شهداء؛ نه خون شان هدر رفت،نه جایشان پُر می شود!
✍🏻 حجتالاسلاممحسن قنبریان
دو باور هست👇🏻
1⃣ خون شهید هدر نمی رود!
خداوند باید همواره بشارتی در پشت سر آنان داشته باشد تا "يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ" (به سبب مؤمنانی که هنوز به آنها نپیوستهاند، همواره بشارت داده می شوند) صادق باشد.
⬅️ کسی نگوید خون حاج قاسم و مدافعان حرم چه شد؟!!
بفرض که حکومت اسد سقوط هم بکند، آن خون ها هدر نرفته؛ از قضا ثابت می شود برای اسد نبود برای حرم و مقاومت بود.
تفاوت داعش دیروز با مسلحین امروز، ای بسا تفاوت داعش با طالبان شود!
اینبار اغلب سوری اند، ناگزیر به رعایت حق شهروندان سوری از جمله شیعیان و حرم های مطهرند! (نگرانی از مقاومت مفروغ)
آن خون ها، پیروان بسیار ساخت؛ که شاهدیم.
2⃣ جای آنان پُر نمی شود!
آنچه در روایات برای "عالم" آمده را امام کاظم(ع) برای "مومن" هم فرمود: "اذا ماتَ الْمُؤْمِنُ... ثُلِمَ فی الْاسلامِ ثُلْمَةً لایَسُدّها شَیْءٌ..." (وقتی مومنی بمیرد در [دژ] اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که هیچ چیز آن را ترمیم نمی کند).
⬅️ کسی نگوید شهید فرق می کند!
چون آن عالمی هم که روایات چنین تعبیری درباره اش داشت، کسی است که فرمود: باقون مابقی الدهر (در تمام روزگار باقی اند)!
عجیب که معصوم بفرماید: رخنه نبود مثل حاج قاسم و سید حسن، پُر نمی شود؛ اما ما بخواهیم با عرفان بازی، ثلمه فقدانشان را هیچ کنیم!
عرفان، واقع بینی است.
⬅️ از ایندو تقاطع بگیریم و درتعادل بایستیم!
بدون آنها هم می شود پیروز شد؛ اگر "من خلفهم" باشیم!
😳 در بعضی از کانال های شناخته شده از چند ساعت پیش یکمرتبه مواضع به طور عجیبی تغییر کرده.
اول اینکه تروریست ها رو با نام مردم سوریه یاد میکنند.
دوم اینکه، تکفیری ها رو مخالفین بشاراسد میدونن و اینکه تکفیری ها قول دادن با شیعیان و حرمین مطهر کاری نداشته باشن!!!
هیچ اثری از صهیونیست و آمریکا و ترکیه نمیبرن!!!
چی شده ؟ در این چند ساعت چه اتفاقی افتاد؟؟
خوش خیالی و گاهی حماقت بعضی کانال دارهای بظاهر انقلابی ، انسان رو به وحشت میندازه...
مراقب منابع خبری_تحلیلی خودمون باشیم
هدایت شده از 🚩 امــــاج - اخبار مقاومت جهان اسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامی از دل تاریخ از #کوفه به #مقتدی_صدر در #کوفه :
على الجميع أخذ العبرة من هذه القصة، فالتاريخ يعيد نفسه
همه از این داستان درس می گیرند، اما تاریخ باز تکرار می شود
با صدای ملکوتی شهید راه #قدس سید حسن نصر الله :
لأنهم سلموا سلاحهم....
وما خرجوا للقتال....
ووثقوا بمن لا يمكن الوثوق بأمانه ولا بوعده...
اسلحه هایشان را تسلیم کردند...و برای #نبرد_آخر بیرون نرفتند...به کسی #اعتماد کردند که نمی شد به صداقت و قولش اعتماد کرد...
🚩 اماج
🔰@Amaj24
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ رمز مقاومت در لحظات پایانی دوران غیبت!
( فتنههای سنگینی در پیش داریم! )
#کلیپ | #استاد_شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
🔻مقاومت و تاریخ لرزان
[یکم]. دولت بشار اسد، از درون خویش، پوسیده بود و اگر حمایتهای ایران در یک دهۀ پیش در میان نبود، در همان برهه، برچیده شده بود. ایران به سبب اینکه زوال دولت اسد، موجب آسیبدیدن جبهۀ مقاومت میشد، به حمایت از تداوم قدرت وی برخاست و در این باره، موفق نیز شد. البته بیش از هر چیز، حس تکلیفِ شیعیِ ایران نسبت به پاسداری از حرم حضرت زینب - سلاماللهعلیها - در این معادلۀ سیاسی، مؤثّر بود. بههرحال، دولت اسد، ناتوان و درمانده بود و نمیتوانست بهتنهایی، بماند و دوام بیاورد. این دولت، نه بدنۀ اجتماعی و مردمیِ چندانی داشت و نه وجه ایدئولوژیک و اعتقادی. تنها امری که میتوانست مولّد قدرت برای وی باشد، همراهیاش با جبهۀ مقاومت بود؛ وگرنه از لحاظ درونی، عناصر اقتدار خویش را باخته بود. هرگز نمیتوان باور کرد که جریانهای سلفی و تکفیری، اینچنین آسان به قدرت دست یابند؛ مگر اینکه پیش از کنش آنها، دولت حاکم، تهی و تُنک شده باشد و نتواند بماند. کشش قدرت دولت اسد از لحاظ روانی و انگیزشی، به پایان رسیده بود و تاکنون نیز به واسطۀ قدرتهای بیرونی، پابرجا مانده بود. «سکولاریسم سیاسی» - که حاصلش مقاومتِ غیرایدئولوژیکِ نیمبند و خوشباوری نامؤمنانه نسبت به وعدههای سیاسیکارانه بود - و «تکثّر هویّتی» - که ریشه در فقدان نقطۀ مرکزی داشت - سوریه را اینچنین خاکسترنشین کرد.
[دوم]. خوانش غیرایمانی و ملّیاندیشانه و سیاسی از مقاومت، دوام و پایداری ندارد و چهبسا حتی در شرایط ساختگی و گلخانهای نیز از دست برود؛ چنانکه سقوط بشار، ناشی از تزلزل درونی قدرت او بود، نه قدرت مخالفانش. مخالفان، بدون جنگ و درگیری، وی را ساقط کردند و این یعنی در میدان مواجهه، پیروز نشدند، بلکه از ضعفهای درونی و داخلی او، بهره بردند. مقاومت، «دلیل» میطلبد و آن دلیل، باید ریشه در «ایمان دینی» داشته باشد تا شهادت، معنا یابد. دولت و ارتش سوریه، با چنین معانی و معارفی، بیگانه بودند و از این جهت، قدرت مقاومت نداشتند. دلیل مقاومت، یعنی درحالیکه ارتش سوریه، ناتوان و عاجز است، سپاه قدسِ ایران، وارد میدان میشود و در جغرافیایی دیگر، حماسۀ تاریخی میآفریند. این کنش تاریخی، برآمده از همان دلیل قدسی و معنایی و هویّتی است که در ایران و یمن و عراق و حزبالله لبنان و فلسطین به چشم میخورد، اما در دولت و ارتش سوریه، اثری از آن نبود. این فقدان، امروز در یک «صحنۀ بینبرد»، خویش را نمایان کرد. وقتی پای دلیل هویّتبخش و معناآفرین در میان نباشد، کاری از دولت و ارتش ساخته نخواهد بود و ساختارهای ظاهری، به تکانهای زوال خواهند یافت.
