توصیه های اخلاقی و رفتاری که در متن زندگی روزانه پیاده کنیم
میسر نمیشود الا به عمل.
عمل شود شکی نیس موجبات یقین بالا رو فراهم خواهد کرد، ان شاء الله. انجایی که واقعا، الا بذکر الله تطمن القلوب، را از درون خود احساس خواهیم کرد.ان شاء الله
#اخلاق_عملی
ویژه محققین
اثبات انتساب کتاب، السنة، به عبدالله بن احمد.
مشاهده سایت 👉
#الزام به جهت طعوناتی که در ان جا به ابوحنیفه وارد شده است.
یک نکته زیبا و مفید از حضرت امیرالمومنین علیه السلام.
در حکمت ۹۳ نهج البلاغه ایشان میفرمایند:
فردى از شما نگويد: خدايا از فتنه به تو پناه مى برم، زيرا كسى نيست كه در فتنه اى نباشد، لكن آن كه مى خواهد به خدا پناه برد، از آزمايش هاى گمراه كننده پناه ببرد، همانا خداى سبحان مى فرمايد: «بدانيد كه اموال و فرزندان شما فتنه شمايند» معنى اين آيه آن است كه خدا انسان ها را با اموال و فرزندانشان مى آزمايد، تا آن كس كه از روزى خود ناخشنود، و آن كه خرسند است، شناخته شوند، گر چه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاه تر است، تا كردارى كه استحقاق پاداش يا كيفر دارد آشكار نمايد، چه آن كه بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمى پسندند، و بعضى ديگر فراوانى اموال را دوست دارند و از كاهش سرمايه نگرانند.
لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ مَعْنَى ذَلِكَ أَنَّهُ يَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ لِيَتَبَيَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِيَ بِقِسْمِهِ وَ إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ الْإِنَاثَ وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْمِيرَ الْمَالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ
✅ نکته:
۱_حتمی بودن امتحانات:
چون ادمی همیشه رو به کمال یا انزوا هست.
احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا
و هم لا یفتنون👉
📌خود آمنا مصداق دارد، در هر درجه به نسبت ایمان ازمایش میشوند، و ازمایش حضرت ایوب ع رو برای ازمایش یه مومن ضعیف نمیفرستن.
این یقولو میتواند میتواند اقرار باشد لکن ازمایش سنجش؛ ایمان(اقرار ➕عمل) هست چنانکه
امام علی عليه السلام فرمود:
امام علي عليه السلام :اَلاِْيْمانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ اِقْرارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالاَْرْكانِ.
ايـمـان مـعـرفـت اسـت از روى دل ، اقـرار اسـت بـه زبـان و عمل است به اركان (اعضا و جوارح)
📖نهج البلاغه ، حکمت۲۱۸
✅نکته دوم:
ازمایش حتمی که مد نظر مولا علیه السلام هست،اینه که این ازمایش ناخالصی رو برطرف کند از دل ها.
📌و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما»
بیاد آر زمانی را که خداوند ابراهیم را با یک رشته امور آزمایش کرد و او نیز به خوبی از عهده آنها برآمد، و به او گفت من تو را پیشوای مردم قرار میدهم.
⭕حضرت ابراهیم علیه السلام مورد امتحان قرار گرفت و یکی از انها قربانگاه بود، پس ان امتحان از نوع بروز استعداد است و طبق کلام حضرت امیر علیه السلام ان فتنه مذموم نیست
هدایت شده از اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
🟢 وقتی ابوحنیفه رسوا میشود!
👈 مناظره جنجالی "حَنَفیها" و "شافِعیها"؛ در حضور سلطان محمود غزنوی!
💥حضرت استاد ابوالحسنی (مُنذِر)🔻
1⃣ براي نخستين بار بود كه عالمان دو مذهب «حنفي» و «شافعي»، اينچنين روياروی هم، در حضور سلطان محمود غزنوی به بحث و جدل میپرداختند و از اعتبار مذهب خويش در برابر خصم دفاع مي كردند: نقطۀ قوّت هر يك، آنجا بود كه به انتقاد از حريف ميپرداختند، و نقطۀ ضعفشان، جايي كه از آيين خويش دفاع میكردند!
