eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
426 دنبال‌کننده
572 عکس
246 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمه ناموس کبرای خداست جمع در او موهبت های خداست در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده در دفاع از شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشتِ این در پیش مرگ حیدرم آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم زجان خویشتن ای مغیره هر چه می خواهی بزن این در کاشانه، این پهلوی من این غلاف تیغ؛ این بازوی من "من به جان، زخم علی را می خرم" گو چهل نامرد ریزد بر سرم گر برآید شعله از کاشانه ام یا که گردد قتلگاهم خانه ام گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با کوه آتش رو به رو یا رود مسمار در قلبم فرو "گر رسد در پشت در، جان بر لبم" افتم از پا پیش چشم زینبم گر شوم در لحظة سقط جنین از جفای دشمنان نقش زمین باز می گویم به آوای جلی یا علیّ و یا علیّ و یاعلیّ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... گویا بی بی میدانست که اگر مولا دست به شمشیر ببرد، دشمن هم با لشکر نظامی به تقابل خواهد پرداحت و مولا هم که یارانی انگشت شمار داشت و لذا ممکن بود هم مولا و هم حسنین به شهادت برسند و رشته ی ولایت منقطع گردد، لذا خوده بی بی پیش قدم شد و پشت در رفت .
. علیهاالسلام شهر یثرب شده چون غربت زندان مادر شهر دلتنگی و تنهایی و هجران، مادر همه از دین علی، یکسره مرتد شده‌اند شهر، خالی شده از قصۀ ایمان مادر فتنۀ قوم یهود و تب اغوای همه آه آه از قسم محکم شیطان، مادر همۀ شهر یتیم‌اند و فقیرند و اسیر باز هم لطف کن ای سورۀ انسان، مادر بی نبی، امت اسلام یتیم وحی است هم فقیر است و اسیر است و پریشان، مادر پتک سنگین شده این گریۀ تو بر سر شهر چه خبرهاست در این گریۀ پنهان، مادر به سپیدای سحر، ظلمت ما را بکشان ای شب قدر خدا! نور بیفشان مادر صف به صف خیل ملائک به تماشای قنوت خانه‌مان مثل همیشه پُر مهمان مادر تا که از برکت رزقت ببرد میکائیل گوشه‌چشمی کن و دستاس بچرخان مادر بغض تو، بغض نبی، بغض پدر در دلشان آه از این چند نفر روی بگردان مادر راز آن کوچه قرار است بماند پنهان ولی از چشم حسن چهره مپوشان مادر .
. علیهاالسلام شهر یثرب شده چون غربت زندان مادر شهر دلتنگی و تنهایی و هجران، مادر همه از دین علی، یکسره مرتد شده‌اند شهر، خالی شده از قصۀ ایمان مادر فتنۀ قوم یهود و تب اغوای همه آه آه از قسم محکم شیطان، مادر همۀ شهر یتیم‌اند و فقیرند و اسیر باز هم لطف کن ای سورۀ انسان، مادر بی نبی، امت اسلام یتیم وحی است هم فقیر است و اسیر است و پریشان، مادر پتک سنگین شده این گریۀ تو بر سر شهر چه خبرهاست در این گریۀ پنهان، مادر به سپیدای سحر، ظلمت ما را بکشان ای شب قدر خدا! نور بیفشان مادر صف به صف خیل ملائک به تماشای قنوت خانه‌مان مثل همیشه پُر مهمان مادر تا که از برکت رزقت ببرد میکائیل گوشه‌چشمی کن و دستاس بچرخان مادر بغض تو، بغض نبی، بغض پدر در دلشان آه از این چند نفر روی بگردان مادر راز آن کوچه قرار است بماند پنهان ولی از چشم حسن چهره مپوشان مادر .