[سوم]. ایران یکی از اقمار سیاسی خویش را در جبهۀ مقاومت از دست داد، اما این وضع، حاصل شرایطی بود که در ارادۀ ایران نبود. ما همۀ شرایط را نمیسازیم و تعیین نمیکنیم و نمیتوانیم به یک دولت- ملّت دیگر، ارادۀ خویش را تحمیل نماییم. این امکانها و بضاعتهای طرف مقابل است که مسیر را بر همافزایی ما میگشاید. زنجیرهای از ضربههای سخت و کاری در ماههای اخیر شکل گرفته است که میخواهد ریشههای مقاومت را از خاک بیرون افکند. این یعنی نزاع تاریخی، به نقطۀ اوج خویش رسیده و جبهۀ مقابل، میخواهد داستان زوال خویش را به افسانه تبدیل کند. ما امکان تعیینکنندهای را از دست دادیم، اما همچنان امکانهای مهم دیگری را نیز در اختیار داریم و بازی، تمام نشده است. اینجا، نقطۀ پایان نیست و این داستان، صحنههای دیگری نیز خواهد داشت. بیش از همه، آنچه که اهمّیّت دارد این است که ایران، همچنان یک هستۀ سختِ الهامبخش و مولّد برای ایدئولوژی مقاومت است. ممکن است مقاومت در سراشیبی قرار گرفته باشد، اما پایان نیافته است. در این نزاع، هر دو طرف، گزند دیدهاند و نمیتوان گفت جبهۀ تجدّد، کامیاب شده است.
[چهارم]. شهدای مدافع حرم، هرگز ضرر نکردند؛ تکلیف دیروز، ایستادن بود و اما امروز، معادله تغییر کرده است. و مگر در دفاع مقدس نیز، شاهد چنین وضعی نبودیم و نحوۀ پایان جنگ، بسیاری را دچار تردید نکرد. آنان که از جنگ نهراسیدند و به میدان شتافتند، به سعادت ابدی دست یافتند. هیچ صلح و معاهده و عقبنشینیای در این جهان، اجر و فلاح آنها را در آن جهان، تضییع نخواهد کرد. مسألۀ خمینیِ کبیر و جنودِ عاشوراییاش، همواره تکلیف بوده و نه نتیجه. ما آموختهایم که مأمور به تکلیف هستیم و نه نتیجه. آنانی مبتلا به خسران و تباهی هستند که در ذهنیّت جمعی، بذر تردید میپاشند و گمان میکنند که باید دربارۀ شهادت و شهدا، بر اساس محاسبات مادّی و معادلات دنیایی قضاوت کرد. سلسلۀ جنگهای میان جبهههای حق و باطل، تا ظهور ادامه خواهد یافت.
🖊مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/tasrih
🌕 آیا اینک، آخرالزمان است؟
🔺 با تحولات اخیر سوریه، که مهمترین سرزمین جغرافیای آخرالزمانی است، بازار تطبیق نشانهها داغ شده؛ تمایل رویکردهای واقعگرایانه به این است که همگان را از تطبیق نهی کنند، با این استدلال که حجتی برای این تطبیق نداریم و پیش از این هم عموم تطبیقها غلط از آب در آمده و این به بنیاد عقیده مهدویت آسیب میزند. این دغدغه درستی است. اما اگر درباره «نشانه» صحبت میکنیم، این نشانه نباید آنچنان مبهم باشد که بر هر واقعهای امکان تطبیق پیدا کند. در این حالت از «نشانه» بودن میافتد و علامت هدایت به هیچ سمتی نخواهد بود و اعتقاد شیعه بر این است که اهل بیت علیهمالسلام هم سخن لغو و بیفایده نگفتهاند.
طبعاً انبوه روایات آخرالزمانی با هدف ایجاد آمادگی و طلب ظهور و کمک به تشخیص صحنه غبارآلود آخرالزمان است. یا باید انبوه روایات را کنار بگذاریم و مدام بر طبل شک و تردید نسبت به تطبیقها بکوبیم که نتیجهاش دور انگاشتن ظهور است. و یا آنچنان که منطبق بر هدف صدور آنهاست با مواجههای علمی، مدلول آنها را به میدان بیاوریم، تا طلب ظهور منجی موعود به سردی و یأس بدل نشود. چه اینکه طبعاً یکی از غرضهای صدور این روایات زنده و گرم نگه داشتن اصل انتظار بوده و هر حرفی که ظهور را «بعید» نشان دهد، خلاف غرض اهل بیت است: انهم یرونه بعیداً و نراه قریباً
مواجهه با روایات هیجان انگیز ظهور، «مراقبه»ای علمی و عقیدتی میطلبد. مراقبهای که هم «نشانه» را هزل و بی فایده نکند و هم عقیده نزدیک بودن ظهور را گرم نگه دارد. فقه حدیث هم همین جا به کار میآید. اکنون همان لحظهای است که علما باید به میدان بیایند و درباره این احادیث سخن بگویند. شاید قرنها نوشتن و مباحثه در این باره بیش از همیشه برای این روزها بهکار آید.
✍️دکتر وحید یامین پور
https://eitaa.com/tasrih
⛔️ «دلایل اقتصادی سقوط بشار اسد»
🔻 شروع دومینوی شکست سوریه به 2005 باز میگردد زمانیکه برخی «اقتصادخوانهای سیاستندان» با بلاگری رسانهای بر طبل توهمِ «دولت بزرگ و پرخرج» کوبیدند تا سیاستهای «رفاه عمومی» سوریه را در هم بشکنند که امروز ثمره شوم آن بشود انهدام سرمایه اجتماعی دولت.
🔻 سوریه با همه نواقص اقتصادی که داشت اما چتر رفاهی عمومی را در حوزه خدمات عمومی مثل بهداشت و درمان، آموزش، بیمه و تأمین اجتماعی و نظام بازنشستگی فراهم کرده بود. حتی تسهیلات دهی خوبی برای حوزه کشاورزی و خودکفایی کالاهای اساسی خود به اجرا گذاشته بود تا اینکه عده ای مبتنی بر آموزههای جزوات اقتصادی خود، بدون توجه به هیچ کدام از سایر ابعاد سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی سوریه، با اهدافی مثل «کاهش مخارج دولت، چابکسازی دولت، توزیع عادلانه!! یارانه و ...» و دقیقا با همین واژگان، بشار اسد را به سمت حذف سیاستهای رفاه عمومی در سوریه بردند.