2⃣ در آن ميان، امّا، برگ برنده در دستهای قَفّالِ مَروَزي بود؛ عالم بزرگ شافعي كه با ابتكاري شگفت، به مصاف كرّاميان حنفي آمده بود:نخست دو ركعت نماز خواند كه در آن، همۀ شرايط و اجزاي نماز، تماماً، رعايت شده بود. و در پايان گفت:
ـ اين نمازي است كه امام شافعي... جز آن را جايز نمي داند. سپس نماز ديگري گزارد كه «مسلمان نشنود، كافر نبيند»!
پوست سگ دباغي شده اي بر تن كرد و يك چهارمش را به پليدي آلود. سپس با شرابي كه از خرما به دست آيد وضو گرفت.
3⃣ تابستان بود و صحرا، ولاجرم، پشه و مگس بسياري بر پيكر او نشستند! وضويش نيز وارونه بود. آنگاه روي به قبله آورد و احرام نماز بست، بي آنكه در وضو نيت آن كند و در پي آن افزود: دو برگك سبز (ترجمۀ فارسي آيه «مُدهامَّتان» ـ از سورة الرحمن ـ به جاي سورۀ حمد)! سپس، همچون خروس كه دانه برچيند، دوبار سر به زمين زد، بدون فصل و ركوع و تشهد. در آخر نيز تيزي رها كرد و سپس گفت:
ـ سلطان به سلامت باشد، اين نيز نماز ابوحنيفه است، كه مَشرَب فقهي وي آن را مُجزي مي شمارد!
4⃣ محمود، درحاليكه چين بر ابرو افكنده بود، راست نشست و گفت:
ـ اگر اين نماز ابوحنيفه نباشد، ترا خواهم كشت؛ زيرا هيچ دينداري، چنين نمازي را روا نمي دارد.
حنفيان نيز، كه در مجلس بودند، به اتفاق، منكر شدند كه ابوحنيفه چنين نمازي را جايز شمرده باشد. قفّال تعظيمي كرد و گفت:
ـ قربان! اينكه نقلي نيست، بفرماييد كتابهاي ابوحنيفه را بياورند تا صدق ادّعاي مخلص معلوم شود. كتابهاي ابوحنيفه را آوردند و سلطان، مردي ترسا را كه نويسنده بود، دستور داد تا كتب فقهي هر دو فرقه را بخواند و صحّت و سقم ادعاي قفّال را از خلال آنها معلوم دارد. صدق سخن قفّال آشكار گشت و محمود (كه راه تخلّصي از كرّ وفرّ كرّاميان مي جست) از مرام حنفي روي گرداند و به آيين شافعي درآمد.
[این داستان گوشهای از انحرافات عظیم تاریخی را که در سایه دوری از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شکل گرفته، نشان میدهد]
📚 منبع: کتاب بوسه بر خاک پی حیدر (ع)، بحثی در ایمان و آرمان فردوسی، اثر استاد ابوالحسنی (منذر) به نقل از ابن خلّکان در وفیات الاعیان، طبق گزارش امام الحرمین عبدالملک جوینی در مغیث الخلق فی اختیار الأحق، ص 57-58.
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ
http://eitaa.com/monzer_ir
╰────────────╯
هدایت شده از الکشکول
🔴اول تعطيل واحتفال رسمي بعيد الغدير الاغر في التاريخ:
🔻اولین تعطیل و برگزاری رسمی جشن عید غدیر در تاریخ:
قال ابن اثیر:و فيها[سنة 352هجري]، في ثامن عشر ذي الحجّة، أمر معزّ الدولة[البويهي] بإظهار الزينة في البلد، و أشعلت النيران بمجلس الشّرطة، و أظهر الفرح، و أظهر الفرح، و فتحت الأسواق بالليل،كما ينفعل ليالي الأعياد، فعل ذلك فرحا بعيد الغدير، يعني غدير خم، و ضربت الدبادب و البوقات، و كان يوما مشهودا. 🔰 ودر اين سال[۳۵۲هجری] در هيجده ماه ذى الحجه معز الدوله [البویهی]دستور داد كه شهر را آذين بندى و چراغانى كنند.
در مراكز شرطه (شهربانى و پليس) آتش افروخته شد و جشن برپا گرديد و مردم بازارها را شبانه باز كردند و مانند شبهاى عيد طرب و فرح را آغاز نمودند بخاطر سالروز عيد غدير يعني غدير خم. كوسها نواخته و شيپورها دميده شد و آن روز يك روز باشكوه بود.
📚 الكامل في التاريخ، ج8، ص: 550.
