eitaa logo
تلک الایام
1.5هزار دنبال‌کننده
30 عکس
2 ویدیو
1 فایل
این روزها که می گذرد هر روز.... در انتظار آمدنت هستم @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
… حکایت شده وقتی فاطمه سلام الله علیها از دنیا رفت امیرالمومنین در فقدانش خیلی محزون بود مدت زیادی بود که از مردم کناره گرفته بود و تنهایی به عزا نشسته بود جمعی از برادران مومن آن حضرت و شیعیان راستینش می گفتند: علی ابن ابی طالب امام و ولی ماست و امیر ما و همه ی مومنین است حالا از ما کناره گرفته و ما غیر از وقت های نماز واجب او را نمی بینیم. او از ما بریده.دیگر از احادیثش به ما افاده نمی رساند و ما را با اخبارش ارشاد نمی کند این حالت خیلی طول کشیده و او ما را مثل رمه ی بدون چوپان رها کرده بزرگان جماعت پیش عمار یاسر آمدند و به او گفتند لا اقل تو پیش حضرت برو و در این باره با او حرف بزن. شاید حضرت قبول کرد و پیش ما آمد یا لااقل شاید اجازه داد که ما پیشش برویم عمار می گویدبلند شدم رفتم پیش حضرت. دیدم توی خانه اش نشسته. حسن و حسین علیهما السلام هم پیشش نشسته اند و حضرت همین طور دارد گریه می کند به آقا سلام کردم. یک مدت روبه روی آقا نشستم گفتم: مولا جان! اجازه می دهی چیزی بگویم یا باز هم ساکت باشم؟ آقا فرمود: کارت را بگو عمار گفت: آقا جان! چه شده که شما ما را به صبر در مصیبت دستور می دادید حالا خودتان بی قرارید؟ آقا فرمود: عمار! عزای کسی مثل آن که من از دستش داده ام خیلی سخت است عمار! وقتی رسول خدا رفت فاطمه بود و به جای او بود. وقتی فاطمه حرف می زد گوشم پر از صدای رسول خدا می شد وقتی فاطمه راه می رفت حکایت راه رفتن زیبای پیامبر را زنده می کرد به خدا قسم عمار! سنگینی مصیبت رسول خدا را احساس نکردم مگر وقتی که فاطمه را از دست دادم. درد جدایی از رسول خدا را نچشیدم مگر با جدایی از فاطمه... عمار می گوید: با حرف ها و اشک های آقا دلم سوخت. من هم گریه کردم.... این روایت خیلی طولانی تر از این بود….. . .................................. ۱. کلامه لعمار بن ياسر بعد وفاتها وحکي أنّه لمّا توفّت فاطمة عليها السلام حزن أميرالمؤمنين عليه السلام لفقدها حزناً عظيماً، وانفرد بالعزاء وحده وتحجّب من النّاس مدّة طويلة، فاستمع جماعة من إخوانه المؤمنين وشيعته الصادقين وقالوا: إنّ علي بن أبي طالب إمامنا ووليّنا وأميرنا وأميرالمؤمنين أجمع قد احتجب عنّا وصرنا لا نراه إلّا في وقت أداء الفرايض وانقطع عنّا ما کان يفيدنا من أحاديثه ويرشدنا به من أخباره، وقد طال ذلک علينا منه وصرنا کالغنم بغير راع، فوقع عين الجماعة علي عمّار بن ياسر وقالوا له: يا عمّار، امض إلي أميرالمؤمنين وکلّمه في ذلک فلعلّک تأتينا به أو تستأذن لنا بالدخول عليه. قال عمّار: فقمت ودخلت عليه فوجدته جالساً في بيته ومعه ولداه الحسن والحسين عليهم السلام، وهو مع ذلک يبکي، فسلّمت عليه وجلست بين يديه ساعة، فقلت له: يا سيّدي أتأذن لي أن أقول أو أسکت؟ فقال لي: قل ما شئت. فقال عمّار: يا سيّدي ما بالکم تأمرونا بالصبر علي المصيبة ونراکم تجزعون؟ قال الإمام علي عليه السلام: ياعمّار، إنّ العزاء عن مثل من فقدته لعزيز، يا عمّار، لمّا فقدت رسول اللَّه کانت فاطمة الزهراء هي الخلف منه والعوض عنه، وکانت صلوات اللَّه عليها إذا نطقت ملأت سمعي بکلامه وإن مشت حکت کريم قوائمه، فواللَّه يا عمّار ما أحسست بوجع المصيبة إلّا بوفاتها، وما أحسست بألم الفراق إلّا بفراقها. قال عمّار: فأبکاني کلامه وبکاؤه، فبکيت رحمة له، ۲. به نقل از منتخب طریحی @telkalayyam