⛔️ حذف یارانهها شروع شد، سوخت و نان گران شد، حمایت دولت از تولید کالاهای اساسی غذایی و کشاورزی شدیدا کاهش پیدا کرد، سوریه به واردکننده بسیار از همین کالاها تبدیل شد. نظام بیمه عمومی عملا لغو شد و بیمارستانهای دولتی به سمت خصوصی شدن رفتند و هزینه درمان سر به فلک کشید.حتی حوزه آموزش هم به سمت خصوصی شدن پیش رفت تا جاییکه از مهدکودک تا دانشگاه را شامل میشد.
🔸 اما نه دولت چابک شد، نه بخش خصوصی توسعه یافت، نه درآمد سرانه رشد کرد، نه بهرهوری و توسعه به صرفه شد و نه هیچکدام از درهای آرمانشهر تَوَهمی آن اقتصادخوانهای مشاور بشار اسد باز شد.
⛔️ رسانههای دولتی سوریه هم با تریبون دادن به این جریان، ناخواسته سقوط را تسریع کردند.
📝 نتیجه: انهدام سرمایه اجتماعی اسد و شروع و توسعه ناامنی های گاه و بیگاه از شمال و جنوب سوریه.
⛔️ این عاقبت حتمی هر دولتی است که حکمرانی را به دست «اقتصادخوانهای سیاستندان» و بلاگرها بدهد.
🖊محمد طاهر رحیمی
📣پ.ن : بنظر شما این واژگان مثل «کاهش مخارج دولت، چابکسازی دولت، توزیع عادلانه!! یارانه و ...» در کشور خود ما ، چرا چندین ساله توسط دولتمردان و اقتصاد خوان های #اصلاح_طالبان و #وصولگرا دائماً در گوش ما خوانده میشود ؟؟؟آیا مشکوک نیست؟؟؟
https://eitaa.com/tasrih
موسم جنگ است نه انتخابات
این ایام هر بار پس از هر واقعه ای در منطقه، از ترور شخصیت ها گرفته تا شکست و پیروزی در میدان نبرد، وقتی فضای سیاسی و قلم عده ای از دوستان را مرور یا با نوشته ها روبرو میشویم، سطحی از نقد، تخریب و یا عقده گشایی انتخاباتی را می خوانیم. گویی دوستان هنوز در فضا رقابت انتخابات ریاست جمهوری هستند و نزاع جلیلی_قالیباف را با جنگ اسرائیل و مقاومت اشتباه گرفته اند! چه آنان که از بیروت متن در نقد جلیلی می نویسند! چه آنانی که کار بزرگ قالیباف را هیچ می خوانند. بس کنید. نزاع نکنید. فشل میشویم! وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ(و همه پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع نپویید که در اثر تفرقه ترسناک و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد، بلکه همه باید یکدل، پایدار و صبور باشید، که خدا همیشه با صابران است.) سوره انفال
سیاست و سیاست ورزی، صبر هممیخواهد. انتقام جویی و زبان کنایه روش سیاست ورز مسلمان نیست. از طرف دیگر چرا ادراک ما از وضعیت مهم منطقه و جهان اسلام تا این سطح باید حقیر باشد که وسط این نزاع بزرگ تمدنی با قلم خود اذهان را به موضوعات کوچک سوق دهیم.
مقصود و مخاطب من آن طرفدار و رای دهنده معمولی به شخصیت ها نیست. مقصودم افراد شاخص و جهت دهنده به افکار عمومی هستند. جنگ، به وحدت نیاز دارد. برخی از مطالب و مواضعتان مشمئزکننده است. مردم را فراری میدهد. بس کنید. بارها در خصوصی و خلوت با مزاح و جدیت عرض شد اما گویی اثر ندارد. بس کنید.
✍️علیرضا زادبر 1403/07/22
https://eitaa.com/tasrih
🔺 پادزهر سوریهسازی کشور چیست؟
✓ بی دلیل نبود که امام خمینی ره محکم روی مدل جمهوری اسلامی ایستادند و یک قدم عقب ننشستند.
جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.
مردم رکن یک نظام هستند و حکومتی ماندگار است که مردم خود را پایکار داشته باشد. باید مقابل مردمزدایی ایستاد.
یکی از مصادیق مردمزدایی محدود کردن نقش مردم، صرفا برای حضور در انتخابات آن هم با هزار و یک دخالت پدرخواندههاست!
✓ اینکه حضرت آقا سالیان سال است روی ترمیم اقتصاد کشور و افزایش تولید و بهبود وضعیت معیشت مردم تمرکز کردهاند هزار و یک دلیل دارد و یکی هم مربوط به اثبات کارآمدی نظام در این زمینه و دلگرم نگهداشتن مردم پای کار نظام است.
✓اینکه حضرت آقا دائما پمپاژ امیدواری به جامعه و جوانان میکنند و نقاط مثبت را در کنار اشاره به ضعفها و نارساییها پررنگ کرده و تکرار میکنند و مقابل ایجاد جو ناامیدی و یاس میایستند، بیدلیل نیست.
✓تاکید اکید به اسلام سیاسی و دخالت عموم مردم مخصوصاً قشر مومن در سیاست و مسائل، ایستادگی در مقابل تفکر جدایی دین از سیاست و پادزهر آن است.
"هیئتها نمیتوانند سکولار باشند"
✓ دعوت به نقشآفرینی، ورود به مسائل، ارائۀ تحلیل (هر چند غلط باشد) و لعن کسانی که میخواهند دانشجو سیاسی نباشد و رد بیتفاوتی و بیطرفی و تماشاگر بودن حوزههای علمیه و... نگاهی است عمیق به حکومتداری از منظر دین.
✓ تقابل با طرد جوانانی که روی مبانی انقلاب محکم ایستادهاند و نهی از استفاده از ادبیات سیاسی دشمن(افراطی و تندرو) در مورد آنان.
کانال واضحاتhttps://eitaa.com/rostampour_ir
✍️حجت الاسلام حجت رستم پور
https://eitaa.com/tasrih
🔺ما برای آنها اسلامی مناسب خودمان درست خواهیم کرد
هنری کیسینجر
سیر تکامل یک تروریست
همین هم اثر خون شهدای مقاومت هستش
اون چهره وهابی مسلک خون ریز که سر مخالفش رو میبره دیگه خریدار و جاذبه ای نداره
به دنیا هم نمیشه چنین چهره ای رو به عنوان اسلام واقعی غالب کرد
مجبور شدن لباس ریا تنش کنن
https://eitaa.com/tasrih
نامسالهناترازی
میگن ناترازی یعنی دخلت از خرجت یا تولیدت از مصرفت کمتر باشه...
بذارید یه مثال بزنم!
فرض کنید پدر یک خونوادهی پنج نفره معتاد باشه!
فرض کنید یکی از فرزندان هم دزد باشه!
فرض کنید یک فرزند بیمار است و مدرسه هم میرود.
فرض کنید مادر خونواده، هم داخل خونه کار میکنه هم بیرون خونه.
فرض کنید دختر خونه ولخرج باشه.
فرض کنید کارفرما، حقوق مادر خونه رو هم یکی در میون میده!
