فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁✨مثل هر شب براتون
🪷✨یک تن سالم
🍁✨یک لب خندون
🪷✨یک رویای دلنشین
🍁✨یک دنیا خوشبختی
🪷✨یک زندگی صمیمی
🍁✨وفرداهایی بهتر
🪷✨ازخداوند مهربان خواستارم...🤲
🌛شبتون مهدوی°•°•°🌜
⭕✨🌸✨⭕
@tasnimquran
♦️آیت الله استاد شیخ عبدالقائم شوشتری از قول مرحوم ایت الله تالهی نقل نموده اند:
🔸 #روزه_های ماه شعبان و #صلوات _ماه شعبان و #مناجات-شعبانیه را فراموش نکنید
🌺در مشکلات بگوئید:
«لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم»
»اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین»
🌺 بدانید هیچ حجابی بین انسان وخدای متعال بدتر از نفس نیست و راه بر طرف کردنش، فقیرانه به خداوند التماس کردن است
📚عطش حضور،صفحه ۱۱۹.
⭕✨🌸✨⭕
@tasnimquran
🕊🍃🕊️🍃✨
🍃🕊🍃✨
🕊🍃✨
🍃✨
✨
⭕ #جالبه_بخونیدش...👌
✍️حاج آقا #قرائتی تعریف میکرد:
پدرم در چهل سالگی از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم #وصیت کرده بود تا بر #سنگ_قبرش بنویسند مفهومش چیست ؟!🤔
✨( در بزم غم #حسین، مرا یاد کنید )✨
✔️بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟🤔
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند.
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد .
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم:
❗ کدوم بدهی؟
❗کدوم بنایی ؟
من طلبی از حاجی ندارم !!🤔
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد.
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته.
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم .
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده؛ زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد؛ از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا؛ چون چادر مادرم وصله دار بود ،حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند؛ که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است.
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا ؛ به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد، باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید.
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم، فهمیدم که پدرم ،
همانگونه که در #عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده، دست نوازش بر سر #یتیمان هم می کشیده ،
همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه #دردمندان هم بوده ،
و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم #آلوده نبوده .
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....🤗
✅ #حسینی_بودن اینگونه است..👌👌
⭕✨🌸✨⭕
@tasnimquran
✨
🍃✨
🕊🍃✨
🍃🕊🍃✨
🕊🍃🕊🍃✨
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سه آیه ای که پدر شیخ بهایی به فرزند خود #وصیت کرد 👆👆
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #رفیعی
✨«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»✨
⭕✨🌸✨⭕
@tasnimquran
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞 محاله بدون خدا از زندگی #لذت ببری...🤗😍
💠 الهی قمشه ای
⭕✨🌸✨⭕
@tasnimquran
💥 #شرک فقط این نیست که به سنگ و چوب و خورشید و ماه #سجده کنیم.‼️
♨️ هر کاری که از ما سر زند و نتیجهاش #تفرقه در دین مردم باشد هم شرک است.
📖روم: آیات ۳۱ و ۳۲
⭕✨🌸✨⭕
@tasnimquran