eitaa logo
توحید⁦🌦️⁩
645 دنبال‌کننده
257 عکس
29 ویدیو
6 فایل
🌸🍃🍂کانال آثار توحیدی عارف حکیم حاج آقا امامی حفظه الله #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد🌸 🌸 #ارتباط_با_ادمین 🕋 @serrehekmat 🌸 #لینک_سروش 🕋 https://sapp.ir/tohideahadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🍂مولوی داستانی دارد از سلطان محمود که می گوید: سلطان محمود دایره سلطنتش خیلی وسیع بوده است و این سلطان محمود شب ها برای اطلاع از عموم مردم بیرون می رفت و یک شبی به سه چهار نفری در قهوه خانه ای برخورد، دید که این ها راهزن هستند. رفت با آن ها و با لباس درویشی که داشت همراه آن ها نشست تا ببیند این ها چه می گویند. دید که این ها راه زنند و قصد دارند خزینه سلطان را شبانه دستبرد بزنند، لذا دید این ها خیلی در کار و فن خودشان نخبه اند گفت من هم با شما هستم، قسمت من هم این بود که برخورد کنم به شما و هر کاری شما بکنید من هم با شما همراه هستم. سپس این ها گفتند هنرهای خودتان را یکی یکی بشمارید. گفتند که چه کاری‌ و چه هنری از شما برمی آید، هر کس کار خودش را بیان کند ببینیم که توفیق حاصل می کنیم یا خیر. یکی از آن ها گفت که من زبان حیوان ها را خوب می فهمم، سگ اگر پارس می کند می فهمم چه می گوید. زبان مرغ را می فهمم، زبان حیوان های دیگر را هم می فهمم، گفتند خیلی خوب است. دیدند آدم خاصی‌است. دیگری گفت من یک قدرتی دارم و خداوند تبارک و تعالی یک قدرت خارق العاده ای در بازوی من قرار داده است که من مثلا یک نفری دویست نفر را حریف هستم. دیدند هنرمند خاصی‌است، دیگری گفت من خاصیتم در چشمم است، هر که را شب ببینم هر جا باشد او را می شناسم. دیگری هم گفت که من کمان انداز خوبی‌هستم، هر چه را که شما آن عمارت ها و برج ها و باروهای قدیم هر چه این برج و بارو بالا باشد من این را مثل کبوتر کمند می اندازم و بالا می روم.بعد به سلطان گفتند که چه کاری از تو بر می آید؟ گفت من خاصیتم در ریشم است وقتی که ریشم را بجنبانم کارها هر چه مشکل باشد همه مشکلات حل می شود. گفتند خب تو هم بیا که خیلی لازم خواهی شد. وقتی شروع به دزدی کردند اول سگ شروع کرد به صدا کردن این ها. گفتند سگ چه می گوید؟ گفت که می گوید سلطان با شماست و دیگر صدا نکنید. این ها نفهمیدند لذا آن کس که کمان می انداخت، کمان انداخت و آن کس که نغی می زد، شروع به نغی زدن کرد و مشغول کار شدند و خزانه سلطان را زدند. وقتی خزانه سلطان را زدند بردند در بیابان پنهان کردند.✨ ۵ سرّ حکمت۴ 🕋 @tohideahadi
🌹🍃🍂هر کدام این ها چیزی است که برای هر کس پیدا نمی شود. الان به ما بگویند مثلا شما یک بازویی دارید که می توانید یک نقب این چنینی بکنید این خیلی خوب است، این فضل الهی است که شامل ما شده است یا مثلا فرض بفرمایید که کمان بیندازید یا حرف حیوانات را بفهمید، حرف سگ را بفهمید، حرف حیوانات دیگر را بفهمید. این خاصیت تقریبا خاصیت حضرت سلیمان را دارد مثل انگشتر حضرت سلیمان را داشته باشید.✨ ۵ سر حکمت۴ 🕋 @tohideahadi
🌹🍃🍂سپس هر کس رفت برنامه ای برای خودشان منظم کرده بودند که فردا چه کار کنیم و رفتند سراغ کارشان. از این طرف هم سلطان رفت به تخت نشست و بعد دستور داد آن ها را آوردند. وقتی آمدند آن جا سلطان دید این ها آدم های خارق العاده ای هستند و کارهای خطرناکی انجام می دهند. دستور داد میر غضب که گردن این ها را بزند. این ها که گردنشان می خواست زده شود، آن که چشم بصیرت داشت، آن که خاصیت در چشمش بود، او به سلطان گفت که: 💫ای ز دل ها برده صد تشویش را نوبت تو شد بجنبان ریش را (۱) گفت ما هر کدام هنر خودمان را به ظهور رساندیم هنرنمایی کردیم حالا تو هم هنر خودت را بنما. سلطان این که خاصیت در چشمش بود و چشم بینایی داشت، این یکی را دیگر خجالت کشید اعدامش کند. این معاف شد ولی بقیه اعدام شدند. این را مولوی خیلی جالب می گوید که: 💫آن هنرها جمله غول راه بود غیر چشمی که او ز شه آگاه بود.✨ (۱)مثنوی_معنوی ۵ سرّ حکمت۴ 🕋 @tohideahadi
🌹🍃🍂آدم این همه هنرنمایی که دارد بازوی اینقدر قوی که می تواند از دیوارهای چین بالا برود، این همه هنر که دارد همه وبال انسان است، این ها همه باعث قتل انسان است غیر از این که چشم بینا داشت بقیه همه هنرها بیهوده بود. آن که به داد انسان می رسد رؤیت خداوند تبارک و تعالی است که کمال آدم است. آدم هر چه هنر دارد اگر هنرهای مقدماتی باشد و با آن هنرها بتواند کسب نور را بکند بله آن خوب است ولی اگر این هنر تنها شد یعنی هنر ها بدون خدا شد، اگر دنیا بدون خدا شد آخرت هم بدون خدا شد، نه دنیا برای او کارساز است و نه آخرت.✨ ۵ سرّ حکمت۴ 🕋 @tohideahadi