eitaa logo
﷽ روش های تدریس خلاق🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
133 عکس
6 ویدیو
38 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
215_64402427320912.pdf
180.6K
✳️ فواید شش کلاه تفکر یکی از مشکلات اصلی تفکر، پیچیدگی و پراکندگی آن است. وقتی می‌خواهیم به یک مسئله فکر کنیم، می‌بینیم که انواع و اقسام افکار، اعداد و ارقام، عواطف و احساسات، خوش‌بینی و بدبینی، منطق و غیره به صورت همزمان به ما هجوم می‌آورند و اصلاً اجازه نمی‌دهند که به درستی به موضوع مورد نظر فکر کنیم و از دل تفکر خود یک نتیجه درست و همه‌جانبه استخراج کنیم. دکتر ادوارد دوبونو با نوشتن کتاب شش کلاه تفکر (Six Thinking Hats) تحولی نوین و اساسی در عرصه تفکر ایجاد کرد و باعث شد که بسیاری از انسان‌ها، تفکر ساختارمند و منظم را یاد بگیرند. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
190_64402433767761.pdf
369.9K
✴️ شش کلاه تفکر دکتر ادوارد دوبونو (Edward de Bono) در سیزدهمین روز از ماه مه سال 1923 در مالت به دنیا آمد. او در زمان جنگ جهانی دوم در دانشگاه مالت و در رشته پزشکی تحصیل می‌کرد ولی بعداً به کمک بورس تحصیلی به دانشگاه آکسفورد رفت و با مدرک دکترای فلسفه و مدرک افتخاری در رشته‌های روان‌شناسی و علوم طبیعی از این دانشگاه فراغ التحصیل شد. او به عنوان متفکر و پدر تفکر خلاق در جهان شناخته می‌شود. وی در سال 2021، چشم از جهان فروبست. از نظر ادوارد دوبونو، مهارت فکر کردن، مهم‌ترین مهارتی است که همه انسان‌ها باید به آن مجهز باشند. یکی از دیدگاه‌های مهمی که او دارد این است که تفکر، یک مهارت است و ربطی به هوش ندارد. بنابراین می‌توان فکر کردن را آموخت و آن را تقویت کرد. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
✅ شش کلاه تفکر ⁉️جلسات پایانی ترم کدام کلاه را بر سر کنیم؟ ✳️ یک ترم تحصیلی گذشت، تشویق می کردیم یا تهدید! مثبت گرا بودیم یا منفی نگر! خوشبین بودیم یا بدبین! خلاقیت داشتیم یا نقش خلاق را بازی می کردیم! شور و هیحان داشتیم یا خونسرد! هر چه بود، گذشت! حالا نقش کدام رنگ را بازی کنیم! 🔶 به نظر می رسد باید جلسات پایانی با کلاه وارد کلاس شویم، نقش کلاه آبی را بازی کنیم. اصلا کلاه آبی بر سر کنیم! ❇️ در واقع وقتی کلاه آبی بر سر می کنیم: به سبک تفکری، عمل می کنیم، فکر می کنیم که برای مطالعه و پژوهش لازم است. فراگیران در لحظات باقی مانده تا شروع و پایان امتحانات به آرامش نیاز دارند و با آرامش برنامه ریزی کنند و برنامه خود را اجرا کنند. ✴️ در واقع کلاه آبی بیانگر سازماندهی فرایند برنامه ریزی و استفاده از کلاه های دیگر است. در پست های بعدی چگونگی استفاده از کلاه های دیگر را شرح خواهم داد. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
