نقد فمنیسم.pdf
حجم:
329K
📕 #مقاله "تبیین و تحلیل فمینیسم"
✍استاد عبدالحسین #خسروپناه
💧چکیده💧
«فمینیسم» از جنبشهای ضد فرهنگ کشورهای اسلامی است که با طی کردن مراحلی، تعارض های خود را با اسلام و آموزههای دینی نشان داده است. این جریان ضد فرهنگ، مبتنی بر سه موج است. موج اول فمینیسم از اوایل قرن نوزدهم تااندکی پس ازجنگ جهانی اول شکل گرفت. در موج دوم، دو تفکر مهم فمینیستی شکل گرفت؛ فمینیسم رادیکال و فمینیسم لیبرال و موج سوم، فمینیسم پسامدرن است. پست مدرنیسم با طرح پرسشهای اساسی درباره معنای هویت زنان، سبب آشفتگی فمینیسم شد. ورود جریان فمینیسم به ایران همزمان با ورود تجددطلبی و روشنفکری در این کشور است. غربگرایی از دوره فتحعلی شاه قاجار با دعوت مستشاران نظامی آغاز شد و با اعزام دانشجویان ایرانی به غرب ادامه یافت. گسترش فمینیسم در غرب به معنای آزادی زن از مادری و کارکرد آن است. مادر یکی از ارکان نظام خانواده است که با حذف آن، خانواده حذف میشود. هنگامیکه از اختلافهای طبیعی زن و مرد سخن گفته میشود، گروهی آنرا نقص زن و کمال مرد و آن چیزی تلقی میکنند که موجب برتری مرد و محرومیت زن است، غافل از اینکه نقص و کمال مطرح نیست. این مقاله ضمن تعریف فمینیسم و بیان مراحل آن و آغاز این جریان در ایران، به حقیقت و طبیعت زن و تفاوت تکوینی او با مرد و چگونگی تکون زن و مسئولیت متقابل زن و مرد پرداخته است.
#نقد_فمینیسم
#تخصصی
🔷 کانال طلاب پاسخگو 🔻
✳️ @tollabe_pasokhgoo
💥از اینها باید پرسید این چه فلسفه اخلاق و علم فقه و علم حقوقی است که فقط در دفاع از اغتشاشگران ضد انقلاب و فحاشان بی اخلاق و فاسقان ضد مذهب، کارایی دارد؟ آنگاه که جوانان و دانشمندان این مرز و بوم توسط کومله و تجزیه طلبان و منافقان و داعشیان قطعه قطعه می شدند، اخلاق و فقه و حقوق این مدعیان کجا بود؟
✍استاد #خسروپناه :
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»(مائده/۳۳)
«مجاﺯﺍﺕ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺷﺮﻭﺭی ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻣُﺤﺎﺭﺑﻪ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺮﺍﺑﻜﺎﺭیﻫﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰیﺷﺪﻩ ﺍﻣﻨﻴﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻢ ﻣﻲﺯﻧﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: به ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺟﺮﻣﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺣّﻢ، ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻜُﺸﻨﺪ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺻُﻠّﺎﺑﻪ ﺑﻜِﺸﻨﺪ ﻳﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﺍﻧﮕﺸﺖ ﭘﺎی ﭼﭙﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻛﻨﻨﺪ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﺷﺎﻥ ﺗﺒﻌﻴﺪﺷﺎﻥ ﻛﻨﻨﺪ. ﺗﺎﺯﻩ، ﺍﻳﻦﻫﺎ ﺭﺳﻮﺍﻳﻲ ﺁﻥﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻫﻢ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺑﻲﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﻣﻲﺷﻮﺩ.»
حکم اعدام برخی از اغتشاشگران محارب، برخی از مدعیان فلسفه اخلاق را وا داشت تا به نفی خشونت توصیه کنند و شخص مدعی فقاهت را وا داشت تا عنوان محارب را از جانیان بزداید و شخص مدعی علم حقوق نیز همین ادعا را تکرار کرد.
اما باید از اینها پرسید این چه فلسفه اخلاق و علم فقه و علم حقوقی است که فقط در دفاع از اغتشاشگران ضد انقلاب و فحاشان بی اخلاق و فاسقان ضد مذهب، کارایی دارد؟ آنگاه که جوانان و دانشمندان این مرز و بوم توسط کومله و تجزیه طلبان و منافقان و داعشیان قطعه قطعه می شدند، اخلاق و فقه و حقوق این مدعیان کجا بود؟
دوستان می پرسند اینان که درس خوانده حوزه علمیه هستند، چرا اینگونه استدلال می کنند؟ پاسخ این است که انحراف یک تفسیر و تطبیق به رای حوزوی از انحراف فکری یک دانشگاهی به مراتب بدتر است.
وقتی محقق حلی در [کتاب] شرائع الاسلام به صراحت می نویسد: المحارِب کل من جرد السلاح لإخافة الناس فی بر او بحر لیلا کان او نهارا فی مصر و غیره، و شیخ طوسی در [کتاب] خلاف می فرماید: المحارب الذی ذکره الله تعالی فی آیه المحاربه هم قطاع الطریق الذین یشهرون السلاح و یخیفون السبیل، و ابن ادریس در [کتاب] السرائر می فرماید: المحارِب کل من شهر السلاح لإخافة الناس فی بر كان او فی بحر فی العمران و الامصار او فی البراری و الصحاری؛
همچنین وقتی آیه شریفه با ظهور قریب به نص بر حکم شرعی محارب دلالت دارد؛ آنگونه که در ترجمه تفسیری آن بیان شد؛
حال چگونه این طائفه مدعی اخلاق و فقه و حقوق، قمه کشان معرکه گیر فحاش قطاع الطریق را محارب نمی دانند و به واسطه مخالفت با حکم شرعی اعدام آنها خوراک رسانه اجانب را تامین می کنند.
خداوند اهل علم را از تحمیل سیاست زدگی بر اخلاق و فقه و حقوق نجات دهد و عاقبت همه ما را ختم به خیر گرداند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
عبدالحسین خسروپناه دزفولی
طلبه حوزه علمیه قم
۱۹ آذر ۱۴۰۱
#پاسخ_به_شبهات
@Tollabe_pasokhgoo 🌹
࿐჻ᭂ⸙⭐️⭐️⸙჻ᭂ࿐