#عید_الله_الأكبر ♻️کانال الکشکول
@kashkolka
⚠️ اصحاب الحديث و اعتقاد دربارهٔ امیرالمؤمنین علیه السّلام
🔰ابوبکر باقلانی از متکلّمین مشهور و مهمّ أشعری در قرن چهارم است که ظاهرا در فقه نیز "مالکی" بوده؛ وی در یکی از کتب خود (تصویر بالا) عبارت بسیار مهمّی را به قلم آورده؛ وی مینویسد:
✅«برتری علی (علیه السّلام) نزد کثیری از صحابه مشهور است و واضح، اگرچه نزد اصحاب الحديث برتری ابابکر مشهور و ثابت است.»
✍ پینوشت : اصحاب الحديث، عدّهای از عالمان سُنّی بودند که به جمع و نقل احادیث از طریق صحابه و تابعین اهتمام ویژهای داشتند.
تصحیح المذهب✅💯
https://eitaa.com/tashihol_mazhab
هدایت شده از کانال رسمی آیت الله حسینی قزوینی
✅ شب #عرفه را از دست ندهیم.
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قال: إنَّ لَيْلَةَ عَرَفَةَ يُسْتَجابُ فِيهَا مَا دَعَا مِنْ خَيْرٍ، وَ لِلْعَامِلِ فِيهَا بِطاعَةِ اللهِ تَعَالَى أجْرَ سَبْعِينَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ، وَ هِيَ لَيلَةُ المُناجَاةِ، وَ فِيها يَتُوبُ اللهُ عَلَى مَنْ تابَ.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
همانا در شب عرفه هر دعای خیری مستجاب میشود. پاداش کسی که در این شب به عبادت خداوند متعال بپردازد، معادل پاداش عبادت صد و هفتاد سال است.
شب عرفه، شب مناجات است و در این شب، خداوند توبه توبه کننده را می پذیرد.
📚 اقبال الاعمال، ص ۶۳۴
____<<<>>>_____
کانال رسمی آیت الله استاد حسینی قزوینی
https://eitaa.com/joinchat/280166401C0bce4a1497
#تبریک
#تبریک_عید_غدیر
✔️ بیعت شیخین (لعنة الله علیهما) با امیرالمؤمنين (علیه السلام)
«امیر صنعانی» از عالمان برجسته و یمنی تبار سدههای اخیرِ پیرو رهبرانِ کودتای سقیفه، پس از آنکه با صراحت اعلام میکند «حدیث غدیر» متواتر است، میگوید:
بنابر نقل دارقطنی از سعد بن ابی وقاص، وقتی ابابکر و عمر حدیث «مَن کنتُ مَولاهُ فعَلیٌ مولاه» را شنیدند، گفتند: «ای پسر ابوطالب! تو از این پس مولای هر مرد و زن مؤمن هستی».
...و لمّا سمع أبوبكر و عمر ذلك، قالا فيما أخرجه الدارقطني عن سعد بن أبی وقّاص: «أمسيتَ يابنَ أبي طالب مَولى كُلّ مُؤمن و مُؤمنة»
منبع:
التنویر شرح الجامع الصغیر ، تأليف علامه محمد بن الإسماعيل الأمير الصنعانی ، دار السلام، رياض، ١٤٣٢ ه.ق.
پینوشت:
هیچ معنائی از حدیث غدیر جز «أولی بودن» امیرالمؤمنين (عليه السلام) کمترین نسبتی با تبریک و تهنیت اصحاب ندارد.
هیچ تردیدی وجود ندارد که دوستی و یا نصرت، با تبریک و شادباش سازگاری ندارند و تنها این «أولی بودن» است که به سبب حکایت آن از رهبری، زعامت، تولی امر و سرپرستی بر مؤمنان ، با تبريک و تهنیت موافق میباشد.
http://lib.efatwa.ir/41443/1/453
از باب اعتراف، مورد دیگر👆
#حدیث_غدیر
http://islamtxtir.rozblog.com/post/280
اسناد خطبه غدیر از ۵ طریق،با اسناد مختلف
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄┄
نامـه ۶نهج البلاغـه
«بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَابَكْرٍ وَعُمَرَ»
✍🏻تنها سند این نامـه با این لفظ در ڪتب شیعـه، در کتاب وقعـہ صفین نصر بن مزاحم منقرۍ وجود دارد
📌سند شامل این روات است:
عمـر بن سعد: #مجہـول
نمیر بن وعلـه: #مجہـول
شعبۍ: #ناصبۍ_ڪذاب
🔰 شیخ مفید در:
📚 کتاب فصول المختاره
در مورد شعبۍ میگوید:«اگر برای ابطال این روایت جز به انتساب آن به شعبۍ استدلال نمیشد، کفایت میڪرد! زیرا که شعبۍ به ناصبیگرۍ وعداوت نسبت به علۍ وشیعیان وفرزندان او مشهور بود، وبه #ڪذب معروف بود، مستی شرابخوار وقمار باز ومعلم فرزند عبدالملڪ وهمنشین حجاج بود.»