توی این حالت اگر شما بخواید مشکل این خونواده رو حل کنید چکار میکنید؟
آیا بچهای که مدرسه میره رو دیگه مدرسه نمیفرستید؟
آیا بچهای که بیماره رو دکتر نمیبرید؟
آیا غذا نمیخورید؟
آیا به مادر خانواده میگویید بیشتر کار کند؟
آیا برای اینکه پدر خانواده دعوا راه نیاندازد جنس مرغوبتری برای او میگیرید؟
آیا از فرزندی که دزد است میخواهید بیشتر دزدی کند؟
آیا برای دختر خانه بیشتر ولخرجی میکنید؟
برخورد لیبرالهای وطنی در مواجهه با ناترازی همینگونه است. آنها به جای رفتن سراغ ترک اعتیاد پدر و جلوگیری از دزدی برادر و فرستادن او به سر کاری شرافتمندانه و ممانعت از ولخرجی دختر خانه به افراد سالم و فعال و نیازمند خانه فشار میآورند.
گرانکردن زندگی برای مردم سادهترین، بیاثرترین، غیرعادلانهترین روش برای جبران ناترازی است.
به جای افزایش تولید (آنچه سالها مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند) و به جای افزایش درآمدهای دولت از محل تولید و کاهش هزینههای اضافی دولت (حقوقهای نجومی) و برعکس افزایش هزینههای رفاهی دولت برای مردم (یارانه و آموزش و بهداشت و...)، دست کردن در جیب مردم، قطعا نتیجه ناترازی بزرگتری به نام ناترازی عقل است.
هزاران میلیارد معافیت مالیاتی برای تعداد معدودی از سهامداران بزرگ شرکتهای فولادی و پتروشیمی و... اعمال کردن، کجای منطق و عقل و شرع و عدالت است؟
هزاران میلیارد دزدی از جیب مردم از محل خلق پول بانکهای خصوصی را نادیده بگیریم و به سراغ همان مردم دزد زده برویم؟
هزاران میلیارد سود بادآورده از محل گرانسازی داراییها را با چشم میبینیم و چشمپوشی میکنیم!
هزاران میلیارد حقوقهای نجومی را میدهیم و به کارگران و کارمندان برای عدم افزایش حداقل دستمزد فشار میآوریم
اگر به این مسائل و امثال این مسائل فکر کنیم طبیعتا به این نتیجه میرسیم که جنگیدن با این جریانهای پرقدرت و ذینفع کار بسیار سختی است و بهتر است به سراغ جیب و سفره مردم برویم.
آن هم نیازهای اساسی و حیاتی آنها را نشانه بگیریم!
اینجاست که اقتصاددانان لیبرال وظیفه پیدا میکنند تا ذهن مردم و مسئولین را جهتدهی کنند و صبح تا شب نامسالهها را مساله کنند و مسائل حقیقی را زیر فرش پنهان نمایند.
https://eitaa.com/tasrih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا مردم سوریه از ایرانیها خوششان نمیآید؟
🔹حسن شمشادی خبرنگار سابق ایران در سوریه پاسخ میدهد.
تصریح (تفکر و تأمل و تعقل)
🎥 چرا مردم سوریه از ایرانیها خوششان نمیآید؟ 🔹حسن شمشادی خبرنگار سابق ایران در سوریه پاسخ میدهد.
دقیقاً همین کاری که پروپاگاندای رسانه ای دشمن ، از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان گرفته تا سایتهای مختلف اینترنتی و رسانه های پایگاه دشمن یعنی #اصلاح_طالبان ، چندین ساله در علن و خفا ، این موضوع را تبلیغ میکنن که آی مردم هر چی پول نفت بود رو به فلسطین و لبنان و سوریه و یمن میدن ، و همه مشکلات جاری و اقتصادی و معیشتی مردم رو به مقاومت منتهی میکنن ....
https://eitaa.com/tasrih
🍇🍇🍇انگورهای شیرین در یک خوشه ناب
🔔وقتی یک حکیم الهی سخنانی بیان میکند ، مثل یک خوشه ناب و بزرگ انگور میماند که از هر خوشه کوچک آن میتوان نکات مهم و مختلفی را بسان انگورهای ناب دید و چید .
در سخنان دیروز رهبر حکیم جمهوری اسلامی ایران نکات ریز و درشت بسیاری بود که درهر کدام سرفصل مهمی برای حال و آینده جمهوری اسلامی و مقاومت و منطقه دیده می شود .
📣تعدادی نکته خیلی مهم را برداشت کرده ام که فهرست میکنم :
1)شاید در وهله اول گروههای تروریستی در ویترین قضایای سوریه دیده میشود ولی عامل و آمر بدون خطای تحلیلی ، حتماً آمریکا و اسراییل هستند . ایشان برای چندمین بار یادآوری کردند که اولین و مهمترین عامل همه مشکلات مختلف در منطقه آمریکا و اسرائیل هستند ولاغیر .
2)ایشان به همراهی یک کشور هسایه بدون اسم بردن نیز اشاره کردند ولی در این نام نبردن حتماً نیتی بود . خیلی از تحلیل گرها به ترکیه اشاره میکنند ولی رهبر عزیز شاید میخواستند با نام نبردن ، کار آن کشور را تحقیر و تشکیک بکنند و البته اردن همسایه دیگر سوریه نیز در این کار شریک مهمی برای آمریکا و اسرائیل و گروههای مسلح تروریست می باشد .
3) فرمودند مقاومت با شهید شدن جناب سیدحسن نصرالله و یحیی سنوار و از دست رفتن سوریه ، از بین رفتنی نیست چون در چارچوب یک قاعده الهی حرکت میکند ، شاید در برهه ای ضعیف بشود ولی دوباره رشد کرده و سربلند در مقابل آمریکا قدعلم خواهد کرد .
4)ایران در صورت ضعف مقاومت در یک مقطع کوتاه ، ضعیف نخواهد شد . چون خواستگاه مقاومت جمهوری اسلامی ایران است و رهبرمقاوم و به تبع ایشان نیروهای مسلح و مردمی باورمند به مقاومت ، محکم و پایدار بر سر عهد خود برای مبارزه با آمریکا ، ایستاده اند .
5)دلیل رفتن ایران به جنگ داعش در سوریه در چند سال پیش اولاً دفاع از حرمین حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیهما بود که یک واجب دینی برای هر مسلمان شیعی است و دوماً امکان جنگ با داعش در فرا سرزمین ایران. هدف نهایی داعش ایران بود و اگر این مبارزه در فراسرزمین ایران نبود ، بهرحال روزی به مرز ایران میرسید و مجبور بودیم در داخل خاکمان با او جنگ بکنیم و جنگ در بیرون عقلانی تر از جنگ در داخل خانه است . همچنین درخواست دولت سوریه برای کمک ایران برای جنگ با داعش نیز یک امر مهمی بود .
6) حکمای متصل به ولایت الهی آینده را چون امروز شفاف میبینند . تکرار چندباره این مطلب شگفت انگیز و امیدوارانه و مهم یعنی خاموش کردن این قضایا توسط خود جوانان غیور سوریه از آن پیش بینی های الهی این مرد بزرگ است که حتماً حتماً به وقوع خواهد پیوست .
