#خاکریز_خاطرات ۱۴۵
✍️مسلمان زیستن را از این آیتاللهِ شهید بیاموزیم
متن خاطره
یک روز وقتی پدرم از مسجد برگشتند، دیدم عبا روی دوششان نیست. پرسیدم: عبایتان چه شد؟ ایشانگفتند: سرِ راه مرد فقیری را دیدمکه از سرما می لرزید، من هم دیدم که قبا به تن دارم و فعلاً به عبا احتیاج زیادی ندارم، پس نباید فردِ مسلمانی از سرما بلرزد و من، هم قبا بر تن داشته باشم و هم عبا. برای همین عبایم را رویِ دوشِ آن مردِ فقیر انداختم و آمدم ...
📌خاطرهای از زندگی شهید آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی
📚منبع: کتاب مجمع ملکوتیان ، صفحه ۴۲
#شهیدآیتالله_سعیدی #کمک_به_فقرا #بیتفاوت_نبودن #روحانی_شهید
#شهدا
@thaghlain 🌹
#خاکریز_خاطرات ۱۸۸
🌸 این خاطره پُر از مهربانی است...
متن خاطره
مادرم رفته بود مکه. از اونجا برای جمال یه جفت کفش فوتبالی آورده بود. میگفتم: جمال! خوش به حالت؛ چقدر کفشهایت قشنگه... اما هیچوقت ندیدم اون کفشها رو توی روز بپوشه. فقط وقتی میرفت گشتِ شبانه اونا رو میپوشید ، تا کمی کثیف و کهنه بشه. میگفت: اگه کسی این کفشها رو ببینه و دلش بخواد، اما پول نداشته باشه بخره ، من چیکار کنم؟
📌خاطرهای از زندگی شهید جمال عنایتی
📚منبع: ماهنامه امتداد ، شماره 84
#شهیدعنایتی #مراقبه #بیتفاوت_نبودن #مهربانی #شهدا
@thaghlain 🌹