت ملامت شوند كه بر مباح بودن جان و مال و آبروى شيعيان فتوا داده، و حكومت‏ها را بر اعمال شكنجه و قتل و غارت شيعيان ترغيب مى‏كردند. 📚شیعه شناسی , رضوانی , ج ٢ ص ٦٥٣ ❕از آنجا كه حكومت‏هاى ستمگر بنى‏اميه و بنى‏عباس در طول تاريخ، با شيعيان سرستيز داشته و كمر به كشتار آنان بسته بودند، آنان به فرمان قرآن تقيّه نموده و عقايد راستين خويش را كتمان كردند و بدين سان، جان خود و ديگر برادران مسلمان خويش را در آن شرايط دشوار، نجات دادند. 📚به منظور آگاهى بر كشتار بى‏رحمانه شيعيان، توسط پادشاهان بنى‏اميّه و بنى‏عباس، به كتابهاى: «مقاتل الطالبيّين» نگارش ابوالفرج اصفهانى‏ و «شهداء الفضيله»، نگارش علامه امينى‏ و «الشيعه و الحاكمون»، نگارش محمد جواد مغنيه‏ ، مراجعه فرماييد. ❕كارنامه زندگى خلفاى اموى و عباسى سرشار از ظلم و ستم است. در آن روزگار، نه تنها شيعيان به علت اظهار عقيده مطرود و منزوى شدند، بلكه محدثان اهل سنت نيز در دوران مأمون در مسئله «خلق قرآن» غالباً راه تقيه را در پيش گرفته و جز يك نفر همگى پس از صدور بخشنامه مأمون درباره خلق قرآن، بر خلاف عقيده قلبى خويش موافقت نشان دادند، كه داستان آن در تاريخ آمده است. 📚تاريخ طبرى: ج 7 ص 195- 206. ❕به قدری عرصه بر شیعیان تنگ بود که علمای اهلسنت نقل می کنند : " اگر به کسی زندیق و یا کافر می گفتند برای او دوست داشتنی تر بود تا این که به او شیعه علی بگویند " " أن الرجل ليقال له زنديق أو كافر أحب إليه من أن يقال شيعة علي‏ " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏11، ص: 44 👌اگر امامان اهل بيت (عليهم السلام) با تأكيد فراوان روى مسأله تقيّه تأكيد نكرده بودند، تا آنجا كه فرمودند: «تِسْعَةُ أعْشَارِ الدِّينِ التَّقِيَّةُ "؛ نه دهم دين تقيه است " ( المحاسن ج ١ ص ٢٥٩ ) , «لا ايمان لمن لا تقيه له " ايمان ندارد كسى كه اهل تقيه نيست». ( قرب الاسناد ص ٣٥ ) و «التقيه من دينى و دين آبائى؛ تقيه از دين من و دين پدران من است». ( الکافی ج ٢ ص ٢١٩ ) ❕ شايد عدد كشتگان شيعه در عصر بنى اميّه و بنى عبّاس به صدها هزار يا ميليون‏ها نفر مى‏رسيد، يعنى دهها برابر كشتارهاى بيرحمانه و وحشيانه‏اى كه داشتند انجام مى‏دادند. آيا كمترين ترديدى در مشروعيّت تقيّه در چنين شرايطى مى‏توان داشت؟ ❗️ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌در روایت مورد استناد معاند نیز امام ع در برابر یک سوال به سه تن , سه پاسخ مختلف می دهد تا دشمنان متوجه ارتباط آنان با ائمه و تشیع آنان نشوند تا به این وسیله جانشان حفظ شود : " اين عمل براى ما خير و موجب بقاء ما مى‏باشد، اگر شما بر يك امر متّفق باشيد دشمنانتان قصد شما را نموده و بقاء شما و ما را مختل مى‏كنند. " 📚علل الشرایع ج ٢ ص ٣٩٥ 👌نمونه این که امامان علیهم السلام به شیعیان از روی تقیه فتوای موافق با عقیده دشمنان می دادند تا جانشان حفظ شود , می توان به داستان علی بن یقطین اشاره کرد که دشمنان درصدد بودند که او را به جرم تشیع بکشند , اما وقتی دیدند که او مطابق با فتوای امام کاظم ع بر اساس فقه آنان عبادتش را انجام می دهد , از کشتن او صرف نظر کردند . ❗️او در دربار عباسيان بوده و به امر امام كاظم علیه السلام ، به رتق و فتق امور كشور و كمك‏هاى پنهانى به شيعيان مشغول بوده ‏است. اين كمك‏ها، از چشم جاسوسان و سخن ‏چينان حسود، پوشيده ‏نماند و آنان را كه از موقعيت و كاردانى و محبوبيت ابن يقطين ناخرسند بودند، به سعايت از او نزد هارون الرشيد كشاند. در همين زمان، او درباره چگونگى وضو و اختلاف در آن، از امام كاظم سؤال‏ مى ‏كند و امام براى حفظ جان و موقعيت او، مطابق با فتواى اهل‏سنّت نظر مى ‏دهد و بدين صورت، جان او را نجات‏ مى‏ دهد . ❕على بن يقطين نامه به موسى بن جعفر عليه السّلام نوشت كه اگر صلاح بدانيد بخط شريف خود تكليف مرا در كيفيت وضوء ساختن مرقوم فرمائيد تا ان شاء اللَّه‏ تعالى بر طبق آن رفتار كنم؟ ❕حضرت در پاسخ نامه ‏اش مرقوم فرمود: آنچه در باره اختلاف در وضو نوشته بودى فهميدم، و آنچه من به تو دستور دهم در اين باره اين است كه (ابتداء) سه بار آب در دهان بگردانى و سه بار آب در بينى كشى، و سه بار روى خود را بشوئى و آب را بلابلاى موهاى صورت برسانى، و دستان خود را از سر انگشتان تا مرفق بشوئى، و همه سر را مسح كنى و رو و توى گوشهايت دست بكشى و پاهاى خود را تا بلندى مفصل سه بار بشوئى، و به جز آنچه نوشتم به كيفيت ديگرى وضو را انجام ندهى، و از اين دستور تخلف نكنى! 👌 چون نامه به على بن يقطين رسيد، از آنچه آن حضرت مرقوم فرموده بود و همه شيعه در باب وضو بر خلاف آن گويند در شگفت شد ولى با خود گفت: مولا و آقاى من داناتر است به آنچه دستور داده و من نيز فرمانبردار اويم، و هم چنان كه حضرت دستور فرموده بود وضوء ميساخت و با همه شيعه بخاطر امتثال دستور آن بزرگوار در اين باره مخالفت ميكرد، تا اينكه پيش هارون از على بن يقطين سعايت و بدگوئى كردند، و به او گفتند: او مردى است به مذهب رافضيان و با تو مخالف است، هارون به برخى از نزديكان خود گفت: در باره على بن يقطين نزد من زياد حرف ميزنند، و او را متهم بمخالفت با ما و ميل بسوى مذهب رافضيان كرده ‏اند، و من در انجام خدمتش نسبت بخود تقصير و كوتاهى نديده ‏ام و بارها او را آزمايش كرده و نشانه از اين تهمتها كه به او زنند در او نديده ‏ام، و ميخواهم به وسيله سر از كار او درآوردم بطورى كه خود او هم نفهمد كه مجبور شود از من پرهيز كرده تقيه نمايد . ❕به او گفتند: اى امير المؤمنين رافضيان در مسأله وضو با سنيان اختلاف دارند و اينان سبك وضو ميگيرند و پاها را نمى ‏شويند، پس چنانچه نفهمد از كيفيت وضو گرفتنش او را آزمايش كن، هارون گفت: آرى اين راهى است كه از اين راه مذهب او آشكار شود، سپس چندى او را بحال خود واگذاشت، آنگاه او را بكارى در خانه خود واداشت تا اينكه هنگام نماز شد، و على‏ بن يقطين معمولا در اطاقى خلوت براى وضو و نماز ميرفت، پس هارون وقت نماز پشت ديوارى ايستاد بطورى كه على بن يقطين را ميديد ولى على بن يقطين او را نميديد، پس آب براى وضو خواست، و سه بار آب در دهان گردانده و سه بار در بينى كشيد، و سه بار روى خود را شسته و لابلاى موهاى صورت را آب رسانده، و از سر انگشتان تا مرفق را سه بار شست و همه سرش را مسح كرد و گوشها را دست كشيد و پاهاى خود را سه بار شست و هارون در تمام اين احوال او را نگاه ميكرد، و چون ديد كه على بن يقطين چنين كرد خود دارى نتوانست و آمد خود را بعلى بن يقطين نشان داده و آواز داد: اى على بن يقطين دروغ گويد هر كس كه بپندارد تو رافضى هستى، و از آن پس وضع او در پيش هارون نيكو شد . ❕ پس از اين جريان بدون سابقه (نامه‏ نگارى از طرف على بن يقطين) نامه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام به او رسيد كه اى على بن يقطين از اين ساعت به بعد چنانچه خداوند دستور فرموده وضوء بگير، روى خود را براى وجوب يك بار بشوى و بار ديگر براى شاداب شدن بشوى و دستهاى خود را دو بار همچنان از مرفق بشوى، و پيش سر را با روى دو پابا زيادى آب وضو مسح كن، زيرا آنچه بر تو ترسيده ميشد از بين رفت، و السلام.» 📚ارشاد مفید ، ج 2 ص 227 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👆👆👆این دو پست اخر رو بخونید، یکی از شبهات وارده بر شیعه این هست.که همراه با جواب میباشد
16.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊💯🔥 زوایای موازی حدیث غدیر 🔥💯🔊 🛑تا حالا همچین چیزایی شنیده بودید⁉️ از منابع اهل سنت...📚 سوالی 1400 ساله... 😳😍 التماس تفکر 💡⚖🔬 الروافض الحيدري @ravafez_alhaydari