7)یکی از عوامل اصلی وضعیت فعلی و سقوط دولت بشار اسد عدم همراهی ارتش سوریه بود و این بی انگیزگی دلائل مختلفی میتونه دارد . از کم بودن مواجب ماهانه تا فساد و تبعیض در ارکان مختلف دولت و ارتش و عدم رسیدگی به آن ، شاید از مهمترین مسائل باشد .
8) یک دستور محکم فرمودند که از دشمن و کید و مکر و دسیسه ها و حرکات او نباید غافل بود ، نباید دشمن را حقیر شمرد و نباید به تبسمش اعتماد کرد . البته این فرمایش ایشان در همه سالهای زعامتشان بخصوص وقتی دولتهای متمایل به غرب در کشور مستقر میشوند بیان میشود ولی کو گوش شنوا!!! .
9) از پیروزی نباید مغرور بود چون سم است و از شکست نباید مأیوس و منفعل بود چون زهر ، است . تفاوت سم و زهر هم مشخص است . شاید برای سم و مسموم مداوایی انجام بشود ولی زهر فرد را در لحظه میکشد .
10) به زعم بنده در جمهوری اسلامی ایران تنها فردی که بصورت واقعی بذرامید حقیقی در دل عموم مردم و انقلابی ها و مشتاقان مقاومت در منطقه کاشته و با ایده های ناب الهی آبیاری میکند این حکیم و زعیم بزرگ الهی هستند . یک فکر و ایده و جمع باورمند به آن با امید زنده است و با امید پیش می رود . بخاطر همین فرمودند خالی کردن دل مردم و ایجاد نگرانی های واهی با تصویر شکست مقاومت و شکست جمهوری اسلامی خیانت نابخشودنی و جرم است .
11) نکته آخر هم قابل توجه تحلیل گرهای همه چیزدان!!! در کانال های مختلف که دائم بر طبل خیانت بشار میکوبند ، ایشان در کنار بیان کمک های دولت سوریه به ایران در جنگ تحمیلی ، در هیچ جایی مطلبی که واجد بیان خیانت بشاراسد به ایران یا مقاومت باشد بیان نفرمودند .
✍️امیرعلی ابراهیمی معروفی
https://eitaa.com/tasrih
لبه تیغ برخورد با #مرجفون و حراست از آزادی بیان و انتقاد!
مرجفون، افراد یا گروههایی هستند که با دروغ و شایعه، دل مردم را خالی کرده و آنان را از جنگ، مبارزه و مقاومت میترسانند و به مردم تزریق میکنند که شما نمیتوانید مبارزه کنید، باید سلاحتان را زمین بگذارید شاید در امان باشید!
اینها یا مُزدبگیر دشمن هستند و برای توسعه گفتمان تسلیم و سازش، مستقیم یا غیرمستقیم از دشمن، پول و امتیاز میگیرند یا هم بیماردل و مریضند و بیمُزد و مواجب، افکار عمومی را به سمت تسلیم در برابر دشمن هدایت میکنند و مسئولین مملکت را به این محاسبه میرسانند که باید تسلیم شوید!
خداوند متعال خطاب به پیامبر بزرگ اسلام درباره اینها در آیه ۶۰ سوره احزاب میفرماید: "لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا" "اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند!"
نظام اسلامی، نمیتواند و نباید به این تریبونها اجازه ترساندن مردم را بدهد. چه اینکه این تریبون دار، رئیسجمهور، معاون وی یا وزیر و مدیر و نماینده مجلس باشد چه روزنامه و خبرنگار یا فعال سیاسی و استاد دانشگاه! فرقی نمیکند چه جایگاهی داشته باشد.
شاخصه اصلی شناخت مرجفون، همین ترساندن مسئولان و مردم در برابر دشمن و هدایت آنها به سمت انفعال و تسلیم و سازش است.
نه تنها در نظام اسلامی که همه حکومتها و دولتها در جهان به این مسئله توجه میکنند که افراد و گروههایی با جنگ روانی، مردمشان را نترسانند. یک اصل عقلانی است. اما این مسئله میتواند تیغ دولبهای باشد که برخی مجریان و ضابطین قانون را به سمت محدودسازی آزادی انتقاد و بیان ببرد.
برخی در اینباره به خطا و اشتباه میافتند و تفاوت بین "ترساندن مردم" با "انتقاد به انفعال در برابر دشمن" را متوجه نمیشوند و خواسته یا ناخواسته جلوی هر انتقادی را میگیرند!
بطور مثال فکر میکنند هر کسی برخی مسئولان را نقد کند که چرا در برابر دشمن منفعل عمل میکنید از مرجفون است.
باید افرادی در جامعه باشند که حواسشان به سیاستها و تصمیمات منفعلانه دولتمردان باشد و اجازه ندهند خطِ عقبنشینیهای غیرتاکتیکی ادامه پیدا کند و با غفلت جبهه مقاومت را متلاشی و سنگرها را یک به یک به دشمن تحویل دهند!
در مورد اقدامات اخیر دشمن میتوان این مسئله را خوب فهمید. فریبِ برخی مسئولان در ماجرای شهادت هنیه که جریشدن دشمن را بدنبال داشت و به سراغ ترور سیدحسن سوق داده شدند موجب شد که #بشار_الأسد سکولار بعد از تهدید به ترور توسط صهیونیستها تحت تاثیر قرار بگیرد و در برابر دشمن وا بدهد.
تریبونداران نماز جمعه، تشکلهای دانشجویی، اصحاب رسانه و فعالان مجازی باید مراقبت و مواظبت کنند و اجازه پیشروی دشمن و مرجفون را در داخل ندهند.
باید با مرجفون به جهتِ فکری، تبیینی، رسانهای و قانونی مقابله کرد. هم سیستم قضایی و امنیتی وظیفه دارند هم مجاهدین رسانهای و کنشگران سیاسی اجتماعی. سیاست انفعال به ضرر کشور است.
این نگاه کجا و اون نگاهی که اصلاً متوجه داستان نشده و فرمایش رهبری را سریعاً تبدیل به چماقی علیه بچههای انقلابی منتقد کرده کجا!
برخی متاسفانه نگاه دقیقی به مفاهیم و مسائل ندارند. فقط دنبالِ اهرمی هستند تا بوسیله آن مخالفین خود را منکوب کنند!
✍️داود مدرسی یان
https://eitaa.com/tasrih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡💡💡وقتی مکانیسمها و فرآیندهای سیاسی کشور به نحوی است که سیاستمدارانی فاقد ایده و افق تولید میکند، طبیعی است که ذینفعان ذینفوذ برای این سیاستمداران مسئله تعریف کنند.
دکتر سیدیاسر جبرائیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همش دروغه!!
هر وقت میخواهند ایده گرانسازی را اجرایی کنند، لشگری از اقتصاددانانِ حامی سرمایهداری رو میفرستند با دروغ، مسئولین و مردم را به گرانی راضی کنند...