. علیهاالسلام دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم از یتیمان تو پنهان، در دل شب‌ها بگریم دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم دوست دارم چون که وارد می‌شوم در خانۀ تو سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم دوست دارم سر فرود آرم منِ بی‌کس به چاهی برکشم فریاد غربت، های‌های آنجا بگریم دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم.. ✍ .👇
. سلام‌الله‌علیها استاد ✍ سلام ای ذکر خاص حق ثنایت درود ای گفته احمد من فدایت تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا تو حبل محکم حبل المتینی امید رحمة للعالمینی تو بسم الله سماواتت کتابند تو خورشیدی و عالم آفتابن ملک موج لطیفی از نگاهت فلک گردی حقیر از خاک راهت حیات عشق از خون حسینت بلندی خاک بوس زینبینت نیایش سائل بیت گِلینت دعا را سجده بر خاک جبینت امامان آبرومند جلالت امیرمؤمنان محو کلامت محمّد عاشق راز و نیازت خدا فخریّه دارد بر نمازت ضمیر خلق، در آئینۀ تو بهشت قرب احمد سینه تو ملک یا حور یا آدم چه هستی خدا داند خدا داند که هستی جهان از رازها بس پرده انداخت سر موئی تو را نشناخت نشناخت تو سرّ ناشناس انبیائی تو آن عبدی که سر تا پا خدائی تو استاد و جهان دانشگه توست تو قرآن و علی بسم الّه توست الا ای مام باب آفرینش همه ذریه‌ات ارباب بینش تمام آفرینش پای بستت محمّد خم شد و بوسید دستت خدا را طلعتت آئینۀ رو نبی را روح مابین دو پهلو گنهکاران چو رو در محشر آرند همه چشم شفاعت بر تو دارند به جز باب عنایات دری نیست تو گرنائی به محشر محشری نیست اگر گیرد کسی از خلق، دستی تو هستی و تو هستی و تو هستی به محشر ناقه‌ات چون پا گذارد برات عفو از هر سو ببارد همه حوران به استقبال خیزند برات عفو پیش پات ریزند شود تا نازنین قلب تو خورسند ببخشند و ببخشند و ببخشند ز محشر بر فراز چرخ گَردون ندا خیزد که این الفاطمیون چنان گرد که از فرمان دادار بگردد عفو دنبال گهنکار به پویند و به پویند و به پویند بگردند و گنهکاری نجویند بهشت خویش را تا درگشاید خدا را خود شفیعی چون تو باید تو سر تا پا بهشت مصطفائی تو جانان علی مرتضائی سرایت جنّت، ای خاکم به دیده بهشت و شعلۀ آتش که دیده؟ که دیده باغ جنت بر فروزد که دیده حور در اتش بسوزد چه گویم با که گویم منطقم لال که قرآن شد به بیت وحی پامال چه نیکو با تو همدردی نمودند که با آتش در بیتت گشودند عدو حق ذوی القربی ادا کرد زقرآن قل هو الله را جدا کرد امیر مؤمنان جان داد آن روز که پشت در زدی فریاد جان سوز چو مولا یافت پهلوی تو خستند بگفتا آه رکنم را شکستند در اینجا بسته نطق «میثم» تواست سخن کوچک تر از شرح غم تواست   📚 نخل میثم .
. امشب خدا هم از محنت گریه می کند با مرتضی کنار تنت گریه می کند هنگام غسل دادن تو چشم همسرت با خون زیر پیرهنت گریه می کند گاهی برای غربت و تنهایی خودش گاهی برای سوختنت گریه می کند امشب بگو چه می گذرد بر دل کفن ؟ وقتی لباس , بر بدنت گریه می کند از سوز گریه های غریبانۀ علی آهسته گوشه ای حسنت گریه میکند زینب تمام غصّۀ خود را ز یاد برد از بس حسین بی کفنت گریه می کند ✍️محسن مهدوی .
23.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 نمک روضه حضرت زهرا(علیها‌السلام) 🎙 خوانی حاج مهدی لیثی در محضر رهبر انقلاب 🔺شما میتوانید جهت ثبت روضه در ایام فاطمیه و درخواست اعزام سخنران عدد 213 را به سرشماره
100007212
ارسال نمائید. ⬛️ موسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب 📡 با ما همراه باشید @msagheb_ir 💠 سکوهای ثاقب در فضای مجازی: شنوتو | سایت | ایتا | آپارات | اینستاگرام | تلگرام | روبیکا | بله | یوتیوب | توییتر | روبینو
. من مهدیم، در دست تیغ انتقامم مادر به قبر مخفیت بادا سلامم ای قلب مجروحم کباب از غربت تو باریده اشکم قرن ها بر تربت تو شب تا سحرها سوختم از سوز داغت بودم چراغ قبر بی شمع و چراغت عمری برایت گریه همچون ابر کردم هم سوختم هم ساختم هم صبر کردم دیروز رو گرداند امّت یکسر از تو امروز باشد مهدی ات تنهاتر از تو مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن یا با ظهورم انتقامت را بگیرم یا در کنار قبر پنهانت بمیرم مادر شنیدم بارها قاتل تو را کشت ای یار تنهای علی آخر چر اکشت مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود باز ایستادی قنفذ در آن ساعت به ثانی اقتدا کرد دست تو را از دامن مولا جدا کرد مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم آوای مهدی مهدیت آمد به گوشم برخاست در صلب حسین از دل خروشم نفرین بر آن قوم خدانشناس کردم درد تو را در قلب خود احساس کردم ای کاش بودم تا علی را یار بودم جای تو من بین در و دیوار بودم آنان که پای خطبه ات ساکت نشستند ای کاش دست قاتلت را می شکستند کی می شود بردارم از جانت محن را از خاک بیرون آورم باز آن دو تن را در حلقۀ زنجیرشان محکم ببندم فریاد یا اُمّا رسد از بند بندم دریا کنم از خون دل چشم ترم را پرسم چرا کشتید آخر مادرم را؟ گیرم امیرالمؤمنین را دست بستید بازوی زهرا را چرا آخر شکستید؟ اجر ذوی القربای پیغمبر کتک بود؟ یا پاسخ حق نمک غصب فدک بود؟ مادر به اشک چشم های دوستانم داد تو زین بیدادگرها می ستانم من بهترین یار وفادار تو هستم روز ظهورم هم عزادار تو هستم شمشیر خونریزم بود مدیون محسن نقش است بر آن انتقام خون محسن ای قبر پنهانت زیارتگاه مهدی خورشید قرآن، اختر دین، ماه مهدی تو عالمی را اشک و سوز و شور دادی با روی سیلی خوردۀ خود نور دادی ✍️غلامرضا سازگار .