شش کلاه تفکر امروزه تکنیک شش کلاه تفکر نه تنها در سازمانها و نهادها و شرکت ها کاربرد دارد، بلکه در امور مختلف زندگی و همچنین در کلاس درس کاربرد شگرفی دارد. ✳️ در اولین جلسه تدریس هرگز کلاه سیاه را بر سر نکنید. چرا که رنگ سیاه نشانه تفکر منفی است. ❇️ کسی که این کلاه را بر سر می گذارد، اغلب به خطرات، ضعف ها، محدودیت ها و مشکلات می پردازد. نقش مخالف را بازی می کند. به عنوان یک معلم/استاد در اولین حلسه کلاه زرد را بر سر کنید. به فراگیران انرژی مثبت دهید، آنها را امیدوار کنید، خوش بینانه به کلاس نگاه کنید. اگر وارد کلاسی شدید که قبلا خاطره بدی از آنها داشتید، هرگز بر زبان نیاورید. از نو و با تفکر مثبت شروع کنید. دلگرمی و خوش بینی در اولین جلسه اعتبار شما را نزد فراگیران افزایش می دهد و این اساس موفقیت شما را تشکیل می دهد. ✴️ در اولین جلسه در مورد هیچ کاری و هیچ کسی ارزیابی نکنید. به مشکلات و ضعف ها اشاره نکنید. چرا که اولین جلسه سنگ بنای یک سال یا ترم تحصیلی را تشکیل می دهد. پس اولین جلسه کلاه زرد و در ادامه کلاه سبز، کلاه قرمز، کلاه آبی و در پایان کلاه سیاه بر سر کنید. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
6288 (1).pdf
211.2K
✴️ چرا معلم او را کتک زد؟ این نوشته سرگذشت دانش اموزی است که بیماری خود را از معلم مخفی کرده بود تا جایی که معلم و دانش‌آموزان او را کودن صدا میزدند. غافل از این که کودن نبود، بلکه به علت عفونت گوشها، بخشی از شنوایی خود را از دست داده بود و حتی خانواده او هم این مشکل را مخفی کردند. ما با بررسی گام به گام در قالب اقدام پژوهی به مشکل او پی برده و با همکاری اولیای مدرسه و دیگران او را به کلاس عادی برگرداندیم. مطالعه این نوشته دو صفحه ای را به همراهان عزیز توصیه می کنیم. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
طرح سوال در کلاس وقتی بخشی از محتوا را در چندین جلسه ارایه نمودید، یک جلسه به طرح سوال اختصاص دهید. اما قبل از انجام این کار، ملاک های طرح سوال را مطالعه کنید. 1. دانش اموزان/ دانشجویان را در گروه های دو یا سه نفری تقسیم کنید. 2. متن را مشخص کنید 3. از آنها بخواهید تا سوال برای مثال سوال چندگزینه ای طراحی کنند. 4. معلم/ استاد سوالهای آنها را ببیند و با زبان مثبت اشکالات را اصلاح کند. 5. سوالهای همه گروه های را بگیرد، پس از اصلاح نهایی به اشتراک بگذارد. 6. در پایان بازخورد بگیرد. این روش را در دانشگاه اجرا کردم. از دانشجویان پرسیدم از اینکه سوال طراحی کردید، به چه نتیجه ای رسیدید؟ پاسخ دادند: ✴️ متوجه شدیم چگونه مطالعه کنیم؟ ❇️ کدام مطالب اهمیت بیشتری دارند. 🟢 مطالعه خلاق را فهمیدیم و... https://eitaa.com/TeachingMethods/753