🔰 سیدخوئۍ در
📚 کتاب معجم الرجال
سید تفرشۍ میگوید: «و او معروف به شعبۍ است،ڪه نزد ما مذموم است»
و میفرماید(خویی):
«او خبیث #فاجر ڪذابی است ڪه دشمنۍاش نسبت به امیر المؤمنین را آشڪار ڪرده،وقسمتی از مطاعن اورا ذکر ڪردیم»
ادامه از کتاب سلیم بن قیس👇👇
https://eitaa.com/tashihol_mazhab/111
ادامه👆👆
✋🏻واما اصل قضیه چیست؟
➢✺در ڪتاب سلیم بن قیس قضیه نامـه امام علۍ به معاویه ڪامل نقل شده،ڪه به وضوح نشان میدهد الزام است
『🔻』امام علۍ دو گزینه برای معاویه قرار میدهد،سخنان حضرت را ڪامل بخوانید:
📌مردم بعد از قتل عثمان با من بيعت كردند و مهاجرين و انصار پس از سه روز مشورت در بارهام با من بيعت نمودند، و هم آنان بودند كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كردند و امامت آنان را منعقد كردند. اين مسأله را اهل بدر و سابقه داران از مهاجرين و انصار بر عهده گرفتند،...بنابراین:
1⃣👈🏻 #اگر خداوند اختيار را بدست امّت سپرده است و اين امت است كه بايد براى خود انتخاب كنند و نظر دهند... درباره من نيز مشورت كردند و مرا به اجماع و اتفاق امّت انتخاب كردند.
2⃣👈🏻و #اگر خداوند است كه بايد اختيار كند و حق انتخاب با اوست، خداوند مرا براى امّت انتخاب كرده است و بعنوان خليفه براى آنان قرار داده است و آنان را در كتاب منزل خود و در سنّت پيامبرش مأمور به اطاعت و يارى من نموده است، و اين حجّت مرا قوىتر و حقّ مرا واجبتر مىنمايد
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخی به معاندین پیرامون تقیه کردن امامان شیعه در بیان فتاوی
🤔#پرسش
❓امام باقر : بقاى شيعه در تناقض گوئى است
براى اثبات اينكه مذهب شيعه يك مذهب من درآوردى و هردمبيلى است، كافى است به روايات و احاديث و احكام اين مذهب نگاه انداخت.
ازينرو يك حديث كه صحت آن نيز تاييد شده است را از معتبرترين كتاب حديث شيعه يعنى كتاب كافى خدمت شما ارائه ميكنم.
▪️ترجمه:
زراره مىگويد: از امام باقر سؤالى كردم و پاسخى شنيدم، يک تن ديگر آمد و همان سؤال مرا تكرار كرد و پاسخى غير از پاسخ من دريافت كرد و رفت، يك نفر ديگر آمد و باز همان سؤال مرا مطرح كرد و جواب ديگرى شنيد و رفت.
من گفتم: اى پسر رسول خدا اين دو تن از پيروان شمايند، از عراق آمدهاند، تا تكليف خود را بشناسند از چه رو بايد دو پاسخ متفاوت دريافت كنند؟
امام گفت: اى زراره، اين شيوه براى ما و شما بهتر است، چون بقاى ما و بقاى مكتب ما را تضمين مىكند. اگر متفق و يك رأى باشيد، مردم از ارتباط ما و شما آگاه مىشوند. آن وقت جان ما و شما به خطر مىافتد و دير يا زود منقرض مىشويم.
#منبع:
الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد: ١ صفحه: ٦٥
مگر ميشود با تناقض گويى و گيج كردن مردم، آنها را به راه راست هدايت كرد؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌تاريخ شيعه نشان از اين حقيقت تلخ دارد كه شيعيان پيوسته از طرف حكومتهاى ستمكار در جهان اسلام كه طرفدار مذاهب غير شيعى بودهاند تحت فشار بوده و مورد انواع شكنجهها و ظلم و ستمها قرار گرفتهاند. اين وضعيت در دوران ائمه طاهرين كه حكومتهاى اموى و عباسى بر اريكه قدرت سياسى قرار داشتند بسيار شديد و هولناك بود. بديهى است در چنين شرايطى حفظ تشيع كه تبلور اسلام راستين است جز با بهكارگيرى تقّيه امكانپذير نبود.
