⚫️وقایع چهارم محرّم سال 61هجری
♨️ابن زیاد بعد از جواب نامه ای که برای امام علیه السلام فرستاد،در روز چهارم محرم مردم را در جامع کوفه جمع نمودو به منبر رفت و گفت:
💠"ای مردم! شما آل ابوسفیان را شناختید و آنهارا آزمودید،این امیرالمومنین یزید است که خوش رفتار و بارعیت خوش رفتار است.
💠راهها در زمان او امن شده و پدرش معاویه هم در زمان خودش چنین بود،آنها شما را از مال بی نیاز میکنندو یزید به حقوق شما افزوده است و مرا دستور داده تا شمارا به جنگ دشمنش حسین بفرستم،از او بشنوید و اطاعت کنید...
🌀سپس از منبر پایین آمد و به مردم هدایای وافر بخشیدو دین آنها را خرید و به جنگ حسین علیه السلام فرستاد...
📛13هزار نفر در قالب 4گروه:
1-شمربن ذی الجوشن با چهارهزارنفر
2-یزیدبن رکاب کلبی با دوهزارنفر
3-حصین بن نمیر باچهارهزارنفر
4-مضایر بن رهینه مازنی باسه هزارنفر
به سپاه عمر ابن سعد پیوستند...
📗در کربلا چه گذشت، اثر مرحوم شیخ عباس قمی
🏴 @telaavat
🌸کلام امیر
🍃ای فرزند ادم!
زمانی که میبینی خداوند انواع نعمت ها را به تو می رساند،در حالیکه تو معصیت کاری، بترس!
📚نهج البلاغه.حکمت ۲۵
🏴 @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 417
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«سید مهدی حسینی» مسئول ستاد را دیدم. تا مرا دید پرسید: «برادرت شهید شده؟»
ـ بله!
آقای حسینی مثل خیلی های دیگر فکر میکرد امیر برادر من است. گفت: «کاش تو هم برگردی عقب. فعلاً که خبری نیست.» گفتم تصمیمم را گرفته ام و میخواهم در منطقه بمانم و گفتم که امیر برادرم نبود. جواب داد: «آگه هم دوستت بود برای تو از برادر نزدیکتر بود. من خودم دیده بودمتان. تو اونو ول نمیکردی!» حسینی اصرار داشت عقب برگردم. «ناصر برپور» را هم فرستاد با من به تبریز برود. از ستاد برای خانواده من و امیر برای تشویق چیزی در نظر گرفته بودند اما هر چه کردند برنگشتم. ناصر برپور خودش به تبریز رفته بود و با قدرت اشرفی به خانه امیر رفته بودند.
به رغم نظر سید اژدر مولایی و کارگزینی ستاد، به گردان امام حسین رفتم و مرا به گروهان علی چرتاب دادند. قبلاً علی را فقط در اردوگاه شهدای خیبر دیده بودم. بدون اینکه معرفی نامه یا چیز دیگری داشته باشم به گروهان رفتم. قبلاً دو سال متوالی در گردان امام حسین بودم و نیروهای قدیمی گردان مرا می شناختند. در بدو ورود علی چرتاب اصرار کرد با آنها بمانم اما مایل بودم به دسته بروم. در آن مرحله، آرامش در لشکر برقرار بود. تحولات زیادی بود و گاهی گردانهایی را به خط میفرستادند. چند روز بعد گردان امام حسین خط را تحویل گرفت.
در آن شرایط به دسته سه رفتم که هنوز مسئولی نداشت.
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 418
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی دو نفر آشنا دیدم؛ «قادر غفاری»، «حیدر مهدیخانی» و «رحیم غفاری». یک نفر به نام مجید هم بود که معاون یکی از گروهانهای گردان سید الشهدا بود. او هم از زخمی های بدر بود که دهانش متلاشی شده بود، من و او از نظر وضعیت چهره شبیه هم بودیم! در دسته، سه نفر دیگر بودند که هر سه از مسئولان نهضت سوادآموزی بودند؛ «صادقی»، «مجید پورناجی» و «کریمی». «جواد بخت شکوهی» هم بود که از شلوغترین بچه های دسته بود. «رسول زارع زاده» هم آنجا بود ولی شوخی و شلوغی آنها از ناراحتی من کم نمیکرد و خودشان هم متوجه شده بودند. از زور ناراحتی خیلی کارها میکردم. شنیده بودم هر کس هفت شب پی در پی چهل بار سوره اخلاص یا هفت بار فلان سوره را بخواند، در شب هفتم هر کس را که بخواهد در خواب میبیند. هر شب این سوره ها را میخواندم و خدا خدا میکردم امیر به خوابم بیاید. بعضی وقتها او را میدیدم و خیلی وقتها نمیدیدم.
حدود ده روز بود که به گردان امام حسین رفته بودم و سید اژدر هنوز متوجه نشده بود. حضور در جمع بچه های مهربان و شلوغ دسته سه، رفته رفته در من تأثیر می گذاشت. اغلب روزهایمان را با فوتبال سپری میکردیم. بیشتر بچه های دسته را برای بار اول میدیدم اما از اول هر کس قیافه ام را میدید و از بعضی بچه های قدیمی سرگذشتم را می شنید، به من نزدیک می شد. گاهی از شهدا صحبت میشد یکی میگفت فلانی بچه محل ما بود و من اگر میشناختمش از خاطرات آن روزها میگفتم. بچه ها مایل بودند از عملیاتهای گذشته و شهدا بیشتر بگوییم.
...ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️امروز پنجشنبه 14 شهریورماه 1398
🌞 اذان صبح: 05:11
☀️ طلوع آفتاب: 06:39
🌝 اذان ظهر: 13:03
🌑 غروب آفتاب: 19:27
🌖 اذان مغرب: 19:44
🌓 نیمه شب شرعی00:20
🏴 @telaavat
👆ادامه آیه ۶۷ مائده
#تفسیرنور
⤵پس، محتواى این پیام مهم كه در اواخر عمر شریف پیامبرصلى الله علیه وآله نازل شده چیست؟
💠روایات مىگوید: آیه مربوط به هجدهم ذیحجه سال دهم هجرى در سفر حجةالوداع پیامبر اسلام است، كه آن حضرت در بازگشت به سوى مدینه، در مكانى به نام «غدیر خم» به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در این منطقه جمع شدند.
🚩مكانى كه هم آب و درخت داشت و در گرماى حجاز، كارساز بود و هم محلّ جداشدن كاروانهاى زائران مكّه بود و اهل یمن، عراق، شام، مدینه و حبشه از هم جدا مىشدند.
💠در آنجا، پیامبر خدا در میان انبوه یاران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرار گرفت و خطبهاى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحید، نبوّت و معاد بود كه تازگى نداشت.
🚩سخن تازه از آنجا بود كه پیامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جویا شد. همه نسبت به كرامت و عظمت و خدمت و رسالت او در حد اعلا اقرار كردند.
💠وقتى مطمئن شد كه صدایش به همه ى مردم، در چهار طرف مىرسد، پیام مهم خود را نسبت به آینده بیان كرد. و فرمود: «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» هر كه من مولاى اویم، این علىّ مولاى اوست و بدین وسیله جانشینى حضرت على علیه السلام را براى پس از خود به صراحت اعلام داشت.
🚩امّا پس از وفاتش، وقتى حضرت زهراعلیها السلام به در خانه هاى مردم مى رفت و مى گفت: مگر نبودید و نشنیدید كه رسول خدا در غدیر خم چه فرمود؟
💠مى گفتند: ما در غدیر خم، در فاصله دورى بودیم و صداى پیامبر را نمى شنیدیم!! اللّه اكبر از كتمان، از ترس، از بى وفایى و از دروغ گفتن به دختر پیامبر خدا.
🚩آرى، مردم با دو شاهد، حقّ خود را مى گیرند، ولى حضرت على علیه السلام با وجود دهها هزار شاهد، نتوانست حقّ خود را بگیرد. امان از حبّ دنیا، حسادت و كینه هاى بدر و خیبر و حنین كه نسبت به حضرت علىّ علیه السلام در دل داشتند.
💠امام باقرعلیه السلام فرمودند: «بُنى الاسلام على خمس على الصلاة و الزّكاة و الصوم و الحج و الولایة و لم یناد بشىء كما نودى بالولایة فاخذ النّاس باربع و تركوا هذه»، اسلام بر پنج چیز استوار است:
🚩بر نماز، زكات، روزه، زكات و ولایت اهلبیت و چیزى به اندازهى ولایت مورد توجّه نبود، امّا مردم چهارتاى آن را پذیرفتند و ولایت را ترك كردند!
💠امام رضاعلیه السلام فرمود: بعد از نزول این آیه كه خداوند ضامن حفظ رسول اكرم صلى الله علیه وآله شد، «واللَّه یعصمك من النّاس» پیامبر هر نوع تقیّه را از خود دور كرد.
┅════🍃✼🌹✼🍃═══┅
پيام ها ⚡📬
1-🌾 نوع خطاب، باید با نوع هدف، هماهنگ باشد. چون هدف، رسالت و پیام رسانى است، خطاب هم «یا أیّها الرّسول» است.
2-☘ انتخاب رهبر اسلامى (امام معصوم) باید از سوى خداوند باشد. «بلّغ ما انزل الیك من ربّك»
3-🌾 گاهى ابلاغ پیام الهى باید در حضور مردم و مراسم عمومى و با بیعت گرفتن باشد، ابلاغ ولایت با سخن كافى نیست، بلكه باید با عمل باشد. «و ان لمتفعل» به جاى «ان لم تبلغ»
4-☘ احكام و پیامهاى الهى، همه در یك سطح نیست. گاهى كتمان یك حقیقت، با كتمان تمام حقایق برابر است. «و ان لم تفعل فما بلّغتَ رسالته»
5 -🌾 اگر رهبرى صحیح نباشد، مكتب نابود و امّت گمراه مىشود. «فمابلّغتَ رسالته»
6-☘ ركن اصلى اسلام، امامت و حكومت است. «وان لمتفعل فما بلّغتَ رسالته»
7-🌾 انكار ولایت، نوعى كفر است. «انّ اللّه لایهدى القوم الكافرین»
8 -☘عنصر زمان و مكان، دو اصل مهم در تبلیغ است. (با توجّه به اینكه این آیه در هجدهم ذىالحجّه و در محل جدا شدن كاروانهاى حج نازل شد)
🏴 @telaavat
1_98365607.pdf
254.2K
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
💠متن زیارت عاشورا
#التماس_دعا
🏴 @telaavat