✳️ هوش مصنوعی و خلاقیت هوش مصنوعی خود به خود نمی تواند به انسان کمک کند. آنچه از هوش مصنوعی مهم تر است، اندیشه انسانی است که می تواند با پرامپت هایی در خور توجه از هوش مصنوعی کمک گرفت. انسانی سازی داده های حاصله از هوش مصنوعی مهم است که ما باید در حیطه تخصصی خود انجام دهیم. 🔶 بنابراین هوش مصنوعی هم به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تقویت خلاقیت شناخته می‌شود و هم به عنوان یک تهدید احتمالی در نظر گرفته می شود. این موضوع بستگی به نحوه استفاده از AI و تعامل انسان با آن دارد. ✴️ علاوه بر آن هوش مصنوعی می‌تواند خلاقیت را تسهیل کرده و به افراد کمک کند تا ایده‌های جدید را کشف کنند و فرایندهای خلاقانه را بهبود بخشند. ✅ یادمان باشد پایه و اساس هوش مصنوعی از جمله ChatGPT داده ها و خلاقیت های است. ❇️ گاهی هوش مصنوعی در تضاد با خلاقیت انسان است. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
پی.ام. آی P. M. I ✳️ در این تکنیک انسان مجبور می شود دقایقی بر خلاف قالب های ذهنی اش تفکر کند و به مرور نسبت به قالب های ذهنی اش آگاه تر و مسلط تر می شود لذا آمادگی خلاقیت بیشتری دارد. 💠 ابتدا فرد توجه‌اش را به نکات مثبت موضوع معطوف می‌کند. سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه آن که نه مثبت است و نه منفی، توجه می‌کند. در پایان نیز نسبت به تهیه لیست نکات مثبت، نکات منفی و نکات جالب و تازه موضوع اقدام می‌کند. کتاب تکنیک های خلاقیت دکتر صمدآقایی https://eitaa.com/TeachingMethods/753
❇️ هوش مصنوعی عقل کل نیست! 🔶 هوش مصنوعی ساخته هوش انسانی است که به تازگی ایجاد شده است در حالی که هوش انسانی از خلقت انسان تا کنون وجود داشته است. هوش مصنوعی توانایی شبیه سازی و درک رفتاری‌های اجتماعی و هیجان‌انگیز را از طریق برنامه نویسی ندارد ولی  در برقراری تعاملات اجتماعی با افراد بسیار بهتر از هوش مصنوعی عمل می‌کند و ظرافت بیشتر نسبت به احساسات دیگران از خود نشان می‌دهد. ✴️ پس این تفکر که با هوش مصنوعی می توان به هر سوالی پاسخ داد و هر مساله ای را حل کرد، باور غلطی است. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
❇️ جذابیت معلم 🔶 یکی از عوامل موثر در جذاب سازی و نشاط کلاس درس است. جذابیت کلاس ابتدا به جذابیت معلم از نظر ظاهری، جذابیت فکری و جذابیت معنوی بستگی دارد. یک معلم با جذابیت خود می تواند با کمبود امکانات و منابع، کلاس با نشاطی داشته باشد. 💠 جذابیت ظاهری چیست؟ قبل از این که حرف بزنیم توسط ظاهرمان دیده می شویم. ارزیابی می شویم. چه معلم خوش پوشی یا چه معلم شلخته ای! ظاهر مطابق با مدروز بودن نیست. لباس فاخر پوشیدن نیست. بلکه منظور این است که حرفه ای لباس بپوشیم. لباس طبقه متوسط معلمان را بپوشیم نه لباس مد روز. تمیز و زیبا. در فضای کلاس درس جذابیت ظاهری یعنی آراستگی و معلمی که آراسته باشد، سخنش نافذتر است. جذابیت در پوشش و موی سر است. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