❕با توجه به اين شرايط مىتوان به واقعنگرى، دورانديشى و روش و منش حكيمانه ائمه اهلبيت عليهم السلام پى برد. آنان با به كارگيرى چنين شيوه خير خواهانه و مصلحت انديشانه توانستند حقايق دين را براى مردم بيان كنند، و با تحريفهاى معنوى كه افرادى به عمد يا سهو در آيين اسلام انجام مىدادند، به گونهاى شايسته و استوار مبارزه و مذهب تشيع را حفظ كنند. در حقيقت اگر بناست در اين باره كسى ملامت و نكوهش شود، اين حكومتهاى جابر اموى و عباسى، و ديگر حكومتهاى ستمكار در دنياى اسلامند كه بايد سرزنش شوند؛ حكومت هايى كه بدترين ظلمها و ستمها را در حقّ شيعه اعمال مىكردند. همچنين بايد آن دسته از علماى اهل سنت ملامت شوند كه بر مباح بودن جان و مال و آبروى شيعيان فتوا داده، و حكومتها را بر اعمال شكنجه و قتل و غارت شيعيان ترغيب مىكردند.
📚شیعه شناسی , رضوانی , ج ٢ ص ٦٥٣
❕از آنجا كه حكومتهاى ستمگر بنىاميه و بنىعباس در طول تاريخ، با شيعيان سرستيز داشته و كمر به كشتار آنان بسته بودند، آنان به فرمان قرآن تقيّه نموده و عقايد راستين خويش را كتمان كردند و بدين سان، جان خود و ديگر برادران مسلمان خويش را در آن شرايط دشوار، نجات دادند.
📚به منظور آگاهى بر كشتار بىرحمانه شيعيان، توسط پادشاهان بنىاميّه و بنىعباس، به كتابهاى: «مقاتل الطالبيّين» نگارش ابوالفرج اصفهانى و «شهداء الفضيله»، نگارش علامه امينى و «الشيعه و الحاكمون»، نگارش محمد جواد مغنيه ، مراجعه فرماييد.
❕كارنامه زندگى خلفاى اموى و عباسى سرشار از ظلم و ستم است. در آن روزگار، نه تنها شيعيان به علت اظهار عقيده مطرود و منزوى شدند، بلكه محدثان اهل سنت نيز در دوران مأمون در مسئله «خلق قرآن» غالباً راه تقيه را در پيش گرفته و جز يك نفر همگى پس از صدور بخشنامه مأمون درباره خلق قرآن، بر خلاف عقيده قلبى خويش موافقت نشان دادند، كه داستان آن در تاريخ آمده است.
📚تاريخ طبرى: ج 7 ص 195- 206.
❕به قدری عرصه بر شیعیان تنگ بود که علمای اهلسنت نقل می کنند :
" اگر به کسی زندیق و یا کافر می گفتند برای او دوست داشتنی تر بود تا این که به او شیعه علی بگویند " " أن الرجل ليقال له زنديق أو كافر أحب إليه من أن يقال شيعة علي "
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج11، ص: 44
👌اگر امامان اهل بيت (عليهم السلام) با تأكيد فراوان روى مسأله تقيّه تأكيد نكرده بودند، تا آنجا كه فرمودند: «تِسْعَةُ أعْشَارِ الدِّينِ التَّقِيَّةُ "؛ نه دهم دين تقيه است " ( المحاسن ج ١ ص ٢٥٩ ) , «لا ايمان لمن لا تقيه له " ايمان ندارد كسى كه اهل تقيه نيست». ( قرب الاسناد ص ٣٥ ) و «التقيه من دينى و دين آبائى؛ تقيه از دين من و دين پدران من است». ( الکافی ج ٢ ص ٢١٩ )
❕ شايد عدد كشتگان شيعه در عصر بنى اميّه و بنى عبّاس به صدها هزار يا ميليونها نفر مىرسيد، يعنى دهها برابر كشتارهاى بيرحمانه و وحشيانهاى كه داشتند انجام مىدادند. آيا كمترين ترديدى در مشروعيّت تقيّه در چنين شرايطى مىتوان داشت؟ ❗️
💠ادامه 👇
هدایت شده از پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
💠ادامه 👇
👌در روایت مورد استناد معاند نیز امام ع در برابر یک سوال به سه تن , سه پاسخ مختلف می دهد تا دشمنان متوجه ارتباط آنان با ائمه و تشیع آنان نشوند تا به این وسیله جانشان حفظ شود :
" اين عمل براى ما خير و موجب بقاء ما مىباشد، اگر شما بر يك امر متّفق باشيد دشمنانتان قصد شما را نموده و بقاء شما و ما را مختل مىكنند. "
📚علل الشرایع ج ٢ ص ٣٩٥
👌نمونه این که امامان علیهم السلام به شیعیان از روی تقیه فتوای موافق با عقیده دشمنان می دادند تا جانشان حفظ شود , می توان به داستان علی بن یقطین اشاره کرد که دشمنان درصدد بودند که او را به جرم تشیع بکشند , اما وقتی دیدند که او مطابق با فتوای امام کاظم ع بر اساس فقه آنان عبادتش را انجام می دهد , از کشتن او صرف نظر کردند .