#مکتب_گرانکن
دوستان انقلابی اهل تحلیل، علی رغم فقر شدید خبری و سکوت مسئولان، تحلیل می کنند تا اندک پاسخی باشد به نیاز افکار عمومی. حضرت آقا که صحبت می کنند، عده ای خودبصیرپندار ساکت، خودکار قرمز برمی دارند که فلانی ولایت را نمی فهمد یا فلانی ضد ولایت است. دستگاه های مسئول هم فقط سخنان آقا را تکرار می کنند.
✍دکتر حمیدرضا مقصودی
◻️نخودسیاهِ راهکار فرهنگی برای کنترل ناهنجاریهای اجتماعی!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹سالیانی است هر زمانی که برخی از مدیران کشور، تصمیمی بر مواجهه با فعالیتهای ضدفرهنگی و ضداخلاقی در سطح جامعه میگیرند مخالفان ارزشهای اسلامی و دلدادگان لیبرالیسم غربی در کشور ما، با ژستی روشنفکرانه، فریاد برمیآورند که «برای اصلاح فرهنگ، فقط باید کار فرهنگی انجام گیرد!» شوربختانه، این القائات لیبرالیستی آنقدر اثرگذار بوده است که بر ذهن و زبان برخی از مسؤولان ارشد کشور و حتی برخی از روحانیان سنتی نیز تأثیر گذاشته است. تا جایی که برخی از آنها را واداشته است که مجریان قانون را به گردنکشی دربرابر قانون دعوت کنند!
🔸این در حالی است که
اولاً، هیچ هنجاری در هیچ «جامعه»ای، به صرف کار فرهنگی، نهادینه نشده و نخواهد شد. به عنوان مثال، تاکنون هیچ کشوری نتوانسته است به صرف فعالیت فرهنگی و با ساخت پویانماییهایی مثل «سیاه ساکتی» و امثال آن ارزشی مثل نظم و انضباط ترافیکی را، که همگان مفید بودن و بلکه ضروری بودن آن را برای حیات اجتماعی درک میکنند، نهادینه کند. بلکه در کنار آن و همزمان با تبیین و آموزش و کار فرهنگی، جرایم بسیار سنگین مالی و اعتباری برای نقض قوانین ترافیکی هم وضع کردهاند؛ دوربینهای نظارتی هوشمند برای شناسایی متخلفان و قانونشکنان هم نصب کردهاند و هزاران نفر را برای نظارت بر حسن اجرای آن قانون به کار گرفتهاند.
ثانیاً، #پیامبر_اکرم (ص) نیز (که بدون تردید یکی از بزرگترین تغییرات فرهنگی را در طول تاریخ در شبهه جزیزه عربستان انجام داد) برای تحقق فرهنگ اسلامی هرگز به «اصلاح باورها و بینشها»، و «آموزش ارزشها و ضوابط اسلامی» و امثال آن اکتفا نکرد؛ بلکه به صورتی «جدی، قاطع، سریع و بدون تبعیض» با متخلفین و قانونشکنان و مفسدان و هنجارشکنان برخورد سخت هم داشتند.
و ثالثاً، این مدعیان هیچگاه حاضر نشدهاند الگو، راهکار و طرح و برنامهای مشخص از اقدامات فرهنگی مورد نظرشان را برای مواجهه با فعالیتهای ضدفرهنگی ارائه دهند! هر زمانی که از آنها مطالبه راهکار فرهنگی برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی و فرهنگی شده است، گفتهاند، این کاری دشوار است و باید با کارشناسان نشست و از آنها خواست! و البته شاید خود این آقایان ندانند که ناآگاهانه به سربازانی بیمزد و مواجب و ظاهرالصلاح برای «لیبرالیسم فرهنگی» از یک طرف و «آنارشیسم دولتی» از طرف دیگر تبدیل شدهاند!
🖊احمدحسین شریفی
🔻براندازیِ هویّتی در جمهوری اسلامی -۱
[یکم]. میخواهند بهصورت تدریجی و تکهتکه، جمهوری اسلامی را مشروط و محدود کنند؛ طرحهایی بهظاهر فرهنگی و در باطن، امنیتیِ خود را قطعهقطعه اجرا میکنند تا حسّاسیّتها، چندان برانگیخته نشوند و امکان پیشروی برایشان وجود داشته باشد. این پیشرویها، کار را به مرحلهای خواهد رساند که نظام، امکان عمل و مواجهه را از دست خواهد داد و دچار انفعال یا مصلحتاندیشی میشود. به زبان فقهی باید گفت میخواهند ولیّفقیه را از وادی «حقیقت» به وادی «مصلحت» سوق بدهند و استقرار شریعت را از نظر اجتماعی، ممتنع سازند. موقعیّتهایی میآفرینند که در آنها، باید بر اساس اصل تزاحم و تقدیم اهم بر مهم عمل کرد و از پارهای ارزشها گسست و خطوط قرمزِ دیگری را ترجیح داد. وقتی بهصورت کلّی و راهبردی نگاه میکنیم، درمییابیم که خطوط قرمزِ فرهنگی، یکی پس از دیگری، در حال شکستهشدن هستند و ما همچنان در حال عقبنشینیِ ارزشی هستیم. بدیهیّات فرهنگیِ دهۀ شصت، ابتدا به «پرسش» و «ابهام» تبدیل میشوند و آنگاه به فاصلۀ اندکی، حالت «مسألهوار» و «مناقشهبرانگیز» مییابند و باید بهناچار و از سرِ اضطرار، از آنها عبور کرد. اگر مجموعی و برآیندی به عرصۀ فرهنگی بنگریم، حیرت خواهیم کرد که چگونه این مسیر افولی و نزولی را پیمودهایم، ولی مسأله این است که نگاه ما، قطعهای و تکهای است و رویدادها را در کنار یکدیگر نمینشانیم و نظرِ راهبردی به عرصه نمیافکنیم.
[دوم]. شگرد جریان تجدّد در این زمینه، «عادیسازی» است و برای عادیسازی نیز باید حوصله داشت و کار را به زمان سپرد. ابتدا یکی از ارزشها را به بحث عمومی میکشانند و دربارۀ آن، شبهه و اشکال مطرح میکنند و در همین راستا، «مفهومسازیِ منفی» میکنند تا زمینۀ اجتماعی، فراهم آید. سپس ضربههای کاری و ناگهانی وارد میآورند تا «پیشرویِ جهشی» رخ بدهد. تجربۀ کشف حجاب، صورت تامّ و تمامی از این صحنهآرایی است. از سالهای آغازین دهۀ نود، جریان مهاجرت برخی بازیگران به وقوع پیوست و این مهاجرتها، به کشف حجاب و برهنگی، گره خورد. در آن دوره، امکان کشف حجاب در درون ایران، افسانۀ محال و نشدنی به نظر میرسید، اما برای زمینهسازی، کشف حجابِ پنهانی در دستورکار قرار گرفت. مفاهیمی همچون «آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید»، «نه به حجاب اجباری»، در همین دوره ساخته شدند. در سال نودوشش، ناگهان مفهوم «دختران خیابان انقلاب» را صورتبندی کردند که در ذیل آن، برخی زنان در خیابان و آشکارا، روسری خود را بر سرِ چوب نهادند. شاید حدود سی نفر در شهرهای مختلف، چنین کردند و با همۀ آنها نیز مواجهۀ قضائی صورت گرفت، اما نهفقط این موج تصنّعی و سازماندهیشده، فروننشست، بلکه چندی بعد، مسألۀ امکان کشف حجاب در درون وسیلۀ نقلیه مطرح شد؛ با این توجیه که درون وسیلۀ نقلیه، حریم خصوصی است. انتخابات ریاستجمهوری در سال نودوشش که در آن، تکنوکراتها به قدرت رسیدند، به صحنۀ معاملۀ آنها بر سرِ حجاب تبدیل شد و زینپس، جریان تجدّدی احساس کرد که شرایط از نظر سیاسی، فراهم شده است.