✳️ آمادگی ظاهری، رمز تدریس موفق 💠 روز اول ترم جدید بود. کلاس پر از دانشجویان جدیدی بود که به تازگی وارد دانشگاه شده بودند. قرار بود دروس اصول و روش‌های تدریس را تدریس کنم. ✴️ روزهای اول برای دانشجویان کمی هیجان‌انگیز است، صبح زود از خانه خارج شده بودم. به آینه نگاه کردم و عمدا موهای خود را مرتب نکردم. موهایم در هم و بر هم بود. البته همیشه سعی می‌کنم این نکات را رعایت کنم، اما آن روز، شرایط طور دیگری پیش رفته بود. ❇️ با این حال، از آنجا که باید به کلاس می‌رفتم، تصمیم گرفتم که این وضعیت را به نوعی مدیریت کنم. وقتی وارد کلاس شدم، دانشجویان ابتدا متوجه نشدند که چه خبر است. از نگاه‌هایشان این‌طور برداشت کردم که گیج و متعجب بودند. با خودم فکر کردم شاید نکند من خیلی عجیب به نظر می‌رسم. ✅ پچ‌پچ‌ها شروع شد و همه به موهای نامرتب من خیره شده بودند. هرچند که می‌دانستم ظاهر معلم باید بر اساس اصول خاصی باشد، اما این بار در پی آن نبودم که مرتب‌ترین حالت خود را نشان دهم. یک لحظه حس کردم که شاید این وضعیت، خود یک درس در زمینه تدریس باشد. به سرعت تصمیم گرفتم که واکنشی نشان دهم و از موقعیت استفاده کنم. بلند شدم و با لحن آرامی گفتم: «بچه‌ها، چند دقیقه‌ای می‌روم بیرون و بر می‌گردم، چیزی ندارید بپرسید؟» با این حرف از کلاس بیرون رفتم. موهایم را مرتب کردم و برگشتم. وقتی وارد کلاس شدم، حالا دیگر همه دانشجویان به من نگاه می‌کردند و لبخندهایشان نشان می‌داد که این تغییر واضح در ظاهر، توجهشان را جلب کرده است. در حالی که از نگاه‌ها و خنده‌هایشان بی‌تفاوت بودم، درس را شروع کردم. درس امروز در مورد «آمادگی معلم» و اهمیت آن در فرایند تدریس بود. من شروع کردم به توضیح دادن اینکه چگونه ظاهری مرتب و آماده می‌تواند تاثیر زیادی بر یادگیری دانشجویان بگذارد. ☑️ وقتی بحث را تمام کردم و برای چند دقیقه روی صندلی نشستم و مشغول یادداشت‌برداری شدم، از آنها خواستم که اگر سوال یا نظری دارند، مطرح کنند. پس از چند ثانیه سکوت، یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد. او گفت: «استاد، امروز متوجه شدیم که ورود شما با موهای نامرتب، خود نمونه‌ای از عدم آمادگی ظاهری معلم بود که بر نحوه تدریس و یادگیری تاثیر منفی دارد. وقتی برگشتید و موهایتان مرتب شده بود، همه متوجه شدیم که این تغییر، نه فقط ظاهری بلکه درونی هم بوده و درس‌هایی را که گفتید، تاثیرگذارتر کرده است. 🟢 این جمله او برایم جالب بود. آنچه که از ابتدا به‌عنوان یک خطای تصادفی در نظر گرفته بودم، حالا به یک درس مهم تبدیل شده بود. من به دانشجویان گفتم که گاهی اوقات حتی کوچک‌ترین جزئیات می‌توانند تاثیرات زیادی بر فرآیند تدریس بگذارند، و چطور ما باید در هر لحظه آماده باشیم تا بهترین نسخه خود را به دانش‌آموزان ارائه دهیم. پس از آن روز، هیچ‌وقت فراموش نکردم که در تدریس تنها علم و تجربه مهم نیستند، بلکه ظاهری که معلم از خود به نمایش می‌گذارد نیز بخشی از همین آمادگی است. https://eitaa.com/TeachingMethods/753