❗️او در دربار عباسيان بوده و به امر امام كاظم علیه السلام ، به رتق و فتق امور كشور و كمكهاى پنهانى به شيعيان مشغول بوده است. اين كمكها، از چشم جاسوسان و سخن چينان حسود، پوشيده نماند و آنان را كه از موقعيت و كاردانى و محبوبيت ابن يقطين ناخرسند بودند، به سعايت از او نزد هارون الرشيد كشاند. در همين زمان، او درباره چگونگى وضو و اختلاف در آن، از امام كاظم سؤال مى كند و امام براى حفظ جان و موقعيت او، مطابق با فتواى اهلسنّت نظر مى دهد و بدين صورت، جان او را نجات مى دهد .
❕على بن يقطين نامه به موسى بن جعفر عليه السّلام نوشت كه اگر صلاح بدانيد بخط شريف خود تكليف مرا در كيفيت وضوء ساختن مرقوم فرمائيد تا ان شاء اللَّه تعالى بر طبق آن رفتار كنم؟
❕حضرت در پاسخ نامه اش مرقوم فرمود: آنچه در باره اختلاف در وضو نوشته بودى فهميدم، و آنچه من به تو دستور دهم در اين باره اين است كه (ابتداء) سه بار آب در دهان بگردانى و سه بار آب در بينى كشى، و سه بار روى خود را بشوئى و آب را بلابلاى موهاى صورت برسانى، و دستان خود را از سر انگشتان تا مرفق بشوئى، و همه سر را مسح كنى و رو و توى گوشهايت دست بكشى و پاهاى خود را تا بلندى مفصل سه بار بشوئى، و به جز آنچه نوشتم به كيفيت ديگرى وضو را انجام ندهى، و از اين دستور تخلف نكنى!
👌 چون نامه به على بن يقطين رسيد، از آنچه آن حضرت مرقوم فرموده بود و همه شيعه در باب وضو بر خلاف آن گويند در شگفت شد ولى با خود گفت: مولا و آقاى من داناتر است به آنچه دستور داده و من نيز فرمانبردار اويم، و هم چنان كه حضرت دستور فرموده بود وضوء ميساخت و با همه شيعه بخاطر امتثال دستور آن بزرگوار در اين باره مخالفت ميكرد، تا اينكه پيش هارون از على بن يقطين سعايت و بدگوئى كردند، و به او گفتند: او مردى است به مذهب رافضيان و با تو مخالف است، هارون به برخى از نزديكان خود گفت: در باره على بن يقطين نزد من زياد حرف ميزنند، و او را متهم بمخالفت با ما و ميل بسوى مذهب رافضيان كرده اند، و من در انجام خدمتش نسبت بخود تقصير و كوتاهى نديده ام و بارها او را آزمايش كرده و نشانه از اين تهمتها كه به او زنند در او نديده ام، و ميخواهم به وسيله سر از كار او درآوردم بطورى كه خود او هم نفهمد كه مجبور شود از من پرهيز كرده تقيه نمايد .