Fatemieh Aval 1403 Ataie [Mohjat_Net] (1).mp3
2.19M
آه گرفت به ما راه گرفت دستش که بالا رفت ماه گرفت وقت و بی وقت به یادش میفتم که اون روز تو کوچه با گریه میگفتم به پرش نزن لااقل جلو پسرش نزن بی هوا نزن بسه اِنقَدَر بی حیا نزن یارالی ننه یارالی ننه یارالی ننه **** پر شکست کبوتر شکست دستش که بالا رفت سر شکست اهل عالم نبینید صبورم من اون روز تو کوچه شکسته غرورم بمیرم براش حوریه تاب کتکو نداشت بمیرم براش کاشکی مادرم فدکو نداشت یارالی ننه یارالی ننه یارالی ننه **** از خودم دیگه سیر شدم دستش که بالا رفت پیر شدم بعد کوچه نبود ازدحامی نبود حرف بازار نه بزم حرامی وا مصیبتا شهر شامه شهر بی غیرتا وا مصیبتا مثل فاطمه است همه صورتا 🔹جدید 🔸زمینه فاطمیه اول 1403
. نه تنها مادرِ سادات زهراست که حتی فاطمه ام ابیهاست من از طرزِ دعاهایی که می‌کرد، یقین کردم که زهرا مادرِ ماست چه مادر، مادرِ سبطینِ طاها چه بانو، بانویِ عرشِ مُعلاست فقیهه، عالمه، اِنسیه، حورا فهیمه، فاطمه، ریحانه، عَذراست بهشتی که به زیرِ پاش اُفتاد همانا مُزدِ شیعه صبحِ فرداست اگر آدم غلامِ مرتضی بود کنیزِ حضرتِ صدیقه حواست فقط نَه ماه و خورشید و فَلک، نَه تمامِ کائنات از آنِ زهراست اُمیدِ «ملتمس» بر چادر اوست همان چادر که خونآلودِ غمهاست .
. علیهاالسلام 🔹صدای حق🔹 هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست تا همیشه «مثل زهرا پای حق می‌ایستیم» هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنین انقلاب بچه‌های فاطمه‌ست راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت ید مشکل‌گشای فاطمه‌ست شد طواف فاطمه در کوچه‌ها دور علی بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمه‌ست شد علمدار علی، زهرای هجده ساله‌اش محسن شش‌ماهه پشت در فدای فاطمه‌ست فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمه‌ست کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس بعد از این بیت علی، ماتم‌سرای فاطمه‌ست 📝 .👇
. گل بی خار کجا، در و دیوار کجا صورت حور کجا، شعله نار کجا ای بنی فاطمه ترسم نشود باورتان بر در خانه شده نقش زمین مادرتان با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا مادر از پای نشست، کودکش رفت ز دست میوه چون نارس بود، ناگهان شاخه شکست طایر سوخته در بین قفس می افتاد او نفس می زد و مولا ز نفس می افتاد با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا فاطمه یار نداشت، یک طرفدار نداشت کاش در سینه دگر، زخم مسمار نداشت بدن خسته کجا، ضربه ی پیوسته کجا بوسه ی میخ در و سینه ی بشکسته کجا با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا کودکان لرزیدند، حال مادر دیدند همه از اشک ز رخ دانه بر می چیدند حامی مادر مظلومه فقط کودک بود خواست گردد سپر اما قد او کوچک بود با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا چه بر آن ماه رسید، به فلک آه رسید یا علی زود بیا، قنفذ از راه رسید از چه باید شرر از خانه ی مولا خیزد چند نامرد سر یک زن تنها ریزد با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا این صدای حسن است، لرزه اش بر بدن است جگرش پاره شده به لبش این سخن است ای خزان زود گل پر پر ما را کشتی ای مغیره تو چرا مادر ما را کشتی با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا استاد حاج ✍️