💠 تماس معلمی ✳️ در یکی از روزهای پایانی ترم، کلاس در حال اتمام بود. من از دانشجویان خواسته بودم که یک خاطره خوب یا بد از دوره‌ی آموزشی‌ مان با من در میان بگذارند. فضای کلاس آرام بود و هر کدام از دانشجویان به فکر فرو رفتند. یکی از دانشجویان، که همیشه آرام‌تر از بقیه بود و در بیشتر اوقات در گوشه‌ای از کلاس نشسته و در سکوت به درس گوش می‌داد، دستش را بلند کرد. این بار از همیشه کمی جدی‌تر به نظر می‌رسید، گویی چیزی در دل داشت که می‌خواست با ما در میان بگذارد. 🔶 استاد، من همیشه با تأخیر به کلاس می‌آمدم. صدایش کمی لرزید و بعد لبخندی زد. چند بار هم تذکر دادید، ولی هر بار که سعی می‌کردم به موقع برسم، نمی‌شد. نمی‌دانم چرا، همیشه یک مانع جدید سر راهم بود. چشمانش به منظره بیرون از کلاس دوخته شده بود، گویی در تلاش بود تا آن لحظات گذشته را در ذهنش مرور کند. سکوتی کوتاه برقرار شد و سپس ادامه داد: یک روز صبح، مثل همیشه سوار بر موتور بودم و در خیابان‌ها در حال حرکت بودم. صدای گوشیم مرا از افکارم بیرون کشید. نگاهی به صفحه انداختم و دیدم شماره شماست. از تعجب کمی جا خوردم. معمولاً اساتید با دانشجویان تماس نمی‌گیرند، به‌خصوص وقتی که هنوز کلاس شروع نشده. ✴️ او مکثی کرد، به نظر می‌رسید که لحظه تماس برایش هنوز زنده بود. زدم کنار، گوشی را برداشتم و سلام کردم. شما پاسخ دادید و با صدای کمی عصبی گفتید: چند بار تذکر دادم؟ چرا هنوز دانشگاه نیامدی؟ امروز نیایید، درس شما را حذف می‌کنم. من که از تعجب دهانم بسته شده بود، گفتم: چشم، استاد، الان میام. هم ناراحت شدم و هم خوشحال. ناراحت از این جهت که باعث عصبانیت شما شدم و خوشحال از این جهت که تماس گرفتید. ✅ او لحظه‌ای سکوت کرد و سپس با صدای آرام‌تر گفت: شما کمی آرام‌تر شدید و گفتید: پس زود بیا غافل از اینکه من در حال حرکت به سمت دانشگاه بودم و کلاس شما هم شروع شده بود. دانشجو سرش را پایین انداخت، انگار هنوز تحت تأثیر آن مکالمه قرار داشت. کمی مکث کرد و بعد ادامه داد: استاد، از آن روز به بعد تصمیم گرفتم همیشه به موقع بیایم. نه به این دلیل که از حذف درس می‌ترسیدم، بلکه چون فهمیدم شما واقعاً به فکر ما هستید و برای ما ارزش قائلید. آن تماس نشان داد که برای شما ما فقط یک شماره نیستیم، بلکه هر کدام از ما فردی هستیم که باید به او اهمیت داده شود. ✴️ او این را گفت و لحظه‌ای به نگاه من دوخت. سپس با صدای آرام‌تری گفت: از آن روز، هر بار که به یاد کلاس شما می‌افتادم، یاد آن تماس شما هم می‌افتادم. همیشه سعی می‌کردم که دیگر هیچ وقت از دستتان ناراحت نباشم. شما نشان دادید که حتی در کوچک‌ترین لحظات هم به ما فکر می‌کنید. نمی‌توانستم این حس انسانی و دلسوزانه‌ای که از دل این دانشجو می‌آمد، نادیده بگیرم. خاطره‌ای ساده و در عین حال عمیق که گاهی یک تماس، می‌تواند دنیای یک فرد را تغییر دهد و او را به سوی بهتر شدن سوق دهد. در آن لحظه، فهمیدم که برای یک استاد، کوچک‌ترین حرکت‌ها و نشان دادن نگرانی می‌تواند تاثیری عمیق بر دانشجو بگذارد. شاید این همان چیزی بود که در قلب آموزش نهفته است: اهمیت دادن به فرد، حتی در ساده‌ ترین اشکال. https://eitaa.com/TeachingMethods/753