❕به او گفتند: اى امير المؤمنين رافضيان در مسأله وضو با سنيان اختلاف دارند و اينان سبك وضو ميگيرند و پاها را نمى شويند، پس چنانچه نفهمد از كيفيت وضو گرفتنش او را آزمايش كن، هارون گفت: آرى اين راهى است كه از اين راه مذهب او آشكار شود، سپس چندى او را بحال خود واگذاشت، آنگاه او را بكارى در خانه خود واداشت تا اينكه هنگام نماز شد، و على بن يقطين معمولا در اطاقى خلوت براى وضو و نماز ميرفت، پس هارون وقت نماز پشت ديوارى ايستاد بطورى كه على بن يقطين را ميديد ولى على بن يقطين او را نميديد، پس آب براى وضو خواست، و سه بار آب در دهان گردانده و سه بار در بينى كشيد، و سه بار روى خود را شسته و لابلاى موهاى صورت را آب رسانده، و از سر انگشتان تا مرفق را سه بار شست و همه سرش را مسح كرد و گوشها را دست كشيد و پاهاى خود را سه بار شست و هارون در تمام اين احوال او را نگاه ميكرد، و چون ديد كه على بن يقطين چنين كرد خود دارى نتوانست و آمد خود را بعلى بن يقطين نشان داده و آواز داد: اى على بن يقطين دروغ گويد هر كس كه بپندارد تو رافضى هستى، و از آن پس وضع او در پيش هارون نيكو شد .
❕ پس از اين جريان بدون سابقه (نامه نگارى از طرف على بن يقطين) نامه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام به او رسيد كه اى على بن يقطين از اين ساعت به بعد چنانچه خداوند دستور فرموده وضوء بگير، روى خود را براى وجوب يك بار بشوى و بار ديگر براى شاداب شدن بشوى و دستهاى خود را دو بار همچنان از مرفق بشوى، و پيش سر را با روى دو پابا زيادى آب وضو مسح كن، زيرا آنچه بر تو ترسيده ميشد از بين رفت، و السلام.»
📚ارشاد مفید ، ج 2 ص 227
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👆👆👆این دو پست اخر رو بخونید، یکی از شبهات وارده بر شیعه این هست.که همراه با جواب میباشد
هدایت شده از 🔥الرَوافِضُ الحَیدَری🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊💯🔥 زوایای موازی حدیث غدیر 🔥💯🔊
🛑تا حالا همچین چیزایی شنیده بودید⁉️
از منابع اهل سنت...📚
سوالی 1400 ساله... 😳😍
التماس تفکر 💡⚖🔬
الروافض الحيدري
@ravafez_alhaydari
تصحیح المذهب
🔊💯🔥 زوایای موازی حدیث غدیر 🔥💯🔊 🛑تا حالا همچین چیزایی شنیده بودید⁉️ از منابع اهل سنت...📚 سوالی 1400
یکی از مواردی که مغفول مانده شاید، این باشد که لفظ من کنت مولاه... مختص غدیره، در حالی که قبل از ان نیز بوده است. پیشنهاد دیدن✅
بسم الله الرحمن الرحیم.
السلام علیک یا سیدی و یا مولای.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین
عید ولایت، عید غدیر خم، بر مسلمانان، دوستداران و پیروان مولای متقیان، امام علی علیه سلام مبارک باد.🌹
خدایا بحق این شب قدر عزیز، بقیةالله الأعظم را برای نجات جهان بشریت، هر چه سریعتر ، برسان.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أهلک أعدائهم وأنصر جیوشهم.
تصحیح المذهب
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
🔰 آنها از آنچه که خداوند نازل کرده کراهت داشتند و از این رو، خدا اعمالشان را حبط و نابود کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فقال: یا ابن عباس، أتدری ما منع قومکم منهم بعد محمد، صلى الله علیه وسلم؟ فکرهت أن أجیبه فقلت: إن لم أکن أدری فإن أمیر المؤمنین یدرینی! فقال عمر: کرهوا أن یجمعوا لکم النبوة والخلافة فتبجحوا على قومکم بجحاً بجحاً، فاختارت قریشٌ لأنفسها فأصابت ووفقت. فقلت: یا أمیر المؤمنین، إن تأذن لی فی الکلام وتمط عنی الغضب تکلمت. قال: تکلم. قلت: أما قولک یا أمیر المؤمنین: اختارت قریشٌ لأنفسها فأصابت ووفقت، فلو أن قریشاً اختارت لأنفسها حین اختار الله لها لکان الصواب بیدها غیر مردود ولا محسود. وأما قولک: إنهم أبوا أن تکون لنا النبوة والخلافة، فإن الله، عز وجل، وصف قوماً بالکراهة فقال: (ذلک بأنهم کرهوا ما أنزل الله فأحبط أعمالهم) محمد: ..... فقال عمر: هیهات هیهات! أبت والله قلوبکم یا بنی هاشم إلا حسداً لا یزول. فقلت: مهلاً یا أمیر المؤمنین، لا تصف قلوب قوم أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهیراً بالحسد والغش، فإن قلب رسول الله، صلى الله علیه وسلم، من قلوب بنی هاشم. فقال عمر: إلیک عنی یا ابن عباس.
