یه روزگاری ایام محرم ، صدا و سیما واقعا مجذوب کننده بود با وجود مختار نامه و سینمایی دل شکسته !
May 11
خاکستر زرد''
لیلی و مجنون قصه ی دنیا بود ، ما دست نوشته ی درویشی بودیم که ندید انتهای باز ما را ... ⇦خاکستر زرد
منشور های آینه را دیده ام ، نگاره ام به صدها شکست تبدیل شده اند و برای کامل شدن تقلا نمی کنند. کنجکاوی ام بر خلاف جهت امواج رفته و حالا صید شده در دستان آدم هاست...
آدم هایی که نمی شناسم؛
آدم هایی که نشناخته ام ،
آدم های آشنا!
⇦خاکستر زرد
#چرک_نویس
خاکستر زرد''
_Spider_Man #movie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن '' مری و مکس'' یه حال و هوای عجیب غریب دیگه ای داشت، دیالوگ ها ، صحنه ها و روند داستانیش توی اون دوره از زمانی که شاید ۸،۹ سالم بود خیلی متفاوت از بقیه ی انیمیشن های هم نسل خودش برام جلوه کرد!
⇦خاکستر زرد
خاکستر زرد''
کاش دیگه به '' زیادی از حد فکر کردن'' ادامه ندم همین جاها توی اوج کناره گیری کنم...
از ۴،۵ سال پیش یه عادت افتاد توی سرم که هر وقت اعداد رو میدیدم شروع میکردم به جذر گرفتن و بخش پذیریشون...
هنوز پرونده ی این عادت رو نبستم
که اخیراً موقع حرف زدن به این دقت میکنم که از چه نوع حرف صدا دار متفاوتی استفاده کردم ؛ مثلا 'س' ، 'ث' و یا 'ص' و بعد هر کدوم رو شروع میکنم به تلفظ متفاوتشون خوندن ، ردیف و فهرست کلماتی که باهاشون ساخته میشه
و در آخرش میرسم به اینکه اگه کلمات و جملات رو برعکس بنویسم و بگم ، چه اتفاقی میوفته...