[سوم]. در این میان، حاکمیّت، هیچ طرح و تدبیری برای مواجهه با موج شکل گرفته در دست نداشت و نظارهگر و منفعل بود. همه در انتظار تصمیم دیگران بودند و یا در انتظار زمان مساعدی که بتوان این زخم را علاج کرد؛ درحالیکه گذر زمان، رخنه و عفونت ایجاد کرد و اصلاح و تغییر را دشوارتر نمود. بخشهایی از حاکمیّت نیز که بینش لیبرالی یافته بودند، کمترین اعتقادی به خطوط قرمزِ فرهنگی از جمله حجاب نداشتند. این «وضعِ رهاشده»، سبب گردید که حدود شصت درصد از کشف حجاب، در همین مدّت به وقوع بپیوندد. تنها امری که میتوانست حاکی از مواجهۀ نظام باشد، حضور تعداد اندکی گشت ارشاد در نقاط محدودی از شهر تهران بود. این حضور بسیار ناچیز، بسیار بزرگنمایی میشد؛ چنانکه گویا نظام، به قلعوقمع زنان و دختران همّت گمارده و به خشونت بیپروا روآورده است. واقعیّت، بر رهاشدگی و هرجومرج فرهنگی دلالت داشت، اما روایت، سخن دیگری داشت. حاکمیّت، نه «واقعیّت» را در اختیار داشت و نه «روایت» را. هر دو به دست باد سپرده شده بودند و بدین سبب، حلقۀ محاصرۀ فرهنگی، هر لحظه تنگتر و منقبضتر میشد. توقع میرفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی در این برهه، علاج و تدبیری در پیش بگیرد و چالشها را پیشبینی کند و نهادهای فرهنگی را به سوی مقصد واحدی سوق بدهد، اما دریغ از فهم زمانه و ضرورتهای آن. سرانجام، اغتشاش «زن، زندگی، آزادی» از راه رسید و چهل درصدِ باقیمانده نیز به وادی کشف حجاب راه یافتند.
🖊مهدی جمشیدی
🔴 تحقیر و تمسخر، پاسخِ لشکر رسانه ای نئولیبرال ها!
🔹استهزاء، تمسخر، تهمت و اهانت به منتقد و مخالف و کسانی که بگونه دیگری می اندیشند از روش های اصلی کسانی بود که با پیامبران الهی مخالفت می کردند. مخالفین انبیاء الهی آنان را به جنون و دیوانگی متهم می کرده و مورد تمسخر قرار می دادند.
🔸خداوند متعال در چندین آیه از قرآن کریم بالاخص در آیه 11 سوره مبارکه حجر می فرماید:
«وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»
هیچ پیامبری به سراغ آنها نمیآمد مگر اینکه او را مسخره میکردند.
🔹از مهمترین اهانت ها و موارد استهزاء هم این بود که پیامبران را دیوانه و مجنون می خواندند. در آیه 6 سوره حجر آمده:
«وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ»
و گفتند: «ای کسی که «ذکر» [= قرآن] بر او نازل شده، مسلماً تو دیوانهای!
🔸در این مطلب نه فرد، شخصیت یا گروه و جریانی را به اندازه پیامبران الهی معصوم می دانیم و نه هم مخالفین و منتقدین را مشرک و کفار! مقصود این است که افراد و گروه ها از چه روش هایی در برخورد با مخالفین یا منتقدین خود استفاده می کنند؟
🔹بطور مثال درباب سیاست های اقتصادی که دوسه دهه در کشور به اجرا درآمده و نتایج آن از آفتاب هم روشن تر است، جریانی که آموزه های اقتصاد کلاسیک و سیاست های لیبرالی را وحی منزل می دانند، خطاب به منتقدین و مخالفین از چه واژه ها و جملاتی استفاده می کنند؟ آیا تاکنون پاسخ منطقی و قانع کننده ای به ابهامات و سوالات و انتقادات داده اند یا افراد و گروه های مخالف را با الفاظ دیوانه و مجنون و ... مورد استهزاء قرار می دهند؟! آیا بجز استهزاء و تحقیر و تمسخر، پاسخی منطقی از آنان شنیده اید؟
🔸می گوئیم ثمره این سیاست ها در کشورهای جهان سوم(اصطلاح مورد استفاده اندیشمندان غربی!) یا کشورهای توسعه نیافته چه بوده؟ ثمره حذف یارانه ها، کوچک سازی دولت، خصوصی سازی منابع و انفال و اموال عمومی و وابسته کردن اقتصاد کشور به دلار و جهانی سازی قیمت ها چه بوده؟ پاسخی بجز استهزاء و تمسخر ندارند!
🔹به دوستانی که در این مسیر کار پژوهشی و علمی و رسانه ای انجام داده و از استهزاء و تحقیر دیکتاتورهای علمی و روشنفکرمأبی ابایی ندارند یادآور می شوم که این اهرم - اهرم تحقیر و تمسخر - در طول تاریخ برای منکوب کردن پیامبران الهی استفاده می شده؛ حتماً هم برای پیروان راستین عدالت و حق نیز استفاده خواهد شد. از تحقیر و تمسخر نباید ترسید.
🔸امروز افکار عمومی روشن تر از پیش شده؛ خیلی از مردم هم می دانند که با اجرای سیاست های حذف یارانه ها در دهه 80 و فرمان خصوصی سازی و واگذاری اموال ملت به طبقه سرمایه دار، نه تنها مشکلات کشور حل نشده بلکه ناترازی ها بلای جان اقتصاد کشور شده و بحران های پی در پی را فراهم آورده! ناترازی بنزین و برق دقیقاً از زمانی شکل گرفته که جهانی سازی قیمتها و وابستگی به دلار در این کشور نهادینه و نیروگاه ها و پالایشگاه ها به بخش خصوصی واگذار شده است. این فرمان، نتیجه ای جز سقوط و فروپاشی اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت.