عمر گفت:ای ابن عباس،آیا مى دانى چرا بعد از محمّد(ص) قوم شما خلافت را از شما (بنى هاشم) دریغ داشتند؟ من دوست نداشتم جوابش را بدهم، لذا گفتم: اگر از سبب آن آگاه نباشم، امیرالمؤمنین! (یعنى عمر) مرا به آن آگاه خواهد ساخت.
گفت: چون مردم نمى خواستند نبوّت و خلافت در یک خاندان جمع شود و آنگاه شما بر مردم فخر کنید! از این رو، قریش براى خود خلیفه اى برگزید و موفّق نیز بود.
گفتم: اگر اجازه بدهى من سخن بگویم و بر من خشمگین نشوى، من سبب آن را خواهم گفت
عمر به من اجازه داد و من نیز گفتم: اینکه گفتى قریش خلیفه اى برگزید و موفّق نیز بود، اگر قریش آن کس را که خدا اختیار کرده بود (یعنى على را بر مى گزید)، آن زمان موفّق بود. امّا اینکه گفتى قریش کراهت داشت که خلافت و نبوّت در ما جمع شود، بدان که خداوند در قرآن گروهى را که از پیروى دستورات الهى کراهت داشتند، نکوهش کرده، مى فرماید:
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
آنها از آنچه که خداوند نازل کرده کراهت داشتند و از این رو، خدا اعمالشان را حبط و نابود کرد.
خلیفه دوم (در برابر سخنان ابن عبّاس عصبانى شد و سخنانى گفت، از جمله) گفت: به خدا سوگند! در دل هاى شما بنى هاشم حسادتى است که از بین نمى رود و کینه و غِشّى وجود دارد که هرگز زایل نمى شود!».
گفتم: آرام باش اى امیرالمؤمنین! قلبهاى گروهى که خداوند از آنها رجس و پلیدى را برده و به طور کامل آنها را پاک گردانیده، به حسادت و غش وصف نکن! زیرا قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز از قلب بنى هاشم است
عمر خشمگین شد و (در برابر پاسخ منطقى ابن عبّاس) گفت: «إلیک عنّی یا ابن عبّاس; اى ابن عبّاس از من دور شو!».
مشاجره ابن عباس با عمر بن خطاب، حول خلافت الهی ✅
https://youtu.be/qJ-kly9lD0M?si=NDG6lBQkv8T5Csqz
کلیپ جالب جناب شریفی و سوالاتی از اهل سنت
شرح بعد از :
واقعه عزل ابوبکر از تبلیغ آیات سوره توبه(برائت) بر مشرکان مکه!
🟨 پاسخ کوبنده ابن عباس به خلیفه دوم اهل سنت، پیرامون خلافت امیرالمومنین علی علیهالسلام، و مسکوت شدن عمر بن خطاب!
👈 ابوالقاسم ابن عساکر دمشقی مورخ نامیِ سنی مذهب (م۵۷۱ ھ۔ق) پس از نقل روایتی در شرح ماجرای عزل ابوبکر روایت میکند:
«ابن عبّاس گوید: هنگامى كه در يكى از راه هاى مدينه، دست در دست عُمَر میرفتيم،
به من گفت: اى ابن عبّاس! بى گمان، سَرور تو ( امام على علیه السلام) را مظلوم میدانم. گفتم: اى اميرمؤمنان! پس، حقِّ به ستم بُرده شده اش را به او باز گردان!
دستش را[عمر بن خطاب] از دستم بيرون كشيد و زير لب، چيزى گفت و از من دور شد. سپس ايستاد تا به او رسيدم و به من گفت: اى ابن عبّاس! بى گمان، مردم ، سَرور تو را كوچک دانستند!
گفتم: به خدا سوگند ، پيامبر خدا ، هنگامى كه او را روانه كرد و به وى فرمان داد كه [ آيات ] برائت را از ابوبكر بگيرد و بر مردم بخوانَد، او را كم سن و سال نشمرْد ! پس عمر، ساكت شد!»
📔 تاریخ مدینه دمشق ، ج۴۲ ص۳۴۹
#ولایت
بررسی سندی👈 اینجا کلیک کن