🔹ما فقط بیم دهنده و هشداردهنده هستیم؛ این هشدارها واضح و روشن است. چرا شنیده نمی شود؟
✍داود مدرسی یان
🔻براندازی هویّتی در جمهوری اسلامی -۲
[چهارم]. در مواجهه با اغتشاش «زن، زندگی، آزادی»، بسیاری از نیروهای انقلابی دچار انفعال ذهنی و شناختی شدند و از اغتشاش، روایت وارونه ارائه کردند. همچنان که در فتنۀ سال هشتادوهشت، کسانی تصوّر میکردند که مسأله، «تقلّب در انتخابات» است، در اینجا نیز گمان کردند که مسأله، «مواجهۀ گشت ارشاد» است؛ این یعنی روایت آنها، تطابق ابتدایی با روایت جریان تجدّدی داشت. بهبیاندیگر، در صورت مسأله، مخرج مشترک با جریان تجدّد یافته بودند و این خود، بر پاسخها و راهحلها نیز اثر جدّی میگذاشت. جریان فرهنگی و رسانهای متجدّد، دستکم از سالهای آغازین دهۀ نود، بر حجاب متمرکز شده بود و معطوف به آن، مفهومسازی منفی و چهرهسازی میکرد و میکوشید زمینه را برای ایجاد یک «جبهۀ نزاع» فراهم آورد و در نهایت نیز در یک نقطۀ بحرانی، به آنچه که میخواهد دست یابد. در تمام سالهایی که آن «زمینههای فکری» و «بسترهای اجتماعی» پدید آمدند و ذرهذره و قطعهقطعه، مقدّمات تدارک دیده شدند، نیروهای انقلابی در غفلت و خاموشی به سر بردند و سرانجام در نقطۀ بحرانی، یعنی در متن اغتشاش، تازه دریافتند که چه رخ داده است. البته همچنان که اشاره شد، حتی در این نقطه نیز بسیاری در اثر خطای تحلیلی، پنداشتند که مسأله، قابلتقلیل به مواجهۀ گشت ارشاد است و ریشۀ همۀ این تنشها و تلاطمها، در عملکرد نیروی انتظامی است؛ حالآنکه طرح فرهنگیِ جریان تجدّدی از آغاز، نفی اصل حجاب و زدودن الزام قانونی به آن بود. کلیدواژۀ «حجاب اختیاری»، نشان میدهد که در نظر آنها، باید جنبۀ قانونی حجاب، کنار نهاده شود و حجاب در حد یک انتخاب شخصی و سلیقهای، تنازل یابد، نه اینکه نوع مواجهه با کشف حجاب، تغییر کند و سازوکارهای فرهنگی و هویّتی انتخاب شوند.
[پنجم]. اما چرا جریان تجدّدی در پی نفی جنبۀ قانونی حجاب و تبدیل آن به یک انتخاب شخصی و سلیقهای بود؟ چرا این جریان، یک دهه در اینباره، تلاش رسانهای و نمادین کرد و کوشید جامعه را به سوی انگارۀ حجاب اختیاری سوق بدهد؟ مگر کشف حجاب در معادلۀ براندازی جمهوری اسلامی، چه سهم و نقشی دارد؟ کشف حجاب، چگونه به براندازی کمک میکند و این امر فرهنگی، چه نسبتی با امر سیاسی دارد و به چه واسطههایی در تداوم حاکمیّت، اختلال ایجاد میکند؟ پاسخدادن به این پرسش در شرایط کنونی که کشف حجاب، تعیّن و تحقّق یافته و پیامدها و نتایج آن را به وضوح مشاهده میکنیم، دیگر کار دشواری نیست. همچنان که دین اسلام، «شعائر» دارد که وجه نمادین آن را جلوهگر و مشاهدهپذیر میسازند و تمایز و حتی اقتدار در عرصۀ عمومی میآفرینند، نظام جمهوری اسلامی نیز در حوزۀ زیست زنانه، نمادها و ظهورات و تعیّناتی دارد که از آن جمله، حجاب است. البته این نماد، خودساخته و بشری نیست، بلکه ریشه در حکم الهی دارد و نظام جمهوری اسلامی نیز به سبب اینکه باید در عرصۀ عمومی، احکام شریعت را محقّق کند، آن را قانونی کرد و بهتدریج، وجه نمادین بخشید. حال در این جغرافیای معنایی، روشن است که درهمشکستن حجاب در عرصۀ عمومی، بنیان هویّتی و نمادینِ نظام سیاسی را متزلزل و مخدوش میسازد و آن را با چالش مشروعیّت و تنگنای اقتدار روبرو میکند. کشف حجاب در قالب شرع، حرام شرعی است و در قالب سیاست، حرام سیاسی؛ چراکه به معنی «نافرمانی مدنی» و «معارضۀ با حکومت دینی» است. در اینجاست که حجاب از حوزۀ فرهنگ و سبک زندگی به حوزۀ امنیّت و اقتدار سیاسی راه و تعمیم مییابد و به یک ابزار مهم برای براندازی نظام تبدیل میگردد. این تقابل، گرچه یک انتخاب شخصی و فرهنگی معرفی میشود، اما در اثر روایتپردازی، وجه نمادین یافته و به معنی «کنش براندازانه» است. این معنا، در اختیار فرد نیست که وی بتواند به قصد و نیّت خویش ارجاع بدهد، بلکه در زمینۀ اجتماعی، آفریده میشود؛ آنچه را که در متن یک روند اجتماعی، وجه نمادین یافته و ذیل «نه به حجاب اجباری»، تفسیر شده است، قابل بازتفسیر نیست. بنابراین، خواهناخواه، هر کشف حجابی در این موقعیّت روایتی و تفسیری، معنایی جز معارضۀ با حکومت دینی ندارد. پیش از دهۀ نود، نهفقط کشف حجاب وجود نداشت، بلکه ضعف در حجاب نیز به معنی تقابل با حکومت دینی، تفسیر نشده بود؛ بلکه به انگیزههای شخصی و سلیقهای ارجاع داده میشد؛ چنانکه از «نقص در معرفت دینی» سخن به میان میآمد و یا «میل به تبرّج»، برجسته میشد. اما در دهۀ نود به این سو، طرح امنیّتی برای ایجاد شکاف میان حاکمیّت و مردم، بر روی مسألۀ حجاب، متمرکز شد و آن را به مهمترین نماد سیاسی و ضدهویّتی خویش تبدیل کرد.
🖊مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/tasrih
📸 پاسخ رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت شهید رئیسی به توییت مسئول اطلاع رسانی دولت که مشکل برق و گاز را به کمکاری دولت های گذشته ربط داد
🔸داود منظور، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت سیزدهم در پاسخ نوشت: از کارشناسان مورد وثوقتان بپرسید چرا تا چند ماه گذشته و قبل از شهادت شهید رئیسی چنین اتفاقاتی رخ نمی داد؟
🔸نه در پاییز که حتی در تابستان هم برق مردم نه با اعلام قبلی و نه غافلگیرانه قطع نمی شد. نیاز مصرفی برق صنایع هم با انتقال به ساعات غیرپیک، به خوبی تامین می شد! فرق می کند…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد🔸
🤲الهم إِحفظ و سَلِّم و أَیِّد سیدنا القائِد انشاالله 🤲